نقد فیلم کیومرث پوراحمد
آقای پوراحمد سر قولت بمان و دیگر فیلم نساز!
خیلیها کیومرث پوراحمد را با «قصههای مجید» به یاد میآورند، داستانی که برای دهه شصتیها به حدی خاطرهساز و نوستالژیک است که حتی با یادآوری صحنههای فیلم خندهای بر لبانشان مینشیند و میگویند در آن دوره قصههای مجید یک سر و گردن از دیگر برنامههای تلویزیونی بالاتر بود.

نویسنده : مریم علی بابایی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1401/11/15 ساعت 17:36

بعدتر که پوراحمد فیلم ساخت دیدیم که او استاد بازی با نوستالژیهاست، در هر فیلمش رگههای از سریال قصههای مجید دیده میشد که آسیبهای دوران نوجوانی را به تصویر بکشد و از یک موضوع اجتماعی به خوبی پیرنگ داستانی درست کند و مخاطب را به چالش بکشد.
او به حدی سابقهدار در سینما هست که هر بازیگر و فعال این حوزهای علاقه دارد در کنار او کسب تجربه کند و در آثارش کار کند، حتی مخاطبان زیادی با پیشینه او دوست دارند به تماشای سینمای او بنشینند.
پوراحمد در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، فیلم سینمایی «پرونده باز است» را کارگردانی کرده، که مضمون فیلم درباره قتلهای ناموسی در رده سنی نوجوانان است. موضوع داستان شاید مضمونی تکراری برای سینما باشد اما داستانی است که هیچوقت در جامعه کمرنگ نشده و هنوز این آسیب اجتماعی جولانگاه نوجوانانی است که اسیر این دام شدهاند.
اما روندی که در فیلم شاهد «پرونده باز است» هستیم روندی خشک و مصنوعی است، دیالوگها گاه انقدر بیربط و ناموزون کنار هم قرار گرفتهاند که هنگام تماشای فیلم تعجب میکنیم چرا باید چنین دیالوگی را بشنویم. اصلا مگر ربطی داشت.
سناریو «پرونده باز است» نه تنها به لحاظ ساختاری قوی و منسجم نیست بلکه در تحلیل، تجزیه و هماهنگی موضوع هم ضعیف است. البته یکی از عجیبترین جملاتی که درباره آقای پوراحمد از زبان تهیهکننده فیلم (علی قائم مقامی) در نشست خبری شنیدیم این بود که آقای کارگردان (کیومرث پوراحمد) کلا رسانهها را رصد نمیکند و فرد خبری نیست که خبرگزاریها را نگاه کند
در فیلمها میبینیم که «فرم» و «محتوا» در کنار هم و گاه ساختاری بر ساختار دیگر نمایش رقصانی دارد که تماشاچی با اغماض یا فرم یا محتوا را میتواند انتخاب کند و از فیلم لذت ببرد، اما در «پرونده باز است» انگار هیچچیز سر جایش به درستی قرار نگرفته و همهچیز در یک آشفتگی و بینظمی به سر میبرد.
درهمریختگی که نمیتواند مخاطب را راضی کند حتی با بازیهای تصنعی که راه رفتن بازیگر هم معلوم است نتوانسته نقش را مال خود کند و کنشی را در تماشاچی ایجاد کند.
بدون شک کیومرث پوراحمد از فیلمسازان قدیمی و پیشکسوت کشورمان است که هم کارگردان خبرهای است و هم فیلمنامهنویس قهار، اما در فیلم «پرونده باز است» گویا جهت سابقه حرفهای خود شنا کرده است.
در نشست خبری فیلم یکی از عوامل اثر اعلام کرد که آقای پوراحمد گفته «پرونده باز است» آخرین اثر سینمایی او خواهد بود که ای کاش این حرفش درست از آب درآید و او دیگر فیلمی نسازد که خاطرههای خوش سریالها و فیلمهایش را از اینی که هست خرابتر کند.
«پرونده باز است» فیلمی است که یک دهه از جامعه خود عقب است این حرف نگارنده نیست بلکه از صحبتهای تهیهکننده میتوان این موضوع را دریافت و در ادامه برایتان میگویم چرا این اثر از رسانه و جامعهاش عقب مانده است.
سناریو «پرونده باز است» نه تنها به لحاظ ساختاری قوی و منسجم نیست بلکه در تحلیل، تجزیه و هماهنگی موضوع هم ضعیف است. البته یکی از عجیبترین جملاتی که درباره آقای پوراحمد از زبان تهیهکننده فیلم (علی قائم مقامی) در نشست خبری شنیدیم این بود که آقای کارگردان (کیومرث پوراحمد) کلا رسانهها را رصد نمیکند و فرد خبری نیست که خبرگزاریها را نگاه کند و یا گوشیهمراه به دست ندارد که از دنیای رسانه اطلاع داشته باشد.
واقعا عجیب است که کارگردانی برای ساخت فیلمش سراغ موضوعی اجتماعی برود اما نداند در جامعه چه اتفاقاتی رخ داده است. کارگردانی که از اتفاقات و رخدادهای پیرامون خود عقب است چطور میتواند فیلمی بسازد که مخاطب را درگیر کند، کارگردانی که با رسانه مردم جامعه خود قهر است چطور میتواند مخاطبش را ترغیب کند تا با شخصیتهای فیلمش همذاتپنداری کنند. چطور کارگردانی شخصیت فیلمش را براساس فعالیت صنف روزنامهنگاران میسازد که باید آسیب اجتماعی را یک مسئله در امور کاری خود قرار دهد و حتی جانب انصاف را هم در نظر بگیرد اما کارگردان فیلم خودش از آن موضوعات یک دهه عقب است؟ پس آقای پوراحمد سر قولت بمان و دیگر فیلم نساز!