«نمک در نمکدان شوری ندارد، دل من طاقت دوری ندارد»، «قلم در مرکب مانند آب است، خجالت میکشم خطم خراب است» جملاتی آشنا و رایج که در بیشتر نامهها دیده میشد، نامههایی که خود قصه و راه طولانی داشتند و در این بین رازها و گاه دلتنگی های عاشقانه تا احوالپرسی و گزارش از روزمرگی و یا خبرهای مهمی که سر به مهر شده بودند باخطهای عجیب و غریب و گاه غلط املایی های شیرین به دست مخاطب میرسید؛ اما این رسیدن به همین راحتی نبود.امانت داری با موتور و خورجینی پر از نامه مسئول بود تا آنها را صحیح و سالم به دست صاحبانش برساند؛ شغلی که با گذشت زمان همچنان به این مسئولیت خود وفادار مانده با این تفاوت که دیگر خبری از نامه های شخصی نیست.

در این سری از گزارشهای دردسرهای یک شغل، به سراغ شغلی رفتهایم که افراد زیادی ممکن است در روز به انتظارشان نشسته و به در نگاه کنند و گوش به زنگ بستههایشان باشند.برای وصف همین حالت شعری هم سروده شده:« دیده بر در دوختهم قرنها/ زآتش غم سوختهم قرنها/ نامه رسان، نامهی من دیرشد/کودک ولگرد فلک پیرشد...
آقای پستچی و 16 سال امانت داری
یاسر صفوی 38 سال دارد و16 سال است که نامه به دست مردم میرساند و به تازگی و بعد از 15 سال با موتوری که در سرما و گرما رفیق و همراهش بوده و گاه اذیت هایی هم داشته خداحافظی کرده و یکسالی میشود که با ماشین مرسولهها را تحویل مردم میدهد. به گفته یاسر صفوی از جمله سختیها و فشار کاری که در این شغل همواره با او و همکارانش بوده مسئولیت سنگین امانت داری است.او میگوید:« هر روز که نامه ها را تحویل میگیریم با فشار روحی و استرسی رو به رو میشیم که مبادا امانت مردم تو این برف و بارون و مشکلاتی که به وجودمیاد صدمه و آسیب ببینه!» آقای صفوی درباره این امانت داری و گاه گم شدن آنها توضیح دادکه به دلیل حجم کاری زیاد و عدم گنجایش خورجین موتور، اگر نامه یا مرسوله گم شده ، تحویل نامه رسان داده شده باشد مسئولیت گم شدن و پرداخت خسارت به عهده آن فرد خواهد بود. مثلا گم شدن بستهای به ارزش 3 میلیون تومان همین اواخر برای یکی از همکاران پیش آمد که با صحبتهای دوستانه تمام خسارت پرداخت شد هرچند در این مواقع بیمه سکوت میکند.
دغدغه مالی؛ فشاری بر دوش نامهرسانها
به گفته آقای پستچی قراردادها 3ماهه،6 ماهه و 1 ساله تمدید میشود؛ اما در این بین افرادی که تازه وارد هستند به صورت دانه شمار کار میکنند مثلا در روز 100 نامه به آنها تحویل داده میشود که قیمت هر بسته با توجه به اندازه و وزنی که دارد حساب میشود و در حقوق ماهانه با وجه به این متغیرها پرداخت میشود.مسئله دیگری که اقای صفوی از آن گله داشتند این بود:«حقوقی که ما میگیریم طبق قانون اداره کاره حقوق به اندازه حقوق کارگری هست اما وقتی از مزیتها و امتیازهای ویژه ای که به کارگرها یا کارمندها داده میشه صحبتی به عمل میاد متوجه میشیم ما زیرمجموعه هیچ کدوم از این دستهها( کارگری/کارمندی) قرار نمیگیرم!»
کاهش تزریق نیرو و افزایش فشار کاری
او ادامه داد:« با وجودتغییراتی که به وجود اومده، درآمدهای شرکت پستی وارد خزانه دولت نمیشه این یعنی درآمدهای اداره پست خرج خود شرکت و کارکنانش میشه با این تغییر شرکت برای کم شدن هزینهها تزریق نیروها رو کم کرده و از طرفی فشار کاری برای من و همکارانم زیاد شده به طوریکه شایدمن به طور میانگین روزی 70 نامه باید تحویل مردم میدادم اما امروزه این تعداد به عدد 150 رسیده ! موتور و راه و کار و حقوق همونه و تنها چیزی که تغییر کرده کاهش کیفیت کاریه طوریکه دودش به چشم ما میره به این صورت که نه مردم از ما راضی میشن نه اداره پست»
بالاخره در این کار با توجه به فشار کاری و محدودیت زمانی و اینکه کار ما مستقیم با خود مردم در ارتباطه دلخوری و مشکلاتی به وجود میاد هرچند تمام تلاش ما اینه که مردم رو راضی نگه داریم اما گفتم با توجه به محدودیتهایی که داریم نه اداره ازما راضیه نه مردم!
پایان روز کاری؛ ساعت مشخص ندارد!
یاسرصفوی از سختی و ساعت کاری نامشخص میگوید:« در این کار مثل باقی کارهای دولتی ورودمون بایدقانونی باشه اما ساعت خروج نداریم، روز کاری ما با تحویل آخرین مرسوله به پایان میرسه احتمالا برای شما هم پیش اومده که خارج از ساعتهای کاری مرسوله به دستتون رسیده باشه. مثلا در روزهای کرونا به قدری فشارکار و حجم بسته ها زیاد بودن که گاه تحویل نامه تا ساعت 11 شب ادامه داشت! شاید برای همین نبود ساعت مشخصه که اضافه کاری به اون صورت مرسوم نداریم!
لحظههای ترش و شیرین
آقای پستچی از سالهایی که این شغل برای مردم عزت و احترام بسیاری داشت میگفت:« تا 10 سال پیش بعداز تحویل نامه خیلیها خوشحال میشدن و ما این خوشحالی رو به چشم میدیدیم اما الان اینجوری نیست شاید برای اینه که الان میدونن منتظر چه بسته و نامهای هستن و حتی با وارد کردن کد مرسوله میدونن تو چه روز و ساعتی مرسوله به دستشون میرسه. قدیم اینجوری نبود و با دیدن ما نامه رسونها به قول امروزی سورپرایز میشدن نامه یا بسته از کیه؟ یعنی چی میتونه باشه و همین موضوع شادشون میکرد.
شادی پس از گواهی!
آقای صفوی در ادامه صحبت ها به لحظههای شیرین و تلخی که در مواجهه با مردم داشته اشاره کرد:« همین چند روز پیش برای پسری کارت گواهی رانندگی بردم از خوشحالی با صورت رفت تو در بعد با خنده به من گفت: میدونین من برای گرفتن این گواهی چندبار رد شدم؟ بالاخره گرفتمش» اما خب لحظه هایی هم بوده که برای طرف حکم قضایی یا جریمه و اخطاریه بردیم و ناراحتیشون رو دیدیم این هم بخشی از کار ماست...
از آدرسهای اشتباه تا معضل پرداخت درب منزل
پستچی مهربان با صبوری کامل توضیح میداد:«بالاخره در این کار با توجه به فشار کاری و محدودیت زمانی و اینکه کار ما مستقیم با خود مردم در ارتباطه دلخوری و مشکلاتی به وجود میاد هرچند تمام تلاش ما اینه که مردم رو راضی نگه داریم اما گفتم با توجه به محدودیتهایی که داریم نه اداره ازما راضیه نه مردم!»
دردسرهای یک آدرس اشتباه
هر محله با توجه به منطقه و محدوده یک پستچی مشخص دارد پس پیدا کردن آدرس اگر درست باشد کار بسیار راحتی خواهد بود اما مشکل وقتیایجاد میشود که آدرس و شماره ناقص باشد در این صورت مرسوله مرجوع میشود. در صورت نبود فرد، پستچی وظیفه دارد 2 تا 3 بار به آدرس سر بزند حتی به گفته یاسر صفوی در صورت نبون فرد ، پستچی علی رغم اینکه وظیفه ای ندارد با گیرنده تماس برقرار میکند تا هر چه سریعتر مرسوله به دستش برسد.
پرداخت درب منزل و مشکلات آن
هیچ پستچی حق باز کردن نامه یا مرسوله را ندارد اما یکسری از فروشگاه های اینترنتی با گذاشتن شرط «بسته رو باز کن اگه از محصول خوشت نیومد نخر» مشکلاتی برای نامه رسانها به وجود آورده اند به طوریکه آقای صفوی از درگیری خود با یکی از همین افراد میگفت:« مرسوله رو تحویل نمیگرفت و اصرار داشت که خودت باز کن تا من از اصل بودن جنسی که خریدم مطمئن شم! هر چقدر من توضیح میدادم که این خلاف قانون کاریه و من قادر به انجام این کار نیستم حرف به گوششون نمیرفت! یا برای تحویل کارت سوخت باید مدارک صاحب ماشین رویت بشه در این مورد هم برخی از افراد مقاومت خاصی نشون میدن و خب همه اینها رو در این شغل پذیرفتیم چرا که پستچی بودن همش حادثه و اتفاقه»