معرفی یک بازی فکری پرهیجان برای خانواده؛
معامله پررونق و پایاپای در یک بازی خانوادگی
بازیهای فکری هر کدام بخشهایی از مهارتهای شناختی را دستکاری میکنند. در این میان بازی پایاپای یک بازی سرعتی است که به هوش منطقی کمک میکند و سرعت پردازش و واکنش را درگیر میکند. این بازی گزینهای عالی برای دورهمیهای خانوادگی است و آنقدر باهیجان و پرسروصداست که دستکشیدن از آن سخت میشود.

داستان بازی چیست؟
عدهای تاجر با هم در حال معامله و داد و ستد هستند. از انار گرفته تا فرش، از پسته گرفته تا زعفران، از طلا گرفته تا نیشکر و... در سبد محصولات تاجران وجود دارد. در این بازی همه مشغول معامله هستند.در ابتدا محصولات متفاوتی دست هرکس هست و همه قرار است معاملههایشان را جوری پیش ببرند تا کالاهایشان یکدست شود. همه همزمان سعی میکنند کالاهای خود را مبادله کنند. برای همین سروصدای زیادی در بین بازیکنان میپیچد. بهعلاوه، در بازی پیشرفته موانع بیشتری هم برای یکدستشدن هست؛ مثلاً کارت داروغه. کارت داروغه مایه عذاب است؛ مخصوصاً اگر بقیه خیلی حواسجمع باشند و لو برود که کارت داروغه دست چه کسی است. چون داروغه امتیاز منفی دارد و هیچکس زیر بار داشتنش نمیرود. در عوض همه میخواهند زودتر کارتهایشان را یکدست کنند؛ چون بازیکنی که سریعتر از بقیه توانسته است یک دست کامل از یک کالا را جمعآوری کند، زنگ را به صدا در میآورد و برنده آن دور از بازی میشود.
چه سروصدایی میشود موقع بازی! هرکس حاضر به معامله باشد آن را برمیدارد و در عوض کالای خودش را با او مبادله میکند. یعنی همان تعداد کارت از دست خودش به طرف معامله میدهد. این حرکت قدرت خطرکردن را در بازیکنان بالا میبرد. چون ممکن است در این معامله کالای با امتیاز کمتر را دریافت کند.
روش بازی
بازیکنان کارتهایی از دست خود را جدا کرده و تعداد آن را بلند و مدام اعلام میکنند تا زمانی که بازیکنی پیدا شود که حاضر است همان تعداد کارت را از دست خودش با او عوض کند. هرکس در هر لحظه نُه کارت در دست دارد و تعداد کارتهایی که معامله میشود، بین یک تا چهار کارت است. بازیکنان به کارتهایشان نگاه میکنند و سعی میکنند کارتهای ناهمگون را از دست خودشان خارج کنند. مثلاً یکی از بازیکنان پنج کارت انار دو کارت طلا، یک کارت زعفران و یک کارت پسته دارد. او میخواهد همه را تبدیل به انار کند تا سریعتر برنده شود. پس یک بار دو کارت طلا را در دست میگیرد و جوری که کسی نبیند، بلند و مستمر تکرار میکند: «دو، دو، دو»، «دو، دو، دو»، «دو، دو، دو» تا کسی پیدا شود که او هم میخواهد دو تا از کارتهایش را معامله کند و این دو کارتهایشان را بدون اینکه بدانند چیست، معامله میکنند به امید اینکه کارتهای دستشان یکدست شود. ممکن است آن دو کارت انار باشد یا چیزهای دیگر. دوباره تلاش شروع میشود. حالا حساب کنید در یک لحظه کسی دارد میگوید: «سه، سه، سه»، «سه، سه، سه» و... دیگری میگوید: «یک، یک، یک»، «یک، یک، یک»، آن یکی چهارتا چهار تا کارت میفروشد. چه سروصدایی میشود موقع بازی! هرکس حاضر به معامله باشد آن را برمیدارد و در عوض کالای خودش را با او مبادله میکند. یعنی همان تعداد کارت از دست خودش به طرف معامله میدهد. این حرکت قدرت خطرکردن را در بازیکنان بالا میبرد. چون ممکن است در این معامله کالای با امتیاز کمتر را دریافت کند.پایان بازی
در نهایت اولین بازیکنی که بتواند تمام کارتهای دستش را از یک کالا شکل دهد، برنده است. چون این بازی نوبتی نیست، سرعت عمل نیاز دارد و سرعت پردازش و واکنش بازیکنان را به چالش میکشد. ضمن اینکه بازی طولانی نمیشود. اما چون چیدمان خاصی ندارد میشود با یک بُرزدن کارت، بارها و بارها بازی را از نو شروع کرد. بهتر است از ابتدا روی یک امتیاز مثلاً 350 توافق کنید تا هرکس زودتر به آن امتیاز برسد، برنده باشد.این بازی هیجان زیادی دارد و برای دورهمیهای خانوادگی، شادیآفرین است. بازی را میشود از سه تا هشت نفر بازی کرد؛ ولی پیشنهاد ما برای درک آن شادی و لذت، حداقل 4 بازیکنان است و چه بهتر که هشتنفره بازی شود. این بازی برای 7سال به بالاهاست.