جنگ، گریز، فریز یا مماشات؟
نحوه واکنش به شرایط استرسبرانگیز، شخصیت را افشا میکند
گاهی برخلاف تمام تلاشهایی که برای کنترل بدنمان میکنیم، غرایز درونی ما برنده میشود؛ مثلاً وقتی با خطری مثل یک تصادف قریبالوقوع اتومبیل روبرو میشوید، سیستم عصبی سمپاتیکتان کنترل شما را در دست میگیرد: ضربان قلبتان بالا میرود، شروع میکنید به عرقکردن و مردمکهایتان گشاد میشود. شما نمیتوانید این واکنشها را کنترل کنید؛ زیرا غریزهٔ بدنتان برای حفظ جان در شرایط تهدید و خطرند.

هرچند همهٔ ما این غریزهٔ حفظ بقا را داریم؛ اما هر یک از ما به شیوهای متفاوت به آن واکنش نشان میدهیم؛ مثلاً اگر واکنشتان نسبت به یک تصادف این است که با رانندهٔ مقابل دستبهیقه میشوید و دادوفریاد میکنید، پس واکنش شما نسبت به استرس، «جنگ» است.
واکنش نسبت به استرس چهار نوع است: جنگ (fight)، فرار (flight)، میخکوبشدن (freeze) و مماشات یا پاسخ حنایی (fawn).
در برخی موارد، این واکنشها مفیدند یا حتی جانمان را نجات میدهند. اما در موقعیتهای دیگر مغز ما به این واکنشها بسیار وابسته میشود (شرطی میشود)، طوری که میتواند آسیبزننده باشد؛ مثلاً استرس مزمن میتواند مغز را عادت بدهد که باور کند شما مدام در خطرید و این عادت همان چیزی است که یک علامت شایع در بسیاری از بیماریهای روحی و روانی به شمار میرود. سیستم عصبی ما تمایل دارد بر هیجانات و تجربیات منفی متمرکز شود؛ زیرا این همان چیزی است که به بقای ما کمک میکند، اما در زندگی مدرن ما متأسفانه این مسئله یک آسیب جدی به سلامتی است.
جنگ، گریز، میخکوبشدن و مماشات را چگونه تشخیص دهیم؟
واکنشها به استرس لزوماً مضر نیستند، اما اگر اغلب وجود داشته باشند میتواند زندگی روزمره را مختل کنند. به همین دلیل لازم است این واکنشها را بشناسید.واکنش جنگ
واکنش جنگ شامل تهاجمی با خطر برخوردکردن میشود که معمولاً حملات کلامی و فیزیکی نیز در آن وجود دارد. افرادی که چنین واکنش استرسی در آنها نهادینه شده در شرایط خطر و تهدید، درگیر میشوند و دعوا راه میاندازند.
نمونههایی از واکنش جنگ:
. واکنش فیزیکی و جنگ و دعوا
. فشردن فک و مشت کردن دستها
. دادوبیداد کردن، توهین و فحاشی و سرزنش و مسخرهکردن دیگران
. به هم کوبیدن درها، شکستن وسایل و حملهور شدن به دیگران
افرادی که واکنش جنگ نشان میدهند احتمالاً:
. دیگران را نادیده میگیرند و میخواهند حرف، حرف آنها باشد
. زود جوش میآورند و بهراحتی پرخاش میکنند
. مدام احساس میکنند در معرض خطرند
. بعد از جار و جنجالها احساس پشیمانی و شرمندگی میکنند
واکنش فرار
واکنش فرار شامل فرارکردن از مهلکه میشود. افرادی که این الگوی دفاعی از خود را دارند از موقعیت خطر یا تهدید میگریزند. نمونههایی از واکنش فرار:
. به هر مدلی که شده از خطر فرار میکنند
. بعد از جروبحث یا عدم توافق و اختلاف خانه را ترک میکنند
. دیگران را ناامید میکنند یا میترسانند
. ناگهان رابطهای را تمام میکنند
. از توافق و تعهد در روابط فرار میکنند
افرادی که واکنش فرار نشان میدهند ممکن است این رفتارها را نشان بدهند:
. اغلب بیقرارند و نمیتوانند آرام بمانند یا زمانی را فقط استراحت کنند
. تمرکز شدید روی کار یا دیگر مسائل دیگر دارند
. همیشه عجله دارند
. بهراحتی تمرکز خود را از دست میدهند
. مدیریت ذرهبینی دارند یا خرده گیرند
. اضطراب یا حملات پانیک دارند
هرچند همهٔ ما این غریزهٔ حفظ بقا را داریم؛ اما هر یک از ما به شیوهای متفاوت به آن واکنش نشان میدهیم؛ مثلاً اگر واکنشتان نسبت به یک تصادف این است که با رانندهٔ مقابل دستبهیقه میشوید و دادوفریاد میکنید، پس واکنش شما نسبت به استرس، «جنگ» است
واکنش میخکوبشدن
کسانی که واکنششان به استرس میخکوبشدن است در واقع نمیتوانند واکنشی نشان بدهند و اغلب در برابر خطر و تهدید پاسخی ندارند. واکنش میخکوبشدن، حرکتی را در بر نمیگیرد و نوع مکث و توقف است. در لحظهای که فرد میخکوب یا فریز میشود:
. نمیتواند واکنشی نشان بدهد
. اجازه میدهد دیگران سرش داد بکشند
. وحشتزده است
. نفسش را حبس میکند
. بدنش سرد و بیحس میشود و رنگش میپرد
. ضربان قلبش پایین میآید
. احساس گیرافتادن و قفلشدن میکند
افرادی که واکنش میخکوبشدن دارند احتمالاً رفتارهای زیر را نشان میدهند:
. احساس میکنند آرامند
. این احساس را دارند که خودشان را تماشا میکنند یا حس میکنند از موقعیت حاضر پرت شدهاند
. از موقعیتهای استرس برانگیز و خطر کناره میکشند
. احساس میکنند زندگی ناامیدکننده است
. بهسختی میتوانند واقعیت و حقیقت را تشخیص بدهند (واقعاً چه اتفاقی افتاده یا نیفتاده)
. خودشان را از دیگران ایزوله میکنند
. بهشدت به شبکههای مجازی اجتماعی وابستهاند
. فوراً از چیزی دست میکشند
افرادی که میخکوب میشوند ممکن است خیلی وقتها بهاشتباه افسرده تلقی میشوند
واکنش مماشات
افرادی که واکنش آنها در برابر استرس و خطر، مماشات است سعی میکنند خطر یا استرس را با نزدیکتر شدن به خطر یا دلجوییکردن از فرد مقابل حلوفصل کنند. مماشات شامل یک واکنش خوشایند با هدف کاهش اختلاف و تروما میشود. این رفتار اغلب در افرادی دیده میشد که دچار اختلال استرسی پس از آسیب (PTSD) هستند، مثلاً کسانی که در کودکی ترومایی را تجربه کردهاند. واکنش مماشات میتواند به شکل رفتارهای زیر باشد:
. فرد به دنبال راضیکردن دیگران است
. دستورات دیگران را انجام میدهد یا هر تصمیمی دیگران بگویند میگیرد
. به دیگران وابسته است
. به نیازهای دیگران توجه دارند؛ اما نیازهای خود را نادیده میگیرد
. بینهایت مؤدب و سازگار است
. معمولاً نه نمیگوید
. محافظهکار است
بیشتر بخوانید
اگر در یکی از انواع واکنشهای استرسی گیر افتادهاید چه باید بکنید؟
اگر اختلال استرسی پس از سانحه یا تروما دارید یا اخیراً ترومایی را پشت سر گذاشتهاید، تراپی برایتان مفید است. برای انتخاب بهترین روش تراپی از یک مشاور حرفهای کمک بگیرید.همچنین لازم است استرستان را کم کرده و به خودتان فرصتهایی برای استراحت و آرامش بدهید. تکنیکهای ذهنآگاهی در کنار تراپی و درمان بسیار مفیدند.
افرادی که ترومایی را پشت سر گذاشتهاند اغلب فکر میکنند آسوده و آرام بودن معادل آسیبپذیربودن یا در خطر بودن است؛ بنابراین باید بهتدریج و آهستهآهسته به سیستم عصبیتان یاد بدهید که گاهی آرام و خونسرد بودن هیچ خطری برایتان ندارد و شما در امنیت هستید.
جنگ، گریز، میخکوبشدن و مماشات چهار شیوهای هستند که افراد بسته به شخصیت و موقعیتها و تجربیات گذشته نسبت به انواع خطرات از خود نشان میدهند.
این واکنشها به افراد کمک میکنند با خطر و تهدید مقابله کنند، مثلاً حملهٔ یک حیوان درنده! اما گاهی فرد در این واکنشها گیر میکند که میتواند خود سرزنشی یا تخریب دیگران را به دنبال داشته باشد و بر زندگی روزمره اثر منفی بگذارد، خصوصاً اگر فرد سابقهٔ یک تروما در زندگی را داشته باشد.
اگر فکر میکنید شما هم در یک واکنش گرفتار شدهاید، تراپی حرفهای میتواند کمکتان کند آرام شوید و سیستم عصبیتان را دوباره تنظیم کنید تا بفهمد همیشه در وضعیت خطر و تهدید نیست.
