نظر دین درباره بخشش و گذشت
حد گذشت کردن تا کجاست؟
نادیده گرفتن خطای دیگران، یک فضیلت اخلاقی است اما آیا باید در هر شرایطی از تقصیر و اشتباه دیگران درگذشت؟
در شماری از آیات قرآن، عفو و گذشت به عنوان یک ارزش مطرح شده است. از جمله:
یک. هرگز نیكی و بدی یكسان نیست، بدی را با نیكی دفع كن، ناگاه (خواهی دید) همان كس كه میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است. (فصّلت:34)
دو. اهل عفو و گذشت باشید مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟ (نور:22)
سه. کسانی که از مال خود به فقرا در حال وسعت و تنگدستی انفاق می کنند و خشم و غضب فرو مینشانند و از بدی مردم در می گذرند. (آل عمران : 134)
چهار. آنان كسانی هستند كه خشم خود را فرو می برند و از مردم در میگذرند. (آل عمران :134)
اما سوال این است: آیا باید در هر شرایطی از تقصیر و اشتباه دیگران بگذریم؟ اگر طرف مقابل از اغماض و گذشت ما سوء استفاده کند چطور؟ به طور کلی، چشمپوشی از خطای دیگران، کجا جایز است و کجا جایز نیست؟
در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام میخوانیم: «اَلْعَفُو عَنِ الْمُقِرِ لا عَنِ المُصِّرَ»؛ عفو درباره كسى است كه اعتراف و اقرار به گناه خود داشته باشد نه در مورد كسى كه بر گناه اصرار دارد
دو دیدگاه درباره فضایل اخلاقی
در حوزه اخلاق، مکاتب و دیدگاههای مختلفی مطرح است. برخی، گزارههای اخلاقی را مطلقا ارزش میدانند برخی دیگر به نسبت باور دارند. برخی، عینیتگرا هستند برخی پیامدگرا.پاسخ به سوال پیشین هم بستگی دارد به این که کدام دیدگاه را بپذیریم. اگر به مطلقگرایی ارزشهای اخلاقی معتقد باشیم باید بگوییم گذشت، همیشه و در همه جا خوب است. حتی اگر پیامد گذشت ما، ستم به دیگری باشد.
اما اگر در اخلاق، پیامدگرا باشیم یعنی ارزش اخلاقی گذشت را در نسبت با پیامد آن، بسنجیم آن وقت، نتیجه همیشه یکسان نیست. به عنوان مثال، اگر چند نفر با یکدیگر در کاری شراکت داشته باشند خیانت یکی از آنها، ظلم و اجحاف در حق دیگران است. در چنین شرایطی، دعوت به گذشت، دعوت به نادیده گرفتن حق الناس است. آری، ممکن است همه یا برخی از افرادی که در حقشان ظلم شده، بخواهند از حق شخصی خود بگذرند اما اگر گذشت نکنند هم خلاف اخلاق عمل نکرده و کسی آنها را مواخذه نمیکند.
به نظر میرسد برای دیدگاه پیامدگرا، مویدات دینی بیشتری وجود دارد تا دیدگاه مطلقگرا. طبق پارهای شواهد دینی، «گذشت» حد و مرز دارد و در برخی شرایط اساساً جایز نیست.
جاهایی که «گذشت» جایز نیست
یک. وقتی گذشت، بازدارندگی ندارد
عفو و گذشت در جایی ارزش است که باعث اصلاح و تغییر رفتار باشد. اگر چه گذشت، به خودی خود، باعث رشد فرد گذشتکننده میشود اما گاهی گذشت بیش از حد، زمینۀ سوء استفاده خطاکار و جری شدن مجرم بر جرم را فراهم کند، در چنین شرایطی، گذشت، جایز نیست.
در روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده: «اَلْعَفُو عَنِ الْمُقِرِ لا عَنِ المُصِّرَ»؛ عفو درباره كسى است كه اعتراف و اقرار به گناه خود داشته باشد نه در مورد كسى كه بر گناه اصرار دارد. (بحار الأنوار، چاپ بیروت، ج 75، ص 89، باب 16)
دو. میدان نبرد
در صحنۀ پیکار با دشمنی که به یقین میدانیم در صورت ترحم و دلسوزی، از معرکۀ جنگ، کناره نخواهد گرفت و ایبسا بر دشمنیاش نیز میافزاید، عفو و گذشت، یاری رساندن به دشمن و حماقت محض است.
سه. تضییع حقوق اجتماعی افراد
گاهی عفو و اغماض از کسی، مصداق نادیده گرفتن حقوق اجتماعی دیگران است. اگر آن افراد راضی به گذشت از حق شخصی خود باشند، طوری نیست اما در صورت عدم رضایت، گذشت، تجاوز به حق الناس است. بنابراین، در جایی که پای حقی اجتماعی در میان است، اولویت با رضایت صاحبان حق است در غیر این صورت، گذشت، جایز نیست