دردسرهای یک شغل
۱۲ ساعت تونلنشینی
کارت مترو را شارژ میکند، عجله ندارد اما با دویدن آدم ها به سمت ایستگاه او هم ناخودآگاه میدود تا از قافله عقب نماند قطار می ایستد اما انقدر جمعیت زیاد است که راهبر مترو مجبور به هدایت مردم میشود، از برخی خواهش میکند منتظر قطار بعدی بمانند، برخی هم به زور متوسل شده و وسط انبوهی از مردم وارد قطار میشوند این وسط دستفروشان مترو هم برای خود معضلی هستند...
این بخش کوچیکی از روایت قصهای در زیر شهر بود، مترو در شهرهای شلوغ و پر ترافیک مثل یک معجزه میماند، وسیله نقلیه پر سرعت و کم هزینه که در زمان اندکی صدها هزار نفر در روز را به مقصد خود میرساند، در این بین شغلی مهم وجود دارد که اغلب ما بی تفاوت از کنارش عبور میکنیم و وارد قطار میشویم، راننده یا راهبر قطار.
در این گزارش سراغ شغل پر ماجرای راهبری قطار در مترو رفتیم، جایی درست زیر سر شهر!
استرس؛ مهمان همیشگی راهبرها
شاید در نگاه اول راهبر قطار شغلی کسل کننده و بدون هیجان به نظر برسد که در تاریکی تردد میکند و با مسافرانی خسته و بی حوصله مواجهه میشود که برای رسیدن به مقصد عجله دارند اما بر خلاف آرامشی که از چهره راهبرها دریافت میکنیم، این شغل جزو مشاغل پر استرس به حساب میآید.اسدالله افضلی راد، راهبر قطاری است که از سال 84 در کابین، مسیرهای تونل مترو را زندگی کرده و امروز از تجربیات و دردسرهای این شغل میگوید.
او بعد از 18 سال خدمت در این شغل همچنان از استرس شب قبل از کار می گوید که گوشی را در چند نوبت آلارم می گذارد تا دقیق و به موقع به محل کار حاضر شود.
افضلی از اهمیت زمان در این شغل میگوید: " زمان در راهبری مسئله مهم و حائز اهمیتی است و باید در زمان خاص و مقرر شده ما قطار را تحویل راهبر دیگر بدهیم، در این بین اگر مشکلی ایجاد شود باید توانایی مدیریت آن مشکل را داشته باشیم. مثلا ایجاد کردن مانع برای جلوگیری از بسته شدن درهای مترو و تاخیر ایجاد شده در رفت و آمد قطاری یکی از این مشکلات است".
5 دقیقه 24 ساعته!
او در ادامه به محدودیت زمانی اشاره کرد که برای خود و همکارانش مانند یک کابوس است :" در هنگام بروز مشکل، ما فرصت و زمان زیادی برای رفع آن نداریم، شاید 5 دقیقه زمان برای بسیاری از شغل ها اصلا به چشم نیاید اما همین 5 دقیقه زمان در هنگام بروز مشکل برای من و همکارانم به قدری پر استرس میگذرد که بعد از حل مشکل، احساس میکنیم چندین سال پیر شدهام و وزنه های سنگینی از روی دوشمان برداشته شده."مشکلات گوارشی هم از جمله مشکلاتی هست که با آن دست و پنجه نرم میکنیم، راهبر تا تحویل قطار به راهبر بعدی تقریبا 3 ساعت در کابین حضور دارد و در این مدت راهبر از عواملی مثل رفتن به سرویس بهداشتی و یا خوردن و آشامیدن منع میشود.
نفر دوم کابین بیکار است!
خیلی ها تصور میکنند نفر دوم در کابین تا نوبت شیفت او در سمت مخالف قطار شود کاری ندارد اما این تصور اشتباه و خنده داری است به گفته افضلی، نفر دوم در کابین یا همان کمک راهبر، اصولا کم سابقه تر از راهبر هست و مسئولیت نگهداری و تعمیرات قطار در هنگام بروز مشکلات بر دوش کمک راهبر است. مثلا در مشکلی نفر دوم کابین برای حل آن مجبور شد به زیر قطار برود و آن را در مدت زمان محدودی برطرف کند.
باز هم سخت ترین شغل بعد از کار در معدن؟
تقریبا در همه شغلها این جدال و بحث وجود دارد که کار ما بعد از معدن سخت ترین کار دنیا به حساب میآید و حالا در شغل راهبری قطار هم همین اتفاق میافتد؟ تصورکنید 9 الی 12 ساعت در کابین قطار و در تونلهای تاریک و اعماق زمین، مسئول جابهجایی هزاران نفر انسان هستید تک و تنها!
اسدالله افضلی از سختی کارش این طور برای ما میگوید: "بعد از سالها رایزنی و درگیری با ارگانها بالاخره این شغل سال پیش در دسته مشاغل سخت قرار گرفت و راهبرها یکسالی میشود که از مزایای سختی مشاغل استفاده میکنند و 10 سال زودتر بازنشسته میشوند.
عواملی مانند شیفت کاری سنگین، آلودگی تونل، تنها بودن و استرس زیادی که بر اثر مشکلات به وجود آمده و فشار وارد شده تحمل میکنیم، دردسرهای جسمی و روحی زیادی برای ما راهبرها ایجاد کرده است
برای مثال همین آلودگی تونل که بر اثر میدانهای مغناطیسی به وجود آمده، در بدن راهبرها تودههای چربی تولید میکند، دیدن علائم و رانندگی در تاریکی، دید و بینایی بسیاری از همکارانم را ضعیف کرده مسئله شنوایی و سردرد هم به این مشکلات اضافه کنید.
مشکلات گوارشی هم از جمله مشکلاتی هست که با آن دست و پنجه نرم میکنیم، راهبر تا تحویل قطار به راهبر بعدی تقریبا 3 ساعت در کابین حضور دارد و در این مدت راهبر از عواملی مثل رفتن به سرویس بهداشتی و یا خوردن و آشامیدن منع میشود.
تهویه پر ماجرا
اسدالله افضلی درباره راه ارتباطی و بیشترین درخواستی که مردم در واگن از او و همکارانش دارند گفت: "راه ارتباطی ما با مردم هم داستان عجیبی دارد، خیلی از این درخواستها بر سر تهویه است مخصوصا در فصلهای پاییز و بهار بسیار با این درخواست روبهرو میشویم. واگنی با ما تماس میگیرد و میگوید «آقا پختیم از گرمااون کولر رو بزن» در همان لحظه از واگن دیگر گله و شکایت که سردمان است و کولر را خاموش کنید.واقعیت این است که ما نمیتوانیم همه جمعیت را راضی نگه داریم و برای هر کدام توضیح میدهیم که نمیتوان همزمان در یک واگن کولر را روشن کنیم و در واگنی دیگر آن را خاموش! و خب خیلی ها بر سر این موضوع ناراحت و یا عصبی میشوند.دردسرهای راهبری از کمبود قطار تا دستفروشان
کمبود قطار و عدم وارد کردن قطار به دلیل گران شدن بیش از حد آن، دربرخی از ایستگاه ها باعث تراکم جمعیت زیاد مردم میشود و همین مسئله بسیاری از مردم را که دیرشان شده، نگران و عصبی میکند و گاه این عصبانیت را بر سر ما راهبرها خالی میکنند که چرا انقدر دیر میاین؟ چرا سریع راه نمیفتین و ...از آقای افضلی درباره علت ترمز ناگهانی و جا به جایی کیلومتری مردم در واگن سوال پرسیدم با خنده جواب داد:" باز فکر می کنند ما مقصریم اما سیستم هوشمند قطار در هنگام دیدن شکستگی ریل یا تشخیص فاصله نزدیک با قطار دیگر یا عوامل دیگر تشخیص ترمز میدهد و به صورت خودکار این کار انجام میشود و راهبر همان لحظه ترمز را قطع میکند.
معضل دیگر دستفروشها هستند که مانع بستن در میشوند و گاه با شلوغی که ایجاد میکنند اختلال هایی در برنامه ریزی قطار به وجود می آوردند اما کاری نمیشود کرد چراکه مردم آن ها را دوست دارند و در حقیقت دستفروش ها تبدیل به یکی از جاذبههای مترو شدهاند.