تبیان، دستیار زندگی

مروری بر بریده‌های کتاب فاطمه، فاطمه است

او فاطمه سلام الله علیها بود

در میان کتاب‌های مذهبی احتمالا بسیاری از ما به اسم «فاطمه فاطمه است» برخورده ایم کتابی کم حجم که علی شریعتی با نگاهی متفاوت و از زاویه دیگر به موضوع زن و حضرت فاطمه سلام الله علیها می پردازد. در این گزارش و به مناسبت ایام فاطمیه گریزی به بخش هایی از کتاب زدیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه ناجی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ایام فاطمیه، فاطمه سلام الله علیها، کتاب‌های مذهبی، زن و حضرت فاطمه سلام الله علیها، 

آن چه گذشت...

شریعتی در این کتاب به زنانی می پردازد که نه در قالب‌های سنتی قدیم مانده‌اند و نه قالب‌های وارداتی جدید را پذیرفته‌اند، آن‌ها نیازمند خودسازی و الگو هستند و  به گفته شریعتی، شخصیت حضرت فاطمه سلام الله علیها، پاسخی به پرسش‌های این دسته از زنان است.

شریعتی در ابتدای کتابش ناشناخته ماندن چهره واقعی حضرت فاطمه سلام الله علیها را مورد نقد قرار می دهد و تاکید می‌کند که درباره آنچه باید از این بانو آموخت، هیچ سخنی گفته نشده است.

او  همچنین درباره نظام قبیله‌ای عربی و نقش زن در آن اینطور می‌گوید که وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزش‌های انسانی را برای پسر می‌دانستند  و دختر برای آنها هیچ فضیلت و اصالت بشری نداشت. سپس به جایگاه حضرت زهرا -علیها السلام- می‌پردازد که در چنین جامعه‌ای که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک می‌کرد، وارث همه مفاخر خاندانش می‌شود. شریعتی سپس درباره رابطه ویژه پیامبر با دخترش، و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن می‌گوید.

چرا فاطمه، فاطمه است؟

یکی از بخش‌های خواندنی این اثر شریعتی بخش پایانی آن است. جایی که او معتقد است که حضرت فاطمه سلام الله علیها ویژگی‌های شخصیت خود را فارغ از جایگاه دختر بودن، مادر بودن و همسر بودن صرفا به خاطر پیدا می‌کند. در این بخش آمده «خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است ، دیدم فاطمه نیست !خواستم بگویم فاطمه دختر محمد است، دیدم فاطمه نیست !خواستم بگویم فاطمه همسر علی است ، دیدم فاطمه نیست !خواستم بگویم فاطمه مادر حسنین است ، دیدم فاطمه نیست خواستم بگویم فاطمه مادر زینب است ، باز دیدم که فاطمه نیست !نه ، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست،  فاطمه، فاطمه است.

همه جا در تاریخ ملت‌های مسلمان و توده‌های محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حق خواهی و عدالت طلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعیض بوده است



الگویی به نام فاطمه

این روزها در جامعه و در بین نوجوانان و جوانان که الگوها پوشالی شده است علی شریعتی از الگویی صحبت می‌کند که ناشناخته مانده و او کسی نیست جز حضرت فاطمه سلام الله علیها.

به گفته شریعتی «چهره فاطمه سلام الله علیها چهره‌ای است که اگر درست ترسیم شود، اگر آن‌چنان که واقعا بوده، آن‌چنان که واقعا می‌اندیشیده، سخن می‌گفته، آن‌چنان که در شهر نقش داشته، در خانه نقش داشته و در مبارزه اجتماعی نقش دیگری داشته، در تربیت فرزند نیز نقش معجزه‌ آسای دیگری دارد. اگر در ابعاد بزرگ ماورایی‌اش برای این نسل تصویر و معرفی بشود، هر انسان دوستی که وفادار به ارزش‌های انسانی و معتقد به آزادی حقیقی انسان است، معتقد می شود و او را به عنوان بزرگترین تصویر و الگو خواهد پذیرفت».

نقش اجتماعی (زن) در الگوی مسلمانان

شخصیت اجتماعی حضرت زهرا سلام الله علیها  و زندگی پر فراز و نشیب حضرت را علی شریعتی در کتابش به خوبی بیان کرده است

« فاطمه سلام الله علیها راه رفتن را در مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ و کودکی را در مهد طوفان نهضت، به سر آورده و جوانی را در کوره‌ی سیاست زمانش گداخته است. او یک زن مسلمان است؛ زنی که عفت اخلاقی؛ او را از مسئولیت اجتماعی مبری نمی‌کند.»

گاهی اوقات هم توصیف شخصیت‌های بزرگ به قدری سخت می‌شود که شریعتی این‌طور می‌گوید:

« از شخصیت فاطمه سلام الله علیها  سخن گفتن بسیار دشوار است، فاطمه یک زن بود، آنچنان که اسلام می‌خواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کوره‌های سختی و فقر و مبارزه و آموزش‌های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود»

وی در همه ابعاد گوناگون "زن بودن" نمونه شده بود. مظهر یک "دختر"، در برابر پدرش. مظهر یک"همسر"، در برابر شویش. مظهر یک "مادر" ، در برابر فرزندانش.مظهر یک "زن مبارز و مسئول"، در برابر زمانش و سرنوشت جامعه‌اش. وی خود یک "امام" است. یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده آل برای، یک اُسوه یک شاهد برای هر زنی که می‌خواهد شدن خویش را خود انتخاب کند.

فاطمه سلام الله علیها مظهر یک "دختر"، در برابر پدرش. مظهر یک"همسر"، در برابر شویش. مظهر یک "مادر" ، در برابر فرزندانش.مظهر یک "زن مبارز و مسئول"، در برابر زمانش و سرنوشت جامعه‌اش. وی خود یک "امام" است. یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده‌آل برای، یک اُسوه یک شاهد برای هر زنی که می‌خواهد شدن خویش را خود انتخاب کند



اسوه‌ای برای عدالت‌خواهی

قهرمان و الگویی که در برابر ظلم سکوت نمی‌کند، عدالت برایش مهم است و صدای مظلومین جهان است. جمله معروف علی شریعتی را احتمالا شنیده اید که در این باره می گوید:

«هر چند فاطمه باشد و تلاش‌ها و فریاد‌ها و اعتراض‌ها و ناله‌های فاطمه! وقتی زور، جامه تقوی می‌پوشد، بزرگترین فاجعه در تاریخ پدید می‌آید. فاجعه‌ای که قربانیان خاموش و بی‌دفاعش علی است و فاطمه و بعدها دیدیم که فرزندانشان، یکایک و اخلافشان همه!ـ»

در چهره همه ستمدیدگان که بعدها در تاریخ اسلام بسیار شدند هاله‌ای از فاطمه پیدا بود. غصب شدگان، پایمال شدگان و همه قربانیان زور و فریب، نام فاطمه را شعار خویش داشتند. یاد فاطمه، در توالی قرون، پرورش می‌یافت و در زیر تازیانه‌های بی‌رحم و خونین خلافت‌های جور و حکومت‌های بیداد و غصب، رشد می‌یافت و همه دل‌های مجروح را لبریز می‌ساخت.

این است که همه جا در تاریخ ملت‌های مسلمان و توده‌های محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حق خواهی و عدالت طلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعیض بوده است

نقش پدر و احترام او برای دخترش

در تاریخی که دختر داشتن برابر بود با ننگی بزرگ بر پیشانی و  زدون آن لکه فقط با زنده کشی یا حقیر کردن آن دختر برابر بود رسول خدا با رفتارهای صمیمی و پر احترام  خود بر دخترش در جامعه این ذهنیت پوسیده را سعی کرد از بین ببرد.

به طور مثال در کتاب فاطمه، فاطمه است علی شریعتی این طور نقل کرده که در برخی متون تاریخی تصریح دارد که:"پیغمبر چهره و دو دست فاطمه را بوسه می‌داد". این‌گونه رفتار بشر از تحبیب و نوازش دختری از جانب پدر مهربانش معنی دارد. چنین رفتاری در چنان محیطی یک ضربه انقلابی برخانواده‌ها و روابط غیر انسانی محیط بوده است. "پیغمبر اسلام دست فاطمه را می‌بوسد". چنین رفتاری چشم را به عظمت شگفت فاطمه می‌گشاید و بالاخره چنین رفتاری از جانب پیغمبر به همه انسان‌ها می‌آموزد که از عادات و اوهام تاریخی و سنتی نجات یابند، به مرد می آموزد که از تحت جبروت و جباریت خشن و فرعونیش در برابر زن فرود آید و به زن اشاره می‌کند که از پستی و حقارت قدیم و جدیدش که تنها ملعبه زندگی باشد، به قله بلند شکوه و حشمت انسانی فراز آید! این است که پیغمبر، نه تنها به نشانه محبت پدری، بلکه همچون یک "وظیفه"، یک "مأموریت خطیر" از فاطمه تجلیل می‌کند.