بازسازی عاطفی پس از جدایی
آخرین آمارهایی که از طلاق دردسترس است، هشدار میدهد که از هر سه ازدواج یکی به طلاق ختم میشود. کسانی که شکست عاطفی را با تمام وجود درک کردهاند. با این حساب، افراد زیادی در زندگیشان مزه سوگ عاطفی را چشیدهاند.
طلاق نوعی دیگر از سوگ است
وقتی عزیزی از دنیا میرود، اطرافیان سوگوار او میشوند. نسبت عاطفی هرچه با متوفی عمیقتر و جدیتر باشد، زمان بیشتری هم نیاز است تا فرد بتواند به زندگی عادی خود برگردد. معمولاً بازه سوگ ششماهه برای بازسازی بعد از فوت طبیعی است. طلاق و شکست عشقی هم نوعی سوگ است. سوگ از دست دادن عشق، سوگ از دست رفتن یک زندگی، سوگ خرابشدن خانه و خانواده. طبیعی است هرچه مدتزمان و ارتباطات و شبکههای ارتباطی بیشتری در زمان باهمبودن تجربه شده باشد، هرچه خاطرههای خوش بیشتری در ذهن جا گرفته باشد، رهاشدن هم سختتر خواهد بود؛ اما زندگی زندگی است و ادامه دارد. حتی برای بقا هم باید با وضعیت جدید وفق پیدا کرد، چه برسد به انسان که قرار است در طول زندگی و از دل رنجها رشد کند.در مدتی که فرد درگیر سوگواری پس از جدایی است، نیاز دارد تغییرات مثبتی برای خود رقم بزند و لازمه تغییرهای مثبت این است که فرد از مواجهه با مشکل خود فرار نکند و در قدم اول آن را بپذیرد. برای پذیرش، بهترین کار رجوع به مشاور است و بدترین راه درمانهای خانگی و فامیلی!
دوره سوگواری در ترک شریک زندگی
وقتی رابطه تمام میشود، دو طرف رابطه دوران سختی را طی میکنند؛ اما اوضاع برای کسی که در رابطه ترک شده، سختتر است. اینکه هر کس چگونه به غم از دست دادن و جدایی واکنش نشان میدهد، به عوامل گوناگونی ربط دارد؛ از جمله به ماهیت و مدت رابطه، نحوه جدایی، شدت احساسات هرکدام و حتی ازدستدادنهای قبلی که ممکن است باعث شود زخمهای قدیمی سر باز کنند و جولان بدهند.معمولاً چند مرحله در سوگ عاطفی طی میشود تا فرد به زندگی عادی برگردد که عبارتاند از: انکار شکست؛ تجربه عمیق احساسات غم، ترس، خشم و تنهایی و طرد؛ دوباره برخاستن و از نو ساختن.
چند پیشنهاد برای بازسازی عاطفی
در مدتی که فرد درگیر سوگواری پس از جدایی است، چند راهکار میتواند به او کمک کند تا آدم سرحالی شود. حتی سرحالتر از قبل. حتی آدمی جدید. زندگی در امروز است که میتواند آینده درستی بسازد نه زندگی در حسرت گذشتهای که از دست رفته. مشکلات سخت میتواند دست فرد را بگیرد و او را بزرگ کند. اتفاق سختی برای او رقم خورده و الان در شرایطی است که ای کاشها فقط او را دچار سرزنش یا سرخوردگی میکند. او نیاز دارد تغییرات مثبتی برای خود رقم بزند و لازمه تغییرهای مثبت این است که فرد از مواجهه با مشکل خود فرار نکند و در قدم اول آن را بپذیرد. برای پذیرش، بهترین کار رجوع به مشاور است و بدترین راه درمانهای خانگی و فامیلی!هنگامی که پذیرش اتفاق بیفتد، فرد میتواند با وجود خشم و غم و ترسی که دارد، حرکت کند و پیش رود. اما چطور؟ خیلی طبیعی است که خُلق او در این مدت پایین باشد و شاید انتظار بزرگی است که بخواهد با همه موانع فکری و ذهنی و روانی، بهاندازه فردی که در شرایط بحران نیست، قدم بردارد. حرکت در این زمان میتواند بهادادن به تفریح و سلامت شخصی باشد. مثلاً دیدن فیلمهایی که زمان زیادی بوده میخواسته ببیند، کتابهایی که همیشه دوست داشته بخواند، حضور در فعالیتهای اجتماعی، پرداختن به معنویات، گذراندن دورههای هنری، ورزش منظم، بازیهای فکری و... همگی گزینههایی هستند که فرد بنا به روحیات خود میتواند انتخاب کند و بهطور منظم انجامش دهد تا کمکحال او برای بهبود شود.
قرار نیست احساسات نادیده گرفته شود
پرداختن به این گزینهها به این معنا نیست که فرد احساسات غم و اندوه و خشم را پس بزند. احساسات پرقدرت هستند و لازم است به رسمیت شناخته شوند. اما رسیدگی به احساسات با مغلوب آن شدن فرق دارد. کسی که شکست عاطفی دیده است، قرار نیست بهواسطه هجوم احساسات منفی خود را بازنده زندگی بداند و خموده شود. بلکه قرار است خوب و کامل سوگواری کند و راههایی بهکار بگیرد تا بتواند زندگی خود را از نو بسازد.بیشتر بخوانید