رابعه بلخی شاعر تاریخ سازی که کمتر از او میدانیم
مادر شعر فارسی را بشناسید
خیلیها به طنز میگویند رودکی پدر شعر زبان فارسی است، خب مادرش چه کسی است؟ شاید خیلیها ندانند اما رابعه بلخی مادر شعر زبان فارسی است. او زمان سامانیان در خانوادهای فاضل زندگی میکرد و پدرش کعب قزداری در سیستان بست، قندهار و بلخ حکومت میکرده است.
تاریخ به دنیا آمدن و از دنیا رفتن رابعه هیچ اطلاعات قابل استنادی وجود ندارد اما بسیاری از پژوهشگران و محققان با قطعیت میگویند که او همدوره رودکی بود است.
رابعه بلخی که معروف به زین العرب (زینت قوم عرب) بود، به دلیل ذوق و استعدادی که در شاعری داشته است او را در زمره شاعران پارسیگوی قرار میدهند بسیاری با اطمینان میگویند که او تحت آموزش و تعلیمات پدرش توانست زبان دری را در حد اعلا بیاموزد.
پدر رابعه به دلیل علاقهای که به او داشت در پرورش و تعلیماش بسیار کوشیده تا او در سرودن شعر توانمند شود البته رابعه در کنار ذوق ادبی هنر نقاشی هم از بَر بوده و در شمشیرزنی و سوارکاری تبحر داشته است.
اما با نابودی اشعار او ذوق و ظرافت و لطافتی که در شعرش بوده از بین نرفته است و عطار به خوبی از او یاد میکند در این تعریف و تمجیدی که عطار از رابعه داشته به طور یقین میتوانیم بگوییم که مبالغه و اغراق نکرده است. رابعه بحر و وزنی را وارد شعر فارسی کرده که پیش از او هیچ کس در آن وزن شعر نسروده است.
آرامگاه مادر شعر فارسی در پارکی کوچک در «بلخ» است و برای بسیاری از مردم بلخ و افغانستان، آرامگاهش مکانی شریف است.
از نمونه اشعار رابعه بلخی میتوان به این غزل اشاره کرد:
عشق او باز اندر آوردم به بند/ کوشش بسیار نامد سودمند،
عشق دریایی کرانه ناپدید/ کی توان کردن شنا ای هوشمند،
عشق را خواهی که تا پایان بری/ بس که بپسندید باید ناپسند،
زشت باید دید و انگارید خوب/ زهر باید خورد و انگارید قند،
توسنی کردم ندانستم همی/ کز کشیدن سختتر گردد کمند.
اولین شاعر زن زبان فارسی دری که در کتابها او را به نام رابعه نامیدهاند دختر کعب قزداری که شخصی فاضل و محترم در دوره سلطنت سامانیان بوده و در سیستان شهر «بست» قندهار و بلخ حکومت میکرده است.
روایتی از عطار درباره تولد مادر شعر فارسی
عطار نیشابوری در حکایت بیست و یکم کتاب الهینامه خویش در بحر هزج مسدس محذوف، در چهارصد و اندی بیت گفته که رابعه بلخی با رودکی دیدار داشته و با او مشاعره هم داشته است. پس میتوانیم بگوییم که رابعه در قرن چهارم هجری میزیسته و اینکه مرگ او پیش از رودکی بوده یعنی سال 329 هجری قمری هم از دنیا کوچ کرده است.اولین شاعر زن زبان فارسی دری که در کتابها او را به نام رابعه نامیدهاند دختر کعب قزداری که شخصی فاضل و محترم در دوره سلطنت سامانیان بوده و در سیستان شهر «بست» قندهار و بلخ حکومت میکرده است.
رابعه بلخی که معروف به زین العرب (زینت قوم عرب) بود، به دلیل ذوق و استعدادی که در شاعری داشته است او را در زمره شاعران پارسیگوی قرار میدهند بسیاری با اطمینان میگویند که او تحت آموزش و تعلیمات پدرش توانست زبان دری را در حد اعلا بیاموزد.
پدر رابعه به دلیل علاقهای که به او داشت در پرورش و تعلیماش بسیار کوشیده تا او در سرودن شعر توانمند شود البته رابعه در کنار ذوق ادبی هنر نقاشی هم از بَر بوده و در شمشیرزنی و سوارکاری تبحر داشته است.
کدام غزل را به نامت بزنم
آثاری بسیار کم و محدودی از رابعه بلخی به جای مانده است، هفت غزل و چهار دوبیتی و دو بیت مفرد که در مجموع پنجاه و پنج بیت میشود و باقی اشعارش که سراسرعاشقانه بوده توسط برادرش حارث از بین رفته است.اما با نابودی اشعار او ذوق و ظرافت و لطافتی که در شعرش بوده از بین نرفته است و عطار به خوبی از او یاد میکند در این تعریف و تمجیدی که عطار از رابعه داشته به طور یقین میتوانیم بگوییم که مبالغه و اغراق نکرده است. رابعه بحر و وزنی را وارد شعر فارسی کرده که پیش از او هیچ کس در آن وزن شعر نسروده است.
آرامگاه مادر شعر فارسی در پارکی کوچک در «بلخ» است و برای بسیاری از مردم بلخ و افغانستان، آرامگاهش مکانی شریف است.
زهر باید خورد و انگارید قند
از نمونه اشعار رابعه بلخی میتوان به این غزل اشاره کرد: عشق او باز اندر آوردم به بند/ کوشش بسیار نامد سودمند،
عشق دریایی کرانه ناپدید/ کی توان کردن شنا ای هوشمند،
عشق را خواهی که تا پایان بری/ بس که بپسندید باید ناپسند،
زشت باید دید و انگارید خوب/ زهر باید خورد و انگارید قند،
توسنی کردم ندانستم همی/ کز کشیدن سختتر گردد کمند.
اولین شاعر زن زبان فارسی دری که در کتابها او را به نام رابعه نامیدهاند دختر کعب قزداری که شخصی فاضل و محترم در دوره سلطنت سامانیان بوده و در سیستان شهر «بست» قندهار و بلخ حکومت میکرده است.