تبیان، دستیار زندگی

 کدگشایی از نیاز فرزندان با گوش‌دادن پویا

به من گوش کن

خیلی وقت‌ها گفت‌وگوها زود به بن‌بست می‌رسد. به‌خصوص وقتی دو طرف گفت‌وگو خود را در یک سطح نبینند. مثلاً پدر و مادرها ممکن است در دام بزرگ‌تربودن و بلدبودن بیفتند و نتوانند گفت‌وگوی خوبی با فرزندشان برقرار کنند. راهکاری که پیشنهاد می‌دهیم، گوش‌دادن پویا و فعال است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سعیده بقایی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کودک، پدر و مادر،  پیام‌های ارتباطی،

کدگذاری پیام از طرف کودک

خیلی وقت‌ها فرزندان نیازشان را جوری مطرح می‌کنند که واضح نیست و نیاز به کدگشایی دارد. دلیل صحبت‌کردن کودک این است که می‌فهمد در درونش اتفاقی دارد می‌افتد، چیزی می‌خواهد، با مسئله‌ای مواجه است و می‌خواهد به حالت تعادل برگردد. برای مثال، کودک مشغول بازی است و احساس گرسنگی می‌کند. می‌خواهد این نیاز را منتقل کند. به پدرش رو می‌کند و می‌پرسد: «شام کی حاضر می‌شه بابا؟»

وقتی خوب گوش نمی‌دهیم

پدر پیام کودک را می‌شنود و حالا باید بتواند به‌درستی رمزگشایی کند تا بفهمد در درون فرزندش چه می‌‌گذرد. الان باید جوابی بدهد. پاسخی که پدر انتخاب می‌کند، تا حد زیادی تعیین‌کننده است که گفت‌وگو درست شکل می‌گیرد یا نه. ممکن است او تشخیص بدهد که فرزندش گرسنه است و کد را درست باز کرده باشد؛ اما ممکن است اشتباهی تصور کند که چون فرزندش در حال بازی است، دلش می‌خواهد بیشتر بازی کند و دوست ندارد بازی‌اش به‌واسطه شام متوقف شود. پدر چه می‌کند؟ آیا بر طبق برداشت خود، قضاوت می‌کند و نظر می‌دهد یا برداشت خودش را راستی‌آزمایی می‌کند؟ اگر بخواهد بر اساس قضاوت خود پاسخ دهد، احتمالاً دو جواب دستوری خواهد داشت. در حالت اول ممکن است بگوید: «یه ساعت دیگه شام آماده است. اگه می‌خوای یه چیزی بخور تا شام آماده بشه.» و در حالت دوم احتمالاً می‌گوید: « نگران نباش. یه ساعت دیگه وقت داری بازی کنی.» در این زمان فرزند نمی‌داند در ذهن پدرش چه می‌گذرد و به‌طور کلی این مشکل در انواع پیام‌های ارتباطی هست.

در گوش‌دادنِ مشکل‌گشا دریافت‌کننده پیام می‌خواهد بداند که معنا و مفهوم پیام فرستنده چیست؟ پس برداشت خودش را از سخن فرستنده پیام به زبان خودش می‌گوید



وقتی خوب گوش می‌دهیم

پدر می‌تواند به‌جای قضاوت، حدس خودش را راستی‌آزمایی کند و بپرسد: «دلت می‌خواد تا شام آماده می‌شه یه کم دیگه بازی کنی؟» در اینجا فرزند فرصت پیدا می‌کند تا متوجه خطای برداشت پدرش بشود و جواب بدهد: «نه. منظورم اینه که خیلی گرسنه‌ام.» حالا پدر هم متوجه کژتابی ذهنی خودش می‌شود و می‌فهمد که فرزندش گرسنه است. پس جواب بهتری می‌دهد. مثلاً می‌گوید: «پس این‌طور. تو خیلی گرسنه‌ای. چطوره یه میان‌وعده بخوری تا مهمونا برسن و شام بخوریم؟»

گوش‌دادن پویا، گوش‌دادن مشکل‌گشا

این مدل خوب گوش‌دادن، به گوش‌دادن پویا یا گوش‌دادن فعال معروف است. در این نوع گوش‌دادنِ مشکل‌گشا دریافت‌کننده پیام می‌خواهد بداند که معنا و مفهوم پیام فرستنده چیست؟ پس برداشت خودش را از سخن فرستنده پیام به زبان خودش می‌گوید. در این مثال می‌شود همان جمله سؤالی که پدر پرسید و سعی کرد بازخورد بگیرد و قبل از حکم‌دادن، اول بفهمد آیا درست نیاز فرزندش را فهمیده است.

 با آن بازخورد، فرستنده پیام اصلی متوجه می‌شود تا چه حد در انتقال پیام موفق بوده است و در نهایت آن را تأیید یا اصلاح می‌کند. در مثالی که گذشت، همان جمله‌ فرزند که «نه. منظورم اینه که خیلی گرسنه‌ام» اصلاح بازخورد پدر بود.

پس از آن گفت‌وگو و حل مسئله تا جایی که به موانع برخورد نکند، به‌راحتی پیش خواهد رفت.

این نوع گوش‌دادن به ما کمک می‌کند تا تعامل مناسب و بدون قطعی برقرار کنند. در این نوع گوش‌دادن هم فرستنده پیام و هم گیرنده پیام فعال هستند؛ اما تسلط و حرفه‌ای‌شدن در آن یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد. تمرین و تمرین می‌خواهد تا به‌خوبی آموخته شود. با همین راستی‌آزمایی‌های کوچک می‌شود تبدیل به یک شنونده فعال حرفه‌ای شویم.