آیا حفظ حکومت اسلامی از حفظ جان امام زمان ارواحنا فداه مهمتر است؟
«امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرحریزى مىكنند؛ براى اینكه این انقلاب را بشكنند و این نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند. و این یك تكلیف الهى است براى همه كه اهمّ تكلیفهایى است كه خدا دارد؛ یعنى، حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یك نفر- ولو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ براى اینكه امام عصر هم خودش را فدا مىكند براى اسلام. همه انبیا از صدر عالَم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دین خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند.»
امام حسین علیهالسلام با علم به این که خودش و خاندان و یارانش شهید خواهند شد و اهلش به اسارت خواهند رفت، دست به قیام بر ضدّ یزید زد. چون اصل اسلام را در خطر میدید
عدهای ایراد میگیرند که این نظام، با نظام اسلامی که مد نظر معصومین علیهمالسلام بوده فاصله دارد اشکالی که تازگی ندارد و بارها و بارها از اوائل انقلاب، از طرف دشمنان نظام و جاهلان مطرح میشود. امام نیز در وصیتنامه سیاسی-الهی خود ضمن تاکید بر حفظ نظام، در پاسخ به این افراد میگوید:
«اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه مىكنم كه آقایان محترم تحت تأثیر اینگونه شایعهسازیها قرار نگیرند و براى خدا و حفظ اسلام، این جمهورى را تقویت نمایند. و باید بدانند كه اگر این جمهورى اسلامى شكست بخورد، به جاى آن یك رژیم اسلامى دلخواهِ بقیة اللَّه -روحى فداه- یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا كرد، بلكه یك رژیم دلخواه یكى از دو قطب قدرت به حكومت مىرسد و محرومان جهان، كه به اسلام و حكومت اسلامى رو آورده و دل باختهاند، مأیوس مىشوند و اسلام براى همیشه منزوى خواهد شد؛ و شماها روزى از كردار خود پشیمان مىشوید كه كار، گذشته و دیگر پشیمانى سودى ندارد. و شما آقایان اگر توقع دارید كه در یك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالى متحول شود یك اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزهاى روى نداده و نخواهد داد. و آن روزى كه ان شاء اللَّه تعالى مصلح كل ظهور نماید، گمان نكنید كه یك معجزه شود و یك روزه عالم اصلاح شود؛ بلكه با كوششها و فداكاریها ستمكاران سركوب و منزوى مىشوند.»(صحیفه امام، ج21، ص447)
اتفاقی در جنگ احد
برای درک بیشتر سخن ایشان بخشی از تاریخ اسلام را یادآوری میکنیم:در جنگ احد اعلام کردند که پیامبر صلی الله علیه و آله کشته شدند. در این حین برخی از مسلمانان، میدان جنگ را ترک کردند. یکی از مسلمانان که مسلمان دیگری را در حال ترک میدان دید از وی پرسید که چرا میروی؟ پاسخ داد که محمد صلی الله علیه و آله کشته شده، دیگر برای چه بجنگیم؟
به او پاسخ داد: محمد(ص) کشته شده؛ اما دین محمد(ص) که هست، خدای محمد(ص) که هست. بمان و برای دین محمد(ص) بجنگ.
سیره اهلبیت علیهمالسلام برای حفظ دین
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله آن همه مشقات را كشید و اهل بیت معظم او آن همه زحمات را متكفّل شدند و جانبازىها را كردند؛ همه براى حفظ اسلام بوده است. اسلام یك ودیعه الهى است پیش ملتها كه این ودیعه الهى براى تربیت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ آن بر همه كس واجب عینى است؛ یعنى همه مكلف به حفظ آن هستیم تا آن وقتى كه یك عدهاى براى حفظ آن قائم بشوند كه آن وقت تكلیف از دیگران برداشته مىشود.(صحیفه امام، ج15، ص365)اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه مىكنم كه آقایان محترم تحت تأثیر اینگونه شایعهسازیها قرار نگیرند و براى خدا و حفظ اسلام، این جمهورى را تقویت نمایند. باید بدانند كه اگر این جمهورى اسلامى شكست بخورد، به جاى آن یك رژیم اسلامى دلخواهِ بقیة اللَّه -روحى فداه- یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا كرد
امام خمینی(ره) درباره حکومت میگوید: حکومت که شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله(ص) است یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حجّ است.» (صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۷۰) لذا امام میگوید: مسئله حفظ نظام جمهورى اسلامى از اهمّ واجبات عقلى و شرعى است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمىکند.» (صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۵۳)
حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیاى عظام از آدم تا خاتم النبیین(ص) در راه آن کوشش و فداکارى جانفرسا نمودهاند و هیچ مانعى آنان را از این فریضه بزرگ بازنداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام(ع) با کوششهاى توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیدهاند.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۳)
حفظ جان افراد و حتی حفظ جان حاکم اسلامی ـ که رسول خدا و ائمه علیهمالسلام نیز از مصادیق حاکم اسلامیاند ـ جزء احکام فرعیّه اسلام هستند. اینکه در روایت آمده، نماز عمود اسلام است؛ یعنی کار عمود (ستون)، حفاظت از کلّ بناست، و حاکم اسلامی هم مجری اسلام است. بنابراین نه ستون اسلام با خود اسلام برابری میکند، نه حیات دنیوی حاکم آن. بلکه اصل اسلام، که یک نظام منسجم باشد، بر برخی اجزاء و حیات دنیوی مجریان و حاکمانش ترجیح دارد. لذا حفظ نظام اسلام، بر هر امر دیگری اولویّت دارد.
بر همین اساس است که حضرت علی علیهالسلام در لیلةالمبیت، جای پیامبر اکرم خوابید. چون در آن موقعیّت، حفظ جان رسول خدا صلی الله علیه و آله عین حفظ اسلام بود؛ بخصوص که پیامبر برای تشکیل حکومت اسلامی راهی مدینه بود و حفظ اسلام بر حفظ جان امیرالمومنین ترجیح دارد.
اگر امر دائر باشد بین حفظ نظام اسلامی و حفظ جان امام زمان ارواحنا فداه، حفظ نظام اسلامی، واجبتر است. چرا که با حفظ نظام اسلامی، ولایت نیز حفظ میگردد؛ امّا نه در وجود شخص خاصّی. لذا رسول اکرم از دنیا رفت و جای او را امیرمومنان گرفت و با رفتن او، اسلام نرفت و به همین ترتیب ائمه علیهمالسلام یک به یک به دیار باقی شتافتند و هیچگاه جایشان خالی نماند
مگر امیرالمؤمنین علیهالسلام برای حفظ اسلام از جان زهرای اطهر علیهاالسلام و جان خود نگذشتند؟ لذا امیرالمومنین علیهالسلام برای بقای اسلام و حفظ نظام اسلامی و عدم هرج و مرج در جامعه اسلامی، 25 سال سکوت میکند همانند کسی که خار در چشم، و استخوان در گلو دارد. (نهجالبلاغه، صبحى صالح، خطبه۳)
امام حسین علیهالسلام نیز با علم به این که خودش و خاندان و یارانش شهید خواهند شد و اهلش به اسارت خواهند رفت، دست به قیام بر ضدّ یزید زد. چون اصل اسلام را در خطر میدید. وقتی مروان به امام پیشنهاد داد که با یزید بیعت کند، امام فرمودند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّهُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ» ما از آنِ خداییم و به سوی او باز میگردیم پس به اسلام باید والسّلام گفت (با اسلام باید وداع نمود)؛ چون امّت به حاکمی چون یزید مبتلا گشته است.(بحارالأنوار، ج۴۴، ص۳۲۶)
با وجود امام معصوم، امثال یزید نمیتوانند نظام فکری اسلام را نابود کنند. امّا امثال یزید میتوانند مانع از نمود بیرونی نظام اسلام شوند. لذا امام حسین علیهالسلام جان خود را فدا میکند تا اجازه چنین کاری را ندهد. چون وقتی فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله توسط یزید کشته شود، دیگر یزید نمیتواند به نام اسلام حکومت کند؛ و مردم نمیپذیرند که او خلیفه رسول خداست. امّا اگر این اتّفاق نمیافتاد، او با نام اسلام، حکومت میکرد و افکار رژیم اموی به عنوان اسلام ترویج میشد و اسلام حقیقی عملاً از بین میرفت.
حضرت علی علیهالسلام در لیلةالمبیت، جای پیامبر اکرم خوابید. چون در آن موقعیّت، حفظ جان رسول خدا صلی الله علیه و آله عین حفظ اسلام بود؛ بخصوص که پیامبر برای تشکیل حکومت اسلامی راهیِ مدینه بود و حفظ اسلام بر حفظ جان امیرالمومنین ترجیح دارد
نتیجه:
بنا بر این حفظ نظام از حفظ همه جانها بالاتر است، حتی جان امام معصوم علیهالسلام. به دلیل آن که معصومین علیهمالسلام نیز همه جان خود را فدای حفظ اسلام، قرآن، بقای اسلام و دفاع از ولایت و حکومت اسلامی کردند. بدیهی است که اهل بیت علیهمالسلام را به خاطر اختلاف فقهی بر سر شکل وضو یا غسل و طهارت ترور نکردهاند، بلکه بحث ولایت و حکومت مطرح بوده است.
روشن است که اولین مخاطب قرآن و آیاتی جهادی و آیاتی که دستور داده شده مال و جان را فدای حفظ اسلام و استقرار حکومت اسلامی و برپایی قسط و عدل کنید، خود امام عصر در هر زمانی است. لذا امامان بر این عقیده استوار بودند که حفظ حکومت اسلامی، از حفظ جان امام عصر علیهالسلام [که خودشان بودند] واجبتر است، که همه جان خود را فدا کردند. و در طبقهبندی اولویتها، حفظ نظام از اوجب واجبات است. چنانچه امام خمینی(ره) میگوید:
«من به همه شما عرض میکنم که اگر – خدای ناخواسته – اسلام در ایران سیلی بخورد، در همه دنیا سیلی خواهد خورد و بدانید که به این زودی دیگر نمیتواند سرش را بلند کند. این الان یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه تکالیف بالاتر است. حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است، اگر اسلام را میخواهیم باید این جمهوری را حفظش کنیم.»
امروز نیز اگر امر دائر باشد بین حفظ نظام اسلامی و حفظ جان امام زمان ارواحنا فداه، حفظ نظام اسلامی، واجبتر است. چرا که با حفظ نظام اسلامی، ولایت نیز حفظ میگردد؛ امّا نه در وجود شخص خاصّی. لذا رسول اکرم از دنیا رفت و جای او را امیرمومنان علیهالسلام گرفت و با رفتن او، اسلام نرفت و به همین ترتیب ائمه علیهمالسلام یک به یک به دیار باقی شتافتند و هیچگاه جایشان خالی نماند.
با رفتن شخص امام زمان ارواحنا فداه نیز خداوند متعال، زمین را خالی از حجّت نمیگذارد. لذا طبق روایات وقتی امام عصر ارواحنا فداه ظهور کنند، مدّتی حکومت نموده و پس از شهادت، امام حسین علیهالسلام رجعت نموده و حکومت میکنند. لذا اسلام قائم به شخص امام نیست؛ بلکه قائم به اصل امامت است.