تبیان، دستیار زندگی

توصیه‌های کتاب الهی برای مقابله با مسخره کنندگان

5 برخورد قرآنی با مسخره‌کنندگان

در مواقعی که بی‌دلیل یا به‌خاطر کاری که انجام داده‌ایم توسط دیگران تمسخر می‌شویم، چگونه باید رفتار کنیم؟ قرآن در این باره چه راه‌کارهایی را پیشنهاد داده است؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مسخره کردن
تمسخر و دست انداختن دیگران، رذیله‌ای اخلاقی است که در آیات فراوانی از کلام خدا به آن اشاره شده است. بیشتر این آیات، ناظر به رفتار کسانی است که در رویارویی با جبهۀ حق، دستشان از منطق تهی است و به همین دلیل، دین خدا، مبلغان وحی، مؤمنان و آیات قرآن را ریشخند می‌کنند. به عنوان نمونه؛ قرآن از فرعون نام می‌برد که موسی را دست می‌انداخت و می‌گفت: «مَردم! من بهتر از این شخص بی‌سروپا نیستم که لکنت زبان دارد؟!» (زخرف۵۲)

انگیزه‌های مسخره‌کنندگان

زشت بودن تمسخر به انگیزه و غرض استهزاء کننده بستگی دارد. در بیشتر اوقات، هدف فرد از تمسخر دیگران: تحقیر و تضعیف روحیه مخالف، تشفّی خاطر (خوشحالی خود و دیگران)، جبران کمبود شخصیت، ارضای روحیه دیگرآزاری و... است اما مسخره کردن دیگران در شرایطی می‌تواند جایز باشد و آن، زمانی است که قصد استهزاء‌کننده، تربیت یا مجازات فرد مسخره‌کننده باشد؛ خداوند، خود اهل شرک را در قیامت به گورخرانی تشبیه کرده که از جلوی شیری نر فرار می‌کنند؛ « كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ» (مدثر:51_50). قرآن در جایی دیگر، عالمان بی‌عمل یهود (احبار) را به خرانی کتاب‌‌به‌دوش تشبیه می‌کند که از محتوای آنها، بهره‌ای نمی‌برند. (جمعه:5)

فقیهان با استناد به همین آیات، نقدهای بجا و سازنده‌ای که اهل قلم و جراید از طریق طنز، تلخند، فکاهی و کاریکاتور با هدف اصلاح مسئولان یا آگاهی‌بخشی به مردم منتشر می‌کنند، را جایز می‌دانند.

 در مواقعی خاص مثل آن جایی که امکان دفاع موثر وجود ندارد یا پای پاره‌ای مصالحی مهم‌تر در میان است، مومنان می‌بایست در برابر نیشخندهای معاندان، دندان بر جگر گذاشته و به راهبرد صبر روی آورد.


راه‌کارهای قرآن برای برخورد با اهل تمسخر

قرآن راه‌کارهایی را توصیه کرده که مؤمنان در چنین موقعیت‌های آزاردهنده‌ای می‌توانند و بلکه بهتر است از آن بهره‌مند شوند تا اهل تمسخر نتوانند به اهداف پلیدشان دست پیدا کنند.

یک. ترک مجلس به نشانۀ اعتراض
خداوند در آیه‌ای خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «هر وقت در مجلسی بودی و دیدی که مشغول انکار و تمسخر آیه‌های ما هستند، ترکشان کن؛ مگرکه مشغول حرفی دیگر بشوند» (انعام:67، ترجمه علی ملکی)

دو. نصیحت و اندرز کردن

گاهی مسخره‌کننده، این کار را از روی غفلت، تاثیر جوّ و تحریک دیگران، انجام داده و ای بسا ممکن است با مشاهدۀ حقیقت، از خواب غفلت بیدار شود و دست از این رفتار بکشد. در اینجا تکلیف مؤمنانی که مسخره شدند این است که از در نصحیت و موعظه وارد شوند. یعنی با زبانی نرم و دلسوزانه، مسخره‌گر را متوجه رفتار اشتباهش کنند. (در این رابطه بنگرید به: هود:67 و نیز90_88)

در این آیات، خداوند مؤمنانِ اهل تقوا که قدرت تاثیرگذاری دارند، را از دستور کلی همنشینی با اهل تمسخر استثناء کرده است.

سه. قطع مراوده و دوستی

دستور صریح قرآن این است که مسلمانان با مشرکان و اهل کتابی که عقاید دینی را به باد تمسخر می‌گیرند، قطع رابطه کنند.

این آیات، ترک دوستی با آنها را شرط تقوا و ایمان می‌داند. چنانکه می‌فرماید: «مسلمانان، با کسانی از اهل کتاب که دینتان را مسخره می‌کنند و به آن متلک می‌پرانند و نیز با بی‌دین‌ها طرح دوستی نریزید. اگر واقعا مسلمانید، در حضور خدا مراقب ارتباطتان با آن‌ها باشید. (مائده:57، ترجمه علی ملکی)
 

چهار. دندان بر جگر گذاشتن
در مواقعی خاص مثل آن جایی که امکان دفاع موثر وجود ندارد یا پای پاره‌ای مصالحی مهم‌تر در میان است، مومنان می‌بایست در برابر نیشخندهای معاندان، دندان بر جگر گذاشته و به راهبرد صبر روی آورد. در اوایل ظهور اسلام که مسلمانان در اقلیت بودند و نهال اسلام چندان ریشه‌دار نبود مسلمانان عمدتاً همین رویه را پیش می‌گرفتند. قرآن از این گروه به نیکی یاد می‌کند و عمل آنها را شایسته پاداش اخروی دانسته، می‌فرماید:

«آن وقتی که عده‌ای از بندگانم دعا می‌کردند: خدایا، ما ایمان آوردیم. بیامرزمان و به ما رحم کن که تو بهترین مهربانی، مسخره‌شان می‌کردید و به آنها می‌خندیدید؛ تا جایی که مؤمنان، با این تصویر نادرستی که شما از آنها ساختید، یاد مرا از خاطرتان بردند! من هم امروز به خاطر صبرشان در برابر زخم‌زبان‌هایتان، این‌طور پاداششان دادم که فقط آنان کامیاب باشند.» (مؤمنون: 111_109، ترجمۀ علی ملکی)

پنج. مقابله به مثل
در شرایطی که امکان مقابله به مثل وجود دارد فرد می‌تواند برای تربیت یا مجازات اهل تمسخر، با روش خودشان با آنها مقابله کند. در داستان حضرت نوح علیه‌السلام می‌خوانیم:

«او به ساختن آن کشتی عظیم مشغول شد. هر بار که خواص بی‌دین جامعه ا زکنارش رد می‌شدند، مسخره‌اش می‌کردند. نوح تهدیدشان کرد: «اگرما را مسخره می‌کنید، ما هم مثل خودتان مسخره‌تان می‌کنیم». (هود:38، ترجمۀ علی ملکی)