تبیان، دستیار زندگی

حاشیه تازه اصغر فرهادی و احتمال کپی‌برداری

کپی‌برداری از سرقت‌های ادبی هالیوود

دوران دانشجویی یکی از استادان پژوهش 200 صفحه‌ای را آورد و از بیست نمره واحد درسی 3 نمره را اختصاص داد به ترجمه پژوهش 200 صفحه! هر دانشجو 10 صفحه را برمی‌داشت و ترجمه می‌کرد 3 نمره شیرین را می‌گرفت. خیلی از بچه‌ها متوجه شدند که داستان این پژوهش‌ها از این قرار است که خانم استاد پژوهش فوق‌دکتری دانشگاه‌اش را آورده تا دانشجوهایش مفتی برایش ترجمه کنند و او هم برود دانشگاه و پُز پژوهش ترجمه‌ایش را بدهد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
هالیوود

از داستایوفسکی و تولستوی و متعلقاتش خجالت نکشیدی!

حالا شما این موضوع را بسط دهید به دانشجویانی که استادانشان در کلاس درس ایده‌هایشان را دزدیدند یا ذهنش‌شان را خواندند و سوژه‌ها را قاپیدند.

روزی یکی از شاگردان حمیدرضا آتش‌برآب مترجم کتاب‌های ادبیات روس یادداشتی نوشت با ضمیمه اسکرین ایمیل‌هایش که این مترجم ترجمه‌هایی که او در کلاس داشته را به نام خودش در کتاب «یادداشت‌های زیرزمینی» منتشر کرده است و البته آتش‌برآب تنها از زحماتی که این خانم دانشجو داشته در کتاب تشکر کرده است، که البته در دوران علنی شدن این موضوع در فضای مجازی بسیاری از مخاطبان نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و گفتند دیگر کتابی را که این مترجم ترجمه کنند خریداری نمی‌کنند.


ایده را دزدیدی که شاهکار خلق کنی؟

سرقت ادبی در هالیوود اینطوری است که افراد تخصص ویژه و خارق‌العاده‌ای در سرقت ایده‌ از سرتاسر جهان دارند به این‌ شکل که فرد صاحب اصلی ایده اصلا خودش هم متوجه این نیست که در آن سر دنیا شاید یک هنرمند بزرگ ایده او را دزدیده است و سرقت از این افراد چون گمنام هستند رسما مسکوت باقی می‌ماند

علاوه بر این، این روزها می‌توانیم به موضوع اصغر فرهادی اشاره کنیم که مسئله روز است البته «صحت و سقم آن را نمی‌توانیم تایید کنیم» یکی از شاگردان فرهادی گفته است که ایده فیلم «قهرمان» براساس مستندی است که او در کارگاه فیلمسازی این کارگردان ساخته است.

یا حتی مانی حقیقی هم درباره ایده فیلم «گذشته» گفته که داستان فیلم به نوعی برشی کوتاه از زندگی او بوده که فرهادی در فیلم هم تنها اشاره کرده که منبع الهام از زندگی یک دوست نامشخص. حتی همین اتفاق باعث شد که حقیقی از ادامه همکاری در دیگر پروژه‌ها از فرهادی دست بکشد.

اما موضوعی که در این میان وجود دارد که این عمل واقعا سرقت محسوب می‌شود یا آن هنرمند می‌تواند قانع کند که این‌ها سرقت ایده‌ها بدون ذکر منبع نیست بلکه برداشتی آزاد از طرح‌های و خودگویی دیگران بوده است، مثلا وکیل اصغر فرهادی در دفاع از موکلش گفته که «این مناقشه مسئله‌ای رایج است که هر روز در هالیوود اتفاق می‌افتاد».

مناقشات هالیوودی و سرقت ایده

شما تصور کنید که اسکورسیزی برای ساخت جزیره شاتر و ایده جو و اتمسفر فیلمش، فیلم‌های Vertigo و Out of the Past را برای بازیگران اکران کرده تا با ایده آن آشنا شوند یعنی وکیل آقای فرهادی منظورش این نوع مسئله رایج در هالیوود است؟

البته انگشت اتهام بر روی کارگردانان هالیوودی همچون اسپیلبرگ، جیمز کامرون، ریدلی اسکات، جرج روی هیل و... هم وجود دارد که آن‌ها فیلم‌هایشان را با سرقت ایده از دیگران ساخته‌اند.

سرقتی به وسعت دورافتاده‌ترین اتفاق جهان

حالا سرقت ادبی در هالیوود اینطوری است که افراد تخصص ویژه و خارق‌العاده‌ای در سرقت ایده‌ از سرتاسر جهان دارند به این‌ شکل که فرد صاحب اصلی ایده اصلا خودش هم متوجه این نیست که در آن سر دنیا شاید یک هنرمند بزرگ ایده او را دزدیده است و سرقت از این افراد چون گمنام هستند رسما مسکوت باقی می‌ماند البته باید گفت که این نوع موارد به نام سرقت ادبی یعنی عدم استفاده از عنوان نویسنده یا منبع اصلی در تیتراژ فیلم است.

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .