تبیان، دستیار زندگی

توسعه فردی، جنون عصر ما

ابرقهرمان‌های مجازی

اگر شما هم مدام در شبکه‌های اجتماعی با افرادی روبرو می‌شوید که انگار از روز اول زندگی‌شان موفق به دنیا آمده‌اند، در همه زمینه‌ها شگفت‌انگیز عمل می‌کنند و هزاران کار را با هم انجام می‌دهند، و هربار از خودتان می‌پرسید چطور ممکن است؟ پس چرا من نمی‌توانم؟ باید بگویم که تنها نیستید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
قهرمان های مجازی
زندگی حسرت برانگیز این افراد را نگاه می‌کنید و از خودتان بدتان می‌آید، احساس می‌کنید به هیچ جایی نرسیده‌اید و حالا هم خیلی عقب هستید. در عین حال هربار تلاش کرده‌اید شبیه آنها زندگی کنید هم یک جای کار لنگ می‌زده، خب شاید به این خاطر که این سبک زندگی اصلا واقعی نیست!

برای همه چیز وقت دارند!

این افراد شبیه ابرقهرمان‌ها به نظر می‌رسند. در کارشان بسیار موفق‌اند، ادعا می‌کنند که بخشی زیادی از هفته را کار می‌کنند تا کسب و کار خودشان را سرپا نگه دارند. درعین حال به سلامتی‌شان هم اهمیت می‌دهند و هر روز ورزش می‌کنند و به پیاده روی می‌روند. البته که سلامت ذهن هم مهم است پس مدیتیشن هم در برنامه روزانه خود دارند. مطالعه جزو جدانشدنی زندگیشان است و بخش زیادی از روزشان هم به آن اختصاص می‌یابد.

اگر فکر کرده‌اید که همه اینها باعث می‌شود دیگر وقتی برای خانواده و دوستان و تفریح نداشته باشند سخت در اشتباهید. این ابرقهرمان‌ها هر شب وقتی را با خانواده صرف شام خوردن و گفتگو می‌کنند و آخرهفته‌ها هم حتما به گشت‌وگذار می‌روند. اما نکته‌ عجیب اینجاست که چطور با این همه کار و مشغله از صبح تا شب هم در اینستاگرام مشغول پست و استوری گذاشتن از این زندگی فوق‌العاده‌شان هستند؟

نمایش پولساز

انگیزه‌های آنی نمیتوانند مشوق خوبی برای رسیدن به اهدافمان باشند. به جای آن بهتر است عادت بسازیم. سعی کنیم کارهایمان را به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنیم و به انجام هر قسمت از آن عادت کنیم.

حقیقت این است که بخش زیادی از این ماجرا صرفا نمایش است. این اینفلوئنسرها در واقع کارشان همین نمایش زندگی‌شان است. موفقیتی که ادعا می‌کنند میخواهند به شما راه و روش آن را آموزش دهند را از طریق همین تونجه و دنبال کردن شما به دست آورده‌اند.

متوجه این چرخه شدید؟ این نمایش کم هم پولساز نیست. اگر صفحاتشان را دیده باشید هر روز از پنیر صبحانه‌شان گرفته تا بالش خواب شبشان را تبلیغ می‌کنند. تبلیغاتی که بابت هر کدامشان میلیون‌ها تومن پول گرفته‌اند.

اینفلوئنسرهایی که یک شبه استاد شدند

بعد از مدتی سروکله سمینارها و دوره‌های مختلف پیدا می‌شود. سمینارهایی که به شما می‌گویند هر چه که بلد هستید را کنار بگذارید باز هم باید بیشتر و بیشتر یاد بگیرید. آنها از شما می‌خواهند به "باشگاه پنج صبحی‌ها" بپیوندید، "بنویسید تا اتفاق بیفتد" و در عین حال "قورباغه‌تان را قورت دهید".

دوره‌هایی كه قیمتشان بسته به اینکه برگزاركننده کدام به اصطلاح استاد موفقیت باشد و مخاطب دوره هم چه کسانی باشند قیمتش متفاغوت است. از 200 هزارتومان برای افراد عادی گرفته تا 35 میلیون تومان برای صاحبان شركتها و صنایع. تبلیغات این دوره‌ها هم پر سروصدا و عجیب غریب است. از سمینار و همایشی که زندگی شما را یک شبه عوض خواهد کرد تا دوره و کلاسی که بعد از آن هرگز مثل قبل نخواهید بود. گویا همه چیز دست به دست هم داده تا زندگی شما از این رو به آن رو شود . آن هم فقط با شرکت کردن در یک کلاس یا همایش. شگفت انگیز نیست؟ هرکس دیگری هم باشد خام این تبلیغات می‌شود.

نمی‌توان در همه چیز بهترین بود

به گفته كارشناسان این هم نوع دیگری از روانشناسی زرد است كه توسط نویسندگان برخی كتابهای توسعه فردی و این اینفلوئنسرها رواج پیدا كرده است. افراد شیادی كه زندگی واقعی خودشان را به شما نشان نمی‌دهند. یكی از كارشناسان می‌گوید كسی كه تا این حد موفق است چطور وقت دارد در اینستاگرام باشد؟ مگر اینكه پولش از همین اینستاگرام دربیاید. ضمن آنكه اگر بخواهیم واقع بین باشیم هرگز نمیتوان در همه عرصه‌ها بهترین بود، پذیرفتنش تلخ است اما زندگی این فرصت را به شما نمی‌دهد.


تغییر یک شبه اتفاق نمی‌افتد

اگر در آن دوره‌ها شرکت کرده باشید احتمالا شما هم این تجربه را دارید، دوره یا همایش به پایان می‌رسد و شما کوه انرژی هستید. احساس می‌کنید می‌توانید هر تغییری که بخواهید در زندگیتان بدهید. اما کم کم انگیزه اولیه از بین می‌رود، تغییراتی که برایشان برنامه ریخته بودید نصفه نیمه رها می‌شوند و شما دوباره دچار احساس ناتوانی و سرخوردگی می‌شوید.

این یکی از اصلی‌‌ترین آسیب‌های این کتابها و کلاسها است. انگیزه بی منطق و بدون پشتوانه‌ای به شما می‌دهند که خیلی زود هم از بین می‌رود. حالا اگر شما هم به اتکای این انگیزه زودگذر و هیجانی کاری را شروع کرده باشید قطعا خیلی زود آن را رها خواهید کرد.

به همین علت روانشناسان می‌گویند انگیزه‌های آنی نمیتوانند مشوق خوبی برای رسیدن به اهدافمان باشند. به جای آن بهتر است عادت بسازیم. سعی کنیم کارهایمان را به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنیم و به انجام هر قسمت از آن عادت کنیم. به این ترتیب حتی بدون داشتن انگیزه در بعضی روزها هم می‌توانیم به انجام کارمان تا رسیدن به هدف ادامه دهیم. فراموش نکنیم که راز موفق شدن و رسیدن به اهداف در استمرار است.