تبیان، دستیار زندگی

برنامه‌های کودک دهه شصت چه تاثیراتی روی مخاطبانش گذاشت

همه چیز درباره کارخانه نوستالژی‌ساز دهه شصت

کارتون‌ها دنیای دوست داشتنی کودکان و کارخانه نوستالوژی ساز آنها هستند. کارتون‌ها می‌توانند اتفاقات و دنیای ویژه‌ای برای بچه‌ها بسازند که به خاطره جمعیشان تبدیل شده و تا مدتها در ذهن و روحشان باقی بماند و حتی تاثیرات بلندمدت روی رفتار آن‌ها بگذارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برنامه‌های کودک

 بچه‌های دهه شصت و هفتاد، نسلی هستند که بزرگترین خاطره‌ جمعیشان همین کارتونهای تلویزیون بود. در آستانه روز کودک مروری می‌کنیم بر این کارتون‌ها و اثراتی که روی نسل دهه شصت و آوای هفتاد داشته است.

این نسل با غم بزرگ شده

دهه شصت، دوره صدای آژیر جنگ، شرایط تحریم و دفاع مقدس بود. از قضا بیشتر برنامه‌ها و کارتون‌های این دوره هم با درون‌مایه غم و فقر بود. خیلی از شخصیت‌های اول این کارتون‌ها به دنبال مادر یا حتی شادی و یک زندگی معمولی آواره بودند. موسیقی این کارتون‌ها غمگین و رنگ‌ها و پس‌زمینه‌ در رنگ‌های تیره بود. بچه‌های این کارتون‌ها هم یا در حال غم بودند یا جنگ برای به دست آوردن خوشحالی.

همه چیز در ژانر وحشت ساخته می‌شد!

یکی از نکات مهم در برنامه‌های تلویزیونی دهه شصت و بعضا هفتاد، استفاده از برنامه‌هایی بود که برای بچه‌ها ترسناک بودند؛ انقدر این قضیه بارز بود که هنوز به طنز از آن یاد می‌شود. این نه فقط در کارتونهای خارجی که در برنامه‌های ساخت داخل هم مشهود بود. مثلا شخصیت‌هایی مثل سمندون، دون دون یا حتی دزد عروسک‌ها واقعا ترسناک بودند. حتی برنامه های سلامت هم در این دوره در ژانر وحشت ساخته می‌شدند! برنامه سلامت باشید، برنامه‌ای برای بالا بردن سطح بهداشت کودکان و نوجوانان بود که از دو شخصیت موش و کرکس استفاده می‌کرد و با ترسناک جلوه دادن محیط‌های آلوده، سعی داشت به کودکان هشدار دهد.

 کارتون‌های این دوره هم پر از موقعیت‌های ترسناک بود. کوزت و عبور از جنگل سیاه‌، حمله ملخ سبز به هاچ زنبور عسل و بیشتر صحنه‌های چوبین لحظات دلهره‌آوری را برای کودکان این نسل رقم زدند!

 کارتون‌های این دوره هم پر از موقعیت‌های ترسناک بود. کوزت و عبور از جنگل سیاه‌، حمله ملخ سبز به هاچ زنبور عسل و بیشتر صحنه‌های چوبین لحظات دلهره‌آوری را برای کودکان این نسل رقم زدند!


ما با فوتبالیست‌ها عاشق فوتبال شدیم

نمی‌توان انکار کرد که فوتبالیست‌ها یکی از پرکشش ترین کارتون‌های کودکی بچه‌ها بود. کارتون فوتبالیست‌ها انقدر اثرگذار بود که نه فقط در ایران که خیلی از ستاره‌های بزرگ جهان مثل زیدان، مسی، دل پیرو، و اینستا گفته اند با دیدن این کارتون عاشق فوتبال شده‌ و تصمیم گرفته‌اند به صورت حرفه‌ای آن را دنبال کنند. فوتبالیست‌ها با ویژگی‌های یک انیمه ژاپنی یعنی اغراق، تعلیق طولانی مدت و جزئیات زیاد موفق شد فوتبال را شبیه یک زندگی پر از فرازونشیب و جذاب برای کودکان ترسیم و آن‌ها را جذب دنیای فوتبال کند.

قهرمانان تنها

یکی از بارزترین درونمایه های کارتونهای دهه شصت و هفتاد، تنهایی بچه‌ها بود. بچه‌هایی که خیلی از آن‌ها یتیم بودند مثل آنه شرلی و جودی آبوت یا مثل پرین در باخانمان، یتیم می‌شوند. این تنهایی و بار زندگی را به تنهایی به دوش کشیدن برای کودکان ناخوشایند است و شاید سن خردسالی و کودکی زمان مناسبی برای تماشای این دست کارتون‌ها نباشد؛ اما تاب آوری و تحمل درد هم به آن‌ها آموزش داد؛ برای همین هم غالب متولدین شصت و دهه هفتاد صبورتر بار آمدند.

قهرمان‌های دختری که منتظر شاهزاده سواربراسب نیستند

 یکی از تاثیرات کارتون‌های دهه شصت، نمایش قهرمان‌های دختر بود. خاطره نوشتن را جودی آبوت یاد بچه‌ها داد و علاقه به نویسندگی را کتی زنان کوچک. بتی هم بچه‌ها را به پیانو زدن و اصلا ساز زدن علاقه‌مند کرد. اینکه دخترها هم می‌توانند قهرمان شوند از همین کارتون‌ها به دخترهای دهه شصتی رسید. دخترهایی که مثل سیندرلا منتظر شاهزاده با اسب سفید نیستند. مثل آنشرلی و پرین برای رسیدن به خوشبختی تلاش می‌کنند و مثل کوزت خوش قلب اند و مثل هایدی آزاد و رها از قاعده‌های سخت دختر ایده‌آل اند. قهرمان‌های کارتونهای دهه شصت واقعی بودند و پرتلاش و حتی پر از درد. برای همین پذیرش درد یکی از ارزش‌های اساسی برای کودکان و به ویژه دختربچه‌های دهه شصت بود.