تبیان، دستیار زندگی

یک مقیاس ساده برای برچسب‌گذاری احساس روزانه

هرروز حال خودت را بپرس

وقتی دردی جسمی سراغتان می‌آید، احتمالاً با کمی توجه می‌توانید میزان آن را بگویید و حد و حدودش را بیان کنید؛ اما دردهای روانی به‌راحتی اندازه خود را مشخص نمی‌کنند و ارزیابی آن‌ها سخت‌تر است؛ چون سلامت روان و دردهایش پیچیده‌تر از درد فیزیکی است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سعیده بقایی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حال خوب
در اینجا مقیاسی می‌آوریم که ارزیابی احساس روزانه را آسان‌تر می‌کند.

امروزتان چطور است؟

امروزتان چطور بوده است؟ آیا امروز روزی است که فقط کمی ناامید هستید یا روزی است که همه‌چیز خوب و حل‌شدنی به نظر می‌رسد؟ یا روزی است که چیزهای آسان هم سخت به نظر می‌آیند؟ آیا روزی است که باید با درمانگر خود تماس بگیرید یا با دوستتان کمی حرف بزنید؟

قورباغه در آب جوش

مسائل مربوط به سلامت روان گاهی مثل همان قورباغه‌ای است که در قابلمه انداختند و کم‌کم آب به جوش آمد. بعضی وقت‌ها حتی نمی‌دانید اوضاع چقدر بد شده و در این مواقع، به یک ارزیابی واضح نیاز دارید؛ مقیاسی که بتوانید با مراجعه به آن میزان درد روانتان را برچسب‌گذاری کنید.

مقیاسی در سه سطح خفیف، متوسط، شدید

این مقیاس درد روان را در سه بخش کلی معرفی می‌کند: 1. خفیف و دربرگیرنده درجات یک تا سه؛ 2. متوسط و دربرگیرنده درجات چهار تا شش؛ 3. شدید و دربرگیرنده درجات هفت تا دَه.

درجه یک: همه چیز خوب است

در این درجه هیچ‌چیزِ اشتباهی وجود ندارد. اصلاً دردی نیست. همه‌چیز گل و بلبل است. احتمالاً امروز همان روزی است که در حال لبخندزدن به مردم یا نوازش یک کودک هستید. پس از امروزتان لذت ببرید.

درجه دو: اوضاع کمی ناجور است

در این مرحله تازه ممکن است کمی احساس ناامیدی و بیهوده‌بودن کنید؛ اما به‌راحتی می‌توانید بر آن حس غلبه کنید و با کمی تلاش از پس آن بربیایید.

درجه سه: اذیت می‌شوید، مقابله می‌کنید

اگر کارایی‌تان دارد به صفر می‌رسد. در این مرحله به کمک فوری و اورژانسی نیاز دارید؛ چون اگر درمان نشوید، هم احتمال آسیب‌زدن به خودتان را دارید و هم به دیگران.

در این درجه که درجه آخر از سطح درد روانی خفیف است، احساس می‌کنید چیزهای مختلف باعث اذییتان می‌شوند؛ اما با آن‌ها مقابله می‌کنید.

ممکن است احساس خستگی بیش‌ازحد کنید یا حتی احساس گرسنگی! این مرحله را می‌شود معادل احساسی سردرد دانست.

درجه چهار: یک روز بد آغاز می‌شود

این درجه که اولین درجه از سطح متوسط است، به‌وضوح «بد» تعریف می‌شود. حتی ممکن است چند روزی باشد که این روز بد را تجربه می‌کنید؛ اما هنوز می‌توانید با آن مقابله کنید. در این روزها با خودتان مهربان‌تر باشید. برای عبور از این مرحله و بهترشدن احوالتان می‌توانید از روش‌های خودمراقبتی مثل خواب و خوراک مناسب، ورزش، داشتن گل و گیاه، تعامل و ارتباط با دیگران بهره بگیرید.  

 

احساس شادی

درجه پنج: سلامت روانتان به خطر افتاده است

در این مرحله، یک مشکل روانی مثل اضطراب، افسردگی، ترس و... زندگی روزمره‌تان را تحت تأثیر قرار داده است. چیزهای ساده دارند زندگی را برایتان سخت می‌کنند و اگر برای بهبودی‌شان کاری نکنید، اوضاع بدتر و بدتر می‌شود و فقط میدان را برای دردهای شدیدتر روانی بازتر می‌کنید. در این مرحله، بهتر است از پزشک یا مشاورتان وقت مشاوره بگیرید.

درجه شش: انجام کارها با مشکل مواجه می‌شود

این مرحله بیشترین درجه درد متوسط و مرز ورود به درد شدید روان است. اگر در این مرحله باشید، نمی‌توانید کارها را آن‌طور پیش ببرید که موقع سلامت روان پیش می‌بردید. زود از کوره در می‌روید و قبل از آنکه درست فکر کنید، دست به عمل می‌زنید. با افکار تکانشی و وسواسی مواجه شده‌اید و احساس می‌کنید به‌سختی می‌توانید حریفشان شوید.

درجه هفت: مسئله جدی‌تر از این حرف‌هاست

این درجه، اولین درجه از سطح درد روانی شدید است. در این مرحله سعی می‌کنید از چیزهایی که اضطرابتان را بیشتر می‌کنند، دوری کنید؛ غافل از اینکه همین دوری‌کردن کار را خراب‌تر و سخت‌تر می‌کند. حتماً باید دنبال کمک حرفه‌ای برای خودتان باشید. وضعتان را شوخی نگیرید. مسئله‌تان جدی است.

درجه هشت: همه زندگی‌تان تحت تأثیر قرار می‌گیرد

در این مرحله احساس می‌کنید دیگر توان جنگیدن با مشکلتان را ندارید. آن مشکل همه‌جا با شما هست: وقتی غذا می‌خورید، وقتی می‌خوابید، موقع تفریح، در اتباطات، هنگام کار و مطالعه و خلاصه دردتان به هرجا فکرش را بکنید، رخنه کرده و منتشر شده است.

درجه نُه: احتمال آسیب‌زدن هست

الان در نقطه بحرانی قرار گرفته‌اید. کارایی‌تان دارد به صفر می‌رسد. در این مرحله به کمک فوری و اورژانسی نیاز دارید؛ چون اگر درمان نشوید، هم احتمال آسیب‌زدن به خودتان را دارید و هم به دیگران.

درجه دَه: بدتر از این وجود ندارد

این درجه شدیدترین و بدترین درجه از درد روان است که می‌توانید تصور کنید. احساس می‌کنید ممکن نیست اوضاع بدتر از این بشود.

اصلاً نمی‌توانید از خودتان مراقبت کنید. انگار دیگر هیچ کاری از دستتان برنمی‌آید. حتی شاید افکار خودکشی هم سراغتان بیاید. اگر در این درجه هستید، درنگ نکنید، تنها نمانید و با مطمئن‌ترین و نزدیک‌ترین فرد زندگی‌تان مطرح کنید و با 123 (اورژانس اجتماعی) تماس بگیرید.