تبیان، دستیار زندگی

تفاوت‌های تفکر پویا و تفکر ایستا هنگام مشکلات

تفکری که ما را صبور می‌کند

خیلی وقت‌ها در پیشامدهای ناگوار و مشکلاتی که در آن گیر می‌افتیم، کسی می‌گوید: صبر داشته باش. زمان همه چیز را درست می‌کند. آن وقت ما به خودمان و اوضاع و احوال روزگارمان نگاهی می‌اندازیم و می‌‌گوییم: «زمان چه چیزی را می‌خواهد درست کند؟ تا زمان بیاید کاری کند، من از پا درآمده‌ام!»
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سعیده بقایی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تفکر پویا
اما زمان می‌گذرد و چند ماه بعد و چند سال بعد، نگاهی به گذشته می‌کنیم و آن خاطره تلخ حتی به‌طور واضح یادمان نمی‌آید. با تعجب از خودمان می‌پرسیم: «برای این موضوع کوچک فکر می‌کردیم حالاست که دنیا به آخر برسد؟ آن اتفاق که خیلی کوچک بود...»

جواب شاید در کوچکی و بزرگی پیشامدها نیست؛ نوع مواجهه ما با مسائل است که ما را تحمل‌ناپذیر می‌کند یا صبور. تفکر ما نشان‌ می‌دهد چگونه با مسائل مواجه می‌شویم. اینکه به مشکلات نقطه‌ای و ایستا فکر می‌کنیم یا فرایندی و پویا.

تفکر نقطه‌ای یا ایستا

شاید خنده‌دار باشد ولی وقتی به جنگل می‌روند، آنجا را مشتی درخت نمی‌بینند، بلکه قدرت دیدن جنگل را از میان آن همه درخت دارند؛ یعنی نگاه کل‌نگر دارند. این افراد علت‌ها را معلول هم می‌بینند؛ چون پدیده‌ها را در سیستم می‌بینند.

وقتی در یک پیشامد خودمان را فقط در همان منجلابی می‌بینیم که در آن افتاده‌ایم و راه فراری نمی‌بینیم، وقتی خود را باخته شرایط موجود می‌بینیم، دچار تفکر نقطه‌ای شده‌ایم. تفکر نقطه‌ای به ما اجازه نمی‌دهد از آن رویداد فراتر برویم و ما را مجبور می‌کند تمام تمرکز خود را روی همان رویداد بگذاریم.

صاحب این تفکر تحمل و تاب‌آوری ندارد و همیشه انتظار دارد زودتر به هدف برسد. طبیعی است میزان خویشتن‌داری و کنترل خود هم در این مدل تفکر در جایگاه پایینی قرار بگیرد. این تفکر نمی‌‌تواند در طول زمان حرکت کند.

 

ویژگی‌های دیگر افراد دارای تفکر نقطه‌ای

عجیب نیست اگر افراد دارای تفکر نقطه‌ای را با این خصوصیات هم همراه ببینیم: در مشکلات احساس کنند برای تغییر ناتوان‌اند؛ در جزئیات گیر می‌افتند و نمی‌توانند نگاه کلی به اتفاقات داشته باشند؛ خطی فکر می‌کنند و برای هر چیز علت یک طرفه پیدا می‌کنند؛ دیگران را باعث و بانی مشکلاتشان می‌دانند.

تفکر فرآیندی یا پویا

کسی که یادگرفته به موضوعات و پیشامدها به‌طور فرایندی نگاه کند، وقتی هم در مشکلی قرار می‌گیرد، اولاً می‌تواند آن را به زبانی تعریف کند تا از ابهام دربیاید و تبدیل به مسئله شود.

سپس آن را بشکند و خرد کند و برای حل آن اقدام کند. مهم‌ترین ویژگی تفکر پویا این است که می‌تواند مسائل را در طول زمان ببیند و تحلیل کند. روندها برایش مهم است و فقط به محتوا توجه ندارد. در حقیقت بیشتر به فرایند مشکلات و حل آن‌ها توجه می‌کند تا اینکه چه هستند!

تفکر پویا

ویژگی‌های دیگر افراد دارای تفکر فرآیندی

کسانی که به این تفکر مجهز شده‌اند، ویژگی‌های دیگری هم از خود نشان می‌دهند. مثلاً سفر برای این افراد از آمادگی برای آن شروع می‌شود و فقط رسیدن به مقصد نیست؛ یعنی می‌توانند از طول مسیر هم لذت ببرند. آن‌ها می‌توانند در پیشامدهای ناگوار صبر کنند و خویشتن‌دار باشند.

شاید خنده‌دار باشد ولی وقتی به جنگل می‌روند، آنجا را مشتی درخت نمی‌بینند، بلکه قدرت دیدن جنگل را از میان آن همه درخت دارند؛ یعنی نگاه کل‌نگر دارند. این افراد علت‌ها را معلول هم می‌بینند؛ چون پدیده‌ها را در سیستم می‌بینند.

مثل دیدن ابر که علت باران است و باران که علت تشکیل ابر است. آن‌ها می‌فهمند که عملکرد اعضای یک سیستم اعم از خانواده، سازمان، مدرسه و... روی رفتار بقیه اعضا اثرگذار است؛ آن‌ها هنگام حل مسائلشان دوباره برمی‌گردند و مسیر آمده را بازنگری می‌کنند تا هرجا به اصلاح و ترمیم نیاز است، در مسیر بهبودی راه حل قدم بردارند.