غریبهها کجای ارتباطات بچهها باشند؟
هرکس حریمی شخصی دارد که فقط خودش در آن جا میشود. دایرهای که نشان میدهد فاصله فرد تا دیگران چقدر باشد. غریبهها دورترند و دوستان فاصلهای کمتر دارند و خانواده نزدیکتر از همه هستند. این حریمها را خانواده به فرزند منتقل میکند.
من بدون هیچکس
احترام به خود با مفهوم این دایره شکل میگیرد که میگوید: «من هستم و برای خودم ارزش قائلم. کسی اجازه ورود به حریم من را ندارد؛ حتی پدر و مادرم.» والدینی که پوشک فرزندشان را جلوی جمع عوض نمیکنند؛ مادری که در حضور دیگران به فرزندش شیر نمیدهد و... این ارزش را در فرزندشان نهادینه میکنند.پدرفرزندی؛ مادرفرزندی
گاهی در این دایره فقط یکی از مراقبین اصلی جا میگیرند: پدر یا مادر. زمانی را فرض کنید که فردی غریبه یا آشنا فاصله لازم را زیر پا بگذارد یا جوری رفتار کند که انگار کودک را میشناسد. پدر یا مادر لازم است به فرزندشان آموزش دهند که اگر چنین اتفاقی رخ داد، به یکی از والدین که راحتتر است، ماجرا را توضیح دهد.زمانی که فردی غریبه یا آشنا فاصله لازم را زیر پا بگذارد یا جوری رفتار کند که انگار کودک را میشناسد. پدر یا مادر لازم است به فرزندشان آموزش دهند که اگر چنین اتفاقی رخ داد، به یکی از والدین که راحتتر است، ماجرا را توضیح دهد
والدفرزندی
گاهی یکی از فرزندان رازی دارد که فقط پدر و مادر اجازه دارند آن را بدانند. فرض کنید کودک وسیلهای را از پیشدبستانی کش رفته است و پدر و مادر میفهمند. آنها برایش توضیح میدهند که این کار اشتباه است و این راز را پیش خودشان نگه میدارند و حتی به خواهر برادرهایش هم نمیگویند.خانواده
همه خانوادهها رازهایی دارند و اتفاقاتی روزمره هم در آنها میافتد. در اینجا بقیه غریبه هستند؛ چه آشنا باشند چه غریبه. اینکه «مامان دیشب گریه کرد» یا «امروز ظهر غذایمان سوخت»، یک راز خانوادگی است و قرار نیست بقیه از آن خبردار شوند؛ مگر با اجازه اعضای خانواده.آشناها
رفتار خانواده به فرزند میفهماند چه کسی آشناست و چه کسی غریبه. آشناها احتمالاً محل خانه، اسم مدرسه، محل کار پدر و مادر، بابا کی میاد خونه، مامان کی میره سر کار و... را میدانند؛ چون مطمئن هستند و قابل اعتماد. اما اینها خط قرمزهایی هستند که قرار نیست غریبهها از آن آگاه شوند.بیشتر بخوانید