دردسرهای عظیم اجارهنشینی
نابسامانی و نبود نظارت روی افزایش اجارهخانهها طی سالهای گذشته بخش قابل توجهی از مستاجرها را به تجربههای تلخی وادار کرده که وقتی پای دردلشان مینشینی از آن برایت حرف میزنند،مجبور شدیم دوباره به خانه پدر و مادرهایمان برگردیم
از زمان هبوط آدم بر روی زمین «زیر سقف بودن» کنار خوراک و پوشاک جزو سه نیاز اصلی بشر برای ادامه حیات محسوب میشده است. نیاز پررنگی که در راستای برطرف کردن آن میشود همه مردم جهان را به دو دسته مستاجر و صاحبخانه تقسیم کرد و گاه آنها را رو به روی هم قرار داد؛ تا جایی که حالا مدتی است دسته اول یا همان مستاجرها برای تامین همین نیاز اولیه دچار دردسر و مصائب زیادی شدهاند، مشکلات تلخی که کنار همه مسائل اقتصادی بخش عمدهای از آن را به نبود نظارت در افزایش کرایهها و زیاد کردن بیقاعده اجاره خانهها توسط صاحبخانهها ربط دادهاند، اتفاق تلخی که باعث شد تا نگاهی به اوضاع بغرنج اجارهنشینها بزنیم و پای دردلهایشان بنشینیم.
60 درصد درآمد خانوار را مسکن میبلعد/ نگاههای نگران سرپرستهای خانوار
دقیقا این تیتر خبری بود که اوایل زمستان سال 1400 اعلام شد. عدد بزرگی که نمیشد آن را نادیده گرفت؛ خانوارهای ایرانی به طور میانگین باید 60 تا 70 درصد درآمد ماهانه خود را برای تامین هزینههای مسکن خرج کنند. این عدد به قدری بزرگ هست که میتواند ساعتها نگرانی و تب و تاب آن چشمها یک پدر و نانآورهای یک خانواده نگاههایی نگران بسازد. موضوعی که حالا بیشتر ازقبل محل بحث و نگرانی در دنیای مجازی و حقیقی شده تاجایی که چندی پیش خبر مرگ یکی از کارکنان روزنامه همشهری در فضای مجازی حسابی جنجالی شد و همکاران و دوستان نزدیکش اعلام کردند فشار روانی برای تامین هزینههای مسکن و اجاره خانه این بلا را سر او آورده استمجبور شدیم دوباره به خانه پدر و مادرهایمان برگردیم
نابسامانی و نبود نظارت روی افزایش اجارهخانهها طی سالهای گذشته بخش قابل توجهی از مستاجرها را به تجربههای تلخی وادار کرده که وقتی پای دردلشان مینشینی از آن برایت حرف میزنند. مریم یکی از این آدمهاست جوانی 28 ساله که میگوید دو سال بعد از ازدواج و اجاره نشینی به همراه همسرش خرج کرایهها انقدر برایشان سنگین شد که دوباره مجبور شدند برای مدتی 6 ماهه را به خانه پدر و مادرهایشان برگردند او میگوید:«ما باز شانس این رو داشتیم که وقتی فامیل و اقواممان متوجه این موضوع شدند برای برگشتن دوباره سر خونه و زندگیمون وام خانوادگی جور کردن، گرونی هست ولی اینکه صاحبخونهها ظرف یه سال 50 میلیون به پول پیش کرایه خونهها اضافه میکنن معلومه نمیشه از پسش بر اومد.هیچ کس هم حواسش به این قضیه نیست که مستاجرها با این میزان گرونی و پول پیشی که دارن فقط مجبورن سال به سال از متراژ خونههاشون کم کنن که در نهایت چیزی باقی نمیمونه»علاوه بر صاحبخانههای قانون شکن یک دسته از افراد که این روزها بیش از پیش به آتش افزایش سرسامآور کرایهخانهها دامن میزنند. بخشی از بنگاههای معاملات مسکن هستند عدهای که اگر شما قصد رعایت قیمتها مصوب از جانب دولت را هم داشته باشید شما را از انجامش پشیمان میکنند
از حاشیه نشینی تا پشت بام خوابی و کانکسنشینی
مریم و همسرش فقط یک نمونه از قصههای تلخی است که این روزها برای اجارهنشینها رقم خورده. کافی به سایتهای آگهی نگاهی بندازید تا شما هم در این یکی دوسال به شیوههای عجیب آدمها برای تامین نیاز مسکن مواجه شوید از زندگی در زیرزمینهای غیرقابل سکونت و اجاره پشت بام برای چادر زدن تا کانکسنشینی! سال 98 بود که نائب رئیس کمیسیون عمران مجلس با افزایش بی قاعده قیمت مسکن نظارت روی تعیین قیمت صاحبخانهها اعلام کرد بخش قابل توجهی از مردم به سمت حاشیهشینی کشانده شدهاند. یکی از کاربران در این باره نوشته: «به تازگی در محلات حاشیهنشین، کسانی رفت و آمد میکنند که خود ساکنان هم هاج و واج نگاه میکنند که اینا کجا؟ اینجا کجا؟ از نوع پوشش و ظاهرشان مشخص است که تازه وارد هستند»این مصوبهها برای اجاره بها تزئینی است!
اوایل سال 1401 بود که معاون اول رئیسجمهور اعلام کرد:« سقف افزایش اجاره بهای مسکن نسبت به اجاره بهای سال ۱۴۰۰، در تهران حداکثر ۲۵ درصد، کلانشهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت ۲۰ درصد و سایر شهرها ۱۵ درصد به تصویب رسید.» اما کافی است سری به بنگاههای معاملات املاک بیندازید تا ببینید که تقریبا هیچ خبری از رعایت و توجه به نرخهای اعلام شده نیست و خیلی از اجاره خانهها افزایش 50 درصدی و 100 درصدی هم داشتهاند. مشکل اینجاست که تا وقتی قانون و نظارتی برای کنترل روی اعمال قیمت صاحبخانهها وجود نداشته باشد اعداد و مصوبهای اعلام شده بالا صرفا در حد حرف باقی میمانند. کارشناسان حقوقی میگویند برای تعیین میزان اجاره بها در قولنامه برای اجاره خانه، هیچ قانونی وضع نشده است و مطابق ماده ۱۰ قانون مدنی، عقد اجاره تابع آزادی و اراده طرفین است؛ به گونهای که تنها توافق تعیین میکند موجر در قرارداد جدید اجاره خود، چقدر روی اجاره بها بگذارد.بنگاههای معاملات املاک؛ آتش بیارهای معرکه
علاوه بر صاحبخانههای قانون شکن یک دسته از افراد که این روزها بیش از پیش به آتش افزایش سرسامآور کرایهخانهها دامن میزنند. بخشی از بنگاههای معاملات مسکن هستند عدهای که اگر شما قصد رعایت قیمتها مصوب از جانب دولت را هم داشته باشید شما را از انجامش پشیمان میکنند و سعی میکنند برای گرفتن درصد و در نهایت کمیسیون بیشتر در این وانفسا پول بیشتری به جیب بزنند، کسانی که وقتی پیششان هستید دلتان را قرص میکنند که به لحاظ افزایش اجاره خانه برای مستاجرتان کسی با شکایت راهی به جایی نخواهد برد.در ستایش صاحبخانههای خوب
اما کنار جنگ و جدلهای این روزها بین صاحبخانه و مستاجرها، گروهی هم بیکار ننشستند و برای مخالفت و اعتراض به شرایط موجود دست به کار شده اند و در فضای مجازی از مالکان خوبی حرف میزنند که کارشان این است تا مثال نقضی گروهی باشند که شاید این روزها عوامل مختلف دست به دست هم دادهاند تا رنگ و بوی انصاف را از یاد برده باشند. سجاد یکی از همین کاربران است، او در همین راستا نوشته: «ما از مستاجر بزرگوارمون ماهانه 600 هزار تومان، علنی گفتم شاید فرهنگ بشه و هوای هموطنانمون رو داشته باشیم.» امید هم گفته «سر لج با بعضی از صاحبخونههای کم انصاف با وجود نیاز مالی میخوام با مستاجرمون همون مبلغ پارسال رو تمدید کنم» در آخر هم جواد از نگاه یک مستاجر نوشته «نمیشناختمش گفت 600 تومن اجاره! ازش پرسیدم پول پیش چقدر گفت: هیچ! حاج آقای کریمی جانباز 70 درصد، صاحبخونه خونمونه!»بیشتر بخوانید