تبیان، دستیار زندگی

سینمای امیدبخش اما بی حیا

دوره چهلم جشنواره فیلم فجر اطلاعات مهمی درباره محتوا و مضمون سینمای ایران دارد که امید، خانواده و حیا سه تا شاخص مهم و قابل بررسی‌اش هستند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جشنواره فیلم فجر چکیده‌ای از احوالات یک سال سینمای ایران است؛ از یک طرف تکلیف سبد اکران سال آینده در این جشنواره روشن می شود و از آن طرف هم عملا حاصل تلاش یک سال گذشته سینماگرهاست و نشان می دهد در سالی که گذشت سینمای ایران به لحاظ دغدغه، محتوا و فرم چه وضعیتی داشته  است. از این جهت دوره چهلم جشنواره فیلم فجر اطلاعات مهمی درباره محتوا و مضمون سینمای ایران دارد که امید، خانواده و حیا سه تا شاخص مهم و قابل بررسی‌اش هستند.

اول اینکه در اغلب آثار امسال برخلاف چند سال اخیر، امید نقش قابل توجهی را ایفا می‎‌کند و علی رغم اینکه فیلم‌ها درباره مشکلات و سختی‌ها صحبت می‌کنند اما با پایانی امیدوار تلاش کوچکی برای این دارند که تماشاچی با حال بد و ناامید از سالن بیرون نرود.

قبلا هم گفته بودیم، نگرفتن امید از مردم ربطی به سیاست ندارد و به لحاظ سلامت روان عمومی‌ می‌باشد که برای جامعه ما خیلی حیاتی و ضروری است.

درباره امید، باید بگوییم که فیلم‌های ملاقات خصوصی، علف‌زار، بدون قرار قبلی، بیرو و  درب وضعیت خیلی خوبی داشتند که اتفاقا همه‌شان هم از فیلم‌های شاخص جشنواره بودند و جایزه هم بردند.

خانواده هم امسال جایگاه بهتری در سینمای ایران داشت و برای خیلی از فیلم‌سازها نمایش روابط خانوداگی درست در عین توجه به اشکالات رفتاری خانواده‌ها تبدیل به دغدغه مهمی شده بود. هر چند که نسبت به شاخص امید کمتر مورد توجه بود.

مرد بازنده، بدون قرار قبلی، نگهبان شب و بیرو از جمله فیلم‌هایی بودند که در جشنواره چهلم فجر تلاش ارزشمندی برای نمایش روابط خانوادگی درست کرده بودند. این فیلم‌ها هم به اشکالات و اشتباهات پرداخته بودند و هم به نوعی تلاش کرده بودند که راهکاری برای حفظ روابط خانوادگی نشان بدهند.

خانواده هم امسال جایگاه بهتری در سینمای ایران داشت و برای خیلی از فیلم‌سازها نمایش روابط خانوداگی درست در عین توجه به اشکالات رفتاری خانواده‌ها تبدیل به دغدغه مهمی شده بود.



و اما حیا

شاخصی که امسال به شدت مورد بحث بود و البته نگران کننده. امسال سکانس‌های متعددی در فیلم‌های جشنواره چهلم داشتیم که در سطح قابل توجهی اروتیک بودن!

از نمایش حال و هوای شب عروسی یک زوج گرفته تا اتفاق‌های یواشکی یک دختر و پسر جوون در پارک و حتی اولین ارتباط جنسی یک دختر و پسر که دوربین نگاهش را ازشون می‌دزیده و کپشن کاملا بی‌پروا به تماشاچی اعلام می‌کند که زن و مردی که دیگر در کادر نیستند دارند چیکار می‌کنند!  اینها را بذارید کنار اینکه امسال تقریبا هیچ فیلم سینمایی حتی فیلم‌های مرتبط با ارزش‌های انقلابی نبود که در آن بازیگرهای زن و مرد همدیگر را لمس نکنند!

اتفاقی که تا قبل از این تابوی بزرگی در سینما بود اما امسال موارد بسیار زیادی اتفاق افتاد و این یعنی حساسیت‎ها کم شده و احتمالا سینمای ایران دارد از حال و هوای عشق شاعرانه که در جشنواره‌های خارجی به شدت مورد توجه بود به سمت نمایش عشق با چاشنی لحظات اروتیک حرکت می‌کند.

و این تغییر همان چیزی است که از یک طرف سینما را بیشتر از قبل برای خانواده ناامن می‌کند و از طرف دیگر، هویت سینمای ایران را تغییر می دهد.
سینمایی که هیچ‌وقت نمی‌تواند شبیه سینمای آمریکا شود و دیگر با هویت شاعرانه خودش هم نسبتی ندارد.