تبیان، دستیار زندگی

خانه سبز تمام نمی شود آقای بیرنگ

اخیراَ بیرنگ در یک مصاحبه حرف‌های عجیبی درباره آثار مهمش زده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 

بیژن بیرنگ که آن  روزها اسمش همیشه کنار اسم مسعود رسام در تیتراژ می‌اومد بخش قابل توجهی از حس خوب ما از دهه هفتاد را خلق کرده است.
از چالش‌های زندگی کمال و مهین در سریال همسران؛ صدای گرم رضا صباحی در خانه سبز و حتی ارج و قربی که برای کودک و نوجوان در دنیای شیرین و دنیای شیرین دریا دیدیم همه و همه مدیون کسی به اسم بیژن بیرنگ می‌باشد. 
مردی که با خلق قصه‌‌های شاد و پرامید لحظه‌های مردم ایران را پر از خاطرات روشن کرد. به کوچکتر‌ها یاد داد که مهم هستند و باید برای خودشون ارزش قائل باشند، به جوان‌ها یاد داد میشه زندگی مشترک را ساده شروع کرد و به زن و شوهرها یاد داد که چه جوری با مشکلات کنار بیایند.

بیژن بیرنگ اما بعدها دیگر نتوانست تجربه‌های موفقش را دوباره تکرار کند و چند تا پروژه شکست‌خورده مثل عشق هرگز تعطیل نیست را در رزومه‌اش به جا گذاشت.
حالا با وجود آن همه احساس خوب و روشنی که ما از تولیدات این دو یار قدیمی داریم. اخیراَ بیرنگ در یک مصاحبه حرف‌های عجیبی درباره آثار مهمش زده است.

بیرنگ می‌گوید از اینکه خانه سبز را ساخته پشیمانه!
سؤال اینجاست؛ اگر بیژن بیرنگ که این روزها پا می‌گذارد روی ارزش‌هایی که خودش مُبلغ آن‌ها بوده؛ آن  قصه‌های پر امید را نمی‌ساخت همه ما اینقدر می‌شناختیمش؟!

اگر جادوی خانه سبز؛ شوخی‌های دلچسب کمال و مهین و دفتر خاطرات شیرین و دریا نبودند باز هم ما بیژن بیرنگ را مثل حالا می‌شناخیتم؟!

بیاید تصور کنیم بیژن بیرنگ هیچ‌کدام از این آثار را نمی‌ساخت و به جایش به قول خودش درباره مسائل دیگر حرف می‌زد؛ همانطور که یک بار هم این کار را کرد!

بیژن بیرنگ و مسعود رسام سال 80 یک فیلم سینمایی ساختند به اسم سیندرلا که در اصل یک بیانیه سیاسی اجتماعی بود و تو دوره خودش هم واقعاً انتقادات خیلی تند و تیزی داشت.

لازم می‌شود به خالق خاطرات خوش تلویزیونی‌مان یادآوری کنیم؛ آقای بیرنگ ممنونیم که میراث امید را برای روزهای سخت ما به جا گذاشتید حتی اگر این روزها به خاطر خستگی و اوضاع بد اقتصادی حرف از ناامیدی بزنید!



اما باید بگویم سیندرلا که اتفاقًا پایان ناامیدی هم دارد در مقایسه با فیلم‌های دیگر یا حتی با خانه سبزی که آقای بیرنگ این روزها از ساختش پشیمان است تقریبا هیچه!

ممکن است بگویید بیژن بیرنگ حق دارد درباره چیزی که خودش ساخته حرف بزند؛ اما این وسط تکلیف مسئولیت اجتماعی چه می‌شود؟!

آیا ما به صرف مؤلف یا مشهور بودن حق داریم مردم را ناامید کنیم؛ آن هم در روزهایی که بیشتر از همیشه به امید و حال خوب نیاز دارند؟

و این حال خوب آن قدر مهمه که نداشتنش حتی در کشورهای پیشرفته‌ای مثل ژاپن تبدیل می‌شود به بحران امنیت ملی؟! سال ۲۰۲۰ در ژاپنِ پیشرفته تعداد افرادی که بر اثر خودکشی مردن از کشته‌های کرونا بیشتر بوده! این البته معنی‌اش این نیست که ما هم شبیه ژاپن می‌شویم؛ اما مهم است که بدانیم مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت خودمان اخیراً اعلام کرده میزان شیوع اختلال‌های روانپزشکی در ایران از ۲۳.۴ درصد به حدود 30 درصد افزایش پیدا کرده!  اینجاست که ترویج امید و حال خوب اهمیت پیدا می‌کند!

و لازم می‌شود به خالق خاطرات خوش تلویزیونی‌مان یادآوری کنیم؛ آقای بیرنگ ممنونیم که میراث امید را برای روزهای سخت ما به جا گذاشتید حتی اگر این روزها به خاطر خستگی و اوضاع بد اقتصادی حرف از ناامیدی بزنید!