چرا حضرت عیسی آمدن پیامبر بعد از خود را بشارت داد؟ (هدیه های آسمان پایه پنجم)
از نوزاد بپرسید
درس چهارم کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم با تیتر" از نوزاد بپرسید" درباره متولد شدن حضرت عیسی مسیح (ع) می باشد. زمانی که این پیامبر خدا به دنیا آمده بود، همه دور هم جمع شده بودند و با تعجب و خشم به هم نگاه می کردند . در بین جمعیت همهمه ای بود که نوزاد سخن می گوید. مردم باور نمی کردند و با خود می گفتند چگونه ممکن است کودک چند روزه حرف بزند؟ با خود می گفتند چه حرف بی معنایی!اما نوزاد نازنین ناگهان لب های زیبایش را بازکرد و گفت: "من بنده خدا هستم." همین که اولین جمله از زبان نوزاد بیرون آمده ،سکوتی در جمعیت حاکم شد. همه تعجب کرده بودند که یک نوزاد چگونه می تواند سخن بگوید؟ اما نوزاد با کمال آرامش به حرف هایش ادامه داد : «خدای بزرگبهمنکتابآسمانیی عطامیکند، اومرابرای پیامبری برگزیده،ومرامایهیخیروبرکتقراردادهاست.منهرجاباشم،سودمندخواهمبود ».
خدای مهربان حضرت عیسی مسیح را برای هدایت قوم بنی اسرائیل انتخاب کرد. این فرستاده ی خدا ، به کمک بسیاری از یارانش مردم را راهنمایی می کرد. اوبهفرمانویاریخدابیماراندرمانناپذیررادرمان؛ نابینایانمادرزاد را بینا ،و مردگان را زنده می کرد.
اما جمعیت حاضر، باور نمی کردند و می گفتند که دورغ است. آنها معتقد بودند که مادر با کودکش آنها را جادو کرده است. اما آنها می دیدند که نوزاد واقعا صحبت می کند.
حضرت مریم مادر این نوزاد نگران بود اما در دلش به لطف پروردگار عالم امید داشت و به لب های کودکش نگاه می کرد. کودک همچنان با مردم سخن می گفت:«خداوند به من سفارش کرده است تا زنده ام نماز بخوانم و به نیازمندان کمک کنم؛نسبت به مادرم مهربان باشم و ستمکار و زورگو و بد اخلاق نباشم».
خدای بزرگ،پروردگارمنوپروردگارشماست؛اوراعبادتکنیدکهراهِراستهمیناست.
خدای مهربان حضرت عیسی مسیح را برای هدایت قوم بنی اسرائیل انتخاب کرد. این فرستاده ی خدا ، به کمک بسیاری از یارانش مردم را راهنمایی می کرد. اوبهفرمانویاریخدابیماراندرمانناپذیررادرمان؛ نابینایانمادرزاد را بینا ،و مردگان را زنده می کرد.
حضرت عیسی کیست؟
حضرت عیسی علیه السلام فرزند مریم دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد. ولادت حضرت عیسی علیه السلام ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به حضرت مریم که معتکف در مسجد بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی می گردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد. سپس خداى تعالى روح را (که یکى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش معجزات عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می آموزد و به عنوان رسولى به سوى بنى اسرائیل فرستاده می شود. قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت حضرت آدم علیه السلام مشابه دانسته است؛ از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم علیه السلام بدون پدر متولد شد.مطابق با قرآن ،عیسی علیه السلام به گونهای اعجازآمیز از مادری باکره و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد.
حضرت عیسی علیه السلام داراى مقام امامت بود. از معجزات او ،خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و برصى و خبر دادن از غیب می باشد.
مطابق با قرآن ،عیسی علیه السلام به گونهای اعجازآمیز از مادری باکره و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد.
حضرت عیسی پیامبری بود که سالها قبل از حضرت محمد (ص) آخرین فرستاده ی خدا به پیامبری مبعوث شده بود. آن پیامبر به مردم بشارت می دهدکهبعدازمنپیامبریخواهدآمد،بهناماحمد.
آیه ای که حضرت مسیح آمدن پیامبر بعد از خود را بشارت می دهد
در این مطلب می خواهیم درباره اینکه چرا حضرت عیسی به آمدن پیامبر بعد از خود بشارت داد،مباحثی را بیان کنیم.در قرآن مجید میخوانیم که حضرت مسیح (علیهالسّلام) به آمدن پیامبر پس از خود به نام «احمد» که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است گزارش داده است.
خداوند در سوره صف آیه 6 می فرماید: وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَٰذَا سِحْرٌ مُبِینٌ.
و هنگامی که عیسی مریم به بنی اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق میکنم و نیز (شما را) مژده میدهم که بعد از من رسول بزرگواری که نامش (در انجیل من) احمد است بیاید. چون آن رسول ما با آیات و معجزات به سوی خلق آمد گفتند: این سحری آشکار است.
«بَیْنَ یَدَیَّ»: پیش از من. «أَحْمَدُ»: محمد مراد است. احمد یکی از نامهای پیغمبر اسلام است که در انجیلها به شکل فارقلیط، و پارقلیطا، و پیرکلتوس آمده است. منظور از «جَآءَهُمْ»: به پیش ایشان آمد. بعضی گفتهاند فاعل عیسی و برخی گفتهاند محمد است. ولی با توجه به آیات بعد، باید محمد باشد. «هذا»: این چیزهائی که با خود آورده است. وجود خودش.
در تفسیر دیگری از این آیه آمده است: من بشارت ظهور «احمد» را آوردهام! در این آیه به مسأله رسالت حضرت عیسی (ع) و کارشکنی و تکذیب بنی اسرائیل در مقابل او اشاره کرده، میافزاید «و (به یاد آورید) هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم، این در حالی است که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده [- تورات] میباشم» (و اذ قال عیسی ابن مریم یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التوراة).
«و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است»
بنابر این من حلقه اتّصالی هستم که امت موسی و کتاب او را به امت پیامبر آینده (پیامبر اسلام) و کتاب او، پیوند میدهم.
اگرچه جمعی از بنی اسرائیل به این پیامبر موعود ایمان آوردند، اما گروه عظیمی سرسختانه در برابر او ایستادند، و حتّی معجزات آشکار او را انکار کردند و لذا در پایان آیه میافزاید: «هنگامی که او [- احمد] با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنان آمد گفتند: این سحری است آشکار»! (فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین).
بشارتی که این آیه از حضرت مسیح نقل میکند، در انجیل یوحنا در بابهای ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ وارد شده است و حضرت مسیح به نقل انجیل «یوحنا» از آمدن شخصی پس از خود به نام «فارقلیط» خبر داده است و قراین زیادی گواهی میدهد که مقصود از آن پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد. برای روشن شدن مطلب متون آیات را با تعیین باب و شماره از انجیل یاد شده نقل می کنیم، اینک متون عبارات انجیل:
«اگر شما مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید و من از پدر خواهم خواست تا «فار قلیط» دیگری به شما بدهد، تا ابد با شما خواهد ماند. او روح حق و راستی است که جهان نمیتواند او را قبول کند: زیرا که او را نمیبیند و نمیشناسد، اما شما را میشناسد، زیرا که نزد شما میماند و در شما خواهد بود.
««حالا قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید
«چون آن فارقلیط که من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد، روح راستی که از طرف پدر میآید او درباره من شهادت خواهد داد».
«راست میگویم که شما را مفید است که من بروم اگر من نروم آن فارقلیط نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد و او چون بیاید جهانیان را به گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت: به گناه، زیرا که بر من ایمان نمیآورند، به صدق زیرا که نزد پدر خود میروم، و شما مرا دیگر نمیبینید، به انصاف زیرا که بر رییس این جهان حکم جاری شده است و دیگر چیزهای بسیار دارم که به شما بگویم لیکن حالا نمیتوانید متحمل شد، اما چون او بیاید او شما را به تمامی راستی ارشاد خواهد داد زیرا که او از پیش خود سخن نخواهد گفت، بلکه هر آنچه میشنوند خواهد گفت. و شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود، زیرا که او آنچه از آن من است خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد. هرچه از آن پدر است از من است از این جهت گفتم که آنچه از آن من است میگیرد و به شما خبر میدهد».
بشارتی که این آیه از حضرت مسیح نقل میکند، در انجیل یوحنا در بابهای ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ وارد شده است و حضرت مسیح به نقل انجیل «یوحنا» از آمدن شخصی پس از خود به نام «فارقلیط» خبر داده است و قراین زیادی گواهی میدهد که مقصود از آن پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد.
همانطور که گفتیم مراد از مراد از فارقلیط پیامبری است که پس از مسیح میآید نه روح القدس.
در آیات متعددى از قرآن مجید، سخن از بشارت تورات ( یا تورات و انجیل) نسبت به ظهور پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به میان آمده، و نشان مى دهد که به قدرى اوصاف و نشانه هاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در کتب آنها آشکارا بیان شده بود که آن حضرت را با این نشانه ها همانند فرزندان خود مى شناختند.
بشارت آمدن پیامبر بعد از حضرت عیسی در آثار و کتب تاریخی
همچنین از آثار و تواریخ مسلم اسلامی کاملا استفاده میشود که سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روزهای بعثت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همگی در انتظار پیامبر موعود انجیل بودند، از این جهت هنگامی که سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد، پس از خواندن نامه رو به سفیر کرد و گفت: من گواهی میدهم که او همان پیامبری است که اهل کتاب در انتظارش هستند و همان طور که حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده، او نیز به نبوت پیامبر آخر الزمان بشارت داده و علائم و نشانههای او را معین کرده است.وقتی نامه پیامبر به دست قیصر رسید و نامه را مطالعه کرد و درباره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تحقیقاتی به عمل آورد، در پاسخ نامه آن حضرت چنین نوشت: نامه شما را خواندم و از دعوت شما آگاه شدم، من میدانستم که پیامبری خواهد آمد، ولی گمان میکردم که این پیامبر از شام بر خواهد خاست.
آیاتی که نشان از روی گردانی برخی از اهل کتاب در برابر پیامبر است:
همچنین در کتاب های معروف تاریخی آنها هم آمده است که مهاجرت یهود از مناطق شامات و فلسطین به مدینه و استقرار در آن جا، به خاطر بشاراتى بود که درباره ظهور این پیامبر در کتب خود دیده بودند.این موضوع در قرآن هم اشاره شده است .در آیه 89 سوره بقره هم آمده است: وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِینَ. و چون کتاب آسمانی قرآن از نزد خدا برای هدایت آنها آمد با وجودی که کتاب (تورات) آنان را تصدیق میکرد و با آنکه خود آنها پیش از بعثت (پیامبر اسلام) انتظار غلبه بر کافران داشتند، آن گاه که آمد و شناختند (که همان پیغمبر موعود است) باز به او کافر شدند (و از نعمت وجود او ناسپاسی کردند)، پس خشم خدا بر کافران باد.
شان نزول آیه این است که یهودیان قبل از بعثت رسول خدا صلى الله علیه و آله از طوایف اوس و خزرج استفتاح و طلب پیروزى به خاطر ظهور محمد صلى الله علیه و آله میكردند وقتى كه خداوند محمد را از میان عرب برگزید و از طائفه بنىاسرائیل انتخاب نکرد، روى برگرداندند.
در واقع بیان می کند هر چند که گروه کثیری از آنان که قبلا از مبلغان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بودند بعد از ظهورش به خاطر این که منافع شخصى خود را در خطر مى دیدند از ایمان آوردن به او سرباز زدند و در آیات قرآن مورد ملامت قرار گرفته اند.
در قرآن چندین مرتبه این واقعیّت بازگو شده است كه اهل كتاب، به خاطر بشارت تورات و انجیل به ظهور و بعثت پیامبر اسلام، در انتظار او بودند و ویژگىهاى پیامبر چنان به آنها توضیح داده شده بود كه همچون فرزندان خویش به او شناخت پیدا كرده بودند. ولى با این همه، گروهى از آنان حقیقت را كتمان مىكردند.
همچنین در آیه 146 سوره بقره هم به این موضوع اشاره کرده است: الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْكِتَابَ یَعْرِفُونَهُ كَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ . گروهی که ما بر آنها کتاب فرستادیم، (محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و حقّانیّت) او را به خوبی میشناسند همان گونه که فرزندان خود را، و لکن گروهی از آنان (از راه عناد) حق را کتمان میکنند در صورتی که علم به آن دارند.
شان نزول این آیه به این گونه است که على بن ابراهیم از پدرش او از ابن ابى عمیر او از حریز او از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت كند كه این آیه درباره یهود و نصارى نازل گردیده زیرا خداوند در تورات و انجیل و زبور صفت محمّد و یاران او را و نیز مهاجرت وى را گوشزد نموده بود چنانكه در آیه 29 سورة الفتح فرماید (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ) ولى وقتى كه مبعوث گردید به وى كافر شدند و انكار نمودند.
آشنایی با سه کتاب آسمانیحضرت زکریا با حضرت مریم چه نسبتی داشت؟حالت مومنان در هنگام مرگ چگونه است؟ (پیام های آسمان هفتم)
تشبیه شناخت دقیق اهل كتاب از پیامبر
قرآن براى شناخت دقیق اهل كتاب از پیامبر، آنرا به شناخت پدر از پسر تشبیه مىكند كه روشنترین شناختهاست.همین معنا در آیه 20 سوره انعام نیز آمده است آن جا که مى فرماید: الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْكِتَابَ یَعْرِفُونَهُ كَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ ۘ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ. آنان که ما کتاب به آنها فرستادیم، او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) به مانند فرزندان خود میشناسند. آنان که خود را به زیان انداختند (به او) ایمان نمیآورند.
این آیه مانند آیه قبل می باشد. هم نام و نشان پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تورات وانجیل بوده وعلماى اهلكتاب، او را به عنوان پیامبر موعود به مردم بشارت مىدادند و هم اخلاقیّات حضرت و یارانش در كتابهاى آنان بوده است: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ ... ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ كَزَرْعٍ...
پیامی که از این آیه متوجه می شویم این است که خداوند بر اهل كتاب حجّت را تمام كرده و آنان پیامبر اسلام را به خوبى مىشناختند.
در آیه 157 سوره اعراف بیان می کند که برخى از صفات پیامبر اسلام(ص) در تورات و انجیل مکتوب است: الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیْهِمْ ۚ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.
هم آنان که پیروی کنند از آن رسول (ختمی) و پیغمبر امّی که در تورات و انجیلی که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته مییابند که آنها را امر به هر نیکویی و نهی از هر زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال، و هر پلید منفور را حرام میگرداند، و احکام پر رنج و مشتقی را که چون زنجیر به گردن خود نهادهاند از آنان برمیدارد (و دین آسان و موافق فطرت بر خلق میآورد). پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند.
اگر نام و نشان پیامبر اسلام در تورات و انجیل نبود، مخالفان، آن دو كتاب را آورده، مىگفتند: نیافتیم و از این راه وارد خصومت مىشدند، نه از راه لشكركشى و پرداخت هزینههاى آن چنانى و جزیه دادن.
(رحمت الهى، شامل كسانى است كه علاوه بر ایمان، زكات وتقوا،) از رسول و پیامبر درس نخواندهاى پیروى مىكنند كه (نام و نشانههاى او را) نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مىیابند. (پیامبرى كه) آنان را به نیكى فرمان مىدهد و از زشتى باز مىدارد و آنچه را پاكیزه و پسندیده است برایشان حلال مىكند و پلیدىها را بر ایشان حرام مىكند و از آنان بار گران (تكالیف سخت) و بندهایى را كه بر آنان بوده برمىدارد (وآزادشان مىكند). پس آنان كه به او ایمان آورده و او را گرامى داشته و یارى كنند و از (قرآن) نورى كه همراه او نازل شده است پیروى كنند، آنان همان رستگارانند.
گرچه به دلایلى، تورات و انجیل را تحریف شده مىدانیم، امّا در همین تورات و انجیل موجود نیز اشارات و بشاراتى نسبت به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به چشم مىخورد و سبب مىشود كه اهل كتاب، پیامبر خدا را بشناسند، آنگونه كه پدر فرزند خود را مىشناسد. اگر نام و نشان پیامبر اسلام در تورات و انجیل نبود، مخالفان، آن دو كتاب را آورده، مىگفتند: نیافتیم و از این راه وارد خصومت مىشدند، نه از راه لشكركشى و پرداخت هزینههاى آن چنانى و جزیه دادن.
این آیات بیان می کند که اهل کتاب پیامبر را میشناسند، همچنین در سوره اعراف آیه 157 بیان می کند که از پیامبر اسلام در تورات و انجیل سخن رفته است،اما در آیه 6 سوره صف سخن از این است که حضرت عیسی به آمدن پیامبر اسلام بشارت داده است. بنابراین جای این سؤال هست که در کجای تورات و انجیل درباره پیامبر اسلام سخن رفته و سخن حضرت عیسی درباره پیامبر اسلام، آن هم با نام «احمد»، در کجا نقل شده است؟
گرچه به دلایلى، تورات و انجیل را تحریف شده مىدانیم، امّا در همین تورات و انجیل موجود نیز اشارات و بشاراتى نسبت به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به چشم مىخورد و سبب مىشود كه اهل كتاب، پیامبر خدا را بشناسند
بهتر است قبل از پاسخ به این سوال بیان کنیم که براساس ظاهر آیات متعددی از قرآن، دو کتاب به نامهای تورات و انجیل بر حضرت موسی و حضرت عیسی نازل شده است. از سوی دیگر کتابی به نام تورات و چهار کتاب به نام انجیل نزد اهل کتاب موجود است. حال این سؤال مطرح است که آیا کتابهای موجود همان کتابهایی هستند که قرآن به آنها اشاره دارد؟ و آیا همین کتابها در زمان پیامبر اسلام هم بودهاند؟
در سنت یهودی ـ مسیحی نیز اعتقاد بر آن بوده است که کتابی به نام تورات بر حضرت موسی نازل شده است و نیز بر حسب سنت، تورات موجود همان کتاب حضرت موسی شمرده میشده است. با این حال کسانی از زمانهای نسبتا دور با شواهد و دلایل فراوانی از درون تورات موجود اثبات کردهاند که کتاب موجود هرگز نمیتواند نوشته حضرت موسی باشد بلکه قرنها پس از آن حضرت نگاشته شده است و و امروزه تحقیقات نقادان کتاب مقدس این نکته را نشان داده که کتاب موجود چند قرن قبل از میلاد و قرنها پس از حضرت موسی با استفاده از منابع مختلفی تألیف شده است.
درباره انجیل وضع به گونه دیگری است. مسیحیان هرگز معتقد نبوده اند که حضرت عیسی کتابی آورده است، بلکه این کار را بی معنا میدانستند. از آنجا که آنها حضرت عیسی را خدای متجسد میدانستند، پس خدا خود را در او منکشف ساخته، پس خود او وحی است و معنا ندارد که به او وحی شود. اناجیل موجود در حقیقت، سیره قولی و عملی آن حضرت است که دیگران با تأیید روح القدس دهها سال پس از او نگاشته اند.
اما مسلمانان معتقدند که انجیل و تورات تحریف شده است ؛ اما به نظر میرسد که موضع قرآن در این رابطه چیز دیگری باشد. در برخی از آیات درباره اهل کتاب آمده است که «یُحَرفون الکلم عن مواضعه [یا] من بعد مواضعه: کلام را از جایگاه خودش منحرف میکنند.
منظور از فارقلیط
آیه 6 سوره صف ،آیه ای است در تاریخ که در این بحث نقش بسیار زیادی داشته و افراد زیادی را به خود مشغول کرده است. این آیه بنا به تصریح آن، حضرت عیسی آمدن پیامبری به نام احمد را بشارت داده است. این آیه عده زیادی را برانگیخته است تا در اناجیل موجود به دنبال کلمه احمد بگردند و در این زمینه کتابها و رساله های متعددی را نگاه کنند.
واژهای که در اناجیل توجه این افراد را به خود جلب کرده، واژه «فارقلیط» یا «بارکلیت» است. به گفته انجیل یوحنا، حضرت عیسی آمدن فارقلیط را پس از خود بشارت داده است. این واژه کلمهای یونانی به معنای تسلی دهنده و آرامش دهنده است که مسیحیان مصداق آن را روح القدس میدانند. اما برخی از نویسندگان مسلمان مدعی شده اند که این کلمه در اصل به صورت دیگری بوده است و مسیحیان یکی از حروف آن را تغییر داده اند. آنان میگویند این کلمه در اصل «پریکلیتوس»، به معنای «احمد و ستوده»، بوده است که آن را به «پراکلیتوس»، به معنای «تسلیدهنده» تغییر دادهاند؛ و در واقع اسم خاص بوده و نه عنوان عام که به «تسلیدهنده» ترجمه شود.
واژهای که در اناجیل توجه این افراد را به خود جلب کرده، واژه «فارقلیط» یا «بارکلیت» است. به گفته انجیل یوحنا، حضرت عیسی آمدن فارقلیط را پس از خود بشارت داده است. این واژه کلمهای یونانی به معنای تسلی دهنده و آرامش دهنده است که مسیحیان مصداق آن را روح القدس میدانند. اما برخی از نویسندگان مسلمان مدعی شده اند که این کلمه در اصل به صورت دیگری بوده است و مسیحیان یکی از حروف آن را تغییر داده اند.
باید گفت که این همه تلاش بی نتیجه و غیر وضروری است. غیر ضروری به این جهت که استعمال این کلمه به همین صورت و به همین معنای تسلیدهنده قرنها قبل از اسلام در سنت مسیحی به کار رفته است. همچنین از همان سدههای نخست مسیحی مصداق آن را روحالقدس دانستهاند.
باید بدانید که منظور مسیح از فارقلیط جز پیامبر موعود نخواهد بود. حضرت مسیح در سخنان خود بیان می کند:اگر شما مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید و من از پدرم خواهم خواست تا «فارقلیط» دیگری به شما بدهد».
اولا از این که حضرت مسیح مهر و محبت خود را به آنها یادآوری میکند، به خاطر این است که او احتمال میدهد گروهی از امت او زیر بار کسی که وی به آمدنش بشارت میدهد، نخواهند رفت و به همین دلیل از طریق تحریک عواطف میخواهد آنان را به پذیرفتن او وادار سازد. در آیات بالا اشاره به ایت موضوع کردیم.
اگر منظور از فارقلیط همان «روح القدس» باشد، آن طور که مفسران انجیل تصور کردهاند، در این صورت به چنین زمینه سازی احتیاج نبود. زیرا روح القدس پس از نزول آن چنان در قلوب و ارواح تاثیر میکند که برای کسی جای تردید و شک و انکار باقی نمیماند، ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد، به چنین زمینه سازی نیاز شدید هست؛ زیرا نبی موعود جز از طریق بیان و تبلیغ در قلوب و ارواح تاثیری و تصرفی نمیکند و روی این ملاحظه گروهی منصف به وی روی می آورند و گروهی از ایشان رو بر میگردانند.
حضرت مسیح به این مقدار تذکر اکتفا نکرده، و در این قسمت پافشاری کرده و فرمود: «الان قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید» در صورتی که ایمان به روح القدس، نیازی به این همه توصیه و پافشاری ندارد.