ویژگی ها و خصوصیات پیامبر اسلام (ص)
![مدینه النبی](https://img.tebyan.net/big/1400/07/42198124419817761420237163901436323947.jpg)
زندگی محمد (ص)
پیامبر اسلام(ص) در شهر مکه متولد شد. پدر پیامبر(ص)، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبیله بزرگ قریش بودند؛ قبیلهای كه بزرگان آن از نفوذ فراوانی در مكه برخوردار بودند و بیشتر به بازرگانی اشتغال داشتند. عبدالله، چند ماه پس از ازدواج با آمنه، سفری تجاری به شام رفت و هنگام بازگشت، در یثرب درگذشت. وقتی محمد شش سال و سه ماه داشت، مادرش او را برای دیدار با اقوام و خویشان، به یثرب برد و در بازگشت به مکه، آمنه در ابواء درگذشت و همانجا دفن شد. آمنه در وقت درگذشت، ۳۰ ساله بود. محمد(ص) از این پس در كنف حمایت جدش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نیز در 8سالگی او درگذشت و سرپرستی محمد(ص) بر عهده عمویش ابوطالب گذارده شد.حضرت محمد(ص) در تجارت با شریفترین زن قریش، خدیجه کبری، دختر خویلد شرکت کرد و بعد از این مشارکت نظر خدیجه که خواستگارانی بسیار از اشراف داشت، به آن حضرت جلب شد و بعد از آنکه توسط یکی از بستگان تمایل خود را به اطلاع حضرت محمد(ص) رساند، آن حضرت در 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج کرد.
مُحَمَّد بن عَبدُاللّه پیامبر اسلام، از پیامبران اولوالعزم و آخرین پیامبر الهی است. معجزه اصلی او قرآن است و او مردم را به یکتاپرستی و اخلاق نیک دعوت کرد.آن حضرت در جامعه مُشرک جزیرة العرب به دنیا آمد، اما از بتپرستی و نزدیک شدن به زشتیهای رفتاری رایج در جامعه پرهیز میکرد.از آنجایی که آن حضرت فرد امانت داری بود ،او را از همان دوران کودکی محمد امین می گفتند.
حضرت محمد(ص) در تجارت با شریفترین زن قریش، خدیجه کبری، دختر خویلد شرکت کرد و بعد از این مشارکت نظر خدیجه که خواستگارانی بسیار از اشراف داشت، به آن حضرت جلب شد و بعد از آنکه توسط یکی از بستگان تمایل خود را به اطلاع حضرت محمد(ص) رساند، آن حضرت در 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج کرد.
از آنجایی که محمد(ص) به امانت داری و پاکدامنی شهرت یافته بود، تخصص در امر تجارت و تعهد شخصیت والای محمد امین(ص)، خدیجه را وا داشت تا برای مدیریت گروه بازرگانی خود از محمد (ص) دعوت به همکاری کند. خدیجه ، امانتداری و تخصص محمد امین را شنیده بود به سراغ او فرستاد و از او تقاضا کرد که همراه غلام او ”میسرة» برای تجارت از مکه رهسپار شام گردد، که پیامبر پیشنهاد خدیجه را پذیرفت و به شام رفت. مدیر کاروان خدیجه در این زمان بیست و پنج ساله بود. میسرة نیز در سفر کراماتی را از پیامبر دیده بود که در بازگشت همه وقایع را برای خدیجه بازگو کرد و خدیجه در ازدواج با رسول خدا رغبت نمود. در اینجا بود که علاقه مندی خود را به ازدواج با محمد امین اظهار نمود. پیامبر نیز با عموی خود نزد بزرگ خدیجه رفت و خدیجه را خواستگاری کرد. .پیامبر اکرم(ص) از حضرت خدیجه و نیز از سایر همسران خود صاحب فرزندانی شد اما تنها یادگار پیامبر(ص) بعد از رحلتش حضرت فاطمه زهرا(س) بود.
![محمد (ص)](https://img.tebyan.net/big/1400/07/7616711414313643471451384790241146246106.jpg)
ویژگی های اخلاقی پیامبر
عالیترین و بارزترین خصوصیت پیامبر(ص) بعد اخلاقی ایشان بوده است. در وصف رفتار و صفات پیامبر(ص) گفتهاند که اغلب خاموش بود و جز در حد نیاز سخن نمیگفت. هرگز تمام دهان را نمیگشود، بیشتر تبسم داشت و هیچگاه به صدای بلند نمیخندید، چون به کسی میخواست روی کند، با تمام تن خویش برمیگشت. به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقهمند بود، چندانکه چون از جایی گذر میکرد، رهگذران پس از او، از اثر بوی خوش، حضورش را درمییافتند.پیامبر خوبی ها در کمال سادگی میزیست، بر زمین مینشست و بر زمین خوراک میخورد و هرگز تکبر نداشت. هیچگاه تا حد سیری غذا نمیخورد و در بسیاری موارد، بهویژه آنگاه که تازه به مدینه درآمده بود، گرسنگی را پذیرا بود. با اینهمه، چون راهبان نمیزیست و خود میفرمود که از نعمتهای دنیا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است.
پیامبر خوبی ها در کمال سادگی میزیست، بر زمین مینشست و بر زمین خوراک میخورد و هرگز تکبر نداشت. هیچگاه تا حد سیری غذا نمیخورد و در بسیاری موارد، بهویژه آنگاه که تازه به مدینه درآمده بود، گرسنگی را پذیرا بود. با اینهمه، چون راهبان نمیزیست و خود میفرمود که از نعمتهای دنیا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است.
ویژگیهای پیامبر (ص) در قرآن کریم
حضرت محمد (ص) یکی از شخصیت های بسیار بزرگ و جهانی است که خداوند متعال در کتاب خود ویژگیهای آن حضرت را بیان میکند. در ادامه برخی از آنها را اشاره می کنیم:مهربانی و رأفت
یکی از ویژگی های پیامبر (ص)مهربانی و رافت اوست.در واقع یکی از عوامل گرایش مردم به پیامبر (ص)،خوش خلقی و مهربانی ایشان با مردم است.
در آیه 159 سوره آل عمران آمده است: "فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ... به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گِرد تو متفرق میشدند،"
قرآن در این آیه می فرماید: (اى رسول ما!) پس به خاطر رحمتى از جانب خدا (كه شامل حال تو شده،) با مردم مهربان گشتهاى و اگر خشن و سنگدل بودى، (مردم) از دور تو پراكنده مىشدند.
محتواى آیه یك سرى دستورات كلّى است،اما نزول آیه دربارهى جنگ احد است. زیرا مسلمانانى كه در جنگ احد فرار كرده، شكست خورده بودند، در آتش افسوس وندامت وپشیمانى مىسوختند. آنان اطراف پیامبر را گرفته وعذرخواهى مىكردند، خداوند نیز با این آیه دستور عفو عمومى صادر نمود.
پیامی که از این ایه متوجه می شویم این است که نرمش با مردم، یك هدیهى الهى است و افراد خشن و سختگیر نمىتوانند مردمدارى كنند.
در آیه 128 سوره توبه هم اشاره به مهربانی پیامبر دارد:" لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْكُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ" همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت میآید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.
خداوند جز بر پیامبر اسلام، بر هیچ یك از پیامبران دو نام از نامهاى خویش را اطلاق نكرده است. «رَؤُفٌ، رَحِیمٌ».پیامی که از این آیه متوجه می شویم این است که رسولخدا برخاسته از میان خود مردم است،او غمخوار امت است و در هدایت و ارشاد مردم، سر از پا نمىشناسد.
![محمد رسول الله](https://img.tebyan.net/big/1400/07/21523814718114112710310010425413820516621511099.jpg)
در روایت دیگری، به نقل از یکی از همسران آن حضرت آمده است: کسی خوش خلقتر از پیامبر (ص) نبود. هیچ کس از اصحاب و خانواده اش او را صدا نمیکرد، مگر اینکه آن حضرت در پاسخ او لبّیک می گفت.
از موارد قابل توجهی که در سیره رسول اکرم (ص) مکرّر نقل شده، احترام به کودکان است. پیامبر اکرم (ص) با وجود علوّ مقام و درجاتش، در برخورد با کودکان با خوش خلقی و حتی در بسیاری از موارد، مزاح و شوخی برخورد میکرد. در روایتی از انس بن مالک نقل شده است که پیامبر خدا از کنار کودکان که عبور میکردند به آنان سلام میکردند
فروتنی
یکی دیگر از ویژگی های پیامبر (ص) فروتنی ایشان است. در آیه 4 سوره قلم می فرماید:" وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ. و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراستهای.
در میان صفات و ویژگىهاى پیامبر، قرآن بر اخلاق آن حضرت تكیه كرده و آن را «خلق عظیم» خوانده است. در این آیه هم اشاره به ویژگی اخلاقی پیامبر دارد. قرآن کریم ایشان را دارای بزرگترین اخلاق میداند که یکی از ویژگی های اخلاقی، همان فروتنی است.
حضرت با اینکه حاکم جامعه بودند و از مقام بالایی برخوردار بودند و میتوانستند مثل فرمانروایان و پادشاهان زندگی کنند ، اما با همان فروتنی و سادگی منش خود در قلب تمام انسانها نفوذ کرد و در عین حال بیشترین تواضع را داشت.
سیره عملی و احادیث پیامبر اعظم (ص) سرشار از تواضع و فروتنی و دوری از تکبر و خود بزرگ بینی است. آن حضرت ضمن آنکه خود از هر کاری که موجب تکبر شود، دوری می کرد، پیروان خویش را هم از آن بر حذر میداشت
پیامبر دوست نداشت کسانی پشت سر پیامبر راه بیفتند،چون می فرمود این زمینه سار کبر و غرور است.او با همه غذا می خورد و اگر کسی او را دعوت می کرد، دعوت او را می پذیرفت،اگرچه او فقیر ترین مردم بود.کارهای شخصی درون خانه را خودش انجام می داد،شتر را خودش تغذیه می کرد،خانه را جارو می زد، شیر گوسفندان را می دوشید و لباسش را خودش وصله می زد.
خداوند، آنجا که شخصی از بنی امیه، با مرد نابینایی از سر خودبرتربینی برخورد میکند و چهره از او برمی گرداند، این آیه را نازل میکند: «عَبَسَ و تولّی* اَنْ جاءَهُ الْأَعْمی* وَ مَا یُدْریکَ لَعَلَّهُ یَزَّکّی [۱۸]»؛ چهره درهم کشید و روی گردانید که آن مرد نابینا پیش او آمد؛ و تو چه دانی، شاید او به پاکی گراید. خداوند با نازل کردن این آیه، بر رفتار متکبرانه و مغرورانه فرد هشدار میدهد.
چرا روز تاسوعا را به نام حضرت ابوالفضل العباس نام گذاری کرده اند؟گریه بر امام حسین چه آثاری در زندگی دارد؟
از امام باقر (ع) روایت شده است که پیامبر اعظم (ص) فرمود: «خمس لاادعهن حتی الممات: الاکل علی الحضیض مع العبید، و رکوبی الحمار مؤکفاً و حلبی العنز بیدی، و لبس الصّوف و التسلیم علی الصبیان لتکون سنّةً من بعدی؛ پنچ چیز است که تا زمان مرگ آنها را ترک نخواهم کرد: غذا خوردن با بندگان بر روی زمین، سوار شدن بر الاغ به صورت برهنه، دوشیدن بزها با دستان خود، پوشیدن پشیمینه و در اختیار کودکان بودن. همه اینها بدان روست که این کارها به یک سنّت تبدیل شود (صدوق، ۱۴۰۸ ق، ص ۴۴)
![محمد رسول الله](https://img.tebyan.net/big/1400/07/2199275209196521442011128238159132165192239.jpg)
بنابراین، سیره عملی و احادیث پیامبر اعظم (ص) سرشار از تواضع و فروتنی و دوری از تکبر و خود بزرگ بینی است. آن حضرت ضمن آنکه خود از هر کاری که موجب تکبر شود، دوری می کرد، پیروان خویش را هم از آن بر حذر میداشت و میفرمود: «هرکس با تکبر و خودخواهی بر روی زمین راه برود، زمین و آنچه در زیر آنست و آنچه بر روی آنست، او را لعن و نفرین نمایند»
اصل اخلاقی پیامبر اکرم (ص) ,ارزشهای اخلاقی پیامبر، رفتار و سیره پیامبرسیره عملی و احادیث پیامبر (ص) سرشار از تواضع و فروتنی و دوری از تکبر است.
الگو بودن پیامبر اکرم (ص)
الگو بودن آن حضرت برای تمام جهانیان، از ویژگی های پیامبر خاتم می باشد. امروزه اگر کسی بخواهد، الگو و سرمشقی برای تمام جهانیان معرفی کند که دیگران در رفتار و گفتار از او پیروی کنند،وجود آن حضرت است.
در آیه 21 سوره احزاب اشاره به یکی دیگر از ویژگی های آن حضرت است." لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا" البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.
«أُسْوَةٌ» در مورد تأسّى و پیروى كردن از دیگران در كارهاى خوب به كار مىرود. در قرآن دوبار این كلمه دربارهى دو پیامبر عظیم الشّأن آمده است: یكى درباره حضرت ابراهیم علیه السلام و دیگرى درباره پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله. جالب آن كه اسوه بودن حضرت ابراهیم در برائت از شرك و مشركان است و اسوه بودن پیامبر اسلام در آیات مربوط به ایستادگى در برابر دشمن مطرح شده است.
نقش پیامبر در جنگ احزاب، الگوى فرماندهان است: هدایت لشكر، امید دادن، خندق كندن، شعار حماسى دادن، به دشمن نزدیك بودن و استقامت نمودن.
در آیه 21 سوره احزاب اشاره به یکی دیگر از ویژگی های آن حضرت است." لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا" البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.
این آیه در میان آیات جنگ احزاب است؛ امّا الگو بودن پیامبر، اختصاص به مورد جنگ ندارد و پیامبر در همهى زمینهها، بهترین الگو براى مؤمنان است.
جمله «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» مفهومش این است که برای شما در پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تأسی و پیروی خوبی است، میتوانید با اقتدا کردن به او خطوط خود را اصلاح و در مسیر «صراط مستقیم» قرار گیرید.
با توجه به این آیه كسانى مىتوانند پیامبر اكرم را الگو قرار دهند كه قلبشان سرشار از ایمان و یاد خدا باشد.
بخشش و بردباری پیامبر(ص)
ویژگی دیگری که از آیات قرآن استفاده میشود بحث بخشش و بردباری پیامبر است؛ خداوند متعال به پیامبر دستور میدهد: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ» عفو و میانهروى را پیشه كن (عذر مردم را بپذیر و بر آنان آسان بگیر)، و به كارهاى عقل پسند و نیكو فرمان بده، و از جاهلان اعراض كن. (اعراف 199)
این آیه با تمام سادگى و فشردگى، همهى اصول اخلاقى را در بر دارد. هم اخلاق فردى «عفو»، هم اخلاق اجتماعى «وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ»، هم با دوست «عفو»، هم با دشمن «أَعْرِضْ»، هم زبانى «وَ أْمُرْ»، هم عملى «أَعْرِضْ»، هم مثبت «خُذِ»، هم منفى «أَعْرِضْ»، هم براى رهبر، هم براى امّت، هم براى آن زمان و هم براى این زمان. چنانكه امام صادق علیه السلام فرمودند: در قرآن آیهاى جامعتر از این آیه در مكارم الاخلاق نیست.
وقتى این آیه نازل شد، پیامبر صلى الله علیه و آله از جبرئیل توضیح و شیوهى عمل به این آیه را درخواست كرد. جبرئیل پیام آورد: «تَعفُو عمّن ظلمك و تُعطى مَن حَرمك و تَصِل مَن قطعك»، «4» از كسى كه به تو ظلم كرده در گذر، به كسى كه تو را محروم كرده عطا كن و با كسى كه با تو قطع رابطه كرده است، ارتباط برقرار كن.
در آیه 34 سوره فصلت هم درباره ای این ویژگی پیامبر بیان می کند: "وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَكَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ "
و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.
این آیه سفارش مىكند كه بدىها را با خوبى پاسخ بده و اهل انتقام نباش؛ همان گونه كه در دعاى مكارم الاخلاق، امام زین العابدین علیه السلام از خداوند مىخواهد كه به او توفیق دهد كه در برابر غیبت مردم از او، نیكى مردم را بگوید و از بدى آنان بگذرد و هر كس با او قطع رابطه كرد با او معاشرت كند. بارها در سیرهى پیامبر اكرم و اهل بیت معصوم آن حضرت نمونههایى از این برخوردها را مىخوانیم كه سرسختترین مخالفان را به طرفدار آنان تبدیل كرده است.
در واقع این آیه می فرماید: خوبی و بدی با هم یکسان نیستند ولی تو ای پیامبر اگر کسی به تو بدی کرد با آنچه نیکوتر هست آن بدی را دفع کن و کنار بگذار.
![السلام علیک یا رسول الله](https://img.tebyan.net/big/1400/07/1156810436101772221631999537130197175552.jpg)
صبر و بردباری
ویژگی دیگر رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، صبر، بردباری و استقامتی است که از همان آغاز رسالت، خداوند بر دوش پیامبر گذاشت. آیه شریفه میفرماید «وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ» و به خاطر پروردگارت شکیبایى کن.
شان نزول این آیه :ابن عباس می گوید: ولید بن مغیرة طعام و غذائى ترتیب داد و قریش را دعوت نمود وقتى که غذا را خوردند، ولید گفت: درباره این مرد (محمد) چه عقیده دارید؟ بعضى گفتند: او جادوگر است، گفت: جادوگر نیست، برخى گفتند: کاهن است. دیگران گفتند: کاهن نیست. عده اى دیگر گفتند: او شاعر است. باز دیگران گفتند: او شاعر نیست، بعضى گفتند: سحر و جادوئى مى کند که مؤثر واقع میشود. این سخنان به گوش رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، محزون و غمگین شد و سر را به زیر انداخت و به طرف محل استراحت خویش رفت که بیارامد، آیات یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ، قُمْ فَأَنْذِرْ تا آخر این آیات نازل شد.
در این آیه به آخرین دستور در این زمینه اشاره کرده، میگوید: «و به خاطر پروردگارت شکیبائی کن» (و لربک فاصبر). یعنی در طریق ادای این رسالت بزرگ شکیبائی کن، و در برابر آزار مشرکان و دشمنان جاهل و نادان صابر باش، در طریق عبودیت اطاعت فرمان خدا استقامت نما، و در جهاد با نفس و در میدان جهاد با دشمن شکیبا باش. اصولا مهمترین سرمایه راه تبلیغ و هدایت همین صبر و شکیبائی است.
در قرآن، دو مرتبه كلمه «قُمِ» آمده كه هر دو خطاب به پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله است، یكى براى نماز شب و خودسازى «قُمِ اللَّیْلَ» و دیگرى براى ارشاد و جامعه سازى. «قُمْ فَأَنْذِرْ».
از همان آغاز رسالت این دستور نازل شد که باید برای پروردگارت صبر کرده و استقامت به خرج دهی.
در این آیه به آخرین دستور در این زمینه اشاره کرده، میگوید: «و به خاطر پروردگارت شکیبائی کن» (و لربک فاصبر). یعنی در طریق ادای این رسالت بزرگ شکیبائی کن، و در برابر آزار مشرکان و دشمنان جاهل و نادان صابر باش، در طریق عبودیت اطاعت فرمان خدا استقامت نما، و در جهاد با نفس و در میدان جهاد با دشمن شکیبا باش.
یا در جای دیگر میفرماید: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» پس صبر کن آن گونه که پیامبران«اُولو العزم» صبر کردند. (احقاف آیه 35). «عزم»، هم به معناى اراده و تصمیم است و هم به معناى عزیمة و شریعت و مراد از «أُولُوا الْعَزْمِ»، پیامبران صاحب شریعت است. پیامبران اولواالعزم عبارتند از: 1. حضرت نوح 2. حضرت ابراهیم 3. حضرت موسى 4. حضرت عیسى 5. حضرت محمد. «وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا» همانا پیامبران قبل از تو، مورد آزار و تكذیب واقع شدند، ولى صبر كردند تا نصرت الهى فرارسید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، دائماً باید در حال استقامت باشد و هر سختی که میبیند آن را برای پیشبرد اسلام عزیز به جان بخرد و حضرت آنقدر در این راه خود را به سختی انداخت که آیه شریفه خطاب به ایشان فرمود: «طه * ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى» طه * ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنى!
ساده زیستی و قناعت و پرهیز از تجمل
ساده زیستی مورد نظر اسلام عبارت از عدم دلبستگی به مظاهر دنیا و رهایی از تجملات و تشریفات زاید زندگی و بی پیرایه بودن است، و مقابل آن تجملگرایی و رفاه زدگی است. ساده زیستی از ویژگی های بارز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به عنوان الگوی نیکوی مسلمانان می باشد.
امام علی علیه السلام، پیامبر صلی الله علیه و آله و زندگی او را این گونه توصیف میکند: «پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا چندان نخورد که دهان را پرکند و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرورفتهتر و شکمش از همه خالیتر بود، دنیا را به او نشان دادند؛ اما نپذیرفت... روی زمین مینشست و غذا میخورد و چون برده ساده مینشست، با دست خود کفش خود را وصله میزد و جامه خود را با دست خود میدوخت... پردهای بر در خانه آویخته بود که نقش و نگار داشت، به یکی از همسران فرمود: این پرده را از چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم به آن میافتد، به یاد دنیا و زینت های آن میافتم، پیامبر صلی الله علیه و آله با دل از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشه کن کرد...»
محل خواب حضرت نیز بسیار ساده بود. تشک پیامبر صلی الله علیه و آله چرمی از لیف خرما بود. از عایشه نقل است که روزی بانویی از انصار به خانه ما آمد و رختخواب پیامبر که یک عبای تا شده بود، دید و تشکی انباشته از پشم فرستاد، چون رسول خدا پیش من آمد، فرمود: این چیست؟ گفتم: بانوی انصاری چون رختخواب شما را دید این را فرستاد. پیامبر فرمود: این را برگردان، ای عایشه اگر میخواستم خداوند کوههایی از طلا و نقره در اختیارم قرار میداد.
غذای متعارف حضرت نان جو و خرما بود. کفش و لباس هایش را با دست خویش وصله میکردند. در عین سادگی، طرفدار فقر نبودند و مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف نمودن در راههای مشروع و مناسب، لازم میشمردند. همچنانکه میفرمودند: «نِعمَ المالُ الصّالح لِلرَّجُل الصالِح»؛ چه نیکوست ثروتی که از راه مشروع بهدست آید، برای آدمی که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند. همچنین آن حضرت میفرمودند: «نِعمَ العونُ عَلی تقوی اللهِ الغنی». مال و ثروت کمک خوبی است برای تقوا .
از دیگر جنبههای دیدگاه و منش ساده زیستی رسول گرامی اسلام (ص) این است که ایشان هرگز اجازه نمیدادند که مجلس شان صدر و ذیل و بالا و پایین داشته باشد، ایشان پیوسته میفرمودند: «اصحاب و یاران حلقه و دایره وار بنشینند تا مجلس بالا و پایین نداشته باشد».
![مدینه النبی](https://img.tebyan.net/big/1400/07/18266114291566816103781253438316211240.jpg)
یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر صداقت و راستی ایشان است. در آیه 20 سوره نحل آمده: وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ. و آنچه که مشرکان غیر از خدا (چون بتها و فراعنه) به خدایی میخوانند چیزی خلق نکنند و خود نیز مخلوقند. چون بتپرستان، بتها را به شكل انسان مىساختند و در خیال خود با آنها مثل صاحب شعور برخورد مىكردند، لذا خداوند در این آیه، بتها را اموات خوانده كه براى موجودات داراى حیات وشعور بكار مىرود.
یعنی دروغگو ایمان به آیات خداوند ندارد. آن حضرت «قول باطل» یعنی «دروغ» را از بزرگترین گناهان کبیره، معرفی میکند.
سوگند خداوند بر صداقت و درستگویی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله:فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ وَ ما لا تُبْصِرُونَ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِیمٍ.مقصود از «رسول كریم»، پیامبر صلیاللهعلیهوآله است.
صداقت و راستی در گفتار و اعمال فرستادگان الهی موجب جلب اطمینان مردم به پیام آوران الهی میشود و زمینه را برای پذیرش دعوت آنها فراهم میآورد. به عبارت دیگر، اعتقاد به دروغ بودن گفتار رسولان الهی سبب سلب اعتماد مردم از آنها میشود.
رسول خدا (ص) در مورد قباحت دروغگویی فرمود: مؤمن هر گاه بدون عذر دروغی بگوید هفتاد هزار ملک او را لعنت میکنند و بوی گندی از قلبش بیرون میآید که تا به عرش میرسد و خداوند به سبب این دروغ گناه هفتاد زنا، که کمترین آن زنای با مادر است برای او مینویسد.
صداقت و راستی در گفتار و اعمال فرستادگان الهی موجب جلب اطمینان مردم به پیام آوران الهی میشود و زمینه را برای پذیرش دعوت آنها فراهم میآورد. به عبارت دیگر، اعتقاد به دروغ بودن گفتار رسولان الهی سبب سلب اعتماد مردم از آنها میشود.
احسان و کمک به نیازمندان
یکی دیگر از ویژگی های پیامبر (ص) احسان و کمک به نیازمندان می باشد.احسان و نیکوکاری یکی از آموزه های وحیانی و از مفاهیم پردامنه قرآنی است. پیامبر اکرم (ص)، در حدیثی گرانبها، کمک به برادر دینی خود را هم ردیف با مجاهدان در راه خدا معرفی میفرماید: «مَنْ قَضی لأخیهِ المؤمنِ حاجةً کانَ کمَن عَبَدَ اللهَ دَهرَهُ» کسی که برای کمک به برادر مؤمن خود اقدام کند، پاداش مجاهدان در راه خدا به او داده خواهد شد.
آن حضرت ارزش و مقام کسی را که نیاز شخص نیازمند را برطرف کند چنین وصف میکند: «کسی که برای رفع نیاز برادر مومن خود کوشش نماید مانند این است که نه هزار سال خداوند متعال را عبادت نموده در حالی که روزها را روزه گرفته و شبها را هم شب زنده داری نموده است».
همچنین آن حضرت اهمیت خدمت رسانی به مسلمانان را چنین ترسیم مینماید: «أیّها مُسلمٍ خَدَمَ قوماً مِنَ المسلمینَ إلاّ أعْطاهُ اللهُ مِثلَ عَددِهِم خُدّاماً فی الجَنَّةِ»؛ هر مسلمانی که گروهی از مسلمانان را خدمت کند، خداوند به تعداد آنان در بهشت به او خدمتکار دهد.
اگر کسی در امر کمک رسانی و خدمت به برادر مسلمان خود، کوتاهی کند، پیامبر اعظم (ص)، او را مسلمان نمیشمارد: «مَن اَصبَحَ لاَیهتَمُّ بِاُمُورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ مِنهُم و مَن سَمِعَ رَجُلاً ینادِی یالَلمُسلِمینَ! فَلَم یجِبهُ فَلَیسَ بَمُسلِمٍ» ؛ کسی که شب را به روز آورد و به امور مسلمانان رسیدگی نکند، از مسلمانان نیست و نیز هر که بشنود مردی از مسلمین فریادرسی میخواهد، به او پاسخ ندهد، از مسلمین نیست.
![حضرت محمد (ص)](https://img.tebyan.net/big/1400/07/208181111811722329414025578482011023761150.jpg)
چند حدیث اخلاقى از پیامبر گرامى اسلام
حدیثی درباره ملاک پذیرش اعمال: « لا یُقْبَلُ قَوْلٌ إِلاّ بِعَمَل وَ لا یُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ إِلاّ بِنِیَّة وَ لا یُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ وَ لا نِیَّةٌ إِلاّ بِإِصابَةِ السُّنَّةِ.»:نزد خداوند سخنى پذیرفته نمى شود، مگر آن كه همراه با عمل باشد، و سخن و عملى پذیرفته نمى شود، مگر آن كه همراه با نیّت خالص باشد، و سخن و عمل و نیّتى پذیرفته نمى شود، مگر آن كه مطابق سنّت باشد.
شکیبا بودن: « عَلامَةُ الصّابِرِ فى ثَلاث:أَوَّلُها أَنْ لا یَكْسَلَ،و الثّانِیَةُ أَنْ لا یَضْجَرَ،وَ الثّالِثَةُ أَنْ لا یَشْكُوَ مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ. لاِنـَّهُ إِذا كَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ،وَ إِذا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّكْرَ،وَ إِذا شَكى مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ عَصاهُ.»
علامت صابر در سه چیز است:اوّل: آن كه كسل نشود،دوّم: آن كه آزرده خاطر نگردد،سوّم: آن كه از خداوند عزّوجلّ شكوه نكند،زیرا وقتى كه كسل شود، حقّ را ضایع مى كند،و چون آزرده خاطر گردد شكر را به جا نمى آورد،و چون از پروردگارش شكایت كند در واقع او را نافرمانى نموده است.
آن حضرت ارزش و مقام کسی را که نیاز شخص نیازمند را برطرف کند چنین وصف میکند: «کسی که برای رفع نیاز برادر مومن خود کوشش نماید مانند این است که نه هزار سال خداوند متعال را عبادت نموده در حالی که روزها را روزه گرفته و شبها را هم شب زنده داری نموده است».
عالمان دنیا طلب:« أَوْحَى اللّهُ إِلى داوُدَ(علیه السلام) لا تَجْعَلْ بَیْنى وَ بَیْنَكَ عالِمًا مَفْتُونًا بِالدُّنْیا فَیَصُدَّكَ عَنْ طَریقِ مَحَبَّتى فَإِنَّ أُولئِكَ قُطّاعُ طَریقِ عِبادِى الْمُریدینَ، إِنَّ أَدْنى ما أَنـَا صانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنـْزَعَ حَلاوَةَ مُناجاتى عَنْ قُلوبِهِمْ:
خداوند به داود(علیه السلام) وحى فرمود كه: میان من و خودت، عالِم فریفته دنیا را واسطه قرار مده كه تو را از راه دوستى ام بگرداند، زیرا كه آنان، راهزنانِ بندگانِ جویاى مناند، همانا كمتر كارى كه با ایشان كنم این است كه شیرینى مناجاتم را از دلشان بركنم.
سعادتمندان:« طُوبى لِمَنْ مَنَعَهُ عَیـْبـُهُ عَنْ عُیـُوبِ الْمُـؤْمِنینَ مِنْ إِخْوانِهِ طُوبى لِمَنْ أَنـْفَقَ الْقَصْدَ وَ بَذَلَ الفَضْلَ وَ أَمْسَكَ قَولَهُ عَنِ الفُضُولِ وَ قَبیحِ الْفِعْلِ:
خوشا به حال كسى كه عیبش او را از عیوب برادران مؤمنش باز دارد، خوشا به حال كسى كه در خرج كردن میانه روى كند و زیاده از خرج را ببخشد و از سخنانِ زائد و زشت خوددارى ورزد.
وجود مقدس پیامبر و اخلاق و رفتار ایشان، مایۀ دفع ضرر و جذب منافع برای همه به ویژه مسلمانان است.