تبیان، دستیار زندگی

به یاد ققنوس دهه‌هشتادی

ماجرای کامل علی لندی از زبان عمویش؛ به یاد ققنوس دهه هشتادی

به بهانه درگذشت «علی لندی»، از روایت آن ماجرا به زبان عمویش واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی و معرفی چند قهرمان دهه هشتادی دیگر گفتیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
علی لندی ، قهرمان دهه هشتادی ، نوجوان دهه هشتادی
خانه‌ای در ایذه آتش گرفت و شاید کمتر کسی توقع داشت یک نوجوان 15 ساله پیش از رسیدن نیروهای امدادرسان و آتش‌نشان به محل با فداکاری به دل آتش بزند و با دست خالی برای نجات جان دو نفر از همسایه‌هایش تلاش کند. «علی لندی»، نوجوان دهه هشتادی دو خانم همسایه  را با زحمت بسیار  و با جابه جا کردن پیک نیک نجات می دهد اما خودش دچار 91 درصد سوختگی می‌شود. او که نزدیک به یک هفته در بیمارستان بستری بود، روز گذشته آسمانی شد. دکتر جمشید نمازی‌راد، پزشک معالج او در همین باره گفته است: «سیر بیماران سوانح سوختگی به‌گونه‌ای است که حالشان روز به روز بدتر می‌شود و وسعت سوختگی علی زیاد و عمیق بود. علی از چهارشنبه حال عمومی مساعدی نداشت و تنفسش به سختی انجام می‌شد، درنهایت عفونت وارد خونش شد. سپس اندام های بدنش یکی یکی از کار ‌افتاد مانند کلیه و ریه که دچار مشکل شدند و در نهایت این نوجوان ۱۵ساله فوت شد».(منبع: باشگاه خبرنگاران). در پرونده امروز زندگی‌سلام، بخش‌هایی از گفت‌و‌گوی‌مان با عموی علی را که 25 شهریور در صفحه خانواده‌و‌مشاوره چاپ شد، مرور خواهیم کرد و تعدادی از واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی و تحسین این قهرمان را که به او لقب ققنوس و قهرمان داده‌اند، خواهیم خواند. همچنین با چند نوجوان دهه هشتادی دیگر آشنا خواهیم شد که فداکاری‌هایشان در چند سال اخیر، خبرساز شده است.


مودب و آرام بود و اهل کمک به دیگران

محمود لندی، عموی علی چند روز قبل از فوت این قهرمان دهه هشتادی به ما چه گفت؟
عموی او یک هفته پیش امید زیادی به بهبود پسر برادرش داشت و به ما گفته بود: «علی الان در بیمارستان سوانح و سوختگی امام موسی کاظم اصفهان در بخش آی‌سی یو بستری است. علی 91 درصد سوختگی در نواحی مختلف از سر و صورت تا کمر و دست و پاها دارد. فقط مادرش امکان رفتن پیش او را پیدا کرده تا بیقراری‌اش کم شود. پزشک‌ها منتظر هستند به شرایط پایدار برسد تا بتوانند عمل های جراحی را شروع کنند. امید ما به هرحال به خداست.»

علی لندی ، قهرمان دهه هشتادی ، نوجوان دهه هشتادی

علی با پای برهنه رفت در دل آتش

او درباره جزئیات حادثه گفته بود: «علی آن‌روز عصر، خانه خاله‌اش پیش پسرخاله و دخترخاله‌اش که همسن و سالش هستند، مهمان بوده است. خاله علی به بازار رفته بود. حوالی ساعت 18 از خانه همسایه مجاور که در یک مجتمع آپارتمانی بوده‌اند صدای جیغ و فریاد شنیده می‌شود. آن‌جا می‌بیند زن میان سال و مادرش که زن مسن حدود 80 ساله‌ای بوده، دچار آتش‌سوزی شده‌اند. علی که همان‌طور پابرهنه خودش را به آن‌جا رسانده، متوجه پیک‌نیک می‌شود که یکی دو متر ارتفاع شعله داشته و جان آن دو نفر را به خطر انداخته است. علی پیک‌نیک را برمی‌دارد که از آن دو نفر دور کند. آن را به سمت تراسی که باز بوده می‌اندازد. حین این کار گاز مایع روی خودش هم می ریزد و علی هم دچار حریق می‌شود.»

میثم مطیعی، ذاکر اهل بیت(ع) هم نوشت: «دهه هشتادی واقعی را با امثال #علی_لندی بشناسیم، نه نسخه‌های فانتزی و پلاستیکی!»



کسی آن‌جا نبوده که به داد علی برسد

عموی علی ادامه می‌دهد: «علی اولین کسی بوده که خودش را به آن‌جا رسانده است. بعد از علی، همسایه طبقه بالا به محل حادثه رسیده و به کمک پتو توانسته آتش خانم مسن را خاموش کند. خانم میان سال هم که صورتش سوخته از آتش نجات پیدا می‌کند اما کسی نبوده به داد علی برسد. پسرخاله و دخترخاله‌اش هم که همسن علی بوده‌اند نتوانستند کار زیادی بکنند. در نهایت توانسته اند آتش لباس‌ها و بدن علی را با تشت آب حمام و باز کردن دوش خاموش کنند اما دیگر خیلی از قسمت‌های بدنش سوخته بوده است. آتش‌نشانی هم که بعدها می‌رسد و آتش‌سوزی قسمت تراس را خاموش می‌کند.»


پسرخاله‌اش می‌خواسته مانع‌اش شود اما علی...

او درباره این اتفاق گفته: «به هرحال این تصمیمی است که علی در لحظه گرفته است. زمان نداشته و به نظرش باید جان آن دو نفر را نجات می‌داده است. حتی پسرخاله‌اش دست او را گرفته که مانع رفتن اش شود. ما اتفاقا از خودش توانستیم بپرسیم چرا این کار را کرده است؟ به ما گفت: «وقتی دیدم آن دو خانم دارند جیغ می‌زنند و کسی نیست کمک‌شان کند نتوانستم خودم را کنترل کنم». علی پسر خیلی مودب و آرامی است و اهل کمک به دیگران. به هرحال این تصمیم او بوده است و من فکر می‌کنم باید به این ایثار او احترام بگذاریم.

علی لندی ، قهرمان دهه هشتادی ، نوجوان دهه هشتادی

دهه هشتادی که اسطوره فداکاری شد

کاربران شبکه‌های اجتماعی با هشتگ علی لندی به تمجیدشجاعت این نوجوان پرداختند. 

رسم متداولی وجود دارد که نسل‌های قبل‌تر سبک زندگی نسل‌های جدیدتر را کمتر جدی می‌‌گیرند و برای صحبت از ایثار و فداکاری‌ها از نسل‌های قبل مثال می‌آورند. غافل از آن که در بین همین نسل دهه هشتادی و جدیدتر هم نوجوان‌ها و جوان‌هایی هستند که به همه‌ نسل‌ها درس انسانیت و ازخودگذشتگی می‌دهند

علاوه بر پیام تسلیت معاون اول رئیس‌جمهور، تعدادی از مسئولان کشوری و استانی، نماینده مردم اهواز در مجلس، رئیس آتش‌نشانی رشت و ...، بیش از چهار هزار پست در اینستاگرام با هشتگ اسم این نوجوان دهه هشتادی منتشر شده است. همچنین در توئیتر هم کاربران زیادی به این اتفاق، واکنش نشان دادند که در ادامه تعدادی از آن‌ها را خواهید خواند.
محمد مالی، فعال رسانه‌ای در این باره نوشت: «دیروز(پنج‌شنبه)، هر جوری بود به اصفهان رفتم و به محضر علی لندی رسیدم. کوهی از صفا و دریایی از معرفت؛ یکی از دوستان سه یا چهار بار از علی پرسید درد و مشکلی داری؟ علی هم می‌گفت نه. بیرون که آمدیم، گفتم آتش بر علی، گلستان شده است... . راستی؛ ققنوس خوزستان و افتخار ایران پر کشید.
میثم مطیعی، ذاکر اهل بیت(ع) هم نوشت: «دهه هشتادی واقعی را با امثال #علی_لندی بشناسیم، نه نسخه‌های فانتزی و پلاستیکی!»
کاربری در این باره نوشت: «شما حسن امید زاده بودی، شما ریز علی خاجوی بودی، شما آرش کمانگیر بودی، خدا بیامرزتت مرد، چقدر خوب بودی.»
یکی از دوستان او هم نوشت: «علی آرزو داشته زائر اربعین بشود؛ امروز چند نفر پیام دادند که به نیابت از علی در مسیر اربعین قدم برمی‌دارند؛ خوش به حالت #علی_لندی.»
یک کاربر هم نوشت: «در ایران قهرمان‌ها پلاستیکی و هالیوودی نیستند؛ پطروس فداکار فقط انگشتش بی حس شد، دهقان فداکار فقط پیرهنش سوخت و هرکدوم به اسطوره فداکاری تبدیل شدن. #علی_لندی هم کل بدنش بی حس شد و هم کل بدنش سوخت. داستان شهید علی لندی باید سالیان سال به عنوان اسطوره فداکاری به نسل های فعلی و بعدی معرفی بشه».
یکی از آشنایان او هم نوشت: «از بعد حادثه پیگیر وضعیت علی‌جون بودم. وقتی مادرش تو بیمارستان ازش پرسید چرا وارد آتیش شدی جواب داد: «اگه خوب بشم و باز هم کسی فریاد بزنه کمک به دادش می‌رسم». علی جدا از این که اقوام من بود، الگوی منم هست. شهادتت مبارک مرد بزرگ.»
 کاربر دیگری هم نوشت: «هیچ وقت نوجوان این مملکت را درست نشناختیم، همان دیروز هم کسانی بودند که با دیدن ظاهرها قضاوت می‌کردند اما در میدان عمل همان نوجوان و جوان را جلوتر از دیگران می‌دیدند و از قضاوت خود شرمنده می‌شدند».
علی لندی ، قهرمان دهه هشتادی ، نوجوان دهه هشتادی

قهرمان‌‌های دهه هشتادی

رسم متداولی وجود دارد که نسل‌های قبل‌تر سبک زندگی نسل‌های جدیدتر را کمتر جدی می‌‌گیرند و برای صحبت از ایثار و فداکاری‌ها از نسل‌های قبل مثال می‌آورند. غافل از آن که در بین همین نسل دهه هشتادی و جدیدتر هم نوجوان‌ها و جوان‌هایی هستند که به همه‌ نسل‌ها درس انسانیت و ازخودگذشتگی می‌دهند. در ادامه چند نفر از آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

ریزعلی فداکار خراسانی

داستان واقعی دهقان فداکار از درس‌های به یاد ماندنی همه‌ ما بوده که همیشه برای ما نماد فداکاری و از خودگذشتگی برای همنوع بوده است. اما 53 سال بعد از این واقعه هم این بار پسری 14 ساله مشابه آن را تکرار کرد. محمدمهدی عباسی، نوجوان ۱۴ ساله، دهقان فداکار کوچک از اهالی روستای شفیع‌آباد شهرستان جغتای از توابع خراسان رضوی است. محمدمهدی مشغول بازی فوتبال بوده که با یک شوت محکم توپ‌شان روی ریل راه‌آهن می‌افتد. او در این لحظه متوجه ریل شکسته می‌شود که می‌توانست حادثه تلخی را رقم بزند. محمدمهدی که می‌دانست قطار تهران-مشهد روزی دوبار از این منطقه می‌گذرد به سرعت خودش را به خانه می‌رساند و موضوع را به مادرش اطلاع می‌دهد. با تماس تلفنی مادرش و اعزام نیروهای تعمیر ریل راه آهن از حوادث جانی احتمالی جلوگیری می‌شود.


ایثار خواهرانه زیر آوار

آبان 96 زلزله‌ای به بزرگی 7.3 ریشتر حوالی ازگله و سرپل ذهاب را در استان کرمانشاه لرزاند. هانیه یزدانبخش نوجوان ۱۱ ساله که  یکی از اهالی روستایی در سرپل ذهاب بود، در لحظه زلزله توی حیاط‌شان مشغول بازی بود. او با وقوع زلزله و خراب شدن خانه‌شان به سرعت خودش را پیش خواهر سه ساله‌اش هدی رسانید تا او را نجات دهد. همین طور هم شد و هدی به سلامت از زیر آوار نجات پیدا کرد. اما در این حادثه هانیه خودش دچار ضایعه نخاعی شد. با تلاش پزشکان چند ماه بعد هانیه دوباره توانست امکان راه رفتن پیدا کند. او درباره عمل فداکارانه‌اش گفته بود: «خیلی‌ها از من می‌پرسند پشیمان نشدی از این‌که جانت را به خطر انداختی؟ راستش بعضی وقت‌ها از این که فعلا نمی‌توانم راه بروم ناراحت می‎شوم اما می‌دانم که به زودی خوب می‌شوم. به علاوه خوشحالم ‌که توانسته‌ام خواهرم را نجات دهم. حس یک نوجوان قهرمان را دارم.»

ناجی پسردایی از غرق شدن

خرداد امسال، یک نوجوان ۱۷ ساله که همراه پسردایی هفت ساله خود، با هدف چرای گوسفندان به اطراف روستای اسفل شهرستان جهرم رفته بود، پس از آن که پسردایی‌اش را از غرق شدن نجات داد، خودش غرق شد و جان باخت. بر‌اساس گزارش‌ها و اظهاراتی که شاهدان عینی درباره این حادثه اعلام کرده بودند، کودک هفت ساله براثر بی‌احتیاطی درون یک استخر سقوط می‌کند. پسرعمه او که جان کودک را در خطر می‌دید، درون آب رفت و جان پسردایی هفت ساله‌اش را نجات داد اما خودش به دلیل آشنا نبودن با فنون شنا، قربانی این حادثه تلخ شد.