تبیان، دستیار زندگی

آشنایی با زندگی شهریار ؛شاعر به نام ایران

27 شهریور سالروز درگذشت شاعر بزرگ ایران،استاد شهریار، روز ملی شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
شهریار
نام ایران و ایران زمین همواره با شعر و ادب همراه بوده است و در طول تاریخ و دوران های کهن ، مردم ایران با شعر و ادب همدم بوده اند و شعر به گونه ای در زندگی مردم نفوذ کرده بود. شعر یکی از مقوله‌های زیبا و دلنشین ادبیات به شمار می رود و از زمانهای گذشته تا کنون مورد توجه و نظر  مردم بوده است. شعر به معنی دانش و فهم و ادراک بوده و در تعریف شعر این چنین آمده است " کلامی است موزون و مقفّی که دارای معنی بوده" و از روزی که انسان شعر را شناخت، آن را ملازم وزن یافت به گونه‌ای که آهنگ و وزن شعر، باعث جذابیت و دلنشین آن شد.

تعریف شعر:

تعریف شعر یکی از چالش برانگیزترین مباحث شعر و ادبیات پارسی است . عده ی زیادی از صاحب نظران شعر را تعریف ناپذیر می دانند و عده ای دیگر خلاف این نظر را داشته و به زعم خود تعریفی را برای شعر ارائه کرده اند:
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی میگوید:شعر حادثه ای است که در زبان روی می دهد و در حقیقت گوینده ی شعر با شعر خود، عملی در زبان انجام می دهد که خواننده، میان زبان شعری او و زبانی روزمره و عادی تمایزی احساس می کند.

 شعر حادثه ای است که در زبان روی می دهد و در حقیقت گوینده ی شعر با شعر خود، عملی در زبان انجام می دهد که خواننده، میان زبان شعری او و زبانی روزمره و عادی تمایزی احساس می کند.


عبدالحسین زرین کوب:شعر دارای ماده و صورتی است.ماده ی آن معنا و مضمونی است که اساس آن را تشکیل می دهد و صورت آن وزن و آهنگی است که شعر را از انواع دیگر سخن جدا می سازد و ترکیب این دو را شعر می نامند.

اخوان ثالث:شعر محصول بی‌تابی آدم است در لحظاتی که شعور نبوت بر او پرتو انداخته. حاصل بی‌تابی در لحظاتی که آدم در هاله‌ای از شعور نبوت قرار گرفته است. شاعر بی‌هیچ شک و شبهه طبعا و بالفطره باید به نوعی، دیوانه باشد و زندگی غیر معمول داشته باشد و این زندگی های احمقانه و عادی که غالبا ماها داریم، زندگی شعری نیست. باید همه‌ عمر، هستی، هوش، همت، همه‌ خان و مان و خلاصه تمامت بود و نبود وجود را داد.

شاعر کیست؟

شاعر، انسانی است که در متن جامعه زندگی می‌کند و در واقع واژه ها و ابیاتی که از احساس و اندیشه شان ایجاد می شود و بر روی صفحات سفید نقش می‌بندد ،برآمده از احساس، عشق، درد و رنج و درونیات آن‌هاست و بی شک، تأثیرگذار خواهد بود. شاعر به کسی گفته می‌شود که قدرت سرودن اشعار و به نظم کشیدن مطالب را بر مبنای فنون ادبی داشته باشد.

ایران،سرزمین شاعران بزرگ و نامدار می باشد. حافظ، سعدی، مولوی، عطار نیشابوری، محتشم کاشانی،وصال شیرازی، صائب تبریزی،خواجه عبدالله انصاری ، شهریار تبریزی و....از مهمترین شاعران ایران هستند که در سرودن اشعار ،گوی سبقت را از دیگران ربوده اند.
شهریار

 این شاعران بزرگ ایران با بهره گیری از مضامین قرآن و سخنان ائمه معصوم (ع)،عالی ترین و لطیف ترین معانی و مضامین را در قالب های گوناگون شعری به مردم ایران عرضه داشته اند.آنها حتی در پیشرفت فرهنگ و اخلاق مردم نقش مهمی داشتند و در بخش ها و موضوعات مختلف شعرهایی می سرودند که باعث رشد فکری،فرهنگی و تربیت معنوی مردم می شدند. اشعار این شاعران بزرگ ایران، درس زندگی، حریت و آزادی و فرهنگ را به مردم می آموزد. شعر نقش مهمی از جهت تاثیرگذاری در جامعه و بین مردم دارد.

سالروز وفات استاد شهریار،روز ملی شعر و ادب

 شعر و ادب فارسی ، از عوامل اصلی وحدت ملی اقوام ایرانی با زبان‌های مختلف است. روز 27 شهریور سالروز وفات استادبزرگ فارسی، محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار)روز ملی شعر وادب نامیده شده است. همانطور که می بینیم سالروز وفات استاد شهریار را برای نامگذاری این روز انتخاب کردند، زیرا که شهریار با مهارت تمام به زبان‌های «فارسی» و «ترکی» شعر می‌سروده و نفوذ معنوی کلام این شاعر از یک سو در همه جای سرزمین پهناور ایران مشهود است و از سوی دیگر آوازه شهرت این عاشق دلسوخته از فراسوی مرزهای ایران به سرزمین‌های دیگر و به ویژه کشورهای ترک زبان رسیده است.
شهریار  با شعر کهن انس داشت و بر تاریح ادب فارسی و شعر معاصر مسلط و آشنا بود  و نه تنها دل در گروی سعدی و حافظ داشت، بلکه با ملک الشعرای بهار و نیما نیز انس داشت.

  شعر و ادب فارسی ، از عوامل اصلی وحدت ملی اقوام ایرانی با زبان‌های مختلف است. روز 27 شهریور سالروز وفات استادبزرگ فارسی، محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار)روز ملی شعر وادب نامیده شده است.


شهریار کیست؟

 در ادامه مطلب می خواهیم به زندگی این شاعر بزرگ بپردازیم:
 همه ما محمد حسین بهجت تبریزی را با شعر مشهورش (علی ای همای رحمت) می شناسیم. او متخلص به شهریار از برجسته‌ترین شاعران معاصر ایرانی به شمار می‌رود که اشعارش در وصف اهل بیت(ع)، ایران و انقلاب اسلامی شهرت فراوانی در میان اهالی شعر و ادب دارد.از او آثار بسیار مهم و باارزشی به جا مانده که مهم‌ترین آن ،منظومهٔ حیدربابایه سلام از معروف‌ترین آثار ادبیات ترکی آذربایجانی محسوب می‌شود به بیش از ۸۰ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده‌است. این شاعر معروف شعرهایی در موضوعات وطنی، اجتماعی، تاریخی، مذهبی و وقایع عصری سروده است.

 زندگی نامه شهریار

محمد حسین بهجت تبریزی، معروف به شهریار در یازدهم دی ۱۲۸۵ خورشیدی در روستای خشگناب در بخش قره‌چمن آذربایجان ایران در اطراف تبریز متولد شد. پدرش حاج میر آقا خشگنابی بود که در تبریز وکیل بود و به ادبیات علاقه مند بود. شهریار درباره تاثیر و تربیت پدرش در دوران کودکی چنین گفته است:«اوّلین استاد و مربی من پدرم بود.» مادر او، «خانم ننه» نیز زنی خانه‌دار بود. او در خانواده‌ای پرجمعیت با هفت خواهر و پنج برادر بزرگ شده بود.

شهریار ،اولین شعر خودش را در دوران کودکی به زبان ترکی آذربایجانی سرود و قطعا سرودن این شعر کودکانه، گواه نبوغ و قریحه شگفت انگیز او بود و نشان میدهد که او از همان دوران کودکی با مضامین دینی آشنا بوده و بنیاد فکری اش بر مبنای دین بنا شده است.

 پس از دوران کودکی، به تبریز رفت و دوران تحصیلات اولیه خود را در مدارس متحده، فیوضات و متوسطه تبریز گذراند و با خواندن و نوشتن زبان های ترکی، فارسی و عربی آشنا شد. پس از آن به تهران آمد و در دارالفنون تهران تا کلاس آخر مدرسه طب تحصیل کرد و در چند مریض خانه مدارج انترنی را نیز گذراند اما در سال آخر تحصیل به علت عشقی عمیق و ناراحتی خیال و پیش آمدهای دیگر از ادامه تحصیل محروم شد.
شهریار
او در اوایل دوران تحصیل خود در مدرسه طب، دلباخته دختری به نام «ثریا» که فرزند فرمانده گارد احمد شاه قاجار بود، می‌شود و رابطه‌ عاشقانه خود را با او شروع می‌کند؛ اما رقیب عشقی ثریا یعنی «چراغعلی سالار حشمت» که پسر عموی رضا شاه بود، بیکار نمی‌نشیند و ثریا را سر انجام به عقد خود در‌می‌‌آورد. شهریار با شنیدن این خبر از شدت ناراحتی قید تحصیل در مدرسه طب را می‌زند. شهریار این ناکامی در رسیدن به محبوبش را موهبت و پلی برای رسیدن به عشق حقیقی و معنوی خداوند می‌دانست.

با وجود مجاهدت هایی که بعدا به وسیله دوستانش به منظور تعقیب و تکمیل این یک سال تحصیل شد، شهریار رغبتی نشان نداد و ناچار شد، وارد خدمت دولتی بشود؛ او در سال ۱۳۱۰ به‌همراه «کمال الملک»، نقاش مشهور ایرانی به نیشابور رفت. در نیشابور او کارمند سازمان اسناد شده بود و چند سالی در اداره ثبت اسناد نیشابور و مشهد خدمت کرد.

در اواخر سال ۱۳۱۴ به‌دلیل بیماری که داشت به تهران  می آید و در آن جا دوباره ثریا را ملاقات می‌کند. ثریا برای عیادت از محمد حسین به بیمارستان می‌رود و این شعر مشهور شهریار در آن لحظات متولد می‌شود:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
و...

 شهریار ،اولین شعر خودش را در دوران کودکی به زبان ترکی آذربایجانی سرود و قطعا سرودن این شعر کودکانه، گواه نبوغ و قریحه شگفت انگیز او بود و نشان میدهد که او از همان دوران کودکی با مضامین دینی آشنا بوده و بنیاد فکری اش بر مبنای دین بنا شده است.


این اشعار از مشهورترین نوشته های منظوم شهریار است که در کتاب کلیات دیوان اشعار وی به چاپ رسیده است و بعدها با صدای غلامحسین بنان به صورت آواز خوانده شد.

او پس از پایان دوران درمان در تهران ماند اما دیگر هیچ‌گونه ارتباطی با ثریا نداشت و در ۱۳۱۵ خورشیدی به استخدام بانک کشاورزی تهران در آمد.

شهریار بعد از ۳۲ سال در سال ۱۳۳۲ به زادگاهش تبریز بازگشت و مردم تبریز از این شاعر بلند آوازه استقبال پرشوری کردند. پس از یکسال ماندن در تبریز، در سن ۴۸ سالگی تصمیم به ازدواج می‌گیرد. انتخاب او «عزیزه عبدالخلقی» نوه دختر عمه شهریار بود. حاصل این ازدواج دو دختر به نام‌های شهرزاد و مریم و پسری به نام هادی بود.
شهریار و رهبر انقلاب

خصوصیات اخلاقی شهریار

شهریار، شاعری اخلاق گراست که در تبیین مضامین اخلاقی و تعلیمی در اشعار خود با مهارت و ملاحت تمام عمل کرده است. در او جنبه‌های معنوی و مذهبی به‌وضوح مشاهده می‌شد.
الفت استاد با قرآن و امر معنوی
 این شاعر بزرگ ، از همان دوران کودکی با  قرآن و معارف قرآنی آشنا بود ،به همین خاطر جسم و روح او با احکام و ارزش های اصیل اسلامی عجین شده بودو از این رو اشعاری که می سرود در عمق جان ها نفوذ می کرد.

مقام معظم رهبری نیز در اشاره به الفت استاد با قرآن و امر معنوی می گویند: شهریار در دوران مهمی از زندگی اش یک دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذرانده و به انس با قرآن و معنویت و خود سازی پرداخت . به خودش پرداخت و سعی کرد باطن و معنویت خود را صفایی ببخشد.

 در حقیقت اولین امتیاز شهریار بر دیگران آن است که اندیشه ها و نظام اعتقادی او بر اساس قرآن و معارف اسلامی است . که این سعادت به خاطر انس و الفت با قرآن نصیب او شده است.

حسن نیت شهریار در سرودن اشعارش برای ائمه (ع) باعث شده بود که مورد عنایت معصومین (ع) قرار بگیرد، در صورتی که از نظر فنی، اشعاری فنی تر از اشعار شهریار برای ائمه (ع) سروده شده است.ارادت او به ائمه معصوم تا جایی پیش رفت که آیت الله مرعشی نجفی در خواب دیدند که امیر المومنین(ع) از شهریار می خواهد که شعر (علی ای همای رحمت )را بخواند. بارها استاد شهریار خود می فرمودند: این غزل مربوط به دوران تائب شدنم است. ‎

 حسن نیت شهریار در سرودن اشعارش برای ائمه (ع) باعث شده بود که مورد عنایت معصومین (ع) قرار بگیرد، در صورتی که از نظر فنی، اشعاری فنی تر از اشعار شهریار برای ائمه (ع) سروده شده است.


آراسته به کمالات انسانی
 این شاعر معروف علاوه بر اینکه با معارف اسلامی آشناست، آراسته به کمالات انسانی و فضایل اخلاقی هم می باشد. وفاداری، جوانمردی، خون گرمی، گذشت، فداکاری و صفا و صمیمیت از دیگر خصوصیات اخلاقی این شاعر می باشد. او نسبت به دوستان و آشنایان بسیار وفادار بود و در فرصت های مختلف یادی از آنها می کرد و به دیدن آنها می رفت و اگر دوست و عزیزی درگذشته بود، عوطف و احساساتش به طرز بسیار عجیبی تحریک می شد و اشک از چشمانش جاری می شد.
فرد منصف
در اظهار نظرها، فرد بسیار منصفی بود . بدون ترس ،حقیقت را بیان می کرد ،اگرچه دیگران نپسندند . در یک مورد وقتی نظر او را درباره اشعار و مقام شعری خانم پروین اعتصامی پرسیدند، با شجاعت و در عین منصافه می گوید: به نظرم پیش از من، پروین اعتصامی است که عفت و عصمت و اخلاقیاتش کامل بود.
شهریار
حق خواهی و حق گرایی
 از دیگر خصوصیات اخلاقی شهریار، حق خواهی و حق گرایی اوست.با بررسی وقایع زندگی و مضمون اشعار و موضع گیری های فکری و اعتقادی این استاد بزرگ، به خوبی معلوم می شود که ایشان در طول عمر با برکت خود ،مانند سالکی مشتاق و خستگی ناپذیر در لحظه لحظه های زندگی و مصرع به مصرع اشعار خویش، به دنبال حقیقت است.

 شهریار، آرامش و اطمینان خاطر خود را در مکتب اهل بیت و با کناره گیری از مکاتب مختلف می یابد و با تمام وجود شعر خود را در راه ترویج فرهنگ اهل بیت و حاکمیت بخشیدن به ارزش های اصیل اسلامی به کار می گیرد.
مردم دوستی و همراهی با آنان
 از دیگر ویژگی های اخلاقی شهریار، مردم دوستی و همراهی با آنان است. او از شاعرانی بود که همیشه با مردم بود، با غم و رنج آنان غمگین و با شادی و نشاط آنان شاد می شد . با هوش و زکاوت خاصی که داشت، در تمام پیش آمدها با توده های مردم بود . با سرودن اشعار زیبا و نغز، عشق و علاقه خود را به مردم نشان می داد و بایدها و نبایدها و خطرهای موجود بر سر راه را به آنان گوشزد می کرد و با دشمنان مردم و فرهنگ و عقاد آنان به مبارزه می پرداخت.

او با سرودن شعر "حیدربابایه" از روی فریبکاری شیطان پرده بر می دارد و با افشای جنایات او نسبت به دل دادگی به ندای تمدن دروغین هشدار می دهد و بدبختی مردم مستضعف جهان را در نیتجه دچار شدن به وسواس شیطان رجیم یا پیروی از طمع های جهان خواران گمراه و گرسنه چشم می داند و راه صحیح رهایی از گرفتاری های را، که همانا تبعیت از احکام حیات بخش اسلام است، گوش زد می کند.

به دلیل سرودن اشعار حماسی و انتقادی علیه رژیم طاغوت و سیاست های استعماری، این شاعر بزرگ را به انزوا کشیدند و از مطرح شدن او و شعرش جلوگیری کردند و چاپ دیوان او را چهار سال بدون دلیل به تاخیر انداختند و حق دخالت در امور سیاسی را از او گرفتند.چون شهریار نه تنها با برنامه غلط و سیاست نادرست نظام همراهی نداشت، بلکه گاهی با سرودن زیباترین اشعار عملکردها و جهت گیری های فرهنگی و سیاسی، طاغوت را به بهترین وجه مورد انتقاد قرار می داد.

 شهریار در سرودن انواع گونه‌های شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی مهارت داشته است، اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل معروف بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به علی‌ای همای رحمت و آمدی جانم به قربانت اشاره کرد.


افشای جنایات رژیم در اشعار استاد
شهریار در همه عرصه ها با مردم بود و با سرودن شعرهای زیبا ضمن افشای جنایات رژیم، مردم را به هر چه بیشتر مقاومت و مبارزه فرا می خواند و زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، همیشه با روشنگری های خود حفظ دست آوردهای انقلاب و عدم غفلت از توطئه های دشمن را گوشزد می کرد و حتی به خاطر همراهی با انقلاب و مردم ،ناجوانمردانه ترین مهنت ها را به جان خرید. او یک شاعر اسلامی و انقلابی بود.او در همه حوادث همراه مردم بوده و به همین خاطر شعر او درد زبان ها شده بود.

استاد شهریار علاقه ی زیادی به تمامی هنرها به خصوص شعر، موسیقی و خوشنویسی داشت و خط نسـخ و نستعلیق و بویژه خط تحریر را خوب می نوشت. در جوانی سه تار می زد طوری که نواختن او اشک استاد ابوالحسـن صبا را جاری می کرد و برای ساز خود می سرود.

سبک شعر شهریار

شهریار در سرودن انواع گونه‌های شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی مهارت داشته است، اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل معروف بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به علی‌ای همای رحمت و آمدی جانم به قربانت اشاره کرد.
شهریار بسیاری از اندرزهای اخلاقی، تربیتی را در قالب های گوناگون شعری( قطعات، رباعی و دوبیتی ) سروده است
شهریار

انتشار اولین کتاب شعر

شهریار در سال 1308 وقتی 23 ساله بود اولین کتاب شعر خود را به کمک دوست صمیمی اش ابوالقاسم شیوا منتشر کرد و از آن پس با بزرگان هنر و ادب همنشین شد . آخرین کتاب شعر او در سال ۱۳۶۹ منتشر شد. این کتاب سومین جلد دیوان اشعار منتشر نشده او در 500 صفحه بود.

حیدر بابا سلام، نخستین شعری است که او  به زبان مادری (ترکی آذری) سروده است. این مجموعه 76 قطعه است که هر قطعه از 5 مصرع هجایی ترکیب یافته است؛ سه مصراع اول با دو مصراع آخر جداگانه با هم قافیه می گیرند.

شهریار می گوید وقتی که اشعار فارسی خود را برای مادرم می خواندم وی به طعنه می گفت:  "پسرم شعرهای خودت را به زبان مادریت هم بنویس تا مادرت نیز اشعارت را متوجه شود!" درخواست مادر و اطرافیان باعث شد تا شهریار طبع خود را در زبان مادریش نیز امتحان کند و یکی از بدیعترین منظومه های مردمی جهان سروده شود.
شهریار می گوید وقتی که اشعار فارسی خود را برای مادرم می خواندم وی به طعنه می گفت: "پسرم شعرهای خودت را به زبان مادریت هم بنویس تا مادرت نیز اشعارت را متوجه شود!" درخواست مادر و اطرافیان باعث شد تا شهریار طبع خود را در زبان مادریش نیز امتحان کند و یکی از بدیعترین منظومه های مردمی جهان سروده شود.

 این منظومه در سال 1322 منتشر شد و از لحظه نشر مورد استقبال قرار گرفت. شهریار در سرودن این منظومه از ادبیات ملی آذربایجان الهام گرفته است و این منظومه سرشار از شور و خروش و عشق شهریار به مردم آذربایجان است. این منظومه بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است و برخی از موسیقی دانان همانند هاژاک آهنگساز معروف ارمنستان آهنگ جالبی بر آن ساخته است.

شهریار زمانی شعر ترکی می‌سرود که نوشتن شعر و چاپ کردن کتاب ترکی جرم محسوب می‌شد اما او به وسیله‌ی شعر «حیدربابا» جان تازه ای به شعر ترکی داد.


اشعار استاد شهریار

همانطور که گفتیم این شاعر بزرگ،عشق و اردات خاصی به پیامبر (ص) و خاندانش داشتنند و این علاقه در بسیاری از شعرهای ایشان کاملا مشهود است.

او در نعت و ستایش حضرت رسول اکرم صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم می فرماید:

ستون عرش خدا قائم ازقیام محمد        ببین که سر بکجا می کشد مقام محمد

بجز فرشته عرش آسمان وحی الهی             پرنده پر نتوان زد به بام محمد

به کارنامه منشور آسمانی قرآن              که نقش مهر نبوت بود بنام محمد...

همچنین شهریار در شعر یا علی علیه‌ السلام در مورد حضرت امیر المومنین علیه‌السلام می فرماید:


مستمندم بسته زنجیرو زندان یاعلی          دستگیر ای دستگیر مستمندان یا علی

بندی زندان روباهانم ای شیر خدا             می جوم زنجیر زندان را به دندان یا علی

شهریار جانسوزترین اشعار خود را تقدیم حضرت سید الشهداء علیه‌ السلام و حماسه ابدی او کرده است:

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین         روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست         مروه پشت سرنهاد اما صفا دارد حسین

می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم                 بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین

پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست             اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین

بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب      کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند              تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب      ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

سروران، پروانگان شمع رخسارش ولی      چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق     می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد را با سر کند سودا ولی          خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا     با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین

سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست        هر زمان از ما،یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند       عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت       داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشکست و خون      دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین

ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای    گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز             با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا     جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار      کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین
شعر شهریار

شهریار همانگونه که به سرزمین مادری و رسوم پدر خود عشق می ورزد اشعار بسیار نغزی در خصوص مقام مادر و پدر به زبانهای ترکی و فارسی سروده است:

گویند من آن جنین که مادر        از خون جگر بدو غذا داد

تا زنده ام آورد به دنیا        جان کند و به مرگ خود رضا داد

هم با دم گرم خود دم مرگ          صبرم به مصیبت و عزا داد

من هرچه بکوشمش به احسان         هرگز نتوانمش سزا داد

جز فضل خدا که خواهد اورا         با جنت جاودان جزا داد

شهریار به سرزمین و وطن خود علاقه ی خاصی دارد و این علاقه را در غـزل عید خون و قصاید مهـمان شهـریور، آذربایـجان، شـیون شهـریور و بالاخره مثـنوی تخـت جـمشـید به زبان شعـر بـیان کرده است.

گزیده ای از غزل عید خون:


نوجوانان وطن بستر به خاک و خون گرفتند     تا که در بر شاهد آزادى و قانون گرفتند

لاله از خاک جوانان مى دمد بر دشت و هامون    یا درفش سرخ بر سر، انقلابیون گرفتند

خرم آن مردان که روزى خائنین در خون کشیدند     زان سپس آن روز را هر ساله عید خون گرفتند
و.....
شهریار همچنین مقوله عشق را در اشعار خودش نابتر از هر شعری عرضه داشته است.همانطور که در بالا گفتیم او به خاطر عشقش ، ترک تحصیل کردتاحدی که در آستانه فارغ التحصیلی از دانشکده پزشکی، درس و بحث را رها می کند و دل در گرو عشقی نا فرجام می گذارد:

دلم شکستی و جانم هنوز چشم براهت                          شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست               اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت

این عشق مسیر زندگی شهریار را تغییر دادو تأثیری تکان دهنده بر روح و جان شهریار گذاشت و جهان روان او را از هم پاشید:
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند           درشگفتم من چرا ازهم نمی پاشد جهان

شهریار شاعر سه زبانه است و به زبانهای فارسی؛ ترکی و عربی شعر گفته است . او به همه زبان ها و ملت ها احترامی کامل دارد. در اشعار او بر خلاف برخی از شعرای قومگرا نه تنها هیچ توهینی به ملل غیر نمی شود بلکه او در جای اشعارش می کوشد تا با هر نحو ممکن سبب انس زبان های مختلف را فراهم کند.

 اشعار ترکی شهریار:


صبح اولدی هر طرفدن اوجالدی اذان سسی    گـــویا گلیــــر ملائـکه لــــردن قــــرآن سسی

بیر سس تاپانمیـــرام اونا بنزه ر، قویون دئییم    بنزه ر بونا اگـر ائشیدیلسیدی جـــان سسی

سانکی اوشاقلیقیم کیمی ننیمده یاتمیشام      لای لای دئییر منه آنامیـــن مهربـــان سسی

ترجمه:
صبح شد و از هر سمت، صدای اذان بلند شد   گویا که از فرشتگان، صدای قرآن می‌آید

صدایی مثل آن نمی‌یابم، بگذارید بگویم که   اگر صدای جان شنیده می‌شد، به آن شبیه بود

گویا بسان دوران کودکی‌ام که در گاهواره آرمیده‌ام    صدای مهربان مادرم برایم لالایی می‌گوید
شهریار

شهریار تلخ ترین اتفاق زندگی خود را مرگ مادر می داند و برای او شعر زیبا و غم انگیزی به نام ای وای مادرم سرود:
آهسته باز از بغل پله ها گذشت
در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود
امّا گرفته دور و برش هاله ای سیاه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگیّ ما همه جا وول می خورد
هر کُنج خانه صحنه ای از داستان اوست
در ختم خویش هم به سر کار خویش بود
بیچاره مادرم
***
شهریار به سرزمین و وطن خود علاقه ی خاصی دارد و این علاقه را در غـزل عید خون و قصاید مهـمان شهـریور، آذربایـجان، شـیون شهـریور و بالاخره مثـنوی تخـت جـمشـید به زبان شعـر بـیان کرده است.

هر روز می گذشت از این زیر پله ها
آهسته تا بهم نزند خواب ناز ما
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه می رود
چادر نماز فلفلی انداخته به سر
کفش چروک خورده و جوراب وصله دار
او فکر بچه هاست
هر جا شده هویج هم امروز می خرد
بیچاره پیرزن همه برف است کوچه ها

***
او مُرد ودر کنار پدر زیر خاک رفت
اقوامش آمدند پی سر سلامتی
یک ختم هم گرفته شد و پُر بَدَک نبود
بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند
لطف شما زیاد
اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت:
این حرف ها برای تو مادر نمی شود....
مقبره الشعرای تبریز


وفات شهریار:

شهریار سال 1366 وقتی 81 ساله بود بخاطر بیماری ریوی در بیمارستان بستری شد و بعد از هشت ماه به دستور آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت با هواپیما به تهران اعزام و در بیمارستان مهر بستری شد اما معالجات مثمر ثمر نبود.او در 27 شهریور ماه 1367 در 83 سالگی روح این شاعر بزرگ به ملکوت اعلی پیوست و جسم ایشان در مقبره الشعرای تبریز که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار ارجمند است به خاک سپرده شد.


این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .