آشنایی با صنایع دستی شمال ایران
وقتی صحبت از شمال کشور می افتد، بسیاری از افراد به یاد جنگل، و کوه و دشت و دریا و زیبایی های طبیعی که خداوند در اختیار بندگان قرار داده می افتند،اما باید گفت در کنار این چشم اندازهای زیبا، صنایع دستی ارزشمند این استان ها هم جایگاه ویژهای در بین گردشگران دارد.
در تمام شهرهای ایران صنایع دستی گوناگونی وجود دارد که با آدابورسوم آن شهر مرتبط است و مردم این سه استان هم با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم خود دارای صنایع دستی زیبایی می باشند.
از صنایع دستی موجود در این سه استان می توان به قالی بافی، گلیم بافی، جاجیمچه بافی، بافت گلیچه، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزی، رنگرزی و چاپ سنتی سفالگری و سرامیک سازی، فرآورده های پوست و چرم، هنرهای مرتبط با فلز، هنرهای مرتبط با چوب، حصیر بافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلد سازی سنتی، صنایع دستی دریایی عروسک سازی اشاره کرد. از آنجایی که برخی از آداب و روسوم و فرهنگ این مردم شبیه به هم است، صنایع دستی آنها هم شباهت به هم داشته دارد. در ادامه مطلب می خواهیم شما را با صنایع دستی سه استان شمالی کشور آشنا کنیم.
دوخت چادرشب
زنان خطه ی شما به چادر شب بافی و یا همان دوخت چادر شب های زیبا مشغول هستند و آثار هنری زیبایی از خود برجا می گذارند. کارشناسان آثار هنری، قدمت چادر شب بافی را در این استان ها به حدود 2 هزار سال قبل نسبت میدهند. چادر شب، بافته ای است که در گذشته از آن برای رو انداز در شب، و همچنین بستن لوازم خواب استفاده میشد.همچنین زنان شمالی از این بافت برای بستن کمر خود استفاده می کنند و در جهاز دختران خود مورد استفاده قرار می دهند و وسایل جهیزیه و لوازم خواب را در آن می بندند. برخی هم به عنوان روتختی از آن استفاده می کنند.این پارچه از نخهای پنبهای، پشم و ابریشمی از سالیان گذشته تاکنون با کاربردهای گوناگون بافته شدهاست. چادر شب که در اصطلاح محلی در استان مازندران به آن لاون میگویند، توسط دستگاههای پارچه بافی که توسط نجارهای محلی ساخته میشودبافته میشود که نام این دستگاهها پچال است و در خانهها بافته میشود.
برای بافت این پارچه ابتدا چند خانم با هم جمع می شوند و تعدادی چوب با توجه به اندازه پارچه چادرشب در زمین فرومیکنند که این کار برای انجام عمل چله کشی است. بعدنخها را به تفکیک رنگ و نقشهای که دارند به صورت یکی در میان بین چوبها به صورت زیگزاگ میکشند. سپس آنها را به دور پس نورد میپیچند
زنان شمالی نخ های این پارچه را از مغازه های کاموابافی تهیه می کنند. چادر شب یا چورشب یا لاون از دو جنس پشمی و ابریشمی بافته میشد که نوع ابریشمی آن را دارایی گفته میشود. چادرشب یا یک لاون معمولاً از شش تخته با طرحهای ذهنی و بدون استفاده از نقشه یا طرح در رنگهای متنوع توسط زنان بافته میشود.
برای بافت این پارچه ابتدا چند خانم با هم جمع می شوند و تعدادی چوب با توجه به اندازه پارچه چادرشب در زمین فرومیکنند که این کار برای انجام عمل چله کشی است. بعدنخها را به تفکیک رنگ و نقشهای که دارند به صورت یکی در میان بین چوبها به صورت زیگزاگ میکشند. سپس آنها را به دور پس نورد میپیچند سپس آنها را از طریق شانه به پیش نورد متصل میکنند و با دستکش نورد را نگه میدارند و نخها را محکم کشیده که در این مرحله تارها آماده بافت شدهاند ونخ پود را درون ماکو میگذارند و از میان تارها عبور میدهند و بعد از بافت هر رج روی آن شانه میکوبند.
لاک تراشی
یک دیگر از صنایع دستی مردم این خطه،لاک تراشی می باشد.لاک ، به ظرف بزرگی گفته می شود که دور آن رو به داخل جمع شده و معمولاً از ان برای خوردن غذا استفاده می کردند.هنر لاک تراشی یا چوتاشی (کچه تاشی) است که در گذشته در مناطق جنگلی و روستایی مورد توجه بسیار بوده است. چو تراش از 2 کلمه چو به معنی چوب در زبان محلی مازندران و تراش به معنی تراشیدن تشکیل شده است.
هنر لاک تراشی همان ساخت ظروف و احجام چوبی سنتی با استفاده از چوب های جنگلی است که با نقوش اسطوره ای و الهام گرفته از طبیعت اطراف منقوش می کردند.
لاک تراشی؛ یک کار ابتکاری است و کسانی که در جنگل زندگی می کنند، با شناختی که از انواع درختان جنگلی دارند از ریشه و چوب درختان برای ساخت مصنوعات چوبی استفاده می کنند.
در گذشته روستاییان ساکن مناطق جنگلی بیش ترین نیازهای خود را از چوب تهیه می کردند و از مهارت خوبی در ساخت لوازم چوبی برخوردار بوده است. استادکاران به وسیله ی ریشه و تنه درختان بدون بهره گیری از ابزار کار امروزی ظروف چوبی که شامل جوله، لاک دانه پاش، کلز، قند چوله، تنباکو چوله، قاشق، ملاقه، کترا، بود می ساختند.
لاک تراشی؛ یک کار ابتکاری است و کسانی که در جنگل زندگی می کنند، با شناختی که از انواع درختان جنگلی دارند از ریشه و چوب درختان برای ساخت مصنوعات چوبی استفاده می کنند. درختانی که از چوب آن ها برای این کار استفاده می شود،افرا، راش، ملج، توسکا، ممرز، شمشاد، نم دار و انجیلی است. ظروفی که از ریشه درختان ساخته می شود در برابر سرما و گرما مقاوم تر و سبک تر است و ترک بر نمی دارد و در اثر ضربه به سادگی نمی شکند. این ظروف را نباید در کنار آتش یا بخاری و یا در جایی مرطوب قرار داد، باید در جای عادی با دمای مناسب باشد.
این هنر به مهارتی بیش از مهارت یک نجار یا چوب تراش معمولی نیاز دارد. هنر لاک تراش با استفاده از شناخت کافی از چوب و طبیعت، خود از دو هنر دست و ذهن خلاق نسبت به داشته های فرهنگی و تاریخی، تلفیقی بی بدیل ایجاد می کرد. این هنر در گذشته هنر کاربردی و تزئینی بوده و در حال حاضر بیشتر ترئینی است.
برای تهیه این صنایع دستی، ابتدا چوب را از جنگل تهیه می کنند و چند روز در سایه می گذارند تا رطوبت اولیه را از دست بدهد. اما اگر چوب انتخاب شده کاملاً خشک بود، پیش از آغاز کار باید مدتی در داخل آب خیسانده شود.برای برش هم به تبر نیاز است.در واقع مهمترین ابزار کار لاک تراش تبر است که برای قطع و برش چوب و ساختن به فرم دلخواه کاربرد دارد. در شرایطی که استاد لاک تراش ابزار کار کافی نداشته باشد همه مراحل را می تواند با تبر انجام می دهد.
حصیر بافی
یکی دیگر از صنایع دستی مردم شمال کشورمان حصیر بافی می باشد. در واقع با ورود به شهر های شمالی یکی از صنایع دستی که چشم گردشگر را خیره می کند،حصیر بافی های انجا می باشد. حصیربافی به معنی بافت رشتههای حاصل از الیاف گیاهی به کمک دست و ابزار ساده دستی است که طی آن محصولات مختلفی مانند زیرانداز، سفرهٔ حصیری، انواع سبد، انواع ظرف و … تولید میشود. این هنر به صورت فعالیت خانگی در بسیاری از مناطق شمالی کشور رایج است که زنان و مردان برای پر کردن اوقات فراغت و تامین مخارج زندگی محصولات حصیری کاربردی زیبایی مانند، سبد، زنبیل، پرده و غیره به شیوههای مختلف تولید میکنند.از مهمترین ابزار و وسایل حصیربافی؛ قیچی، انواع چاقو، درفش، سوزن و ظرف آب (برای خیساندن رشتهها) میباشد. برگ درختان ،برگ و ساقهی انواع نی، ترکه و شاخههای نازک درختانی مانند بید، ساقهی گندم، برنج و امثال آن، نخ و انواع رنگزاها، برای تهیه این هنر مورد استفاده قرار می گیرد. از نی و دیگر گیاهان خودرو مانند گاله و واش برای حصیربافی استفاده می شود.
در واقع اساس شیوهی حصیربافی، مبتنی بر در هم بافتن رشتههای تهیه شده از برگ، ساقه و شاخههای نازک برخی از گیاهان است. تار و پود تشکیل دهندهی آثار بافتنی همان رشتههایی هستند که هنگام بافت انعطافپذیر بوده و به راحتی بافته میشوند.
برای تهیه حصیر به روش بافت مشبک، ابتدا ساقهی نی، ساقههای گندم و برنج یا ترکههای نازک بید را تهیه کنند. در صورتی که از ساقههای نی استفاده شود، ساقهها را پس از خیساندن، بریده و به صورت نوارهای باریکی در آورند.سپس رشتهها را مانند تار و پود از زیر و روی یکدیگر به شیوههای مختلف بگذرانند تا شیء مورد نظر با طرحها و نقشهای مشبک ایجاد شود.
آثار هنری حصیربافی به دو روش بافته میشوند که عبارتاند از: مشبک و پیچشی. در شیوهی بافتنی مشبک هنگام بافتن رشتهها شبکه و روزنههایی به نسبت منظم و هندسی در محصول ایجاد میشود (مانند انواع حصیر و بامبو)؛ اما در روش پیچشی یا مارپیچ، ابتدا رشتههایی به شکل طناب یا نوار بافته شده و سپس آنها را به صورت مارپیچ کنار یکدیگر پیچیده و به هم متصل میکنند تا شیء نهایی به دست بیاید.
برای تهیه حصیر به روش بافت مشبک، ابتدا ساقهی نی، ساقههای گندم و برنج یا ترکههای نازک بید را تهیه کنند. در صورتی که از ساقههای نی استفاده شود، ساقهها را پس از خیساندن، بریده و به صورت نوارهای باریکی در آورند.سپس رشتهها را مانند تار و پود از زیر و روی یکدیگر به شیوههای مختلف بگذرانند تا شیء مورد نظر با طرحها و نقشهای مشبک ایجاد شود.
همچنین برای تهیه حصیر به روش بافت پیچشی،مانند مرحله ی قبل مواد اولیه ساقهی نی، گندم و برنج و ترکههای نازک بید را تهیه کنند. چند رشته را به صورت نوار ببافند و یا به دور یکدیگر مانند طناب بپیچند.سپس طناب یا نوار حاصل را متناسب با شکل ظاهری شیء مورد نظر از مرکز دایره به صورت مارپیچ کنار یکدیگر متصل کنند.
رشتی دوزی گیلان
یکی از هنرهای زیبای مردم گیلان،رشتی دوزی می باشد.این هنر یکی از رودوزیهای سنتی ایران و از صنایع دستی شهر رشت می باشد.رشتی دوزی همان قلاب بافی و خیاطی سنتی؛ هنر بانوان این خطه می باشد. این قلاب بافی با استفاده از نوعی قلاب مخصوص که نقشهای رنگارنگ را با نخهای ابریشمی روی پارچه ماهوت که نوعی پارچه خراب پشمی است ، ایجاد می کند.قلابدوزی یکی از قدیمیترین صنایع دستی شهر رشت است و عبارت است از تزیین پارچههای ارزندهی ضخیم از طریق رودوزی. به این ترتیب که زمینهی پارچه به وسیلهی نخهای ابریشمی تزیین می شود. به عبارت دیگر به روی پارچههای ضخیم، نقشهای زیبایی با نخ ابریشمی و وسیله ای که قلاب نام دارد دوخته میشود.
در گیلان، بیشتر نقش و نگارها از حافظه و تخیل سازندگان آنها ساخته شده و از هر نسلی به نسل بعدی منتقل شدند. نقش و نگارها که بیشتر محبوب هستند و بیشتر در مورد تقاضا نقش دارند، موتیف های قدیمی بته جقه ، پیزلی و دایره هستند.
روش سوم قلاب بافی ترکیب شده با روش معرق . این نوع از همه پیچیده تر است. هنرمند تکه های ماهوت رنگارنگی را روی پارچه اصلی قرار می دهد و با قلاب بافی لبه های آنها را وصله می کند. محصولاتی مانند لباس میز ، پارچه فروشی ، تختخواب ، کوسن ، زیر جلدی ، کیف ، چمدان و پوشش کف با این روش ساخته شده است.
رشتی دوزی به سه گروه تقسیسم می شود: یک گروه شامل قلاب بافی پارچه با نخ ابریشمی رنگی است که پس از ترسیم الگو رخ میدهد؛روش دیگر قلاب بافی با روش تکه دوزی است که در این روش، بعد از اینکه هنرمند الگوهای بافت ماهوت را اعمال میکند، یک بخش خاص را جدا میکند و آن را با قطعهای از رنگ دیگری جایگزین میکند و سپس آن را میسازد.
روش سوم قلاب بافی ترکیب شده با روش معرق . این نوع از همه پیچیده تر است. هنرمند تکه های ماهوت رنگارنگی را روی پارچه اصلی قرار می دهد و با قلاب بافی لبه های آنها را وصله می کند. محصولاتی مانند لباس میز ، پارچه فروشی ، تختخواب ، کوسن ، زیر جلدی ، کیف ، چمدان و پوشش کف با این روش ساخته شده است.
در این هنر از پنج نوع نقشه استفاده می شود.گروهی از نقشه ها اقتباسی هستند که این نقشه ها از نقشههای قدیم که استاد کارهای قدیمی به حد اعلاء رسانیده بودند،مورد استفاده قرار می گیرد.گروه دیگر، نقشههای ابتکاری جدید است که باید با صنعت قلابدوزی مطابقت داشته باشد.گروه سوم نقشه آثار قدیمی است که از برگ،گل و ساقه به رنگ طبیعی بروی ماهوت پیاده میشد.گروه دیگر نقشهی هندسی است که به شکلهای مختلف میباشد و گروه آخر نقشهی سلیقه ای است که همانطور که از نامش پیداست به سلیقهی افراد بستگی دارد.
جواهرسازی ترکمن
یکی از اقوامی که در شمال کشور و در استان گلستان زندگی می کنند، مردم ترکمن می باشند. این گروه هم برای خودصنایع دستی زیبا و با ارزشی دارد که یکی از آنها جواهرات و زیور آلاتی می باشد که با دستان خود می سازند. زیورآلات ترکمن از جمله زیباترین و چشمگیرترین زیورآلات ایرانی است. همانطور که لباس ترکمن پر از جزئیات و آرایههای تزیینی است، زیورآلات هم در نهایت دقت و حوصله هنرمند خلق میشود.هنر جواهرسازی در سنت و فرهنگ قدیمی ترکمن ریشه دارد و نسل به نسل به صنعت گران امروزی رسیده است . استادان این هنر، قزل اوستا (استادکارطلا) می نامند. این استادکاران در گذشته ، انواع اشیاء (غلاف و دسته ی شمشیر، چاقو، تفنگ) را با سنگهای قیمتی تزیین می کردند اما کار اصلی آنها تولید زیور آلات زنانه بود با اشکال هندسی بود که نوعی از زنجیره ی ارتباطات را در ذهن بیننده القا می کند .
سام سوله هم وسیله ای است برای زینت کلاه دختران؛ مخصوص ترکمن های ارثاری و گردنی که مرکب از دو بخش است. بخش اصلی که از گردن آویخته می شود و مرصع است به نگین های قرمز. بخش زنجیری که به صورت افشان به انتهای بخش اصلی متصل است. این بخش نیز مرصع به نگین هایی از جنس عقیق است؛ مضاف بر آن، در انتهای هر یک از زنجیرها، رنگوله هایی از جنس نقره دیده می شود که از عوامل ایجاد موسیقی در هنگام راه رفتن است
در واقع جواهر سازی و زیورآلات، همیشه جزء لاینفک و جدا نشدنی زندگی مردم ترکمن بوده است ودارای انواعی مختلفی ازجمله بیله زیک، گل یاقا، سام سوله، گردنی،بیل قشاق، بو کائو می باشد.
بیله زیک؛ دست بندی است دوقلو «جفتی» مخصوص زنان تکه. گل یاقا هم همون گل یقه است که در دو بخش اصلی و افشان تقسیم می شود. بخش اصلی که برای زینت زیر گلو و اتصال دو حلقه ی یقه ی پیراهن به کار می رود و بخش افشان که در هنگام راه رفتن، از به هم خوردن آنها، صدایی دلنشین تولید می شود و آن ترانه ی قدیمی ترکمن را به خاطر می آورد که بین آهنگ پرواز غازها و این آهنگ تشابهی دیده می شود.
سام سوله هم وسیله ای است برای زینت کلاه دختران؛ مخصوص ترکمن های ارثاری و گردنی که مرکب از دو بخش است. بخش اصلی که از گردن آویخته می شود و مرصع است به نگین های قرمز. بخش زنجیری که به صورت افشان به انتهای بخش اصلی متصل است. این بخش نیز مرصع به نگین هایی از جنس عقیق است؛ مضاف بر آن، در انتهای هر یک از زنجیرها، رنگوله هایی از جنس نقره دیده می شود که از عوامل ایجاد موسیقی در هنگام راه رفتن است.بیل قشاق هم کمربندی منحصربهفرد است، با تریینات سکهای و بسیار مفصل و البته سنگین که آن را روی پیراهن استفاده میکنند.
بوکائو یا روسینه ای یک تکه فلزی بسیار بزرگ پر از سنگ و شیشههای رنگین و ریسهها و منجوقها، بهطوریکه روی سینه را میپوشاند. البته این زیور هم فقط مخصوص جشنها و مراسم ویژه است و کاربرد روزمره ندارد.
صنایع نساجی سنتی مازندران
در استان مازندران پارچه های دستبافتی که تولید میشوند بعنوان یکی از صنایع دستی مازندران، تحت عنوان هنر دستبافی معروف شده اند.چنته بافی
چنته بافی هم یکی از صنایع دستی مردم این مناطق می باشد. چنته نوعی کیف دسته دار است که در گذشته چوپانها برای حمل وسایل خود از آن استفاده میکردند. برای بافت آن از دستگاه «کرک چال» استفاده میشود.سوادکوه به عنوان یکی از مهمترین مناطق چنته بافی کشور شناخته میشوند. بافت چنته مانند بافت قالی است. اگر نوع آن از پلاس یا گلیم باشد، مانند زیراندازها بافته میشود. پس از پایان بافت چنته آن را دو تا میکنند و مانند کیسه به نحوی میدوزند که طرف بالای آن باز بماند و پشت قالی به طرف داخل کیسه دوخته شود. بافت چنته و نوع مواد اولیه آن کاملا مانند قالی و ورنی است و تنها تفاوت آن در ابعاد و اندازه آن است.برای تهیه تار یا تونه از طریق پشم گوسفند؛ابتدا پشم گوسفند را میشویند و پس از خشک کردن آنها را با دست باز می کنند و مواد اضافی را از آن جدا میکنند و به وسیله دستگاهی به نام « شونه سر» آن را شاد میکنند و به صورت دستههای کوچک به نام پلته در میآوردند.
چنته نوعی کیف دسته دار است که در گذشته چوپانها برای حمل وسایل خود از آن استفاده میکردند. برای بافت آن از دستگاه «کرک چال» استفاده میشود.سوادکوه به عنوان یکی از مهمترین مناطق چنته بافی کشور شناخته میشوند. بافت چنته مانند بافت قالی است.
پلته را با چرخ نخ ریسی چل به نخ تبدیل میکنند. نخهای گلوله شده را روی چوبی نازک « دیک سر» قرار میدهند و آن را به وسیله کلاف چین به صورت کلاف در میآورند. برای اینکه تار محکمتر شود دوباره آن را به وسیله چرخ نخ ریسی میتابانند و به صورت دو لایه در میآورند ؛سپس نخها را بوسیله چند تکه چوب «چنگوم» که آن را داخل زمین فرو میکردند به تارهای چند متری تبدیل میکنند. در مرحله بعد نخها را از داخل شونه و ورد رد میکردند و آن را روی دستگاهی به نام «کرچال» مسقر میشود.
همچنین برای بافت چنته از روش جاجیم ،ابتدا بایدجاجیم بافت، به این صورت که گلوله نخ را به وسیله چرخ نخ ریسی روی «ماسوره» قرار داد و ماسوره را داخل «مکوه» قرار داده و مکوه را از بین تارها رد کنید و با هر بار رد کردن مکوه از بین تارها بوسیله « شونه » آن را ضربه بزنند تا نخ یا پود در کنار هم قرار بگیرند و محکم شوند.