معرفی صنایع دستی استان اصفهان
صنایع دستی ایرانی نشان هویت ملی مردم است.در این میان مردم شهر اصفهان همواره پرچمدار انواع هنرها و کارهای دستی زیبا میباشند، به طوری که هنر های زیبای آنها زبانزد خاص و عام بوده است.این شهر از قدیم به عنوان مرکز هنر و ظهور هنرمندان فراوان شهرت داشته است. این شهر با قدمت طولانی بیشترین آثار هنری، تاریخی ، معماری و صنایع دستی را دارد و در جایگاه بزرگترین تولیدکننده صنایع دستی در ایران قرار دارد. در این مطلب می خواهیم شما را با صنایع دستی این شهر آشنا کنیم:
هر یک از مردم شهرها و استانهای ایران دارای هنر می باشند. آنها از همان زمانهای قدیم با درایت و آگاهی نیازهای اولیه خود را با دقت و خلاقیت ساخته اند و با ساخت این وسایل با دست خود نیاز های روزمره خود را برطرف کرده اند.این صنایع در حال حاضر به عنوان صنایع دستی شناخته می شود
هنرمندان اصفهانی در صنایع دستی مختلف هنرنمایی کرده اند،حتی بسیاری ازآنها هنرهای زیادی را از جاهای دیگر آموخته اند، اما آن را در اصفهان گسترش داده اند، از این رو اگر به صنایع دستی این شهر نگاهی بیندازید، رد پای شهرهای دیگر را می بینید. این شهر مهد صنایع دستی ایران می باشد.
قالی بافی، ابریشم بافی، قلمزنی، منبت کاری، زری بافی، خاتم کاری، ملیله دوزی، مینیاتور، سفالگری، میناکاری، فلزکاری، فرش، فیروزه کوبی، نقره سازی، کاشی سازی، قلمکاری و پولک دوزی از صنایع زیبای اصفهان است که امروزه رونق خوبی در بخش گردشگری و جهانگردی دارد.
مینا کاری:
مینا کاری از هنرهای اصیل و با سابقه ی ایران و مردم اصفهان می باشد. این هنرسابقهای در حدود پنج هزار سال دارد و از صنایع دستی محسوب میشود.مینا کاری در ایران به زمان اشکانیان و ساسانیان می رسد.مینا قطعه فلزی است به صورت ظرفی درآمده لعاب خورده و روی آن نقاشی اسلیمی و قطعاتی به صورت پیچ و گره و گل کشیده شده و بعد پخته میشود.مینا کاری، هنر آتش است و خاک با رنگهای پخته و الوان از نوع معدنی.
مینا کاری هنری است که طرحهای متفاوتی که معمولاً با قلم سفید است بر روی ظروف مسی، نقرهای و طلایی نقش میشود. رنگ زمینهٔ زیر نقوش معمولاً به رنگهای آبی، سبز و گاهی قرمز میباشد که اگر به چشم هنر به داخل ظروف منقوش مینا نگاه کنیم ، به یاد پهنای زیبای آبی آسمان می افتیم. شاید به همین خاطر است که اسم این هنر را مینا کاری نامیدهاند.
میناکاری بر روی فلزاتی مانند طلا، نقره و بیشتر بر روی مس انجام می شود. برای تهیه یک اثر مینایی، فلزی را که بهعنوان ماده اصلی مورد نظر باشد را انتخاب می کنند و سپس به هر شکل و هر اندازه که مورد نظر است ؛توسط مسگر متخصص ساخته میشود و پس از آن توسط استاد میناکاری لعاب سفید رنگ یکدستی به آن میزنند. این مرحله از لعاب سفید رنگ به نام لعاب آستر معروف است. بعد از این مرحله فلزی را که لعاب یکدست خورده به منظور پخته شدن در کورهای که حداکثر حرارت آن 750 درجه سانتیگراد باشد قرار میدهند و بعد فلز لعاب دیده را از کوره خارج کرده و مجددا با لعاب مرغوبتری پوشانده و برای بار دوم حرارت میدهند.عمل لعاب کاری را سه تا چهار بار انجام می دهند.
میناکاری بر روی فلزاتی مانند طلا، نقره و بیشتر بر روی مس انجام می شود. برای تهیه یک اثر مینایی، فلزی را که بهعنوان ماده اصلی مورد نظر باشد را انتخاب می کنند و سپس به هر شکل و هر اندازه که مورد نظر است ؛توسط مسگر متخصص ساخته میشود و پس از آن توسط استاد میناکاری لعاب سفید رنگ یکدستی به آن میزنند. این مرحله از لعاب سفید رنگ به نام لعاب آستر معروف است.
بعد از اینکه فلز را لعاب و پس از آن حرارت دادند، بر روی آن طح و نقشی که مد نظرشان است را بر روی جسم نقش می بندند. ظروف مینایی بعد از نقاشی، دوباره به کوره فرستاده میشود، ولی این بار حرارتی کمتر از دفعه ی قبل به فلز داده می شود تا رنگها بهصورت مطلوب هنرمند درآید.
زیر ساخت ظروف میناکاری به دو شیوه چکش کاری و خم کاری ساخته میشود. به این روش که استادکار در چکش کاری ؛صفحهای مدور از ورق فلز را به اندازه معین می برد و سپس نوک پرگار را به مرکز دایره برای تعیین کف شیء قرار می دهد و دایرهای کوچکتر رسم میکند سپس با چکش و وارد آوردن ضربات متوالی دیواره ظرف را مشخص می کند. در ادامه کار ،دوباره ضربات را می زند و با این ضربات شکل نیم کروی ظرف بهتر نمایان میشود و عمل چکشزنی تا زمانی که شیء آماده شود، ادامه دارد.
ظروف یک تکه مانند بشقاب میناکاری به وسیله خم کاری ساخته می شود. در این مرحله به وسایلی از جمله انبردست کوچک، بزرگ و فرنگی، پاشنه گرد، تسمه خطکش، چکش چوبی،و ... نیاز است. بعد از آماده شدن زیرساخت ظرف برای محو اثرات چکش بر بدنه، سطح آن را با رنده یا ماشین چرخکاری میکنند. چرخکاری برای صیقلی کردن و برطرف کردن زائدههایی است که بر اثر لحیمکاری و چکشکاری در ظروفی از قبیل قندان میناکاری، پایههای قسمت مدور شیء به وجود آمده است.
خاتمکاری:
خاتم کاری یکی از اصیل ترین و زیباترین شاخه های صنایع دستی ایران می باشد که ساخت آن علاوه بر اینکه ذوق و نگاه هنری سازنده آن را می رساند، نیازبه صرف وقت، دقت و صبوری و شکیبایی او هم می باشد. قدمت این هنر به دوران صفوی بر می گردد.در واقع درخشان ترین دوره خاتم سازی در ایران ، این دوران می باشد.خاتم کاری در دایره المعارف به معنای هنر آراستن سطح اشیاء به صورتی شبیه موزائیک ، با مثلث های کوچک می باشد. این هنر هم از هنرهای زیبای مردم شهر اصفهان می باشد.البته ناگفته نماند ،خاستگاه این هنر زیبا را شهر شیراز می دانستند، اما با توجه به علاقه و توجه شاهان سلسله صفوی به این هنر، اصفهان به قطب تولید و ترویج خاتم کاری و مهد صنایع دستی تبدیل گشت . در آن زمان کاخ ها، میز و صندلی ها، رحل قران ها خاتم کاری شده بودند. البته هنوز هم عده ای از هنرمندان بر این باورند که خاتم شیراز ظرافت و جذابیت بیشتری نسبت به خاتم کاری مناطق دیگر دارد.
سطح کار یک خاتم مرغوب صاف بوده و هیچ جای آن خالی نیست.همچنین رنگ و مصالح به کار رفته در ساخت خاتم یکنواخت است. ترمیم کاری ها و بتونه کاری ها در سطح کار باید به گونه ای باشد که مشخص نباشند و رنگ و شکل خاتم تغییر نکند.همچنین رنگ کاری و روکش دادن محصول باید ماهرانه و بدون خدشه و هر عیبی باشد
این هنر دارای دو مرحله خاتم سازی و خاتم کاری می باشد. در خاتم سازی که شامل عملیاتی از قبیل طراحی خاتم ، تهیه مواد و مصالح و برش مصالح اولیه ترکیب و ایجاد گل و در نهایت ساخت قامه و برش آن و تهیه لایه خاتم است و خاتم کاری هم که شامل طراحی زیرسازی، طراحی چسباندن لایه های خاتم بر روی زیرکار، پرداخت و جلا کاری اشیای خاتم کاری می باشد.
در ساخت یک قطعه خاتم کاری شده از مواد عمدتا بومی زیاد استفاده می شود. انواع چوب شامل چوب های گردو ، آبنوس ، عناب، نارنج ، کبوده و ... انواع استخوان مانند استخوان عاج فیل، استخوان شتر و ... و نیز مفتول های فلزی مثل : برنج – آلومینیوم و بعضا نقره. همچنین می توان از سریشم و لاک نیز به عنوان مواد و مصالح اولیه در ساخت خاتم کاری نام برد. برای استقامت خاتم ساخته شده و مراقبت از آن، از فلزات رنگی در خاتم سازی استفاده می شود. نقره و آلومینیوم برای رنگ سفید و برنج برای رنگ زرد مورد استفاده قرار می گیرد. برای تهیه چوب مورد نیاز باید دقت شود که رنگ و بافت مناسبی داشته و گره و ترک نداشته باشد. فلزات نیز باید آلیاژ مناسبی داشته باشند.
سطح کار یک خاتم مرغوب صاف بوده و هیچ جای آن خالی نیست.همچنین رنگ و مصالح به کار رفته در ساخت خاتم یکنواخت است. ترمیم کاری ها و بتونه کاری ها در سطح کار باید به گونه ای باشد که مشخص نباشند و رنگ و شکل خاتم تغییر نکند.همچنین رنگ کاری و روکش دادن محصول باید ماهرانه و بدون خدشه و هر عیبی باشد و نقش ها ومثلث ها هر چه ریزتر باشند کیفیت و ارزش کارخاتم بیشتر می شود.باید توجه داشت تمامی گل ها و اشکال درسطح کار و زوایا و اضلاع قرینه باشند.
منبت کاری:
یکی دیگر از صنایع دستی زیبای شهر اصفهان، منبت کاری می باشد. منبت به معنای کنده کاری خاص روی چوب است و در این هنر ، نقشها به صورت نقش برجسته روی زمینه کار قرار میگیرند. این هنر هم سابقه دیرینه ای دارد و می توان آن را از زمانی دانست که انسان نخستین بار، با ابزاری برنده، چوبی را تراشیده است. منبت کار کسی است که با استفاده از خلاقیت و دستان هنرمند خود می تواند نقوشی برجسته را بر روی چوب به وجود آورد.همانطور که گفتیم ماده اصلی و اولیه این هنر چوب می باشد که می تواندشامل چوب درخت گردو، چوب چنارف نارون،چوب راش ،تبریزی و گلابی باشد. استاد منبت کار بنا بر رنگ و جنس کاری که می خواهد بسازد از میان چوب های گوناگون چوب مناسب را انتخاب می کند. این چوب ها هر کدام رنگ منحصر به فردی دارند که هنرهای زیبایی را خلق می کنند. درواقع باید چوبی را مورد استفاده قرار داد که استحکام و زیبایی این هنر را حفظ کند. چوب استفاده شده باید فشرده و محکم باشدو بهتر است برای این هنر از چوب های نرم با بافت نه چندان سخت، استفاده نشود.
ماده اصلی و اولیه این هنر چوب می باشد که می تواندشامل چوب درخت گردو، چوب چنارف نارون،چوب راش ،تبریزی و گلابی باشد. استاد منبت کار بنا بر رنگ و جنس کاری که می خواهد بسازد از میان چوب های گوناگون چوب مناسب را انتخاب می کند. این چوب ها هر کدام رنگ منحصر به فردی دارند که هنرهای زیبایی را خلق می کنند.
این هنر در سه سبک از جمله حکاکی، برجسته نمایی و پیکر تراشی ساخته می شود. برای این کار به ابزاری ازجمله مغار ، گیره، میز منبت، گیره نجاری، سوهان آهنی، سوهان کاغذی و پارچه ای و آبی، لوازم تحریر، کاغذ روغنی یا پوستی یا کالک، چکش پلاستیکی یا چوبی ، تیز کن برقی ، انواع چوب ، چسب چوب ، قلم موئی ، میخکوب ، کمد وسایل ، اره ، لیسه ، دریل ، متر ، سنگ نفت، لاستیک ، زیر کاری ، نفت و... نیاز است که مهمترین این وسایل مغار می باشد که ابزاری برای کندن و تراش دادن است.
ذوق و هنر منبت کاران را می توان در تزئین رحل قرآن، پنجره های مساجد قدیمی، منبر و موارد بسیار دیگر دید. در اصفهان و گلپایگان آثار ارزشمندی از هنرمندان منبت کار ایرانی برای بازدید موجود است.
هنر گچ بری:
هنر گچبری یکی از هنرهای وابسته به معماری است که در هر منطقه و هر دوره زمانی، شکل و شیوه مخصوص به خود را داشتهاست. این هنر ، یکی از هنرهای معماری می باشد و تنها هنری است که از زمان های بسیار دور در هر جای دنیا وجود داشته است، تنها شکل و شیوه ی آن متفاوت بوده است.گچ، یکی از مصالح اصلی به کار رفته در این هنر می باشد. گچ از جمله مصالح ساختمانی است که علاوه بر جنبه ایستایی، به عنوان یکی از مصالح در هنرهای تزئینی نیز مورد توجه بسیار بود و دلیل استفاده از آن برای هنرهای تزیینی، خاصیت فرم پذیری و چسبندگی، رنگ مناسب، کاربری آسان و فراوانی آن می باشد.
اولین مردمی که در ایران به این کار دست زدند هخامنشیان و سپس ساسانیان بودند و عربها در جریان فتوحات خود، این هنر را از آنها یاد گرفتند. هنرمندان دوره اموی بهطور وسیعی کاخها را با گچبری منقوش برجسته تزئین می کردند.
اولین مردمی که در ایران به این کار دست زدند هخامنشیان و سپس ساسانیان بودند و عربها در جریان فتوحات خود، این هنر را از آنها یاد گرفتند. هنرمندان دوره اموی بهطور وسیعی کاخها را با گچبری منقوش برجسته تزئین می کردند.
همانطور که گفتیم این هنر در همه دوره ها به شکل های مختلف وجود داشته، اما این هنر در دوره صفویه وارد روشهای خاص شدهاست. بهطوریکه زیباترین مقرنس بندیهای گچی با عناصر گوناگون بخصوص مقرنس بندیهای طاس و نیم نیم طاس همراه با نقوش گل و گیاه با انواع تیغههای گچی دالبری زینت بخش کاخهای شاهی به بهترین شکل ممکن گردیدهاست.
گچبری دارای انواع مختلفی از جمله شیر و شکری،برجسته، زبره،برهشته، الوان،معرق و مشبک می باشد.گچبری شیر و شکری از گچبریهای اصیل و قدیم دوران اسلامی است و فرورفتگی و برجستگی آن بسیار کم است.در گچبری برجسته ، برجستگی آن بیشتر از شیر و شکری است. در واقع نقوش گل و بُته برای گچبری برجسته مناسب بوده و نقوش هندسی برای تکنیک شیر و شکر مناسب بوده است.
گچبری زبره ، برجستگی بیشتر از گچبری برجسته دارد ، بدون آن که ساییده و پرداخت شود، در این گچبری گوشهها نود درجه است.
در گچبری الوان ،در محل موردنظر چند قشر گچ که هر یک به رنگی هستند روی همدیگر به دیواره مالیده و با قلمهایی آنها را میتراشند، بعضی قسمتها را تا قشر دوم میتراشند برای این که قشر دوم که رنگ دیگری دارد دیده شود و بعضی قسمتها را تا قشر سوم یا چهارم میتراشند،به همین خاطردر این نوع گچبری یک سطح صاف با فرو رفتگیهایی به رنگهای مختلف به وجود میآید که زیبایی خاصی دارد.
در گچبری الوان ،در محل موردنظر چند قشر گچ که هر یک به رنگی هستند روی همدیگر به دیواره مالیده و با قلمهایی آنها را میتراشند، بعضی قسمتها را تا قشر دوم میتراشند برای این که قشر دوم که رنگ دیگری دارد دیده شود
در گچبری معرق، گچ پیش ساخته از ترکیب گچ و رنگهای مختلف به دست میآید .روش کار همانند کاشی معرق است در این تکنیک گچ را به رنگهای مختلف می سازند و سپس از هر رنگ شکلهای مورد نظر را به وجود میآورند و در قسمت مورد نظر نصب می کنند و سپس پشت آنها را با دوغاب گچ پُر میکنند و یا این که قطعات گچ را بر روی زمین میچینند و طرح مورد نظر را به وجود میآورند که در این روش نیز پشت آنها را دوغاب می ریزند و پس از خشک شدن در قسمت تعیین شده با گچ نصب میکنند. نمونههایی از آن در ایوان مقبره مسجد اردهال کاشان متعلق به زمان صفویه به صورت کتیبه به جای مانده است.
گچبری مشبک هم بسیار مشکل و وقتگیر وبرای انجام آن نیاز به صبر و حوصله و دقت زیاد میباشد و ظرافت خاصی را میطلبد .بنابراین هنرمندان گچبُر از این نوع گچبری استفاده می کنند.همچنین از آنجایی که این نوع گچبری ظریف است و زود می شکند، نمونههای باقیمانده از آن بسیار نادر است. با توجه به نمونههای باقیمانده به نظر میرسد که شیوهی کار در این گچبری بدین صورت بوده که گچبر ابتدا لایهای از گچ را با فاصله حدودا 15 الی 25 سانتیمتر از زمینهی اصلی به وجود آورد و پس از این که گچ خود را گرفته به طرحاندازی نقش موردنظرمی پردازد و در مرحلهی آخر زمینهی طرح را خالی می کند و به این ترتیب طرح موردنظر را به صورت مشبک به وجود آورده است.
نگارگری:
یکی دیگر از صنایع دستی اصفهان، نگارگری می باشد. نگار گری ،به هنر تصویرگری ظریفی که ویژگیهای تزئینی دارد و اززمانهای گذشته در شرق نزدیک رواج داشت، گفته می شود.نگارگری در واژه یعنی نگاریدن، به تصویر درآوردن، کشیدن و صورتگری ودر اصطلاح معمولا به مجموعهای از هنرهای مرتبط با کتاب مانند تصویرگری، تذهیب، تشعیر و حتی هنرهای مستقل از کتاب مانند قلمدان نگاری و … اطلاق میشود. در واقع نگارگری هنری است که مستقیم از نظام عاطفی و حسی و فکری زندگی مردم ایران مایه گرفته و هم پای زندگی تاریخی مردم ایران دگرگون شده است.
این هنر در ایران سابقه ای طولانی دارد. آثاری در تپه ملیان فارس کشف شد که با رنگهای اُخرایی، گل ماشی و سیاه منقش شده بود. کشف جامها، سفالها، مفرغها و آثار کهن هنر ایران در گوشه و کنار کشور، تداوم هنر نگارگری ایرانی ر ا به خوبی نشان میدهد. آثار دیگری که در تپهی سیلک، چشمه علی، زبویه؛ مارلیک و دیگر نقاط بهدست آمده نمایشگر ترقی فوقالعاده هنرهای تصویری ایران باستان است.
در این هنر ایرانی دو نوع رنگ جسمی و روحی کاربرد دارد. رنگ جسمی و مات برای زیرسازی و رنگآمیزی لباس و زمینه کار و رنگ روحی و شفاف برای ساختوساز، قلمگیری و پرداز استفاده میشود.
در زمان شاه عباس دوم که اصفهان پایتخت و مرکز هنر ایران شد، نگارگری هم در این شهر تکامل یافت. از اواخر دوره قاجار هنرمندان تلاش داشتند تا با الگوبرداری از مکتب اصفهان بار دیگر هنر نگارگری را زنده کنند. البته این تقلید ازآثار مکتب اصفهان بسیار سطحی وغیر حرفهای بود. در عصر پهلوی هم با همین هدف، بخشی از برنامههای فرهنگی و هنری به نوسازی هنرهای سنتی و احیای نگارگری اختصاص یافت. بنابراین اقداماتی برای رواج دوباره نگارگری از طرف برخی علاقه مندان این هنر صورت گرفت.
در نگارگری ایرانی به کارگیری عناصری چون خط، طرح، رنگ، ابزار و شیوههای اجرا از اهمیت خاصی برخوردار است و زیربنای این هنر با استفاده از خط شکل میگیرد. در این هنر ایرانی دو نوع رنگ جسمی و روحی کاربرد دارد. رنگ جسمی و مات برای زیرسازی و رنگآمیزی لباس و زمینه کار و رنگ روحی و شفاف برای ساختوساز، قلمگیری و پرداز استفاده میشود. معمولاً برای نگارگری از چوب، عاج، فیبر و استخوان استفاده می شود و هر کارگاه راساً اقدام به تولید می کند و معمولاً برای دور قاب عکس و جعبه از خاتم و مینا استفاده می شود. ضمن آن که باید گفت عده ای از هنرمندان اصفهانی نیز در زمینه طراحی فرش، تذهیب و تشعیر هم فعالیت دارند.
با اینکه هنر نگارگری جدید ماهیتی سنتی دارد اما نگارگران تلاش می کنند تا با روشهای تازه، تنوعی در آن به وجود آورند. مانند نقاشی از چهرههای زیباتر و ایرانیتر نسبت به گذشته، حرکات اغراق آمیز پیکرههای انسانی و حیوانی، فضاهای خیالی و رویایی، جامههای پر چین و شکن.
فیروز کوبی
فیروزه کوبی هنری ارزشمند از صنایع دستی اصفهان به شمار می رود. اگرچه این هنر از خراسان به این شهر راه پیدا کرد، اما توانست عنوان یکی از زیباترین صنایع دستی اصفهان را به خود دهد.در این هنر ظروف مسی با استفاده از سنگهای فیروزه در قطعات بسیار کوچک آراسته می شود. به این شیوه که قطعات ریز فیروزه با استفاده از ابزار و وسایل فیروزه کاری بر روی ظروف مسی قرار داده شده و با استفاده از چسب فیروزه کوبی یا لاک گردویی محکم میشوند. هر چه ظرف فیروزه کوبی شده پرکارتر و منظمتر باشد و فاصله کمتری بین قطعات فیروزه باشد، ارزش هنری آن بیشتر است.بعد از آنکه سطح مورد نظر را با فیروزه پوشاندند و فضاهای خالی میان فیروزهها را با فیروزههای ریزتر پر کردند، آن را به کمک سنگ «آبسان» صاف و صیقلی میکنند تا برجستگیهای لاک و فیروزه از بین رود و سطحی یک دست به دست آیند. در این مرحله است که رنگ واقعی فیروزه دیده می شود.
فیروز کوبی در سه مرحله صورت می گیرد. در مرحله ی اول سطح زیر کار از فلز مورد نظر مانند برنج، مس و نقره توسط زرگر یا سازنده فلز به کمک دست یا دستگاه پرس ساخته میشود و صاف و صیقلخورده وارد مرحله بعد میشود و در مرحله ی بعدی استاد فیروزهکوب، ابتدا خردهفیروزهها که از نظر اندازه و رنگ باید مشابه باشند از ضایعات دیگر جدا میکند. سپس نوع سنگی که قرار است بر سطح کار شود، مشخص می شود و سطح فلز مورد نظر کمی گرم میشود در این زمان بر روی سطح ،کمی لاک پودر شده (لاک گردویی) میپاشند در زمانی که لاک حالت مذاب دارد فیروزه را روی آن میچسبانند.
بعد از آنکه سطح مورد نظر را با فیروزه پوشاندند و فضاهای خالی میان فیروزهها را با فیروزههای ریزتر پر کردند، آن را به کمک سنگ «آبسان» صاف و صیقلی میکنند تا برجستگیهای لاک و فیروزه از بین رود و سطحی یک دست به دست آیند. در این مرحله است که رنگ واقعی فیروزه دیده می شود.
در مرحله ی آخرهم که مرحله ی پرداختگری است، بر روی سطوح فیروزهکوبی شده را پولیش میکشند و بعد روی آن را پلی استر میکشند که دلیل آن هم این است که از سطح کار حفاظت شود و زیبایی اثر بیشتر شود.
پارچههای قلمکار
قلمکاری ،هنر چاپ یا نقش زدن روی پارچه است.پارچه های قلمکار، یکی دیگر از صنایع دستی اصفهان است که در آن بر روی پارچههای کتان، ابریشم، پنبه و چلوار نقشهای زیبایی را چاپ میکنند.این هنر در دوره شاه عباس در قرن ۱۱ قمری به علت علاقه درباریان و توجه خاصی که به این صنعت داشتند، به کمال رسید. این هنر در دوره صفویه گسترش یافت و دوره پررونق آن از زمان صفویه شروع و به اواسط عصر قاجاریه ختم گردید. در دوره صفویه بیشتر لباسهای مردان و زنان از پارچههای قلمکاری تهیه میشد. یک نوع قلمکاری با طرح و نقش خاص خود به نام دلگه برای لباس مردانه و زنانه تهیه میشد و از انواع دیگر قلمکاری میتوان حفرهای زر یا اکلیل جیگرانات قرمز و جیگرنات بنفش را نام برد.
این هنر صنعت یکی از مهمترین شاخههای صنایع دستی استان اصفهان بهشمار میآید.در حال حاضر اصفهان مرکز تولید قلمکاری ایران است . طرحها و نقشهای سنتی، به تصویر کشیدن داستانهای مذهبی و حماسی، داستانهای ادبیات ایران، شکارگاه و طبیعت و حیوانات از جمله موضوعات پارچههای قلمکار میباشد.
قلمکاری اصیل همانطور که از اسمش بر میآید باید کاملاً با استفاده از قلم بر روی پارچه طراحی و رنگ آمیزی شود و اگر به هر نحو چاپ در آن بکار رفت این نوعی تلفیق از هنر قلمکاری و چاپ دستی (چیت سازی) خواهد بود. قلمکاری اصیل به خاطر تکنیک اجرای کاملاً دستی به تبع بسیار ظریف تر و دقیق تر و البته گرانقیمت تر خواهد بود.امروزه مردم سفرههای سنتی اصفهان که با مهرهای چوبی بر روی پارچه چاپ دستی زده میشود را به عنوان قلمکاری میشناسند اما باید گفت اسم درست آن چیت سازی است و به اشتباه به این عنوان بکار برده میشود.