تبیان، دستیار زندگی

اولین نشست تخصصی تربیت کودک و نوجوان به میزبانیِ مرکز یادگیری میم برگزار شد.

وقتی در مورد کیفیت تربیت فرزند صحبت می‌کنیم مولفه‌های متعددی را شامل می‌شود و کیفیت تربیت فرزند نسبت بسیار کمرنگی با مولفه های اقتصادی دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اولین نشست تخصصی تربیت کودک و نوجوان

یکشنبه 23 خردادماه 1400 اولین نشست تخصصی تربیت کودک و نوجوان با موضوع اثرات تربیتی تعامل فرزندان در خانواده با حضور خانم دکتر فهیمه فداکار؛ دکتری تخصصی مشاوره و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی به دعوت مرکز یادگیری میم در موسسه تبیان برگزار گردید.


نشست تخصصی تربیت کودک و نوجوان با موضوع اثرات تربیتی تعامل فرزندان در خانواده
در طی این نشست، دکتر فداکار ضمن بررسی تاریخچه دیدگاه های مختلف پیرامون "تعداد فرزندان در خانواده"‌ در جوامع مختلف؛ به به بیان اینکه تعدد فرزندان چه نتایجی از نظر تربیتی به دنبال دارد، پرداختند.
وی در این راستا، نکاتی درخصوص مسائلی همچون؛ نقش تعاملات اجتماعی در رشد مهارت های ارتباطی فرزندان، اثرات رابطه‌های خواهر برادری، حیطه و کیفیت این روابط، سازگاری فززندان با شرایط مختلف در خانواده، یادگیری تقسیم امکانات و رعایت نوبت، شکل گیری هویت کودک، بحران مسئولیت پذیری، الگو بودن فرزندان اول برای فرزندان بعدی در خانواده، شکل گیری تعاملات عاطفی افراد در خانواده، داشتن فرزند باکیفیت باوجود شرایط اقتصادی محدود و در آخر راهکارهای تعامل بیشتر فرزندان در شرایط فعلی با وجود ویروس منحوس کرونا، را بیان کردند.
از جمله نکات مهم ایشان درخصوص شرایط اقتصادی موجود این بود که واقعیت‌های اقتصادی را نمی‌توان منکر شد و همه ما درک می‌کنیم و طبیعتا روی برخی تصمیمات ما اثر می‌گذارند و محدودیت هایی نیز ایجاد می‌کنند. اما وقتی در مورد کیفیت تربیت فرزند صحبت می‌کنیم مولفه‌های متعددی را شامل می‌شود و کیفیت تربیت فرزند نسبت بسیار کمرنگی با مولفه های اقتصادی دارد. اینکه ما در یک خانه هفتاد متری چهار فرزند داشته باشیم چه مشکلاتی برای ما به همراه دارد؟ مثلا اینکه تخت هایشان را کجا بگذارم، کلاس می‌خواهیم بگذاریم چقدر هزینه دارد، استخر چقدر گران شده است و ... ما آیتم‌های فرزند با کیفیت را اینگونه تعریف کرده‌ایم که فکر می‌کنیم با مشکلات اقتصادی نمی‌توان آنها را تامین کرد. اما سوال این است که آیا زندگی خوب و هویت مثبت، در گرو داشتن اسباب بازی‌های متنوع است؟ آیا شادی کودکان به داشتن تخت مجزا است؟ قطعا خیر. البته نگرش ما هم نقش مهمی در شکل گیری ذهنیت کودکانمان دارد. مادری که دائما می‌خواهد لوازم منزل را عوض کند، مادری که با روسری تکراری جایی نمی‌رود و ... طبیعتا استانداردهای بچه هم به گونه‌ای می‌شود که هر پنج سال تختش را عوض کند‌! ما والدینی هستیم که استاندارد‌های بچه‌هایمان را تعیین می‌کنیم. گاهی بچه‌ای را می‌بینیم که ماشین شارژی گران قیمتی دارد و همچنان احساس «نداری» می‌کند ولی بچه‌ای را هم می‌بینیم که دائما با چوب بازی می‌کند و از درختان بالا می‌رود ولی احساس «نداری» هم نمی‌کند. آن ملاک‌هایی که ما برای فرزندپروری مطلوب برای خودمان قرار می‌دهیم و پیام‌هایی که به فرزندمان منتقل می‌کنیم همگی دارای اهمیت است. مسئله ما در مواجهه با طبقه متوسط است که این افراد مشکل اصلی‌شان در رویکرد است و نه در عدد و رقم اقتصادی.

اولین نشست تخصصی تربیت کودک و نوجوان
وی در رابطه ایجاد و چگونگی تعاملات فرزندان، راهکارهایی را ذکر کردند از جمله آن که؛ ما به هر کسی که مشکل پزشکی برای بچه دار شدن نداشته باشد می‌گوییم: «بچه بیاورید». حتی اگر اختلاف سنی زیاد باشد و شبیه دو تک فرزند شوند. زیرا این فاصله تا یک سنی خودش را نشان می دهد ولی بعد از مدتی این فاصله دیگر رنگ می‌بازد و فضای خواهر و برادری، خودش را نشان می‌دهد. حالا اگر کسی مشکل پزشکی داشت و نمی‌توانست فرزند دیگری بیاورد، ما می‌گوییم همه تعاملاتی را که خواهر و برادر می‌توانند از هم برآورده کنند را برای فرزندتان جبران کنید. مثلا با گروه دوستان یا گروه فامیلی که بچه‌های هم سن و سال دارند، یا کلاسی که بچه‌ها همسن هم هستند و ... سعی کنید با این‌ها گروه تشکیل دهید تا بچه‌ها بتوانند نقش خواهر و برادری را با چیزهای دیگر پر کنند. همین پارکی که ما بچه‌ها را می‌بریم، وقتی بچه‌ها در تاب و سرسره با هم تعامل می‌کنند و روابط عاطفی کوچکی با هم برقرار می‌کنند. می‌تواند اثرگذار باشد. حالا هر کس بنا به شرایطش باید موقعیت‌هایی را فراهم کند و از این موقعیت ها نگران نباید بود. مثلا بعضی والدین بچه‌هایشان را از تعاملات باز می‌دارند زیرا فکر می‌کنند خانواده‌های دیگر مطابق شرایط آن‌ها نیستند. ما فکر می‌کنیم علاوه بر اینکه والدین باید مراقبت کنند، این شرایط متفاوت می‌تواند منجر به واکسینه شدن این افراد شود. البته منظورمان خط قرمزهای خیلی شدید نیست. مثلا اینکه جایی برود و یک حرف زشتی بشنود، همین می‌تواند باعث ایجاد سوال در ذهن فرزند ما بشود و شاید از تفاوت این عمل با عمل خانواده خودش نکته مثبتی یاد بگیرد. افرادی را پیدا کنید که بچه‌ها بتوانند با آنها رابطه عاطفی برقرار کنند حتی اگر بعضی وقت‌ها میان آنها دعوا می‌شود یا مثلا فرزند شما نقاشی می‌کشد و دوستش می‌گوید نقاشی تو خیلی زشت است! و او را ناراحتش می‌کند. اشکالی ندارد، بگذاریم این تجربه وجود داشته باشد که به نقاشی او بگویند خیلی زشت است زیرا ما همیشه در خانه فقط او را تشویق کرده‌ایم و او هنوز تجربه رابطه واقع بینانه نداشته است. به نظرم بنا به موقعیتی که هستیم خانواده‌هایی را برای تعاملات انتخاب کنیم و اینها را حلقه اصلی تعاملات قرار دهیم تا بچه‌ها از این تعاملات محروم نباشند.
دکتر فهیمه فدارکار به عنوان یک مشاوره تخصصی حوزه خانواده که با والدین زیادی مواجهه شده‌اند این نکته را به عنوان یک پیام به مادران و پدران جوان مطرح کردند که ما با خانواده‌هایی مواجهیم که از سن فرزندآوری گذشته‌اند و الان خیلی ناراحت هستند که تنهایی بچه‌هایشان را می‌بینند. مخصوصا الان که فضای مجازی به بچه‌ها هجوم آورده است، چیزی که می‌تواند به بچه ها کمک کند که فضا متعادل‌تر شود و به آنها در داشتن روابط عاطفی قدرتمند کمک می‌کند وجود خواهر و برادرهاست. هر چه زمان پیش می‌رود و مدل خانواده‌های ما شبیه ساختار خانواده در دیگر کشورها می‌شود، تازه متوجه می‌شویم که خانواده‌هایی که گسترده‌تر هستند، می‌توانند به فرزندان در رشد فردی مخصوصا در حیطه تعاملات و رشد عاطفی کمک کنند.