حقِ «دندانسابی»!
قدیمیها میگفتند: میهمان قدم رنجه میکند وقتی دعوت میزبان را اجابت میگوید. و لطفِ مضاعف میکند وقتی از قوتِ سفرهی صاحبخانه، لقمه برمیگیرد و دندان به هم میسابد. پس، حق اوست که سفرهدار با تحفهای پسندیده اکرامش کند! ... همینقدر زیبا!
قدیمیها، یادشان به خیر، رسمهای خوبی از خود به یادگار گذاشتند. میهمان را تا پای در که بدرقه میکردند، هدیه و کادویی هم، پیشکش میکردند به او. بعد هم که چشمان غرقِ در سؤال میهمان را میدیدند، میگفتند: این حق دندانسابی شماست. حق «دندانسابی»! چه تعبیر زیبایی!
میگفتند: میهمان قدم رنجه میکند وقتی دعوت میزبان را اجابت میگوید. و لطفِ مضاعف میکند وقتی از قوتِ سفرهی صاحبخانه، لقمه برمیگیرد و دندان به هم میسابد. پس، حق اوست که سفرهدار با تحفهای پسندیده اکرامش کند! ... همینقدر زیبا!
عجبا! این میهمان، در دین حنیف اسلام، چقدر حقبهجانب است! و اصلاً بزرگان ما، این آئینهای زیبا را وامدار اسلاماند و بس.
یکی از هزار رسم ادب و حقِّ مسلّمِ «میهماننوازی» و «میزبانباشی» که در متون معارف دینی آمده این است که:
اگر میهمان سرزده وارد شد، اکرامش کنید به اندازهای که به تکلّف نیفتید. اگر خودتان پیک دعوت پیاش فرستادید، و به ضیافت فراخواندیدش، دیگر، باید سنگ تمام بگذارید در میهمانداریاش، به اندازهای که به قرض نیفتید و اگر در حق میهمان دعوتشده، کم گذاشتید و در خور شأن او، رسم شایستهی پذیرایی را به جای نیاوردید، جا دارد که مشمول غیبت واقع شوید!
این، صریحِ فرمایش صادق آل محمد است در ذیل کریمهی:
«لا یحِبّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ...» {نساء:148} (خدا بدگویی علنی را دوست ندارد؛ ولی کسی که به او ستم شده، میتواند چنین کند ...) که فرموده:
« هر کس مهمانی را دعوت کند و از او خوب پذیرایی ننماید، در حق مهمان ظلم کرده است و اگر دربارهی سختیهایی که به او گذشته، چیزی بگوید گناهی نکرده است!» (وسایل الشیعه، ج 12، ص 289).
آری، این است افق بلند نگاه اسلام به منزلت میهمان و مراتب تکریمش.
هیهات اگر بشود جای دیگر، نظیرش را یافت.
میگفتند: میهمان قدم رنجه میکند وقتی دعوت میزبان را اجابت میگوید. و لطفِ مضاعف میکند وقتی از قوتِ سفرهی صاحبخانه، لقمه برمیگیرد و دندان به هم میسابد. پس، حق اوست که سفرهدار با تحفهای پسندیده اکرامش کند! ... همینقدر زیبا!
عجبا! این میهمان، در دین حنیف اسلام، چقدر حقبهجانب است! و اصلاً بزرگان ما، این آئینهای زیبا را وامدار اسلاماند و بس.
یکی از هزار رسم ادب و حقِّ مسلّمِ «میهماننوازی» و «میزبانباشی» که در متون معارف دینی آمده این است که:
اگر میهمان سرزده وارد شد، اکرامش کنید به اندازهای که به تکلّف نیفتید. اگر خودتان پیک دعوت پیاش فرستادید، و به ضیافت فراخواندیدش، دیگر، باید سنگ تمام بگذارید در میهمانداریاش، به اندازهای که به قرض نیفتید و اگر در حق میهمان دعوتشده، کم گذاشتید و در خور شأن او، رسم شایستهی پذیرایی را به جای نیاوردید، جا دارد که مشمول غیبت واقع شوید!
این، صریحِ فرمایش صادق آل محمد است در ذیل کریمهی:
«لا یحِبّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ...» {نساء:148} (خدا بدگویی علنی را دوست ندارد؛ ولی کسی که به او ستم شده، میتواند چنین کند ...) که فرموده:
« هر کس مهمانی را دعوت کند و از او خوب پذیرایی ننماید، در حق مهمان ظلم کرده است و اگر دربارهی سختیهایی که به او گذشته، چیزی بگوید گناهی نکرده است!» (وسایل الشیعه، ج 12، ص 289).
آری، این است افق بلند نگاه اسلام به منزلت میهمان و مراتب تکریمش.
هیهات اگر بشود جای دیگر، نظیرش را یافت.