تبیان، دستیار زندگی

نسبت فامیلی به انگلیسی چطور نوشته می‌شود؟

یادگیری زبان انگلیسی و یا سایر زبان ها نیازمند تلاش مستمر است، یکی از مهمترین موضوعاتی که در مکالمه زبان انگلیسی لازم است اشنایی نسبت روابط فامیلی و خانوادگی به زبان انگلیسی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انگلیسی
در فرهنگ انگلیسی، ساختارهای خانوادگی از اهمیت کمتری برخوردار است، به همین دلیل جزئیاتی که ما ایرانی ها در زمینه پیوندهای خانوادگی داریم در زبان انگلیسی دیده نمی شود و برای بسیاری از نسبت های خانوادگی از کلمات مشابهی استفاده می شود.

معمولا در مکالمات و ارتباط هایی که بین دو نفر ایجاد می شود نسبت های فامیلی بین افراد فامیل و خانواده هر دو طرف یکی از صحبت های مهم و کاربردی است. وقتی می خواهیم یک زبان جدید یاد بگیریم، مهم است که ابتدا رایج ترین کلمات آن را بشناسیم. نسبت های فامیلی به انگلیسی جز رایجترین کلمات زبان انگلیسی هستند.

انگلیسی

نسبت های فامیلی درجه (نسبی) یک به انگلیسی

کلماتی که معرف نسبت های فامیلی درجه یک هستند، از سایر کلمات این دسته رایج تراند و در مکالمه روزمره بیشتر استفاده می شوند. برای همین، ما هم لیست خود را با این دسته از کلمات شروع می کنیم:

یکی از مهمترین موضوعاتی که در مکالمه زبان انگلیسی لازم است آشنایی نسبت روابط فامیلی و خانوادگی به زبان انگلیسی است.



- والدین         Parent   
- پدر/بابا        Father/Dad
- مادر/مامان   Mother/Mom

father مثل پدر در فارسی است، یعنی تا حدی رسمی است.daddy یا dad معادل غیر رسمی همین واژه است که مشابه “بابا” در فارسی به حساب می آید. از father برای اشاره کردن به کشیش ها و مقامهای مذهبی مذهب کاتولیک هم استفاده می شود.

mother مثل مادر در فارسی است، یعنی تا حدی رسمی است. mummy یا mumمعادل غیر رسمی همین واژه است که مشابه “بابا” در فارسی به حساب می آید. parents یک اسم جمع است. از همین اسم می توان به صورت مفرد هم استفاده کرد که به معنای “والد” خواهد بود. یعنی هر یک از پدر و مادر.
 
- پدربزرگ        Grandfather 
- مادربزرگ       Grandmother
 
همسر                         Spouse
شوهر/همسر                Husband
همسر/زن                    Wife

واژه زن در فارسی دو معنی دارد. اولی به انسان بالغ مونث گفته می شود و دومی یک نسبت خانوادگی را نشان می دهد (همسر). واژه wife تنها معادل نسبت خانوادگی است. برای انسان مونث بالغ در انگلیسی از واژه woman استفاده می شود.

- بچه ها                       Children/kids  
- پسر در نقش فرزند       Son
- دختر در نقش فرزند     Daughter

هر چند از کلمات (daughter) و (son) برای اشاره به دختر کسی که معلوم است استفاده میکنیم، ولی وقتی که درباره دختر خودمان حرف میزنیم، می توانیم بجای کلمه (daughter) از کلمه (girl) استفاده کنیم و بجای کلمه (son) هم از کلمه (boy) استفاده کنیم. در حال عمومی که نمی دانیم آن بچه دختر یا پسر بچه چه کسی است، از کلمات (girl) و (boy) استفاده می کنیم.

- خواهر                    Sister
- برادر                      Brother
- خواهر و برادر          Sibling

از brother جدا از نشان دادن نسبت خانوادگی برادری برای نشان دادن دوستی های عمیق هم استفاده می شود. برای نشان دادن چنین روابطی شکل کوتاه شده همین واژه به صورت bro (چیزی مثل به “داداش” در فارسی) بیشتر استفاده می شود. شکل کوتاه شده sister که به صورت sis نوشته می شود به اندازه bro کاربردی نیست.


- برادر یا خواهر بزرگتر      Elder brother/sister  
- خواهر یا برادر کوچکتر   Younger brother/sister

انگلیسی

سایر نسبت های فامیلی (سببی) به انگلیسی

تا اینجا نسبت های فامیلی درجه یک را معرفی کردیم، شاید بد نباشد با نسبت های فامیلی درجه دو هم آشنا شویم.

- ناپدری                                   Stepfather
- نامادری                                  Stepmother

- بردار ناتنی                               Stepbrother
- خواهر ناتنی                             Stepsister

- پدر شوهر یا پدر زن                   Father-in-law
- مادر شوهر یا مادر زن                Mother-in-law

- داماد(همسر دختر)                    Son-in-law
- عروس( همسر پسر)                  Daughter-in-law

به کسانی که بصورت عمومی و در عروسی خودشان عروس و داماد هستند از کلمات (bride) و (groom) استفاده می کنیم،ولی از کلمات (Daughter-in-law) و (Son-in-law) برای اشاره به کسانی استفاده می کنیم که می دانیم عروس و داماد چه کسی هستند.

کلمه son-in-law و daughter-in-law به عنوان نسبت فامیلی استفاده می شوند. برای کسانی که در مراسم ازدواج عروس و داماد خطاب می شوند، از کلمه groom به معنی داماد و bride به معنی عروس استفاده می شود.

- پسر خوانده                             Stepson
- دختر خوانده                            Stepdaughter

- برادر شوهر یا برادر زن               Brother-in-law
- خواهر شوهر یا خواهرزن           Sister-in-law

- عمو/دایی/شوهر خاله/ شوهر عمه        Uncle
- عمه! /خاله /زن دایی/زن عمو              Aunt

واژه uncle به جز دایی و عمو برای شوهر خاله و شوهر عمه هم استفاده می شود (در درس به آن اشاره نکردیم چون احتمالا دیگر خیلی از دست انگلیسی ها عصبانی می شدید!). در ضمن معمولا افرادی که رابطه نزدیکی با پدر و مادر یک بچه دارند (مثلا دوستان نزدیک آنها) به وسیله بچه با عنوان uncle شناخته می شوند.

aunt واژه aunt به جز خاله و عمو برای زن دایی و زن عمو هم استفاده می شود. در ضمن معمولا افرادی که رابطه نزدیکی با پدر و مادر یک بچه دارند (مثلا دوستان نزدیک آنها) به وسیله بچه با عنوان aunt شناخته می شوند.

- پسر خواهر یا برادر/ پسر خواهر همسر یا پسر بردار همسر                                        Nephew
- دختر خواهر یا برادر/ دختر خواهر همسر یا دختر برادر همسر                                    Niece     
- دختر دایی/دختر خاله/دختر عمو/دختر عمه/پسر دایی/پسر خاله/پسر عمو/پسر عمه    Cousin

واژه cousin جنسیت ندارد. تمام فرزندان عمو، دایی، خاله و عمه به عنوان cousin شناخته می شوند. از آنجا که در مسیحیت ازدواج با این نسبت خلاف است، این نسبت خانوادگی اهمیت خاصی دارد.

کلماتی که در نسبت های فامیلی درجه یک دیدیم از نسبت های فامیلی درجه دو رایج تر هستند و بهتر است که ابتدا کلمات رایج تر را یاد بگیریم. با همین قاعده برای یادگیری زبان انگلیسی بهتر است از یادگیری رایج ترین کلمات آن شروع کنیم.

افزایش دایره لغات تنها یک بخش از یادگیری زبان انگلیسی است و به خودی خود نمی تواند باعث تسلط ما بر زبان انگلیسی و یا هر زبان جدید دیگری شود.به همین خاطر توصیه ما این است که در کنار یادگیری لغات جدید، گرامر پایه زبان را یاد بگیرید.

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .