چگونه یک پدر و یا مادر تمام عیار برای فرزندان باشیم؟
تربیت فرزندان در نتیجه مسئولیت پذیری و تلاش و هماهنگی پدر ومادر است. در واقع اگر پدر و مادر در این زمینه با هم هماهنگ نباشندو مثلا فقط این مسئولیت به عهده ی مادر باشد و پدر از این مسئولیت شانه خالی کند، ناهماهنگی ایجاد می شوند. بنابراین پدران باید در امر تربیت، نگهداری و رشد و شکوفایی کودکان نقش و مشارکت داشته باشند.
تصوری که هر کودک از پدر خود دارد این است که معمولاً او را بزرگتر، قویتر می دانند وفکر می کنند نیروی مضاعف و چند برابر در مقابل دیگران دارد ، آنها فکر می کنند که پدر اطلاعات کافی در هر زمینه و توانایی حل همه مشکلات را دارد، او را کانون ارضای نیازهای مادی، روانی، اجتماعی، عاطفی و ارتباطی و عامل امنیت خانه و خانواده میدانند. این تصورات و توقعها مسئولیتهای بزرگ و تعیینکننده ای بر عهده ی پدران میگذارد و آنان را مجبور می کند تا در امور تربیت و چگونگی رشد و شکوفایی کودک مشارکت و نقش ویژهای داشته باشند.
تربیت فرزندان در نتیجه مسئولیت پذیری و تلاش و هماهنگی پدر ومادر است. در واقع اگر پدر و مادر در این زمینه با هم هماهنگ نباشندو مثلا فقط این مسئولیت به عهده ی مادر باشد و پدر از این مسئولیت شانه خالی کند، ناهماهنگی ایجاد می شوند. بنابراین پدران باید در امر تربیت، نگهداری و رشد و شکوفایی کودکان نقش و مشارکت داشته باشند.
در کنار پدر ، مادر هم نقش مهمی در تربیت فرزند دارد. همه مادران هنگامی که صاحب فرزند میشوند دوست دارند که برای فرزندشان بهترین مادر روی زمین باشند اما در ذهن هر کسی تعریف مادر خوب و کافی با دیگری فرق دارد؛ برخی مادری را با سخت گیری زیاد و برخی دیگر وظایف مادری را بسیار آسان تعریف میکنند، اما باید همه مادران این نکته را توجه داشته باشند که جایگاه آنها در ساختار یک جامعه بسیار حیاتی است، به این حد که میزان پیشرفت یا شکست یک جامعه را میتوان ناشی از تربیت صحیح یا غلط مادران و به طور کلی والدین دانست.
یکی از نقشهای مادر در تربیت فرزندان آموزش اصول و مهارتهای مختلف است. مادر با شناخت کافی از فرزند، میداند که چه ویژگیهای شخصیتی، مطالعات علمی و مهارتهای عملی را در فرزندش رشد دهد. او میتواند این مسائل را به همسرش گوشزد کند و بهترین راه را برای پیشرفت فرزند انتخاب کنند. توجه داشته باشید که انتخاب بهترین سبک فرزندپروری میتواند به تحقق این امر کمک زیادی کند.
در ادامه مطلب می خواهیم نکاتی را برای اینکه پدر و مادر خوبی باشیم، بیان کنیم:
البته بهتر است بدانید که همه ی این نکات را نمیتوان بهسرعت یاد گرفت و احتمالا هیچ کس نمیتواند تمام آنها را همیشه و در هر شرایطی رعایت کند، ولی حتی اگر بتوان فقط بخشی از آنها را انجام داد، یعنی پدر و مادر در مسیر درستی گام برداشتهاند.
الگوی خوبی برای فرزندتان باشید
برای اینکه یک پدر و مادر تمام عیار و خوب برای فرزندان خود باشید، الگوی خوبی آنها باشید. انسان موجودی است که میتواند با تقلید کردن، چیزهای زیادی یاد بگیرد. همه افراد بهطور ذاتی کارهای دیگران را تقلید میکنند تا بتوانند آن کارها را درک کنند و در زندگی خود وارد کنند. کودکان هم همیشه کارهایی را که والدینشان انجام میدهند بهدقت تماشا میکنند و از آنها تقلید میکنند.بنابراین اگر می خواهید فرزندتان کاری را برایتان انجام دهد، اول خودتان آن کار را انجام دهید. بهجای اینکه به او بگویید که از او انتظار دارید چه کاری را انجام بدهد، خودتان آن کار را انجام بدهید و در عمل به او نشان بدهید. پدر و مادر خوب ، ابتدا باید استانداردهای بالایی را برای خودشان تعیین کنند. در واقع آنها الگوی فرزندان هستند و در درجۀ اول باید خودشان به استانداردها و چیزهایی که میگویند، پایبند باشند.
یک پدر و مادر خوب کسی است که به فرزندش احترام می گذارد و رفتارها و نگرش مثبت را به او نشان می دهد، احساسات او را درک می کند تا او هم رفتار پدر و مادر را تقلید کند و مانند آنها باشد.
در صورت لزوم عذرخواهی کنید
یک پدر و مادر خوب زمانی که اشتباه می کنند، عذر خواهی می کنند. برخی والدین هر چقدر هم که اشتباه می کنند، حاضر به عذرخواهی نیستند و تصور می کنند عذرخواهی نشانه ضعف است. عذرخواهی از فرزندتان در واقع نشانه احترام به روابط کلی آنها با فرزند است.هر فردی ممکن است دچار اشتباه شود و پدر و مادر هم از این قاعده مستثنی نیستند. آنها باید بدانند که فرزندشان در مورد آنها قضاوتی نمی کند و آنها پس از عذرخواهی همان جایگاه قبلی را خواهند داشت و در مقابل فرزند کوچک نخواهند شد. اگر خطایی از پدر و مادر سر بزند و آنها عذر خواهی نکنند، در واقع آنها لحظه آموزش مسئولیت پذیری به فرزندشان را از دست داده اند.
اگر فرزندتان زمانی که دروغ می گوید، با دوستش دعوا می کند و یا چیز با ارزشی را می شکند، یاد نگیرد که عذرخواهی کند در واقع پدر و مادر این فرصت را در اختیار او نگذاشته اند و به او آموزش نداده اند.
هر فردی ممکن است دچار اشتباه شود و پدر و مادر هم از این قاعده مستثنی نیستند. آنها باید بدانند که فرزندشان در مورد آنها قضاوتی نمی کند و آنها پس از عذرخواهی همان جایگاه قبلی را خواهند داشت و در مقابل فرزند کوچک نخواهند شد. اگر خطایی از پدر و مادر سر بزند و آنها عذر خواهی نکنند، در واقع آنها لحظه آموزش مسئولیت پذیری به فرزندشان را از دست داده اند.
مهربان و در عین حال قاطع باشید
پدر و مادری خوب و تمام عیار هستند که هم مهربان باشند و هم قاطع و مصمم بر نظرات و عقاید. پدر و مادر خوب بودن به این معنی است که باید به فرزند آموخت چه چیزی ازنظر اخلاقی درست است و چه چیزی غلط.زمانی که پدر و مادر محدودیت ها و مرزهایی را تعیین می کنند و آنها را تغییر نمی دهند،این تغییر ندادن آنها کلید نظموانضباط خوب است.وقتی از کودک خود میخواهید که این قوانین را رعایت کند، باید قاطعانه رفتار کردن و مهربانی را چاشنی کارتان کنید. به عامل اصلی رفتارهای کودکتان توجه کنید و از رفتار نادرست او بهعنوان فرصتی برای آموزش کودکان برای آینده استفاده کنید، نه تنبیه و مجازاتی برای کارهای گذشته.
یک پدر و مادر خوب می تواند تجربه های مثبتی را به فرزند خود بدهند و آنها هم میتوانند در آینده تجربههای مثبتی داشته باشند و این تجربههای مثبت را برای دیگران ایجاد کنند. ولی اگر به فرزند تجربههایی منفی بدهند، در واقع آنها را از رشد و تکاملی که برای پیشرفت و موفقیت در آینده لازم دارند، محروم کردهاند.
برای اینکه به کودک خود تجربه های مثبتی بدهید، میتوانید با او آواز بخوانید، در مسابقات ورزشی و رویدادهای مختلف شرکت کنید، با هم به پارک بروید، بخندید و بازی کنید، وقتی بهانهگیری و بدخلقی میکند، کنارش باشید و با کمک یکدیگر مشکلی را حل کنید. این تجربه های مثبت میان سلولهای مغزی کودک اتصصالات خوبی ایجاد می کند و همچنین باعث می شود خاطرات خوبی از پدر و مادر در ذهن کودک تا آخر عمر به وجود بیاید.
احساسات فرزند را درک کنید
یک پدر و مادر خوب احساسات فرزندتان را می شنود و آنها را درک می کند. اگر احساسات فرزند را تایید نکنند و به آنها همراهی نکنند، او ممکن است فکر کند که احساساتش مهم نیست و به مرور یاد می گیرد که به هیچ وجه احساسات را با دیگران در میان نگذارد.بیشتر وقت خود را با خانواده و فرزند بگذرانید
پدر و مادری خوب هستند که بیشتر وقت خود را با خانواده و فرزندان خود بگذرانند. دنیای امروز پر از کار، مشغله، جلسات و قرار ملاقات های کاری و … است. آسان ترین کار این است که فرد بین این همه شلوغی گم شود و خانواده خود را فراموش کند و وقت کافی برایشان نگذارد. در این دوره زمانه والدینی را می بینیم که در حالی که فرزندشان درحال بازی کردن است، آنها را فراموش می کنند و کودک در همان حال به خواب می رود. اگر گاهی اوقات در بین مشغلهها این اتفاق بیفتد شاید نگران کننده نباشد، اما اگر این حرکت ،به کاری روتین تبدیل شود میتواند در رابطه بین پدر و مادر و فرزندان شکاف بزرگی ایجاد کند. بهتر است برای فرزندان و خانواده ی خود وقت کافی در نظر بگیرید تا از نقش والدین غایب بودن خارج شوید.آنها را دوست داشته باشید و با رفتارتان این عشق را نشان دهید
برای اینکه پدر و مادر خوبی باشید فرزندتان را دوست داشته باشید و با کارها و رفتارتان این عشق را به او نشان بدهید. البته باید به این موضوع توجه داشته باشید که در دوست داشتن و عشق به فرزندان زیاده روی نکنید، چون معنایی ندارد و دوست داشتن بیش از حد آنها باعث می شود که فرزندتان لوس شود.در واقع اگر پدر و مادر در حق فرزندان زیادی ولخرجی کنند یا بیش از حد از آنها حمایت کنند و نرمی و ملایمت بیاندازه داشته باشند، در لوس شدن آنها کمک زیادی کرده اند.آنها باید به فرزند خود عشق واقعی را نشان دهند و عشق واقعی هم در آغوش گرفتن و بوسیدن آنها،گذراندن وقت در کنار آنها و گوش کردن حرف های آنها می باشد.
زمانی که این کارهای پر از عشق را انجام می دهید، هورمونهای احساس خوب در فرزند ترشح می شود و او به آرامش عمیق می رسد و گرمای عاطفی و رضایت در او ایجاد می شود. این احساسات، انعطافپذیری و توانایی تحمل مشکلات در فرزندان را بالا میبرند و البته، به برقراری ارتباط صمیمیتری میان پدر و مادر و فرزند میانجامند.
پناهگاه امن برای آنها باشید
پدر و مادر خوب باید به فرزند خود توجه کنند و به احساسات آنها واکنش نشان دهند و به نیازهای آنها حساس باشند و با این کار به او نشان بدهند که همیشه کنارش هستند تا به او کمک کنند. پدر و مادر باید از فرزندشان حمایت کنند و او را بهعنوان فردی مستقل بپذیرند و همیشه پناهگاه گرم و امنی برای او باشند. معمولا کودکانی که در دامان والدین همواره علاقهمند و پاسخگو پرورش مییابند، رشد عاطفی، رشد اجتماعی و سلامت روان بهتری دارند.برای اینکه پدر یا مادر خوبی باشید، حتما نباید تمام جوابها را بدانید و به او پاسخ دهید. فقط همین که به حرفهای او گوش بدهید و از او بخواهید که مسائل را روشن و واضح بیان کند، موجب میشود که فرزند تجربههایش را بهتر درک کند و خاطراتش را با هم هماهنگ کند و میان آنها ارتباط برقرار کند.
با حرف زدن با فرزندان به تکامل مغز او کمک کنید
یک پدر مادر تمام عیار و خوب سعی می کند حرفهای فرزند خود را بشنود و با فرزند خود حرف بزند و با حرف زدن به تکامل مغز او کمک کند. همه می دانیم که ارتباط برقرار کردن با دیگران چه اهمیتی دارد،پس بهتر است با کودک خود حرف بزنید و بادقت به حرفهایش گوش بدهید. زمانی که پدر و مادر خط ارتباطی میان خود و فرزندشان را باز نگه می دارند،می توانند رابطۀ بهتری با او داشته باشند؛ این کار باعث می شود کودک، هروقت با مشکلی مواجه شود به آنها مراجعه کند.ارتباط برقرار کردن با فرزند کمک میکند که میان بخشهای مختلف مغز خود ارتباط برقرار کند و مغزش تکامل پیدا کند.یکپارچه سازی بخشهای مختلف مغز موجب می شود مغز تکامل پیدا کرده و درست کار کند؛ درست مانند کل بدن که باید اندامهای مختلف آن هماهنگ باشند و با هم کار کنند تا سلامتی بدن حفظ شود. وقتی بخشهای مختلف مغز یکپارچه و هماهنگ میشوند، میتوانند بهصورت مجموعهای واحد عمل کنند. این یکپارچگی موجب کاهش بهانهگیری و بدخلقی، و افزایش همکاری و همدلی بیشتر کودک میشود.
برای اینکه با فرزند خود ارتباط برقرار کنید، دربارۀ تجربههای دشواری که داشته است، صحبت کنید. از او بخواهید توضیح بدهد چه اتفاقی افتاده است و او در آن زمان چه احساسی داشته است. لازم نیست راهحلی ارائه بدهید. برای اینکه پدر یا مادر خوبی باشید، حتما نباید تمام جوابها را بدانید و به او پاسخ دهید. فقط همین که به حرفهای او گوش بدهید و از او بخواهید که مسائل را روشن و واضح بیان کند، موجب میشود که فرزند تجربههایش را بهتر درک کند و خاطراتش را با هم هماهنگ کند و میان آنها ارتباط برقرار کند.
دوران کودکی خود را به یاد آورید و به آن فکر کنید
بعضی از افراد می خواهند والدین متفاوتی از پدر و مادر خود باشند. حتی کسانی که دوران کودکی شادی داشتهاندهم ممکن است بخواهند بعضی از جنبههای تربیت و پرورش خود در دوران کودکی را تغییر بدهند. ولی باید بدانید که در بیشتر موارد وقتی فرد دهان باز میکند، درست مانند پدر و مادر خودش صحبت میکند. زمانی که پدر و مادر به دوران کودکی خود فکر می کنند و درباره ی آن تامل می کنند،موجب میشود که شیوهای را که در تربیت و پرورش کودکان در پیش گرفتهاند، را بهتر درک کنند.اگر می خواهید در روش های خود تغییر ایجاد کنید، آنها را یادداشت کنید و به این فکر کنید که در شرایط واقعی چگونه میتوان آن روشها را بهشکل متفاوتی اجرا کرد. هوشیار و آگاه باشید و دفعۀ بعد که مسئلۀ موردنظر پیش آمد، رفتارتان را تغییر دهید. این کار به تمرین زیادی نیاز دارد و اگر در ابتدا موفق نشدید، نا امید نشوید و دوباره آن را امتحان کنید.
از تنبیه استفاده نکنید
یک پدر و مادر خوب در هیچ شرایطی از تنبیه استفاده نمی کند و فرزند خود را تنبیه نمی کند. تنبه باعث می شود که کودک در مدت زمان کوتاهی از پدر و مادر اطاعت کند و آنها هم برای مدت زمان کمی آسوده باشند که کودک رفتار اشتباه خود را انجام نمی دهد. آنها باید بدانند که با این روش نمی توانند به کودک بیاموزند که چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. تنبیه فقط به کودک یاد میدهد که از عواقب بیرونی کار خود بترسد. به این ترتیب، کودک دلیل نادرست بودنِ کارهای خود را درک نمیکند و فقط ترغیب میشود که آن کارها را دور از چشم والدین انجام دهد و سعی کند گیر نیفتد. کتک زدن این الگو را به کودک میدهد که او نیز میتواند مسائل را با خشونت حل کند.کودکانی که والدین آنها از تنبیه بدنی استفاده میکنند، بیشتر مستعد درگیری و نزاع با بقیه کودکان هستند. استفاده از روش تنبه برای کودک باعث می شود که آنها بیشتر از دیگران، کودکانی قلدر و زورگو شوند و از پرخاشگری و ستیزهجویی کلامی یا فیزیکی برای حل مشکلات و اختلافات استفاده کنند.کودکانی که با تنبه بزرگ می شوند؛در مراحل بعدی زندگی بیشتر به سمت بزهکاری، رفتارهای ضداجتماعی و مجرمانه می روند و روابط پدر/مادرـفرزندیِ نادرست بین آنها شکل می گیرد و به مشکلات سلامت روانی دچار میشوند و بیش از دیگران به قربانیان خشونت خانگی یا اِعمالکنندگان آن تبدیل میشوند.
والدین برای اینکه نظم و انضباط برقرار کنند می توانند روش های مثبت دیگری را جایگزین تنبه و خشونت کنند.انها به جای تنبه می توانند از تقویت مثبت و انضباط مثبت استفاده کنند.
انضباط مثبت مدل و الگویی انضباطی است که در آن بر نکات مثبت رفتاری تمرکز میشود. این مدل انضباطی بر این اصل استوار است که هیچ کودکِ بدی وجود ندارد و فقط «رفتار»های خوب و بد وجود دارند. میتوان رفتار خوب را آموزش داد و تقویت کرد و بدون وارد کردنِ آسیب کلامی یا جسمی به کودک، او را از رفتار بد بازداشت.
تقویت مثبت هم اگر پس از پاسخی، محرکی را وارد محیط کنید و آن محرک، احتمال بروز پاسخ را افزایش دهد یا موجب پایداری آن شود، به آن محرک، «تقویتکنندۀ مثبت» مىگویند. مثلا اگر والدین پس از موفقیت فرزند خود در امتحانات، به او جایزهای بدهند و این جایزه موجب افزایش رفتار خوب فرزند یعنی کسب نمرههای بالا شود، آن جایزه یعنی تقویت مثبت.
والدین باید ببینند برای رسیدن به این اهداف چقدر وقت و زمان گذاشته اند و چقدر به فرزندان خود کمک کرده اند تا به این اهداف برسند.بعضی از پدر و مادرها بهجای اینکه به فرزندشان کمک کنند تا موفق شود، بیشتر وقت خود را فقط صرف تلاش برای زنده ماندن میکنند!
به سلامت خود اهمیت دهید
اکثر پدر و مادر ها بعد از تولد فرزند، سلامت خود و یا سلامت ازدواج را در درجه ی دوم اهیمت قرار می دهند و در ابتدا فقط و فقط به فرزند متولد شده ی خود توجه می کنند ،این کار بسیار خطرناک است و سلامت خود و ازدواج را به خطر می اندازد. پدر و مادر اگر به این مسائل توجه نکنند، این مسائل در آینده به مشکلات بزرگتری تبدیل خواهند شد. بهتر است هر پدر و یا مادری ازنظر روحی و جسمی، از خودشان مراقبت کنند و برای تقویت رابطهای که با همسرشان دارند، وقت بگذارند. اگر در این دو حوزه موفق نباشند، فرزندشان نیز آسیب خواهد دید.هدف خود از تربیت فرزند را مشخص کنید
یک پدر و مادر خوب هدف خود را از تربیت فرزند مشخص می کنند. بیشتر آنها می خواهند که فرزندشان در مدرسه موفق باشد، فردی سازنده، مسئولیتپذیر و مستقل باشد، روابط هدفمندی با آنها و دیگران برقرار کند، فردی مهربان و دلسوز باشد و زندگی شاد، سالم و پُرباری داشته باشد.اما والدین باید ببینند برای رسیدن به این اهداف چقدر وقت و زمان گذاشته اند و چقدر به فرزندان خود کمک کرده اند تا به این اهداف برسند.بعضی از پدر و مادرها بهجای اینکه به فرزندشان کمک کنند تا موفق شود، بیشتر وقت خود را فقط صرف تلاش برای زنده ماندن میکنند! برای اینکه اجازه ندهند این الگوی تلاش برای بقا بر زندگی شان چیره شود،بهتر است دفعۀ بعدی که فرد احساس خشم یا سرخوردگی کرد، دست نگه دارد و کمی تأمل کند.
پدر و مادر باید به این فکر کنند که خشم و سرخوردگی برای خودشان یا فرزندشان چه سودی دارد. بهتر است آنها بهجای خشم و سرخوردگی، راههایی را برای تبدیل کردن تجربههای منفی به فرصتهایی برای یادگیری فرزندشان پیدا کنند. حتی میتوانند بهانهگیریها و کجخلقیهای کودکشان را هم به لحظات ارزشمندی برای شکل دادن و کامل کردن مغز او تبدیل کنند. انجام این کارها موجب میشود که علاوه بر حفظ چشماندازی سالم، برای رسیدن به یکی از اهداف اصلی فرزندپروری یعنی ایجاد رابطۀ خوب با فرزندتان تلاش کنند.
چگونه بین فرزندان عدالت برقرار کنیم؟چگونه کودک خود را مستقل تربیت کنیم؟چگونه کودکان را با شب های قدر آشنا کنیم؟
راه میانبُر با استفاده از پژوهش های روان شناختی پیدا کنید
منظور از راه میانبُر این نیست که والدین در تربیت فرزند خود کوتاهی کنند و بهاندازۀ کافی برای او وقت نگذارند و سادهترین راه را برای تربیت او در پیش بگیرید. منظور از راه میان بر این است که از چیزهایی استفاده کنید که دانشمندان ارائه کردهاند. «فرزندپروری» یکی از شاخههای دانش روانشناسی است که بیش از سایر شاخهها دربارهاش پژوهش شده است.دربارۀ بسیاری از شیوهها و سنتهای پرورش فرزندان، ازنظر علمی پژوهش شده است و این شیوهها تأیید، اصلاح یا رد شدهاند. البته استفاده از آموختههای علمی بههیچوجه به این معنا نیست که راهبرد یکسانی برای همه وجود داشته باشد، زیرا هر کودک با دیگری متفاوت است. پدر و مادر ؛ باید راهبردهای پرورش فرزندشان را براساس همین تفاوتها تنظیم کنند و تغییر دهند.
مثلا به جای تنبیه کردن از روش های خیلی بهتر دیگر مانند راهنمایی مجدد، استدلال کردن و یا امتیاز گرفتن از فرزند ، استفاده کنند و از نوعی روش انضباطی دیگر استفاده کنند که در کودک تاثیر بیشتر می گذارد.
والدینی که از تنبه استفاده می کنند، خطر آسیب های دیگری که فرزند آنها را تهدید می کند را به جان می خرند و آنها را می پذیرند، درحالیکه روشهای بسیار بهتری وجود دارند که دربارۀ آنها پژوهشهای زیادی هم انجام شده است.
والدین برای استفاده از راه های میان بر باید بیشتر تلاش کنند،با به کار گیری راه های میان بر به نتایج بهتری در تربیت فرزندان خود میرسند؛ همچنین، از مشکلات و دردسرهایی که ممکن است در نتیجۀ تربیت نادرست فرزندان در بلندمدت برایشان پیش بیاید، دوری میکنند.