تبیان، دستیار زندگی

فرزند کُشی در کمین چه والدین! نشانه های خطرناک در پدران و مادران

به بهانه قتل «بابک خرمدین»، کارگردان سینما توسط پدرومادرش از عوامل خطرناک‌شدن اختلاف‌های والد-فرزندی گفتیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 فرزندکُشی - اختلاف‌های والد-فرزندی - قتل بابک خرمدین -

نویسنده : زهرا متقی‌شکیب| کارشناس‌ارشد روان‌شناسی بالینی
قتل کارگردان سینما توسط پدر و مادرش در اکباتان تهران آن هم به شکلی فجیع و باورنکردنی، سروصدای زیادی در شبکه‌های اجتماعی به پا کرده است. پدر و مادر «بابک خرمدین» بعد از قتل، جسد پسرشان را تکه تکه و درون سطل زباله رها کردند. جدای از ابراز تاسف به خاطر شنیدن چنین فجایع هولناکی، این‌که چه عواملی زمینه‌ساز وقوع چنین اتفاقاتی می‌شوند، قابل تامل است.هر چند جزئیات کامل این پرونده مشخص نیست اما بر اساس اطلاعات فعلی مهم‌ترین مسئله مورد توجه در اعترافات اولیه پدر مقتول، اشاره پدر به مشکلات عدیده با فرزندش و ابراز نارضایتی از رفتارهای اوست. اما آیا هر والدی که از رفتار فرزندش ناراضی است، باید دست به چنین کاری بزند؟ از آن طرف ماجرا، این پدر 81 ساله در چه شرایط بحرانی از لحاظ روانی به سرمی‌برده که مرتکب چنین قتل فجیعی شده است؟ هرچند هنوز زوایای پنهان زیادی درباره این پرونده وجود دارد و ممکن است در آینده جزئیات دقیق‌تری درباره آن منتشر شود اما در ادامه و به بهانه این اتفاق، از تعارض‌های والد-فرزندی خواهم گفت که اگر به موقع و به صورت اصولی مدیریت نشود، ممکن است به آسیب‌های جدی برای دوطرف ختم شود.

دخالت‌های مدام والدین مانند اعمال محدودیت درباره دوست‌یابی، نحوه لباس پوشیدن، معاشرت و حتی صحبت و اظهار ‌نظر کردن، تفاوت‌های فکری و شئون زندگی؛ هر لحظه ممکن است صبر دوطرف را لبریز کند و بعدش اتفاق تلخی بیفتد.



عوامل شکل‌گیری تعارضات خطرناک والد-فرزندی

والدین و فرزندانشان در زندگی خانوادگی خود با مشکلات متعددی روبه‌رو می شوند که برخی از این اختلافات، مهم و جدی هستند. به همین دلیل مهم است والدین و فرزندان اختلافات و تعارض‌های خود را به درستی شناسایی کنند و به گونه‌ای به مدیریت آن‌ها بپردازند که رابطه آن‌ها مختل نشود. تضاد بین والد و فرزند ریشه در باورها و رفتار پدر و مادر در دوران کودکی و نوجوانی دارد. اختلاف بین والدین و فرزندان یا همان فاصله بین نسل‌ها موضوعی مهم و مورد توجه روان‌شناسان است زیرا از گذشته تاکنون همواره این دو نسل با یکدیگر در تضاد و تعارض بوده‌اند. با بررسی علل این مسئله درمی‌یابیم که بسیاری از والدین به تصور این که نیاز فرزندانشان صرفاً در تهیه لباس زیبا و تغذیه مناسب خلاصه می‌شود، از ایجاد جو صمیمانه و برقراری ارتباط دوستانه با آنان خودداری می‌کنند. به همین دلیل مدام بین آن‌ها بر سر مسائل مختلف، اختلاف به وجود می‌آید. عوامل زیادی در ایجاد و شکل‌گیری این تعارضات نقش اساسی دارند که در ادامه به آسیب‌زاترین آن‌ها اشاره می‌شود.
نداشتن سلامت‌روان و اختلالات شخصیتی جامعه‌ستیزی، خودشیفتگی، نداشتن کنترل تکانه و... ، از اختلالات شخصیتی هستند که در بیشتر افرادی که چنین جرایم هولناکی را مرتکب شده‌اند، مشهود بوده است. والدینی که دچار اختلال شخصیت هستند، اغلب توانایی برقراری رابطه مناسب با فرزندشان را ندارند و ممکن است یک تعارض کوچک را به بحرانی بزرگ تبدیل کنند.

والدین با طرحواره تنبیه

افرادی با این طرحواره معتقدند وقتی فرزندشان اشتباه می‌کند، خواه خطایی کوچک باشد یا بزرگ، حتما باید تنبیه شود تا اصلاح شود. بخشش در باور این افراد جایگاهی ندارد و در بخشیدن اشتباهات دیگران به شدت ناتوان هستند. این افراد که خود را به شدت پایبند به اصول اخلاقی می‌دانند، نقص‌های موجود انسان را نمی‌پذیرند و هیچ‌گونه همدلی با فردی که از نظرشان خطاکار است، ندارند. این طرحواره که اغلب در کنار طرحواره معیارهای سخت گیرانه و طرحواره نقص و شرم در فرد وجود دارد، موجبات رفتارهای بی‌رحمانه و سنگدلانه در این افراد رافراهم می‌کند. والدین با این طرحواره در روابط فرزند پروری خود به شدت سخت‌گیر و سنگدل هستند و در نهایت هرگز رابطه مناسبی با فرزندانشان نخواهند داشت.

به روز نبودن والدین

پیشرفت‌ها و ابداعات جدید از هر سو زندگی بشر را در بر گرفته است و نسل‌های جدید به فراخور علاقه و اقتضای سنی، سریع‌تر از آن آگاه می‌شوند و دنیای فکری‌شان مطابق با آن متحول شده است. والدینی که نتوانسته‌اند این تغییرات را بپذیرند و با فرزندانشان همسو شوند، دچار اختلافات بیشتری خواهند شد. مثلا ناآشنایی با شبکه‌های اجتماعی و اینترنت برای بعضی والدین که هر روز خبرهای تلخی درباره استفاده نامناسب از آن در سایت‌ها و ... می‌بینند، می‌تواند برای رابطه فرزند‌-والدی مشکل‌زا شود.

والدینی که دچار اختلال شخصیت هستند، اغلب توانایی برقراری رابطه مناسب با فرزندشان را ندارند و ممکن است یک تعارض کوچک را به بحرانی بزرگ تبدیل کنند.



آماده‌نکردن فرزند برای مراحل بعدی زندگی

والدینی که فرزند را برای زندگی در آینده تربیت نمی‌کنند زیرا معیارهای تعلیم و تربیت آن‌ها بیشتر به گذشته نظر دارد یا اصولی نیست، سرانجام خوبی در انتظارشان نیست. آنان تلاش می‌کنند با الگو قرار دادن خویش از فرزندشان انسانی شبیه خود بسازند یا همه آن چه را آرزو داشته‌اند و به آن نرسیدند، توسط فرزندشان محقق سازند، آن هم با معیارها و باورهایی که در سن و سال خودشان قابل قبول بوده و ممکن است برای فرزند نامفهوم باشد.

اعمال محدودیت‌های زیاد

بعضی والدین، همیشه فرزندانشان را در معرض خطر و تمایل به آن فرض می‌کنند و به این بهانه، اراده و اختیار نسل‌های جوان را برای پرهیز و امتناع قبول ندارند. اعمال محدودیت درباره دوست‌یابی، نحوه لباس پوشیدن، معاشرت و حتی صحبت و اظهار ‌نظر کردن، تفاوت‌های فکری و شئون زندگی، موجبات کنترل‌گری و دخالت‌های مدام والدین را در زندگی آن‌ها فراهم می کند. دخالت‌هایی که هر لحظه ممکن است صبر دوطرف را لبریز کند و بعدش اتفاق تلخی بیفتد.

نکته مهم

در پایان به طور جدی در خواست می‌کنم قبل از این‌که این چنین از خشم لبریز و در برابر مسئله‌ای در حد زیادی مستاصل شوید، با مراجعه به روان شناس متعهد و متخصص در کسب آرامش بکوشید تا هم به خود و هم فرزندتان برای اصلاح رابطه والد-فرزندی قبل از دیر شدن، کمک کنید.