چند راهکار برای پربار کردن سبد بندگی در روزهای پایانی ضیافت الله.
وقت کره گرفتن است، دست بجنبانید!
تا عید دوستان خدا و روز جایزهباران، دو سه منزل، بیش، باقی نمانده. وقت کره گرفتن است از اوقات روزهداری.این جرعههای پایانی را باید تا آخر سر کشید. هر چه توش و توان داری یکجا به میدان بندگی بیاور. اگر میخواهی لقمههای درشتِ جانبخش، برگیری از سفرهی ضیافت و گلهای تازهی معرفت برچینی از شاخسار درخت تلاوت، اول از همه، از صاحب مقام ولایت مدد بگیر که واسطه فیض سفرهدار است.
فروردین، آغاز سال طبیعی اهل دنیاست، و رمضان، فروردین سال معنوی اهل معرفت. حالا اما بهار اهل سلوک، نمنمک دامن برچیده وعزم رفتن دارد. دهه اول و دوم ماه مبارک را بزرگان، در حکم مقدمه میدانند برای دهه آخر. یعنی باری که در طول ماه، از تقوا و بندگی برداشتهای قرار است در منزل پایانی، به بار بنشیند.
برگرد، پشت سرت را نگاهی کن!. ببین چه زود به خط پایان رسیدهای! چشم بر هم زدیم نیمه اول از دهه سوم هم سپری شد. اینک مائیم و چند روز کوتاه تا بسته شدن درهای این ضیافتخانهی نور. چند روزی که خودش به اندازهی یک عمر فضیلت دارد. به تعبیر اهل سِرّ، روزهای آخر ماه مبارک، وقت کره گرفتن است ازاوقات روزهداری.
خیز و در كاسه زر آب طربناك انداز
پیش از آنى كه شود كاسه سر خاك انداز (حافظ)
تا عید دوستان خدا و روز جایزهباران، دو سه منزل، بیش، باقی نمانده. قله شب قدر، لحظههای ناب منتهی به طلیعهی فجر است، اینگونه است روزهای پایانی ماه.
این جرعههای پایانی را باید تا آخر سر کشید. هر چه توش و توان داری یکجا به میدان بندگی بیاور. اگر میخواهی لقمههای درشتِ جانبخش، برگیری از سفرهی ضیافت و گلهای تازهی معرفت برچینی از شاخسار درخت تلاوت، اول از همه، از صاحب مقام ولایت مدد بگیر که واسطه فیض سفرهدار است.
یکم. عمده دستور، چنانکه بزرگان گفتهاند، همان «استغفار» است؛ استغفار از هر آنچه خدا را از ما میستاند و ما را از خدا؛ در یک کلمه انانیّت.
دوم، خویشتنداری. ثمره روزه، تقواست و تقوا یعنی کشیک نفس کشیدن. این خط را باید پیوسته دنبال کنیم. گیرم ابالسه و شیاطین در غل و زنجیرند، باب گناه بسته نیست چون دشمن درون، آزاد است. این گرگ ایمانخوار را باید در بند کرد و این نمی شود مگر با کلید تقوا.
سوم دعاست خاصّه دعایی که از کام و کلام معصوم تراویده است مثل دعای وداع با ماه رمضان در صحیفهی سجادیه که پیر جماران، این صحیفهی مانا را نمونهی کامل «قرآن صاعد» خواندند. و اینکه زمان و مکان، بنا بر قول حکیمان متأله، "حیاتمند"، "درّاک" و برخوردار از "شعور" و حتی "حب و بغض"اند. حکایت ستون حنانه، خود شاهدی بر این مدعاست. پس حواسْجمع و صادقانه وداع کنیم با ماه رمضان.
چهارم، غسل در شبهای دهه آخر که سنت نبوی است و نماد طهارت از رجس گناه: "كان یغتسل كل لیلة من العشر الأواخر بین العشائین"
پنجم، تلاش برای ادای حق تلاوت ماناترین کتاب آسمانی. رمضان، فضیلتش را وامدار شب قدر است. و تمام عظمت شب قدر، به نزول قرآن است. نخل قرآن همیشه رطبهای تازهی حکمت دارد. در رمضان اما این درخت، پربارتر است.
به شهادت قرآن، یک پله بالاتر از تلاوت، ادای حق تلاوت است: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْكِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ یُؤْمِنُونَ بِهِ» (بقره:121). بنا بر روایت صادق آل محمد، آداب قرآن هشت چیز است: تفقه، ترتیل، عمل به آیات، امید به وعدهها، عبرتگیری، انجام اوامر و ترک نواهی کتاب. ادای حق قرآن، بسته به مراعات این آداب هشتگانه است و ما کجا میتوانیم این مسیر را تا انتها بپیمائیم؟ و لذا حضرتش فرمود: جز معصوم، کسی را یارای ادای حق قرآن نیست.
ششم، نسخهی تجویز شدهی پارهای از استادان اخلاق معاصر (3) برای اینکه روزهای آخر رمضانمان، مصداق "ختامه مسک" باشد، توسل و عرض حاجت به ذیل وجود پیشوایان پاک است آنهم با زیارت جامعهی کبیرهی هادی امت.
پینوشتها:
1. كشف اللثام، فاضل هندی، ج ١، ص١٠
2. المیزان، ج1، ص: 266
3. استاد سید عبدالله فاطمینیا
برگرد، پشت سرت را نگاهی کن!. ببین چه زود به خط پایان رسیدهای! چشم بر هم زدیم نیمه اول از دهه سوم هم سپری شد. اینک مائیم و چند روز کوتاه تا بسته شدن درهای این ضیافتخانهی نور. چند روزی که خودش به اندازهی یک عمر فضیلت دارد. به تعبیر اهل سِرّ، روزهای آخر ماه مبارک، وقت کره گرفتن است ازاوقات روزهداری.
خیز و در كاسه زر آب طربناك انداز
پیش از آنى كه شود كاسه سر خاك انداز (حافظ)
تا عید دوستان خدا و روز جایزهباران، دو سه منزل، بیش، باقی نمانده. قله شب قدر، لحظههای ناب منتهی به طلیعهی فجر است، اینگونه است روزهای پایانی ماه.
این جرعههای پایانی را باید تا آخر سر کشید. هر چه توش و توان داری یکجا به میدان بندگی بیاور. اگر میخواهی لقمههای درشتِ جانبخش، برگیری از سفرهی ضیافت و گلهای تازهی معرفت برچینی از شاخسار درخت تلاوت، اول از همه، از صاحب مقام ولایت مدد بگیر که واسطه فیض سفرهدار است.
یکم. عمده دستور، چنانکه بزرگان گفتهاند، همان «استغفار» است؛ استغفار از هر آنچه خدا را از ما میستاند و ما را از خدا؛ در یک کلمه انانیّت.
دوم، خویشتنداری. ثمره روزه، تقواست و تقوا یعنی کشیک نفس کشیدن. این خط را باید پیوسته دنبال کنیم. گیرم ابالسه و شیاطین در غل و زنجیرند، باب گناه بسته نیست چون دشمن درون، آزاد است. این گرگ ایمانخوار را باید در بند کرد و این نمی شود مگر با کلید تقوا.
سوم دعاست خاصّه دعایی که از کام و کلام معصوم تراویده است مثل دعای وداع با ماه رمضان در صحیفهی سجادیه که پیر جماران، این صحیفهی مانا را نمونهی کامل «قرآن صاعد» خواندند. و اینکه زمان و مکان، بنا بر قول حکیمان متأله، "حیاتمند"، "درّاک" و برخوردار از "شعور" و حتی "حب و بغض"اند. حکایت ستون حنانه، خود شاهدی بر این مدعاست. پس حواسْجمع و صادقانه وداع کنیم با ماه رمضان.
چهارم، غسل در شبهای دهه آخر که سنت نبوی است و نماد طهارت از رجس گناه: "كان یغتسل كل لیلة من العشر الأواخر بین العشائین"
پنجم، تلاش برای ادای حق تلاوت ماناترین کتاب آسمانی. رمضان، فضیلتش را وامدار شب قدر است. و تمام عظمت شب قدر، به نزول قرآن است. نخل قرآن همیشه رطبهای تازهی حکمت دارد. در رمضان اما این درخت، پربارتر است.
به شهادت قرآن، یک پله بالاتر از تلاوت، ادای حق تلاوت است: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْكِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ یُؤْمِنُونَ بِهِ» (بقره:121). بنا بر روایت صادق آل محمد، آداب قرآن هشت چیز است: تفقه، ترتیل، عمل به آیات، امید به وعدهها، عبرتگیری، انجام اوامر و ترک نواهی کتاب. ادای حق قرآن، بسته به مراعات این آداب هشتگانه است و ما کجا میتوانیم این مسیر را تا انتها بپیمائیم؟ و لذا حضرتش فرمود: جز معصوم، کسی را یارای ادای حق قرآن نیست.
ششم، نسخهی تجویز شدهی پارهای از استادان اخلاق معاصر (3) برای اینکه روزهای آخر رمضانمان، مصداق "ختامه مسک" باشد، توسل و عرض حاجت به ذیل وجود پیشوایان پاک است آنهم با زیارت جامعهی کبیرهی هادی امت.
پینوشتها:
1. كشف اللثام، فاضل هندی، ج ١، ص١٠
2. المیزان، ج1، ص: 266
3. استاد سید عبدالله فاطمینیا