راهکاری برای حضور در رزمایش همدلی با جیب خالی
صدقه جاری با جیب خالی!
اگر تا کنون بهره و توفیقت از انفاق مومنانه، اندک بوده، این شبها فرصتی ناب است برای حضور در این رزمایش همدلانه. مومن زیرک، ره صدساله را همین امشب طی می کند. او که دارد از مالش مایه می گذارد، او هم که ندارد از آبرویش. حتی نشر یک پیام دلگرم کننده، انگیزاننده و روشنگرانه، هم صدقه جاری است. هر گونه می شود لقمه چینی کن از این سفره رنگ رنگ.
«وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ»
و بر دست من، در حق مردم كارهای خیر جاری كن. (دعای بیستم صحیفه)
انسان اگر خودش باشد و فطرتش، از کار خوب، لذّت میبرد. یک صحنهی اخلاقی، او را سر کیف میآورد. وقتی افتادهای را دست میگیرد و مرهمی میشود بر زخم دردمندی، روحش جلا مییابد، قد میکشد و اوج میگیرد.
هر گاه دیدیم تماشای یک صحنهی خوب و اخلاقی، ما را سر ذوق نمیآورد، به فطرتمان شک کنیم. این آئینه خدانما، جلایش را از دست میدهد وقتی غبار غفلت و گرد گناه روی آن بنشیند.
کار خوب اما دو گونه است: یا "گذرا"ست یا در "گذار".
خیر مقطعی و گذرا، همین سفره اطعامی است که پهن میکنی. به اعتبار سخن پیامبر مهر و رحمت: «مَا مِنْ عَمَلٍ أَفْضَلَ مِنْ إِشْبَاعِ كَبِدٍ جَائِع» (سیرکردن شکم گرسنه بر هر عملی، برتری دارد).
و خیر جاری و در گذار مثل یک درس زندگی که میآموزی به یک شاگرد و چراغی میشود بر تاریکنای زندگیاش.
کار خیر را اگر تمام و کمال بخواهی به انجام برسانی، مراحلی دارد. مرتبهی اول، نیت قلبی است. موفقیت دیگران چقدر خوشحالمان میکند؟ این، سنجهای است که میتوانی خلوص نیتت را با آن محک بزنی.
بسیاری از بیحالیها که گریبان جسممان را گرفته و نمیگذارد نسیم خوش مهروزی، مشام جانمان را بنوازد، به خاطر نداشتن نیت خیرخواهانه است. در حالیکه معصوم ضمانت کرده که دعای خیر تو در حق برادر غائبت (ظَهْر الغیب) به هدف اجابت خواهد نشست و حیف که نمیدانیم وقتی دیگری را دعا میکنیم، بیش و پیش از آنکه او از اجابت این دعا سود برد، ما نصیب میبریم. و درست مانند صدقه که موجب طهارت و پاکی انفاق کننده است: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا (توبه: 103)، دعا نیز مایهی رشد جان ماست.
مرتبه دوم، خیر زبانی است. با جیب خالی هم میشود به دیگران خیر رساند. گیرم پول نداری، آبرو که داری؟! سهم کسی که زبان خیر میگشاید و از آبرو خرج میکند برای دیگران، کمتر از رواکنندهی حاجت نیست.
آخرین مرتبه، خیر عملی و اقدام نیکوکارانه است. این مرحله، برکاتش افزونتر است و زهی سعادت کسی را که فرایند خیرخواهی را تا آخرین مرحلهاش پیش برد.
و آیا فرصتی مغتنمتر از شب قدر سراغ داری که به ملکوت نزدیکتر باشی از این شب؟ که درهای آسمان باز باشد و فوج فوج ملائک، بر گرداگرد تو در پرواز؟
سیره و سفارش اکید بزرگان این است که شب قدر هر قدر توانستی صدقه بپرداز.
اگر تا کنون بهره و توفیقت از انفاق مومنانه، اندک بوده، این شبها فرصتی ناب است برای حضور در این رزمایش همدلانه. مومن زیرک، ره صدساله را همین امشب طی می کند. مایه دار از مالش، آبرودار از آبرویش. رسم نیکوی اهدای خون در شبهای قدر، زیباترین جلوه خیررسانی است. می شود به شکرانه سلامت، نذر خون کرد. حتی نشر یک پیام دلگرم کننده، انگیزاننده و روشنگرانه، هم صدقه جاری است. هر گونه می شود لقمه چینی کن از این سفره رنگ رنگ.
شب قدر آخر است و شاید آخرین شب قدر تو. جام جانت را بیاور و از شراب ناب حضور در این شب رحمانی سیراب کن