پشت پرده بازار بورس
چه کسی بورس را خونین کرد؟!
تولید واکسن کرونا بورسهای جهانی را سبز کرده اما تابلو بورس ایران یکپارچه قرمز است اما چرا بورس چنین روزهای تلخی را تجربه میکند؟ مقصر کیست؟
از تابستان سال ۱۳۹۹ روند نزولی بورس آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. ارزش سهام اکثر شرکتهای بورسی نسبت به مرداد سال گذشته ۷۰٪ کاهش داشته است.
پس از ریزشهای متوالی شاخص کل بازار سهام بسیاری از مردم نسبت به سرمایهگذاری در بورس بیاعتماد شدند و دیگر بورس را بازار مناسبی برای سرمایهگذاری نمیدانند؛ خروج پول سهامداران از بازار سرمایه در چند وقت اخیر گواه این بیاعتمادی است.
ادامهدار شدن سیر نزولی بازار بورس واکنشهای و اعتراضات زیادی را به همراه داشت. تاجاییکه که چند روز قبل سهامداران متضرر که طی هفتههای گذشته بارها دست به اعتراض مقابل ساختمان بورس زده بودند، این بار با تشکیل تجمعی بزرگتر مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی در تهران شعارهایی سر دادند.
مقصر اصلی سقوط بورس
حسن روحانی در 22 مرداد 99 گفت: «سکه و دلار جای سرمایهگذاری نیست اما بورس جای سرمایهگذاری است.»درحالیکه مسئولین مردم را به سرمایهگذاری در این کوره پول سوزی تشویق کردند اما چرا بورس چنین روزهای تلخی را تجربه میکند؟ مقصر کیست؟
در این میان نقش بانک مرکزی (سیاستگذاری پولی)، وزارت اقتصاد (سیاستگذاری مالی) و وزارت صمت (نرخگذاری کالاهای بورسی) پررنگتر از سایر دستگاه است.
بانک مرکزی با افزایش بهره بینبانکی و نرخ سود اوراق بدهی رونق بورس را کم کرد. عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی اجرای این سیاستها را در راستای کنترل تورم میداند.
وزارت اقتصاد هم با جابهجاییهای متعدد در رأس سازمان بورس باعث بیثباتی این نهاد شد. وزیر اقتصاد میگوید: «قیمتگذاری دستوری و بالا رفتن نرخ بهره بینبانکی عامل ریزش بورس است.»
۳۵ درصد بورس ایران وابسته به قیمت کالاهای بورسی است و قیمتگذاری دستوری کالا لطمه زیادی به بورس زد. رئیس سازمان بورس عقیده دارد اعمال دستوری قیمت در بورس کالا به معنی انحراف قیمت و ضربه به اقتصاد کشور است.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس میگوید: «توزیع رانت ناشی از قیمتگذاری دستوری فولاد در سالهای 98 و 99، 12 هزار میلیارد است.»
بازار سرمایه پارسال تنها از طریق مالیات بر نقلوانتقال سهام ۱۸ هزار میلیارد درآمد نصیب دولت کرده است. بانک مرکزی در سال 99 با انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه 125 هزار و 740 میلیارد تومان برای دولت درآمد ایجاد کرد و بعد از تأمین کسری بودجه دولت بازار را از نقدینگی تهی کرد. بورس تشنه نقدینگی است ولی وعدههایی مثل تزریق ۱ ٪ منابع صندوق توسعه ملی هیچگاه عملی نشد.
اعتراضات سهامداران در شهرهای تهران، اصفهان و مشهد میتواند زنگ خطری برای مسئولین باشد. آیا مسئولان دولتی و دستگاههای نظارتی گامی در جهت بهبود وضعیت بازار برمیدارند؟