در دعای سحر از خدا چه چیزهایی را می خواهیم؟
یکی از برکتهای ماه رمضان توفیق سحرخیزی برای روزهداران است . در این لحظه نورانی، روزه داران علاوه برخوردن سحری خود را مشغول به خواندن دعا و راز و نیاز با خدای خود می کنند.
یکی از دستوراتی که در تعالیم اسلامی به آن تاکید شده است،دعا کردن است. دعا، خواستن و بارها تکرار کردن نیازها در نزد خالق حکیم است. دعا؛خواستن وتأکید بر اموری است که انسان آنها را برای خود ارزش و مهم میداند. هر چند این خواستن برای عدهای دنیوی و برای عدهای دیگر اخروی است ولی باید توجه داشت که مقصود هر چه باشد، دعا عامل رسیدن به آن و تأمینکننده وسیله سعادت برای فرد و جامعه است. انسان با دعا، چون خود را در حضور خالق خود و در ارتباط با او میبیند، غمها و فشارهای روحی روانی خود را -هر چند در همان دقایق راز و نیاز- فراموش کرده و خود را در پناه خداوند میبیند. در دعا روح انسان چنان تأثیر میپذیرد که گویی خود را در برابر خداوند حاضر می بیند و به او پناه میآورد. به همین خاطر دعا یکی از سنّتهای موکّد و سفارشات عظیم در آداب اسلامی است.
یکی از بهترین فرصت ها برای دعا و مناجات با خداوند ، ماه مبارک رمضان به خصوص لحظه سحر می باشد.لحظات نورانی سحر ، لحظاتی هستند که باید قدر آن را دانست، چنانکه «رسول خدا (ص)» پیرامون لحظه ی سحر میفرمایند: «إنّ لِرَبِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن یُصِیبَکُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا؛ همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسیمهایى مىوزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که نسیمى از آن نفحات به شما بوزد و زان پس هرگز به شقاوت نیفتید.
دعا؛خواستن وتأکید بر اموری است که انسان آنها را برای خود ارزش و مهم میداند. هر چند این خواستن برای عدهای دنیوی و برای عدهای دیگر اخروی است ولی باید توجه داشت که مقصود هر چه باشد، دعا عامل رسیدن به آن و تأمینکننده وسیله سعادت برای فرد و جامعه است.
دعای سحر یکی از دعاهای معروف سحرهای ماه مبارک رمضان است .امام رضا (ع) از امام محمد باقر (ع) آن را نقل کرده است.این دعا به دعای بهاء هم معروف است.
سید بن طاووس در" کتاب اقبال الاعمال" سند این دعا را از طریق شیخ طوسی به علی بن حسن فضال و ابن ابی قرّه رسانده ،مجلسی در زاد المعاد و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان ؛دعای بهاء را آورده اند و آن یکی از اعمال سحرهای ماه رمضان برشمرده اند.
برای این دعا شرح های متعددی نوشته شده،شرح شیخ محمد صالح بن میرزا فضلالله مازندرانی حائری، محمد بن سلیمان تنکابنی،مولی هدایت الله بن محمدحسین آشتیانی، به زبان فارسی،شرح دعای سحر از امام خمینی (ره)، آفاق نیایش، آیتالله مظاهری،معارف الهی، احمد زمردیان و مهمترین آن شرح دعای سحر از امام خمینی است.
دعای سحر دارای اسماء اعظم خداست. ابن طاووس در «کتاب الإقبال بالأعمال» از علی بن یقطین نقل میکند: وى نامهاى به «امام رضا (ع)» نوشت و از او خواست که درستىِ دعای سحر را بیان کند، «امام هشتم (ع)» به او پاسخ داد: «آرى. این، دعاى «امام باقر (ع)» در سحرهاى ماه رمضان است، پدرم گفت که «امام باقر (ع)» فرموده است: «اگر مردم از عظمت دعای سحر نزد خداوند و سرعت اجابت آن براى صاحبانش خبر داشتند، بر سر آن با یکدیگر به جنگ مىپرداختند، حتّى با شمشیر و خداوند رحمتش را به هر کس بخواهد، ویژه مى سازد، «امام باقر (ع)» همچنین فرمودهاند: اگر قسم بخورم، راست گفتهام که اسماء اعظم خداوند، در این دعاست، پس هرگاه دعا کردید بکوشید چرا که آن از دانش نهفته است و آن را جز از اهلش، از دیگران پنهان بدارید.
نظراتی درباره معنای دعای سحر
نظر اول:در مورد معنای قسمتهایی که تکرار شده ، نظراتی بین علما و اهل معرفت مطرح شده است.درتفسیر اول در دعا خدا را به حق این اسماء می خوانیم.همان طور که گاهی دعا می کنیم و خدا را صدا می زنیم و به حق قرآن و پیامبر و اولیای خودش قسم می دهیم ، در این دعا نیز خدا را به این اسماء خاص که جمال، جلال، علم و رحمت واسعه الهی هستند؛ می خوانیم. بر اساس این تفسیر، بر کلمه "باء" تاکید شده است و به تعبیر امام خمینی(ره) در رساله شرح دعای سحر معنای این جمله این طور است که «اللهم انی اسئلک بابها من بهائک» خدایا تو را به بالاترین مرتبه از بهاء تو میخوانم.در این تفسیر می خواهیم ببینیم کسی که خدا را به این اسماء حسنی قسم می دهد، از خداوند چه درخواستی دارد؟ پاسخ امام این است که در این دعا هیچ خواستهای مستقیماً ذکر نشده است. چون فقط توجه به حضرت حق است و با «اللهم انی اسئلک» آمده و سپس خدا را به حق این اسماء و اوصاف سوگند دادن است که "من بهائک بابهاء".
همانطور که گفتیم در این تفسیر بر کلمه "باء" تاکید دارد و این کلمه در دعاهای دیگر هم همین گونه آمده است ؛مانند دعای کمیل که در قسمت «اللهم انی اسئلک برحمتک التی» یا «بقوتک التی» آمده است. در حقیقت در بسیاری از دعاها بعد از «اللهم انی اسئلک»، دعاکننده به حق این اسماء خدا را میخواند. خواسته در ادامه میتواند بیاید. این «باء» را در بحثهای ادبی گاه تعبیر به قسم استعطافی میکنند.
قسم دو گونه است ،گاهی انسان قسم میخورد و گاهی هم طرف مقابل را قسم میدهد. مثل اینکه کسی از طرف مقابل خواستهای دارد و برای رسیدن به خواسته خود او را قسم میدهد و میگوید که تو را به جان فرزندت قسم که به این مورد قسم استعطافی میگویند. عدهای از اهل ادب معتقدند که «باء» در این گونه موارد مانند این ادعیه باء قسم استعطافی است و میگوییم خدایا تو را به اسماء حسنایت قسم میدهیم.
نظر دوم:در تفسیر و نظر دیگری که درباره این دعا وجود دارد این است که به کلمه "باء" تاکید ندارد و تاکید آن بر روی کلمه "من" می باشد و نقش "باء" در این ترکیبات نادیده گرفته می شود. یعنی «مِن بهائک بابهاء» یا «مِن اعز عزتک». در این صورت معنا متفاوت میشود و این جمله به معنای آن است که خدایا من از تو طلب میکنم و درخواستی دارم. آنچه را میخواهم عالیترین مرحله حسن، جمال و جلال و عزت تو است.
با توجه به نظر دوم چیزی به عنوان قسم در این دعا مطرح نشده است و شخص خواسته خود را که رسیدن به عالیترین مراتب علم و کمال و جمال و جلال است ؛ را مطرح میکند.
در حقیقت بر اساس تفسیر اول نام هیچ خواستهای در این دعا به میان نیامده است واین دعا مناجاتی است که دعاکننده طلبی را با خدا مطرح نمیکند، اما بر اساس تفسیر دوم، دعای سحر ؛دعایی است که متضمن خواستهای است و آن خواسته رسیدن به تجلیات اسماء الهی است.
جلوه های توحید و خدا پرستی در دعای سحر
یکی از مهمترین مسائل و مباحثی که در دعای سحر با آن روبرو میشویم درس خداشناسی و تقویت معارف توحیدی است. این دعا مشتمل بر عالیترین مقامات توحید، خداشناسی، معرفت ربوبی، اسماء حسنا و صفات الهی است. 23 فراز این دعا کوتاه ولی پر محتوا با دعای اللهم انی اسئلک شروع می شود و در این 23 فراز کوتاه، بنده از خداوند در خواست هایی را دارد.او از خداوند به حق زیبایی، جمال، جلال، عظمت، نور، رحمت، سخنان، کمال، اسماء، عزّت، مشیّت، قدرت، علم، قول، خواستهها، مراتب شرف، سلطنت، فرمانروایی، مقام بلند، احسان قدیم، آیات و شأن و جبروت او درخواست میکند و سپس میگوید: پروردگارا، از تو درخواست میکنم به آنچه که هرگاه از تو به آن طلب کنم اجابتم میکنی، پسای خدا، اجابتم کن و در پایان دعا آمده است: «آنگاه هر حاجتی دارى از خدا بخواه، که بهیقین برآورده خواهد شد."اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِیلٌ" خدایا از تو درخواست میکنم به حق زیباترین مرتبه از زیباییات و همه مراتب زیباییات که زیباست. خدایا از تو درخواست میکنم به حق همه مراتب زیباییات.
اللَّهُمَّ إِنِّی أسأَلُكَ بِمَا أَنتَ فِیهِ مِنَ الشَّأنِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أسْأَلُكَ بِكُلِّ شَأْنٍ وَحدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحدَها .از این جملات که از آخرین فرازهای دعای سحر است نیز می توان "توحید ذاتی" را استفاده کرد. اینکه: ذات پروردگار یگانه است؛ مثل و مانند ندارد؛ همه چیز مخلوق اوست؛ هیچ چیز و هیچکس قابل مقایسه با او نیست؛ و در شأت و جبروت با او برابری نمی کند.
در قسمتهایی از این دعا از توحید افعالی استفاده می شود . در توحید افعالی باور بر این است که هر چیزی در جهان اتفاق میافتد، حتی افعال دیگر موجودات، فعل خدا است و هر عملی که از هر موجودی سر میزند، با نیرو و اراده خدا انجام میشود.در دعای سحر هم آمده است: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِیَّتِكَ بِأَمضَاهَا وَ كُلُّ مَشِیَّتِكَ مَاضِیَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِمَشِیَّتِكَ كُلِّها ــ خدایا از تو درخواست می كنم به حق نافذترین مرتبه مشیت و اراده ات، و همه مراتب اراده ات نافذ است، خدایا از تو درخواست می كنم به حق همه مراتب اراده ات. از این جملات "توحید اَفعالی" استفاده می شود. اینکه اراده خداوند برتر از تمام اراده هاست؛ و خواسته ای وجود ندارد مگر اینکه خواسته خداوند بر آن نفوذ دارد.
علاوه بر توحید افعالی در این دعا ، توحید صفاتی هم به کار برده شده است. توحید صفاتی، به این معنا است که صفات خداوند وجودهایی جدا از هم ندارند و چیزی جز همان ذات خدا نیستند. طبق این دیدگاه، صفات خداوند مصداقهای خارجی ندارند و صرفاً مفاهیمی ذهنیاند که عقل آنها را وجود خداوند انتزاع میکند.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ قُدرَتِكَ بِالْقُدرَةِ الَّتِی اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَى كُلِّ شَیءٍ وَ كُلُّ قُدْرَتِكَ مُستَطِیلَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ كُلِّها ــ خدایا از تو درخواست می كنم به حق قدرتت كه بر همه موجودات احاطه دارد، و همه قدرتت بر تمام موجودات احاطه دارد، خدایا از تو درخواست می كنم به حق همه مراتب قدرتت.
وقتی می گوییم خداوند قادر مطلق است و قدرت او بر همه موجودات احاطه دارد، این امر شامل همه صفات اوست. این، همان "توحید صفاتی" است که خاص ذات خداوند متعال است و تمایزی بین صفات او ــ اعم از قدرت، علم، سمع و ...ــ نیست؛ و همه این صفات اشاره به یک حقیقت دارد که همان ذات خداوند است.
این دعا اشاره به توحید ذاتی خداوند هم داشته است. توحید ذاتی، یگانگی خدا و شریکنداشتن او. توحید ذاتی از دیدگاه متکلمان به این معنا است که خداوند مانندی ندارد و دومی برای او موجود نیست. تفسیرهای دیگری هم از توحید ذاتی مطرح شده است؛ ازجمله اینکه ذات خداوند مرکب نیست؛ یعنی جزء ندارد.
اللَّهُمَّ إِنِّی أسأَلُكَ بِمَا أَنتَ فِیهِ مِنَ الشَّأنِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أسْأَلُكَ بِكُلِّ شَأْنٍ وَحدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحدَها ــ خدایا از تو درخواست می كنم به حق آنچه از جاه و جبروت كه در آنى، و از تو می خواهم به حق هر جاه به تنهایى و به حق هر جبروت به تنهایى.
از این جملات که از آخرین فرازهای دعای سحر است نیز می توان "توحید ذاتی" را استفاده کرد. اینکه: ذات پروردگار یگانه است؛ مثل و مانند ندارد؛ همه چیز مخلوق اوست؛ هیچ چیز و هیچکس قابل مقایسه با او نیست؛ و در شأت و جبروت با او برابری نمی کند.
نکات کلیدی دعای ابوحمزه ثمالیچرا در ماه رمضان خواندن دعای افتتاح سفارش شده است؟ چگونه می توانیم ماه مبارک رمضان را درک کنیم؟
مراتب جمال و زیبایی در دعای سحر
یکی از نکاتی که در این دعا باید به آن توجه کرد این است که در آن سخن از اجل و اکمل است، اینها افعل التفضیل است؛ یعنی جمال و زیبایی مراتبی دارد. بهاء مراتبی دارد، همچنان که عزت این گونه است و مراتبی دارد. در این بیست و سه فقره ای که در دعای سحر میخوانیم سراغ عالیترین مرتبه میرویم.البته این نکته را بیاد بدانیم که در ذات مقدس ربوبی بحث از مراتب نیست و جمال و جلال در ذات اقدس الهی مراتبی ندارد که برخی ضعیفتر یا برخی عالیتر و کاملتر باشد.در واقع وقتی سخن از مراتب به میان میآید این مراتب در تجلیات الهی خود را نشان میدهد. رحمت الهی دارای مراتب است، یعنی رحمتی که از ناحیه خدا در میان مخلوقات ظهور میکند، مراتبی داردو حال در برخی موارد کمتر یا در برخی موارد بیشتر و قویتر است. آن زیبایی که تجلی میکند در برخی از مراتب نسبت به برخی از موارد البته ضعیفتر و البته نسبت به برخی موارد قویتر است. تجلیات الهی تجلیات یکسانی نسبت به همه افراد نیست.
همچنین شخصی که دعا میکند، بر اساس این تفسیر و فهمی که از این دعا داشته؛ باید بالاترین و عالیترین مراتب اسماء الهی را از نظر تجلیات برای خود بخواهد. اگر علم را میخواهد عالیترین مرتبه را بخواهد و دیگر اسماء نیز به همین صورت. چون هر یک از این اسماء تجلیات گوناگونی دارد و بهتر است که به کمتر بسنده نکنید و به بالاترین مرتبه تجلیات الهی نگاه کنید.
شخص دعا کننده در دعای سحر عالیترین و بهترین ها را از خدا میخواهد.امام (ره) در ذیل "اسئلک" می گویند: از استاد خودم آیتالله شاهآبادی پرسیدم که در دعای سحر که شخص دعا میکند چه چیزی را میخواهد؟ سائل دعا کننده است، اما مورد سؤال چیست؟ آن مرحوم فرمودند آن طلبی که در این دعا تکرار میشود در هر فقره همان چیزی است که بعد از «اللّهم» آمده است. در جمله اول، دعاکننده از خدا ابها بهاء خدا را میخواند که عالیترین مرتبه حسن، جمال و زیبایی است. در حقیقت، در دعا انسان باید عالیترین مرتبه را ببیند.
عالیترین مرتبه حسن و کمال
عالیترین مرتبه زیبایی و حسن و کمال همان کمال ارادی و اختیاری است و آن موجودی که در میان همه مخلوقات الهی از این نوع زیبایی برخوردار میشود و میتواند این زیبایی را خلق کند، انسان است. انواع و اقسامی از زیبایی طبیعی را در سراسر هستی میتوان تماشا کرد و همه و همه از آن خداست. همه اشیاء یک مبدأ دارند و هر آنچه را که دارند از همان مبدأ اخذ کردهاند، اما نوع خاصی از زیبایی که جنبه ارزشی و اخلاقی پیدا میکند، را باید در انسان جستوجو کرد.به همین خاطر اگر سخن از اجمل جمال است،دیگر نباید به سراغ جمادات رفت و در واقع نبایدبه سراغ گیاهان و یا حیوانات رفت و حتی نباید به سراغ ملائکه الهی رفت. جمال به معنای مطلق در همه اینها وجود دارد، اما مرتبه عالی از زیبایی، جمال و حسن که از اراده انسان ناشی میشود و ارزش آن قابل مقایسه با زیبایی طبیعی نیست، اختصاص به انسان دارد، لذا بر همین اساس باید «ابها بهاء» الهی را در انسان جستوجو کرد و نه در موجودات دیگر. انسان است که بر دیگر موجودات برتری پیدا کرده است.
نکته که می توان به آن توجه کرد این است که انسان کامل ولی الهی است و عالیترین کمالات حقتعالی را دریافت میکند. هم به دلیل قرآن و هم به دلیل عرفان و برهان، او خلیفةالله است و اسماء الهی را به تمام دریافت کرده است. در نتیجه میتوان گفت که اسم الهی است و مظهر اسم الهی، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند که کاملتریناند.
در دعا، تکرار لازم است؛ تکراری که دلنشین باشد.در قرآن هم تکرار زیاد است ،زیرا کارخانه آدم سازی و کتاب اخلاق است و در کتاب اخلاق باید تکرار باشد.همانطور در دعاها هم تکرار زیاد است، زیرا دعا رابطه عبد با خدا است. بنده در مقابل خدا باید مرتب بگوید: «یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا ربِّ! یا ربِّ! یا ربِّ!» خود این تکرار، لذت ها، حلاوت ها و طراوت ها دارد.
تفنن در عبارات دعا
دعای سحر، از نظر تفنن در عبارت عالی است. اگر عرفا به این دعا، «دعای مباهله» می گویند و یا این که بزرگان، عرفا، عنایت خاصی روی این دعا دارند، برای این است که نمی توانید در کتاب دعاهای دیگر، نظیر آن را از نظر فصاحت، بلاغت و تفنن در عبارت پیدا کنید.در دعا، تکرار لازم است؛ تکراری که دلنشین باشد.در قرآن هم تکرار زیاد است ،زیرا کارخانه آدم سازی و کتاب اخلاق است و در کتاب اخلاق باید تکرار باشد.همانطور در دعاها هم تکرار زیاد است، زیرا دعا رابطه عبد با خدا است. بنده در مقابل خدا باید مرتب بگوید: «یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا ربِّ! یا ربِّ! یا ربِّ!» خود این تکرار، لذت ها، حلاوت ها و طراوت ها دارد. اگر این تکرار، تفنّن در عبارت هم داشته باشد، خیلی بهتر است. لذت روی لذت و طراوت روی طراوت، نورٌ عَلی نور است.
در واقع دعای سحر یک جمله بیشتر نیست و آن، این که: «خدا! خدا! به در خانه ات آمده ام، به ذات مقدست تو را قسم می دهم؛ خدا! خدا! به درخانه تو آمده ام و به حقیقت محمّدی و چهارده معصوم ، تو را قسم می دهم؛ خدا! خدا! به درخانه ات آمده ام و به فیض مقدست، به سعه رحمتت، به جهان آفرینشت تو را قسم می دهم.» پس جمله: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهائِک بِابْهاهُ و کلُّ بَهائِک بَهی، اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِبَهائِک کلِّه.» توجه به عالم اسما، صفات، توجه به ذات مقدس و عالم خلق است و یا توجه به واسطه فیض، یعنی اهل بیت علیهم السلام می باشد.