به خواستگاریام نمیآید
با اینكه حدود شش ماه از آن زمان گذشته، برخلاف قولی كه داده است هیچ قدمی برای این كار برنداشته است. از طرفی میخواهد تا دو ماه دیگر برای ادامه تحصیل به خارج برود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1400/01/01 ساعت 07:58
یك سال پیش با پسر دانشجویی كه دو سال از من بزرگتر است آشنا شدم. بعد از حدود چهار ماه كه از دوستی ما گذشت، به من پیشنهاد ازدواج داد و در این باره با مادرم صحبت كرد (پدر من چند سال پیش فوت كرده است)، مادرم بعد از دو جلسه گفتوگو رضایت داد. قرار شد یك ماه بعد با پدر و مادرش بیاید و مرا رسماً خواستگاری كند. اما با اینكه حدود شش ماه از آن زمان گذشته، برخلاف قولی كه داده است هیچ قدمی برای این كار برنداشته است. از طرفی میخواهد تا دو ماه دیگر برای ادامه تحصیل به خارج برود. یك بار كه به او تلفن زدم و گله كردم با سردی جواب داد: «من آمادگی ازدواج ندارم، نباید به تو قول میدادم!»
نمیدانم چه كار كنم فكر میكنم این سردی او به خاطر یك سری برخوردها و مشاجرههای كوچكی است كه بین ما روی داده است. چگونه از او عذرخواهی كنم و دلش را به دست آورم؟ (ساناز 21 ساله از تهران)
پاسخ:
پسری 22 ساله با شما دوست میشود و متأسفانه مانند بسیاری از پسرها برای ادامه دوستی وعده ازدواج میدهد. بدون حضور پدر و مادرش نزد مادرتان میآید و متأسفانه مادری كه میبایست سرپرست پخته و باتجربه دخترش باشد، از روی سادگی سخنان پسر جوان را میپذیرد و با این پذیرش، رضایت به تداوم دوستی و ارتباط آن دو میدهد. ارتباطی كه یك طرف با پرده پوشی از پدر و مادرش، زمانهای تنهایی هوسآلود خود را پر میكند و دیگری در انتظار برگزاری مراسم خواستگاری و نامزدی آبرومندانه چشم به در خانه میدوزد. چهقدر درك این وعده پرفریب آسان بوده است و چه قدر شما و مادرتان سادهنگر و زودباور!
در حدیث آمده است:
اگر زمانه خوب و راست بنیان باشد، به همه خوشبین باش مگر خلاف آن ثابت شود، اما در زمانه بد و پرفریب به همه بدبین باش مگر عكس آن معلوم گردد.
اینك كه متأسفانه شرایط اجتماعی ما و زمانه ما دچار وضعیتی شده است كه تا حسن نیت و راست كرداری فردی به اثبات نرسد، نباید به او اعتماد كرد. آن هم در موضوع پركشش و هوس دوستی دختران و پسران و وعدههای پر نیرنگ و افسون ازدواج.
با این توضیح، نیازی نیست كه از او پوزش بطلبید، به خاطر چه خطاهایی؟ نكند به این خاطر به خواستههای نفسانی او تن ندادهاید و یا برای شكلگیری ازدواجی فرجامبخش و پاك اصرار ورزیدهاید؟
نمیدانم چه كار كنم فكر میكنم این سردی او به خاطر یك سری برخوردها و مشاجرههای كوچكی است كه بین ما روی داده است. چگونه از او عذرخواهی كنم و دلش را به دست آورم؟ (ساناز 21 ساله از تهران)
پاسخ:
متأسفانه شرایط اجتماعی ما و زمانه ما دچار وضعیتی شده است كه تا حسن نیت و راست كرداری فردی به اثبات نرسد، نباید به او اعتماد كرد. آن هم در موضوع پركشش و هوس دوستی دختران و پسران و وعدههای پر نیرنگ و افسون ازدواج.
پسری 22 ساله با شما دوست میشود و متأسفانه مانند بسیاری از پسرها برای ادامه دوستی وعده ازدواج میدهد. بدون حضور پدر و مادرش نزد مادرتان میآید و متأسفانه مادری كه میبایست سرپرست پخته و باتجربه دخترش باشد، از روی سادگی سخنان پسر جوان را میپذیرد و با این پذیرش، رضایت به تداوم دوستی و ارتباط آن دو میدهد. ارتباطی كه یك طرف با پرده پوشی از پدر و مادرش، زمانهای تنهایی هوسآلود خود را پر میكند و دیگری در انتظار برگزاری مراسم خواستگاری و نامزدی آبرومندانه چشم به در خانه میدوزد. چهقدر درك این وعده پرفریب آسان بوده است و چه قدر شما و مادرتان سادهنگر و زودباور!
در حدیث آمده است:
اگر زمانه خوب و راست بنیان باشد، به همه خوشبین باش مگر خلاف آن ثابت شود، اما در زمانه بد و پرفریب به همه بدبین باش مگر عكس آن معلوم گردد.
اینك كه متأسفانه شرایط اجتماعی ما و زمانه ما دچار وضعیتی شده است كه تا حسن نیت و راست كرداری فردی به اثبات نرسد، نباید به او اعتماد كرد. آن هم در موضوع پركشش و هوس دوستی دختران و پسران و وعدههای پر نیرنگ و افسون ازدواج.
با این توضیح، نیازی نیست كه از او پوزش بطلبید، به خاطر چه خطاهایی؟ نكند به این خاطر به خواستههای نفسانی او تن ندادهاید و یا برای شكلگیری ازدواجی فرجامبخش و پاك اصرار ورزیدهاید؟