آداب و رسوم ایرانیان در عید نوروز
اول فروردین، سال نو می شود و عید نوروز فرا می رسد. مردم در روزهای پایانی سال خود را برای عید آماده می کنند. لباس نو می خرند، خانه تکانی می کند ،نان و شیرینی درست می کند و با فرا رسیدن سال نو و عید نوروز به دید و بازدید هم می روند.
تاریخچه عید نوروز
قدمت نوروز و وجود این جشن به زمانهای پیش از شکلگیری ایران و قبل از دوره مادها و هخامنشیان برمیگردد،ولی نام آن در اوستا نیست. از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای میانه و آسیای غربی دو عید، رواج داشتهاست، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار میشدهاست. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته میشدهاست.با توجه به روایتهای افسانهای اسطورهای ایران آغاز پیدایش جشن نوروز را به جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی ایران نسبت دادهاند. قدمت این اسطوره به عصر هند و ایرانی میرسد.
روایتی در اوستا (کهن ترین کتاب ایرانی ها) آمده است که در آن به جمشید اشاره کرده و می گوید جم، دارای فره ایزدی بوده که به فرمان اهورامزد به جنگ با اهریمن پرداخته که موجب خشکسالی و قحطی و نابودی خیر و برکت شده بود.
با نابودی اهریمن او بار دیگر شادمانی و خرمی و خیر و برکت را به مردم بخشید و هر درختی که خشک شده بود سبز شد و مردم آن روز را «نوروز» یا «روز نوین» خواندند و همگی به فرخندگی چنین روزی در تشتی جو کاشتند و این رسم برای ایرانیان جاودانه شد.
همچنین گفتهاند: خداوند در اولین روز از ماه فروردین کار خلقت انسان و سایر مخلوقات را به پایان رساند و آدمی برای سپاسگزاری و قدردانی از خداوند و نعمتهای او، به نیایش و شادمانی پرداخت.
آداب و رسوم ایرانی ها در عید نوروز
ایران دارای اقوام مختلفی است که هر یک از آنها برای این ایام آداب و رسومی دارند. هر منطقه و هر خطه در این رابطه آداب و سنن خاصی برای خود دارد، اما در عین اینکه تفاوتهایی در سنتهای عید نوروز در مناطق مختلف و حتی محلات مختلف یک شهر وجود دارد، اما همه مردم ایران زمین در «جشن نوروز» وحدت دارند. در این مطلب می خواهیم آداب و رسوم مردم ایران در عید نوروز را بیان کنیم.آداب و رسوم مردم تهران قدیم
در قدیم هم مردم تهران قبل از فرا رسیدن عید نوروز خود را به رفت و روب، دوخت لباس و پخت شیرینی مشغول می کردند.آنها برای ایام عید شیرینیهای رشته به رشته، خاتون، پنجرهای، پادرازی را می پختند.
مردم تهران قدیم برای عید نوروز خودشان لباس می دوختند و کمتر کسی لباس آماده می خرید. زنان برای خرید کفش نیز به مغازه نمیرفتند، بلکه مرد خانواده پای همسر و دخترش را بر روی مقوا میگذاشتند، دورش را با مداد ب میکشید تا اندازه پای همسر یا دخترش را مشخص کند سپس این مفوا را به مغازه کفش فروشی میبرد، کفش فروش چند مدل را به او نشان میداد ومرد خانواده از هرکدام یک لنگه را به خانه میبرد و هر کدام را همسر و دخترانش میپسندیدند خریداری میکرد.
در آن زمان مردهای تهرانی هم قبل از فرا رسیدن عید ؛وظایفی به عهده داشتند؛ آنها آب تازه برای آب انبار و حوض خانه تهیه می کردند و همچنین آب انبار و حوض خانه را می شستند. هرس کردن درختان، درست کردن باغچه، کاشتن گیاهان و جابه جا کردن وسایل سنگین مثل لحاف کرسی و جمع کردن ظروف خالی مواد غذایی زمستانی و وسایل زمستانی نیز جزیی از مسولیتهایی بود که بر عهده مردان قرار داشت.
خانوادهها در زمان تحویل سال کنار هم مینشستند، در لحظه تحویل سال در میدان ارگ توپ بزرگی را شلیک میکردند و مردم میگفتند توپ عید در شد و سال نو فرا رسید. بعد از سال تحویل خانوادهها به دیدن بزرگ فامیل میرفتند.
زنان هم سبزه های زیبایی درست می کردند و برای پختن سمنو دور هم جمع می شدند. پخت سمنو دو سه روز قبل از عید بعد از اذان مغرب و عشا شروع می شد و تا قبل از اذان صبح طول میکشید، بعد از نماز صبح و خوردن صبحانه سمنو را تقسیم میکردند.
جدیدا در شب عید نوروز ،مردم ایران سبزی پلو با ماهی می خورند، در حالی که در قدیم سبزی پلو با ماهی شب عید نیز تنها در برخی مناطق که ماهی دودی در آن وجود داشت، خورده میشد، و بقیه مردم سبزی پلو را با کو کو میخوردند.
مردم تهران در شب سال نو غذایی پرقوت به نام رشته پلو که با رشته پلویی با خرما و کشمش سرخ کرده درست می شود، آماده می کنند.خوردن این رشته پلو برای خود آدابی داشت.
این غذای مقوی ابتدا برای سرپرست خانواده که مشکلی در کسب و کار خود داشت، کشیده می شد تا "سررشته کار" تا آخر سال در دستش باشد. در هنگام تهیه این غذا اگر دختری بخت بسته ای در خانه وجود داشت، او ابتدا زیر دیگ را روشن و هنگام کشیدن غذا در دیگ را باز می کرد اما باید او هنگام کشیدن پلو از خانه بیرون می رفت و پشت در می ایستاد تا مادر یا مادربزرگش با یک بشقاب رشته پلو پشت در رفته و از او می پرسید کی هستی؟ سپس او باید در پاسخ می گفت باز کن و مادر پس از گشودن در به او بشقاب رشته پلو را می داد تا دو قاشق از آن را در پشت در بخورد و بعد داخل خانه آید تا بختش در سال جدید باز شود.
حتی برخی از افراد چند رشته خشک شده از این پلو را برای رفع بی پولی در کیف خود قرار می دادند.
خانوادهها در زمان تحویل سال کنار هم مینشستند، در لحظه تحویل سال در میدان ارگ توپ بزرگی را شلیک میکردند و مردم میگفتند توپ عید در شد و سال نو فرا رسید. بعد از سال تحویل خانوادهها به دیدن بزرگ فامیل میرفتند،اگر خانوادهای عزادار بود و عزیزی را از دست داده بود اگرهنوز به چهلم فوت عزیزشان نرسیده بود تنها برای لحظه تحویل سال لباس سیاهشان را در میآوردند و لباس رنگی میپوشیدند.
آداب و رسوم نوروز در آذربایجان
هرساله با نزدیک شدن به عید باستانی نوروز، مردم ترک زبان استان های آذربایجان غربی و شرقی نیز همراه با همه مردم ایران آئینهای این عید را برگزار میکنند و با رسوم خاصی، جشنهای خاص خود را در نوروز برپا میکنند.
یکی از رسوم مردم در سرتاسر ایران قبل از فرا رسیدن عید، خانه تکانی است . همه مردم سعی می کنند تا خانه ی خود را برای جشن عید نوروز تمیز و پایکزه کند. این سنت در مردم ترک زبان آذربایجان شرقی هم دیده می شود.
یکی دیگر از رسوم این مردم خونگرم، "بایرام پایی" است. «بایرام پایی» به عبارتی تبریک عید مادر به دختران شوهر کرده است. در بایرام پایی غذا از خانه پدری به خانه دختران شوهر کرده فرستاده می شود.
البته این سنت نه تنها در سالهای نخست ازدواج دختر بلکه تا زمانی که والدین در قید حیاتاند بهجا آورده میشود.از 20 روز قبل از عید از طرف خانواده ی دختر (عمو، دایی،برادر ) غذاهایی پخته و به خانه دختر فرستاده میشود.
مادر دختر هم غذاهای خوشمزه ای مانند پلو، مرغ، کوکو، قیمه گوشت و ماهیدودی آب پز می پزد و به همراه هدایایی مانند پارچه در مجموعههای مسی بایرام پایی را روانه خانه دختر میکند.
یکی دیگر از آیین های مردم آذربایجان ؛آیین تکم گردانی می باشد.این آیین با نام های دیگری مانند تکه یا تکم هم در برخی کتب تاریخی مطرح است، در زبان آذری به معنای «بز نر» معنا می شود.
تکم چی ها یا تکم گردان ها با استفاده از چوب، عروسکی به شکل بز دست می کنند و آن را با پشم سیاه بزهای منطقه آذربایجان می پوشانند، بعد از آن در کوی و برزن افرادی با در دست داشتن این عروسک به راه می افتند و به عنوان نوید دهندگان و مژده بخشان آمدن نوروز با اشعار مختلف آذری و با حرکت دادن عروس «تکم» خود، آمدن نوروز را مژده و نوید میدهند .
در واقع تکمچیها یا عروسک گردان های نوروزی، بهار و نوروز را در مناطق آذربایجانینشین ایران را بشارت می دادند. آنها با حرکت دادن تکم ها یا عروسک های کوچک چوبی تزئین شده و خواندن آواز به نوروزخوانی و بهارخوانی می پرداختند.
یکی دیگر از آیین آذربایجانی ها در ایام عید نوروز ، شال اندازی یا قورشاخ ساللاماخ است.این مراسم در چهارشنبه سوری انجام می شود.در واقع مفصلترین مراسم آخرین چهارشنبهسورى آن است که در آن شب، برنج سفید پخته می شود و همراه با آجیل و شیرنى بر سفره قرار مىدهند. پسران جوان و نوجوان شالى برداشته و از سوراخ بالاى بام که محل خارج شدن دود تنور و تهویه است و به آن در زبان ترکی «باجا» می گویند، شال خود را پایین مىاندازند.
صاحبخانه نیز مقدارى آجیل و شیرینى در گوشه شال مىبندد تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمىکشد. اگر خانواده دختر راضى باشند، نشانهاى به شال مىبندند. رسم شالاندازى هنوز در بعضى روستاهاى آذربایجان شرقى رایج است.
از مراسم دیگر، خرید آجیل چهارشنبهسوری است که هنوز هم در آذربایجان به نام "یئدی لوین" به معنی آجیل هفت رنگ یا "چارشنبه یئمیشی" معروف است.
یکی دیگر از آداب و رسوم این مردم، آیین "قره بایرام "می باشد.قره بایرام به معنای عید سیاه است. این عید برای کسانی که تازه عزیزی را از دست داده اند، قره بایرام نامیده می شود.مردم برای تسلی خاطر این بازماندگان به دیدار آنها می روند.
بیشتر خراسانیها شب اول سال نو رشته پلو میخورند، روز شنبه اول سال هم آش میپزند تا در مدت سال کارشان رشته بگیرد. از ماهی و کوکویی هم که از شب آخر سال کهنه مانده است مقداری میخورند تا تمام سال رزق شان حلال باشد کوکو را هم باید بخورند تا در سال نو از کوکو گفتن راحت بشوند.
آداب و رسوم نوروز در چهارمحال بختیاری
مردم چهارمحال بختیاری هم مانند دیگر مردم ایران برای ایام عید و سال نو ، آیین و آداب و رسومی دارند.زنان و کودکان آنها ؛اولین شنبه سال نو را از خانه بیرون میروند و با چیدن گیاهان خوراکی که تازه سر از خاک در آوردهاند در مزارع و باغات نحسی، بدی، پلیدی این روز را دور میکنند و به آن «شنبه گردی شنبه گردش» میگویند.
شنبه گردی به صورت خانواری نیست و غذای روز به خارج از منزل برده نمیشود و بیشتر خاص زنان و کودکان است. دختران به امید باز شدن «بخت» در این روز هم، مانند سیزده بدر سبزه گره میزنند.
در بختیاری به خاطر موقعیت طبیعی و اقلیم کشاورزی به سبزه عید اهمیت زیادی داده میشود و سبزهها اغلب یک یا سه است چرا که سبزه نشانه شروع سالی سبز و پر برکت به خصوص در زمینه زراعی است.
در مناطق بختیاری به چهارشنبه سوری "چهارشنبه سیری" یا "تش پرک" میگویند. پریدن از روی آتش سه بار تکرار میشود. هنگام پریدن از روی آتش شعر زیر را میخوانند:
تش تش نوروز ایکنم شادی هر روز ایکنم
سرخی تو سی مو زردی مو سی تو
غم بره شادی بیا محنت بره روزی بیا
تعداد آتشها را نیز مانند سبزهها فرد میگیرند و معتقدند کسی از روی آتش زوج بپرد سال آینده چهارشنبه سوری نخواهد داشت.
عشایر بختیاری همزمان با تحویل سال به مکان سبزتری رفته و سیاه چادر خود را در آنجا برپا میکنند، در هنگام تحویل سال بزرگ خانواده قرآن میخواند و همه برای شروع نیک یا قرآن میخوانند یا روی آیات قرآن نگاه میکنند.
آنها در روز سیزده فروردین مانند همه مردم ایران به سیزده بدر می روند و اگر روز سیزده بدر هوا ابری، طوفانی یا بارانی بود، روز چهاردهم نوروز را با نام «چارده بدر» همانند سیزده بدر به جا میآورند.
یکی دیگر از رسوم این منطقه برگزاری عید رفتگان است،به این عید که یک روز پیش از روز عید برگزار میشود "عید علفه" یا عید کوچک گفته میشود، در این روز مردم به زیارت اهل قبور میروند و روی مزار آنها سبزه میگذارند.
آداب و رسوم نوروز در خراسان
مردم اهالی خراسان هم به آیین و آداب و رسوم عید نوروز علاقه مند و پای بند هستند. گندم و عدس سبز میکنند لباس نو میپوشند. اسفند میسوزانند تخم مرغ رنگ کرده درست میکنند و کاکین را با پارچههای رنگارنگ و فرشهای خوش نقش و زیبا میآرایند.
آنها پوست پلنگ و کشکول و تبرزین به در و دیوار آویزان می کنند، به دیدار یکدیگر میروند، و سال نو را به خویشان و دوستان تبریک میگویند و به یکدیگر هدیه و عیدی میدهند.
قبل از فرا رسیدن سال نو، خانه تکانی می کنند؛ ظروف مسی را به رویگر می دهند تا سفید کنند. گندم یا عدس در دیس و دوری و بشقاب خیس میکنند و خاکشیر و ترتیزک و اسفزه پشت کوزه و روی پارچه میچسبانند تا برای شب عید سبز شود و در ایام عید خانه به سبزه آراسته باشد.
یکی از آداب و رسوم مردم خراسان این است که عدهای از خراسانیها چند لحظه قبل از تحویل سال قدری «آب جوجه خروس» یا شیر می خورند. چون باور دارند اگر در زمان تحویل سال آب جوجه خروس بخورند پوست بدنشان در تمام سال لطیف و درخشان میشود اگر سیر بنوشند پوست بدنشان سفید و نرم خواهد شد.
بعضی از آنها هم لحظه سال تحویل دور سفره مینشینند و هر یک سکهای یا چند دانه برنج یا یک گوخدا( خرخاکی) در مشت می گیرند یا کله جوجه خروس در جیب میگذارند و مرغ و دل و جگر و سنگدان و گردن او را میپزند و به مرد خانه میدهند تا بخورد و ثروتمند شود.
بیشتر خراسانیها شب اول سال نو رشته پلو میخورند، روز شنبه اول سال هم آش میپزند تا در مدت سال کارشان رشته بگیرد. از ماهی و کوکویی هم که از شب آخر سال کهنه مانده است مقداری میخورند تا تمام سال رزق شان حلال باشد کوکو را هم باید بخورند تا در سال نو از کوکو گفتن راحت بشوند.
مردم این دیار در ایام نوروز خود را با بازی هایی مانند آراآرا، سرنو قزل خانم، استاسه پایه، استای زنجیر باف، از گلاچی گل، بجل بازی، جوز بازی، شیطون برشته، کبدی کبد، عرقچین گردونک، لوچمبه، لیس پالیس، درنه بازی و خرسوزپالون سوز، سرگرم می کنند.
یکی از آیین های مردم در خراسان شمالی مراسم کوزه شکنی است؛ در این رسم کوزه ای را مقداری آب می کنند و درون آن سکه پول می اندازند، سپس آن را یکی از اعضای خانواده که معمولا پسر خانواده است ، از پشت بام به پایین پرت می کند تا کوزه شکسته و آب آن پاشیده شود .آنها شکستن کوزه را نشانه آلودگی ها و اندوه های یکساله می دانستند.
آداب و رسوم نوروز در شمال ایران
نوروز در سرزمینهای سرسبز شمال ایران هم مانند دیگر قسمت های کشور با آیینها و مراسم ویژهای همراه است که برخی از آنها پس از گذشت سالیان همچنان پابرجاست.
نوروزخوانی یکی از شناختهشدهترین آیینهای قبل از آمدن نوروز است. این آیین در شمال ایران رنگ و بوی ویژهای دارد. با آغاز اسفند نوروزخوانان که قاصد بهار بودند ترانههایی زمزمه میکردند که آمدن آفتاب و بهار و روزهایی سراسر شادی و امید را نوید میداد. طنین صدای آنان بشارتدهنده رویش سبز و شکوفایی گلها بود آنها پیامآور دوستی، نوزایی و تجدید مهربانی بودند. این آیین هنوز هم در برخی از روستاهای گیلان، مازندران و گلستان برگزار میشود.
دید و بازدید، بازیهای نوروزی همچون مرغانه جنگ، کشتی گیلهمردی و ورزاجنگ و عید موارک از آداب و رسوم گیلانیها پس از تحویل سال و ایام نوروز است.
گلمالی کردن، آروسگوله، نوروزخوانی، مارمه، عید دیدنی، مرغنه جنگی و سیزدهبدر از آیینهای مردم مازندران در نوروز است. آروسگوله یکی از دیرینهترین آیینهای نوروزی شمال کشور است . نمایش عروسگوله ریشه در سنتهای نمایشی اسطورههای کهن مربوط به آغاز بهار دارد که در آن نمادهای سال کهنه و نو با هم به ستیز برمیخیزند. این گروه معمولا چندروز پس از نوروزخوانها پیدا میشوند. گروه حرکت میکنند و در هرخانهای که بازی میکنند، از صاحبخانه هدایایی چون برنج، تخممرغ و شیرینی و گاهی پول دریافت میکنند.
یکی از باورهای مردم گیلان این است که برای رفع نحسی در روز سیزده صبح زود از خواب بیدار می شوند و به کنار رودخانه می روند، سیزده سنگ را به آب میاندازند و نیت میکنند که نحوست از آنان دور شود. در برخی نقاط هم نیت میکنند و خود را به آب میزنند و براین باورند که اگر کسی در این روز خود را به آب دریا یا رودخانه بزند و شنا کند، هرگونه بیماری داشته باشد، سالم و تندرست میشود.
نان یا کیک کماج نان گردی است كه با آرد برنج" شیر و تخم مرغ آماده می شود. معمولا زنان بعد از پختن نان خانگی خمیر كماج را روی تنور می گذارند و روی آن را با صفحه ای فلزی می پوشانند و زغال های گداخته می گذارند كه در واقع همان عمل فر امروزی را انجام می دهد و كماج مانند كیك پوف می كند.
یکی دیگر از رسوم مردم شمال، پختن حلوا ونان کماج می باشد. چند روز مانده به عید مقدار زیادی برنج را می خیساندند و بعد از شستشوی كامل آن را نیمه خشك می كردند و به همراه دیگر زنان به دنگه سر(آسیاب دستی) می رفتند و برج ها را آرد می كردند كه به آرد برنج ((دنكو)) می گویند.
پس از آن كه سهم صاحب آسیاب را از دنكو دادند به خانه بر می گشتند. دنكو را روی حرارت ملایم تفت می دادند آن وقت با پودر قند و روغن گاوی حلوا درست می كردند. پیشتر ها اندازه حلوا درست به اندازه ی یك آجر بود. هم چنین باآرد برنج (دنكو) كماج (نوعی نان محلی) هم می پختند.
نان یا کیک کماج نان گردی است كه با آرد برنج" شیر و تخم مرغ آماده می شود. معمولا زنان بعد از پختن نان خانگی خمیر كماج را روی تنور می گذارند و روی آن را با صفحه ای فلزی می پوشانند و زغال های گداخته می گذارند كه در واقع همان عمل فر امروزی را انجام می دهد و كماج مانند كیك پوف می كند.
رنگ كردن تخم مرغ از كارهای دیگر زنان و دختران مازندران است. در قدیم برای رنگ كردن تخم مرغ گزنه را در آب جوش می جوشاندند و تخم مرغ را در آب آن قرار داده می پختند كه تخم مرغ ها رنگ سبز طبیعی به خود می گرفت.