تبیان، دستیار زندگی

علائم و خطرات اعتیاد به کار

بلایی که اعتیاد به کار سرتان می‌آورد

همه ما این عبارت را شنیده­‌ایم: کار زیاد و نبود بازی و تفریح باعث می­شود که زندگی کسل‌کننده باشد. تا وقتی زندگی حرفه‌­ای فرد با زندگی شخصی‌­اش به یک اندازه مهم باشد، معمولاً این موضوع مشکلی ایجاد نمی‌­کند؛ اما وقتی حجم کار یک شخص به حدی زیاد می­‌شود که جای فعالیت دیگری باقی نمی­‌ماند، احتمالاً مشکل اعتیاد به کار دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : ارینب سیفی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
اعتیاد به کار
اعتیاد به کار می­‌تواند به همان اندازه­‌ی اعتیاد به مواد مخدر و یا قمار مضر باشد، اما چون نشانه‌­ی مشخصی ندارد، تشخیص‌­اش مشکل­‌تر است. اعتیاد به کار می­‌تواند روابط شخصی و کاری فرد را تحت تأثیر قرار دهد و حتی روی سلامتی فرد نیز تأثیر منفی بگذارد. حمایت خانواده، دوستان و همکاران، برای مقابله با این نوع اعتیاد ضروری است.
 

اعتیاد به کار چیست؟

کسانی که اعتیاد به کار دارند عموماً زندگی اجتماعی و سرگرمی ندارند و به‌طورکلی نه وقت و نه تمایل به کار دیگری دارند. این نوع اعتیاد ممکن است به دلیل عزت‌نفس پایین شخص و محیط خانوادگی ناآرام باشد؛ بنابراین افراد معتاد به کار معمولاً از کار به‌عنوان یک مکانیزم دفاعی برای مقابله با اضطراب استفاده می­‌کنند.
افراد معتاد به کار به دلیل نیازهای درونی که معمولاً به خاطر فرار از اضطراب­‌هایی که در زندگی شخصی خوددارند، مجبور به کار در ساعت‌­های طولانی می­‌شوند که این اعتیاد، به‌سلامتی آن‌ها لطمه می­‌زند.
درست مانند بقیه انواع اعتیاد مانند اعتیاد به الکل و مواد مخدر، اعتیاد به کار یک بیماری است که ازنظر فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی بر فرد تأثیر منفی می‌گذارد. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات در این موضوع، تشخیص آن است. به این دلیل که بسیاری از جوامع تمایل دارند مردم را به پرکاری و کار سخت تشویق و ترغیب کنند که این موضوع تشخیص اعتیاد به کار و همچنین تأمین زیرساخت‌ها و پشتیبانی لازم برای درمان این بیماری را دشوارتر می‌­کند. اعتیاد به کار می‌تواند زنان و مردان در صنایع مختلف را تحت تأثیر قرار دهد لذا تشخیص صحیح اعتیاد به کار از اهمیت بالایی برخوردار است.

علائم اعتیاد به کار

-مدام در مورد کار فکر کردن و صحبت کردن
-علائم جسمی مانند سردرد، خستگی و سوءهاضمه، احتمالاً به دلیل استرس ناشی از کار زیاد
-علائم رفتاری مانند تغییرات خلقی دوقطبی، فراموشی، بی‌حوصلگی و مشکل در تمرکز
-چرخش زندگی حول محور کار و حذف جنبه‌­های دیگر مانند سرگرمی‌­ها
-نبود تعادل بین زندگی شخصی و کار
البته، تنها وجود بعضی از این علائم در شما، به معنای اعتیاد به کار نیست. خودتشخیصی اعتیاد به کار هرگز ایده خوبی نیست و نیاز است که از یک مشاور کمک بگیرید. قبل از انجام هر کاری چند سؤال وجود دارد که باید ابتدا آن‌ها را بررسی کنید:
-آیا فکر کردن در مورد کار بیشتر برای شما هیجان‌انگیز است یا صرف وقت با عزیزانتان یا استراحت؟
- آیا عمداً ساعات طولانی­‌تری را صرف کار خود می‌­کنید؟
-آیا زمانی که مشغول به کار نیستید، علاقه و سرگرمی دیگری دارید که وقت شما را پر کند؟
-آیا مخالف افرادی هستید که غیر از کار اولویت‌­های دیگری نیز در زندگی خوددارند؟
- آیا زمانی که مشغول به کار نیستید، مضطرب می­‌شوید؟
اگر پاسخ شما به بیشتر این سؤال‌ها مثبت است، ممکن است یک فرد معتاد به کار باشید. تشخیص و تأیید اینکه شما دچار بیماری اعتیاد به کار هستید، برای رهایی از آن کاملاً ضروری است. ممکن است شما به‌تنهایی قادر به مقابله با آن نباشید؛ بنابراین بعدازاینکه فهمیدید مشکل اعتیاد به کاردارید، چالش بعدی شما پذیرش و قبول کمک از متخصصان و مشاوران است.
 

مشکلات اعتیاد به کار

برخلاف تصورات عمومی، افراد معتاد به کار درواقع بیشتر از اینکه برای سازمان مفید باشند، به آن ضرر می­‌رسانند؛ زیرا این افراد علاقه­‌ای به همراهی و همدلی با سایر افراد اطراف خود ندارند. آن‌ها نه‌تنها مشتاق­‌اند که تمامی کارها را خود انجام دهند، بلکه علاقه­‌ی زیادی به کنترل تمامی فعالیت‌های کاری (هرچند فعالیت‌های بسیار کوچک) از خود نشان می‌دهند؛ بنابراین، افراد معتاد به کار معمولاً روابط متشنج و متلاطمی با همکاران خود دارند. وجود چنین افرادی در یک سازمان باعث می­‌شود که مدیران و سایر پرسنل هم نتوانند وظایف خود را به‌درستی انجام دهند و بر رضایت شغلی سایر افراد سازمان نیز تأثیر منفی می­‌گذارند. افراد معتاد به کار به خلاقیت در سازمان نیز آسیب رسانده و ممکن است سبب ترک کار توسط بسیاری از افراد زیردست خود شوند.
به دلیل مشغله کاری، اعتیاد به کار، به زندگی شخصی فرد نیز آسیب می­‌رساند. وسواس مضر و خطرناک در کار باعث می‌شود که چنین افرادی وقت بسیار کمی برای سرگرمی­‌ها، خانواده و دوستان خود داشته باشند و با نزدیکانشان فاصله زیادی پیدا می‌­کنند. چراکه فرزندان و همسران افراد معتاد به کار مورد بی‌­مهری و کم‌­توجهی قرار می‌­گیرند. این می­تواند بر رشد روانی فرزندان آن‌ها تأثیر منفی بگذارد و ممکن است در مورد همسران منجر به جدایی یا طلاق شود.
معتادان به کار معمولاً اعتمادبه‌نفس پایینی دارند و این عدم اعتمادبه‌نفس اغلب انگیزه‌­ای برای یک اختلال وسواسی-اجباری برای تعیین اهداف و تحقق آن‌ها» است. به همین ترتیب استراحت برای افراد معتاد به کار بسیار دشوار است زیرا اغلب سبب ایجاد احساس گناه در آن‌ها می­‌شود و احساس بی­‌کفایتی را در آن‌ها تقویت می‌کند.
به دلایل زیر، اعتیاد به کار می­‌تواند سلامتی افراد را نیز به خطر بیندازد:
-استرس زیاد
-بی‌خوابی
-خستگی
-اضطراب و افسردگی که می­تواند منجر به اعتیاد به مواد مخدر یا الکل شود.
این عوامل ممکن است در کوتاه‌مدت مشکلات جدی ایجاد نکنند، اما باگذشت زمان اثرات منفی آن‌ها خطر ابتلا به بیماری‌هایی مانند فشارخون و احتمالاً عدم تعادل هورمون‌ها را افزایش می­‌دهد.
 

درمان و مدیریت اعتیاد به کار

پس از شناسایی صحیح اعتیاد به کار، گام بعدی تعیین چگونگی مدیریت بهتر شرایط است. اکثر برنامه‌‎­های درمانی به دنبال علل اصلی اعتیاد به کارند. چه عواملی باعث این آسیب شده‌اند؟ اعتیاد به کار، به چه میزان در آسیب‌­های روحی یا روانی ریشه دارد؟ آیا والدین افراد معتاد به کار، خود نیز معتاد به کار بوده­‌اند؟ شناخت ریشه‌­های این مشکل می­‌تواند شناختی در مورد چگونگی انتخاب بهترین روش برای درمان آن ارائه دهد.
یکی از روش­‌های درمان اعتیاد به کار، تغییر در ارتباط بین افراد معتاد به کار با همکاران و زیردستان است. کاهش زمان کار به میزان معقول‌تر و قطع ارتباط کامل از محیط کار هنگام تعطیلات یا مرخصی­‌ها از روش‌های پیشنهادی است. یکی از راه­‌های انجام این کار، یافتن یک سرگرمی و اختصاص وقت برای آن است.
ارتباط با خانواده و دوستان نیز بخش مهمی از روند بهبودی است؛ زیرا خانواده و دوستان می­‌توانند به فرد معتاد به کار کمک کنند تا علایق و سرگرمی­‌های خارج از کار خود را بیشتر کند. ممکن است شروع کل روند درمان نیاز به مداخله خانواده و دوستان داشته باشد. این امر به‌ویژه زمانی که شخص معتاد به کار از مسئله آگاهی نداشته باشد، یا نتواند برای درمان اعتیاد خود کاری انجام دهد بسیار مهم است.