در گفتوگو با تبیان مطرح شد؛
والدین چه تأثیری در مذهبی شدن کودکان دارند؟
یک روانشناس کودک و نوجوان گفت: «تربیت کودک قبل از ازدواج و موقع انتخاب همسر شروع میشود زیرا یکی از هدفهای ازدواج ایجاد نسل و فرزندآوری است و قرار است ما با ازدواج، مادر و پدر خوبی برای فرزندانمان انتخاب کنیم.»

زهره عباسی روانشناس کودک و نوجوان در خصوص تأثیر والدین در دینداری فرزند به تبیان میگوید: «بر اساس نظریه رشد و پژوهشهای انجامشده، والدین نقش بسیار مؤثری در دینداری فرزند دارند. این پژوهش نشان داده که بین مربی، دوستان و والدین، والدین اثر بیشتری در دینداری فرزند دارند چون در سالهای اولیه رشد بحث همانندسازی وجود دارد و والدین در این دوران خدای دوم کودکان هستند؛ بنابراین اگر والدین بتوانند در دوران کودکی تعامل مثبتی با کودک داشته و الگوهای خوبی باشند، کودک میتواند به تقلید از والدین دینداری را در وجود خود نهادینه کند.»
عباسی در پاسخ به این سؤال که چرا ما در خانوادههای مذهبی شاهد فرزندانی غیرمذهبی هستیم، گفت: «اشکال کار دقیقاً در تعارضاتی است که برای کودک ایجاد میشود. اگر قرار است والدین یک الگوی خوب برای فرزندانشان باشند، باید در تمام ابعاد ازجمله اخلاق و تعاملات بهخوبی عمل کنند. برخی والدین مذهبی با سختگیریهای بیشازاندازه و عدم تعاملات مناسب زمینه لامذهبی شدن فرزندشان را فراهم میکنند. کودک نیاز به این دارد که به او محبت کنید، با او به نرمی صحبت کنید و برای او وقت بگذارید. عدم رفع نیازهایی کودک و تأمین نکردن خوراک عاطفی و تعاملات اجتماعی او باعث میشود تا کودک دچار تعارض شود. همچنین متأسفانه برخی والدین با برخوردهای خشن و افراطوتفریطها باعث دینگریزی فرزندشان میشوند. برای مثال اجبار به خواندن نماز و داشتن پوشش قبل از سن تکلیف سختگیریهایی است که از جانب دین نیست. از طرف دیگر، با توجه به آنکه خانواده بستری برای دینداری کودکان است، تعارضات و عدم هماهنگی میان گفتار و رفتار والدین میتواند کودک را دچار تعارض دینی کند. مثلاً اگر پدر مذهبی رابطه خوبی با همسرش نداشته باشد، کودک ناخودآگاه رفتار بد پدر را بهحساب دینداری او میگذارد یا اگر والدین کودکشان را به راستگویی تشویق کنند و بعد خودشان دروغ بگویند، این رویکرد سبب عدم اعتماد کودک در دیگر آموزههای دینی نسبت به والدین میشود؛ بنابراین اولین و مهمترین موضوع در دینداری فرزند اصلاح تعارضات است.»
این روانشناس در خصوص اختلافات اعتقادی زوجین افزود: «یک باور غلط این است که پدر و مادر باید شبیه هم فکر کنند. اگر پدر و مادر ازنظر مذهبی نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند و والد مذهبی تلاش میکند تا فرزندش را مذهبی تربیت کند، در ابتدا باید در رفتار خوب و تعاملات مثبت با فرزندش کار کند.»
عباسی ادامه داد: «تعارضات در کودکان بزرگترین عامل برای دینگریزی است. تفاوت دیدگاه در بین والدین قطعاً در کودکان تأثیرگذار است؛ به همین دلیل است که ما میگوییم تربیت کودک قبل از ازدواج و موقع انتخاب همسر شروع میشود زیرا یکی از هدفهای ازدواج ایجاد نسل و فرزندآوری است و قرار است ما با ازدواج، مادر و پدر خوبی برای فرزندانمان انتخاب کنیم؛ بنابراین ما در مشاورههای قبل ازدواج حتماً بحث فرزندآوری را مطرح میکنیم و به افراد در آستانه ازدواج هم توصیه میکنیم از صحبت راجع به سبک فرزندآوری در دوران خواستگاری غافل نشوند.»
این روانشناس کودک در خصوص روشهای تشویق کودکان به انجام واجبات دینی گفت: «بچهها را از همان دوران کودکی به انجام واجبات دینی عادت دهید چون کودکان هیچ فلسفهای برای انجام کارهایشان ندارند. در ابتدا کودک تنها بر اساس تقلید و الگو عمل میکند؛ تکرار در تقلید از والدین باعث میشود دینداری در کودک به یک عادت تبدیل شود. همچنین تحسین و پاداش والدین برای کارهای خوبی که کودک انجام میدهد کمک میکند تا او انگیزه لازم برای تکرار انجام کار خوب را پیداکرده و آن کار برای او درونی شود. همچنین والدین باید دقت کنند از اول برای نماز سخت نگیرید که حتماً بهموقع باشد؛ اول برای خواندن، بعد درست خواندن و سپس برای بهموقع خواندن پاداش بدهید.»
عباسی به مادران توصیه میکند: «برای تربیت مذهبی فرزند از همان کودکی با یک برنامه شروع کنید. مادران حتی در دوران بارداری باید درباره مباحث مذهبی و انجام کارهای دینی با کودک صحبت کنند. مثلاً الآن دارم دعا میخوانم، دارم باخدا صحبت میکنم و... همچنین بچهها را از همان دوران کودکی به یکسری کارها مثل مشارکت در مراسم مذهبی و رفتن به مسجد عادت دهید. کودکان هیچ تصور و درکی از مسجد و مراسم مذهبی ندارند ولی این مسائل باعث میشود تا کودک آرامآرام به درک انتزاعی برسد. برای شیرین شدن و جذابیت دین برای کودکان عادت به انجام واجبات و مستحبات دینی را با یک اتفاق مانند بستنی خوردن یا اسباببازی خریدن خوشایند کنید. این باعث حس خوب در کودک میشود.»