تبیان، دستیار زندگی

چه وقایع تاریخی و مذهبی در ماه رجب روی داده است؟

رجب ، هفتمین ماه قمری ، ماه استغفار بندگان خداوند و یکی از پرفضیلت ترین ماه ها نزد خداوند است که وقایع و حوادث تاریخی مهمی در این ماه اتفاق افتاده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ماه رجب
به ماه رجب رحب الأصب یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم هم می‌‌گویند.رسول گرامی اسلام (ص) در مورد ماه رجب فرمود: ماه رجب، ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به آن نمی‌رسد و جنگ با کافران در این ماه حرام است. رجب، ماه خداست و شعبان، ماه من است و ماه رمضان، ماه امت من است.

وقایع ماه رجب

در این ماه وقایع و حوادث مذهبی زیادی روی داده است ، از جمله میلاد امام محمد باقر(ع)؛غزوه ی تبوک، شهادت امام هادی (ع)، جنگ یرموک،میلاد امام جواد (ع) ؛ میلاد حضرت علی (ع) و شروع ایام اعتکاف ، رحلت حضرت زینب (س) و پایان یافتن دوران اعتکاف، شهادت امام موسی کاظم (ع) و مبعث حضرت رسول (ص)؛ می باشد.

میلاد امام محمد باقر

روز اول ماه رجب مصادف با میلاد امام محمد باقر(ع) می باشد. امام باقر علیه السلام در یکم رجب سال 57 هجرى قمری در شهر مدینه به دنیا آمدند. نام آن حضرت «محمد»، کنیه اش «ابو جعفر» و لقبش «باقر العلوم» یعنى «شكافنده‌‌ى دانشها»است.

پدر او امام زین العابدین علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام، و مادر او فاطمه «ام عبد الله» دختر امام حسن مجتبى علیه السلام است. به همین خاطر برخی آن حضرت را به ابن الخیرتین و علوی بین علویین لقب داده‌اند.

امام باقر علیه السلام در زمان واقعه عاشورا چهار سال داشتند و در کربلا حضور داشتند و مصیبت های  سنگینی را که بر اهل بیت (علیهم السلام) وارد می شد، درک می کردند و همان درد و اندوه و رنجی که دیگر کودکان و زنان کشیدند، این امام بزرگوار هم متحمل شدند.

دوران زندگی امام پنجم بیشتر در شهر مدینه به نشر معارف دینی و راهنمایی شیعیان و تربیت شاگردان گذشت. زمان امام باقر علیه السّلام، زمان ظهور فقهای بزرگ مخصوصاً در مدینه بود. در این دوران، مسلمانان که از فتوحات خارجی و جنگهای داخلی تا حدودی آسوده شده بودند ، از اطراف و اکناف سرزمینهای اسلامی برای فراگرفتن احکام الهی و فقه اسلامی به مدینه، آمدند.

فقها و محدّثان بزرگی از جمله سعید بن مسیّب (متوفّی 94)، عروة بن زبیر (متوفّی 94)، خارجة بن زید بن ثابت (متوفّی 99)، ربیعة الرأی (متوفّی 136)، سفیان بن عُیَیْنه و محمّدبن شهاب زُهْری (متوفّی 124) در این شهر جمع بودند. بخصوص که منع کتابت حدیث در زمان عمر بن عبدالعزیز لغو شده بود.

 امام باقر علیه السلام در زمان واقعه عاشورا چهار سال داشتند و در کربلا حضور داشتند و مصیبت های سنگینی را که بر اهل بیت (علیهم السلام) وارد می شد، درک می کردند و همان درد و اندوه و رنجی که دیگر کودکان و زنان کشیدند، این امام بزرگوار هم متحمل شدند.


غزوه ی تبوک

تبوک نام مکانی  میان حجر و شام، کنار مرز فلسطین است که در آنجا آخرین غزوه پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) در سال نهم هجرت اتفاق افتاد و آن غزوه به تبوک شهرت یافت. در این غزوه که دشمن مسلمانان، رومیان بودند، جنگی رخ نداد. این غزوه را «فاضحه» هم مى گفتند زیرا جمعى منافق مسلمان‌نما در جریان این سفر رسوا شدند.در واقع در بازگشت رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) از تبوک به مدینه، منافقانى که همراه بودند تصمیم گرفتند که در گردنه میان تبوک و مدینه (عقبه هرشى) شبانه رسول خدا را از بالاى شترش بیاندازند تا در میان دره بیفتد و کشته شود.

قبل از جنگ تبوک، در جریان موته، یک اقدام نسبتاً محدود صورت گرفت که نتیجه ای نداشت. اکنون پس از فتح مکه لازم بود تا سپاهى عظیم به آن سوى حرکت کرده و حضور قاطع حجاز اسلامى را در شامات به نمایش بگذارد.

گروهى از مردم انباط در دوره جاهلى و بعد از اسلام به مدینه آرد سپید و روغن مى‌ آوردند. چون این گروه خیلی زیاد به مدینه می آمدند ،مسلمانان تقریبا همه روزه از اخبار شام اطلاع داشتند.

گروهى از آنها به مدینه آمدند و خبر آوردند که هرقل خواروبار سالیانه یاران خود را پرداخت کرده و سپاهیان فراوانى در شام جمع کرده است و قبائل لخم و جذام و غسّان و عامله را هم با خود همراه ساخته و آماده شده‌ اند و پیشاهنگان خود را به بلقاء گسیل داشته و آنجا اردو زده ‌اند و هرقل هم در حمص باقى مانده است. این موضوع را دیگران به آنها گفته بودند و آنها هم به مسلمانان گفتند.

چنین خبرى مسلمانان  را که در برابر سپاهیان شام، نیروى اندکى داشتند تا اندازه‌اى نگران کرد. آنان باید به تناسب، سپاه بزرگى فراهم آورند و طبعا چنین اقدامى نمى‌توانست در پنهانى صورت گیرد.

رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) نمایندگانى را به مناطق مختلف و از جمله مکه فرستادند تا مردم را براى این سفر آماده کنند. آن حضرت مقصد را بیان کرد و به عنوان یک تکلیف شرعى از مسلمانان خواست تا در آن شرکت کنند.
امام هادی (ع)

شهادت امام هادی (ع)
 سوم ماه رجب مصادف با شهادت امام هادی (ع) می باشد. امام علی بن محمد علیه السلام مشهور به امام هادی و امام نقی و امام علی النقی امام دهم شیعیان است. حضرت امام هادی علیه السلام در نیمه ماه ذی الحجه سال 212 ق در شهر صریا واقع در مدینه به دنیا آمدند.

پدر ایشان حضرت امام محمدتقی جوادالائمه علیه السلام و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه مغربیه است. نام مبارک ایشان علی از القابشان هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، موتمن، طیب و متوکل؛ و کنیه شان ابوالحسن می باشد. که به ایشان ابوالحسن ثالث می گفتند.

 امام هادی (ع) 13 سال اول امامت خود را در مدینه سپری کردند و در این سیزده سال علاوه بر اینکه بهره معنوی و علمی به شیعیان می رساندند ، به امور آّنان رسیدگی می کردند تا این که متوکل (خلیفه ی وقت) که در دشمنی با ائمه اطهار علیهم السلام مشهور بود، به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام در جامعه داشت امام را از مدینه به سامرا فراخواند زیرا احساس می کرد که باید امام را از نزدیک تحت نظر بگیرد.

پس از آمدن امام به سامرا، اگرچه ایشان ظاهرا آزاد بود اما «متوکل» منزلشان را طوری انتخاب کرده بود که همواره تحت نظر باشند. او به طور مرتب دستور تفتیش منزل آن امام بزرگوار را صادر می کرد و تمام دیدارها و رفت و آمدها توسط نیروهای حکومتی کنترل می شد.

امام علیه السلام با این که شدیدا تحت نظر بود، اما دست از فعالیت های خود بر نداشت و آنها را به شیوه ای مطابق اوضاع زمان خودش به پیش برد. از مهمترین فعالیت های ایشان این بود که به مردم از راه های گوناگون آگاهی می داد و منصب امامت و مقام علمی خود را در طی سخنان خویش و در مناظرات و پرسش و پاسخ های علمی، آشکار و تثبیت می کرد.

این امام بزرگوار ،همچنین عدم مشروعیت حکومت بنی عباس را تبیین می کردند و مردم و شیعیان را نسبت به غیبت حضرت مهدی علیه السلام آماده می کرد. البته ایشان با نهایت احتیاط و جلوگیری از حساس شدن حکومت، این موضوع را به طور سربسته در ضمن سخنان خویش ذکر می فرمودند.

امام هادی (ع) در سوم رجب  سال 254 ه.ق به دست معتمد عباسی به شهادت رسیدند. در مورد شهادت امام هادی علیه السلام و قاتل آن حضرت اختلاف است .برخی معتمد عباسی را قاتل آن حضرت میدانند .یعنی این واقعه در زمان خلافت معتمد رخ داده است و به عقیده ی برخی دیگر معتز عباسی، فرمان قتل آن بزرگوار را صادر و معتمد آن را اجرا کرد. یعنی این واقعه در زمان خلافت معتز روی داده است.

از امام هادی علیه السلام چندین دعا و زیارت نامه برجای مانده است که از مشهورترین آنها زیارت جامعه ی کبیره است. این زیارت دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد.
ماه رجب
جنگ یرموک
 یکی دیگر از وقایع تاریخی که در ماه رجب اتفاق افتاده است، جنگ یرموک می باشد. این جنگ؛ در رجب سال ۱۵ هجری قمری بین مسلمانان و امپراتوری روم شرقی در کنار رودخانه یرموک در حوالی مرز امروزی سوریه و اردن رخ داد. مسلمانان در این جنگ بر لشکر امپراطوری روم غلبه کردند و به سلطهٔ روم در شامات برای همیشه پایان دادند.

 پس از آن كه رومیان ؛ به طور  پی در پی از مسلمانان شکست خوردند و در حال عقب‌نشینی به طور كامل از شامات بودند،  تصمیم گرفتند جنگ بزرگ دیگری علیه مسلمانان به راه اندازند و هزار و به روایتی سیصد هزار رزمنده امپراتوری روم كه متشكل از رومیان و عرب‌های منطقه شام بودند، در سرزمین یرموك  جمع شدند و برای هجوم سیل‌آسا بر سپاهیان مسلمان آماده شدند.

ابوعبیده جراح كه فرمانده مسلمانان در نبرد با رومیان بود، رزمندگان مسلمان را جمع کرد  و به نبرد آنان فرستاد و سپس سپاهی دیگر به فرماندهی سعید بن عامر به یاری رزمندگان مسلمان اعزام كرد و نبرد سنگینی میان دو طرف اتفاق افتاد و ده‌ها هزار تن از نیروهای دو طرف كشته، زخمی و اسیر شدند. ولی سرانجام مسلمانان بر رومیان پیروز شده و آنان را به عقب‌نشینی وادار كردند.

  یکی دیگر از وقایع تاریخی که در ماه رجب اتفاق افتاده است، جنگ یرموک می باشد. این جنگ؛ در رجب سال ۱۵ هجری قمری بین مسلمانان و امپراتوری روم شرقی در کنار رودخانه یرموک در حوالی مرز امروزی سوریه و اردن رخ داد. مسلمانان در این جنگ بر لشکر امپراطوری روم غلبه کردند و به سلطهٔ روم در شامات برای همیشه پایان دادند.


 ولادت امام جواد(ع)

 دهم رجب المرجب ، سال 195 هجری قمری محمد بن على بن موسى علیه السّلام ؛ملقب به جواد، نهمین پیشوای شیعیان در شهر مدینه دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارشان حضرت رضا (علیه السلام) و مادرشان «سبیکه» نام داشت که امام رضا (علیه السلام) نام ایشان را «خیزران» نهادند. این امام بزرگوار مدت 17 سال امامت کردند و با دو خلیفه عباسی مامون و معتصم ،معاصر بودند.

برای این امام بزرگوار علاوه بر جواد؛ القاب دیگرى همچون: زكى، مرتضى، قانع، رضى، مختار، متوكل، منتجب نیز براى آن حضرت برشمرده‌ اند. كنیه‌ اش ابو جعفر است كه معمولا در روایات تاریخى ابو جعفر ثانى ذكر مى‌ شود تا با ابو جعفر اول، یعنى حضرت باقر علیه السّلام اشتباه نشود.

نهمین پیشواى شیعیان  را به خاطر دست بخشنده و گستردگی جود و كرم، «جواد» مى‌خوانند. امام جواد علیه‌السلام‌ وقتی خبر بیماری کسی را می شنید، به عیادتش می شتافت و از او دلجویی می کرد.

 غذای امام جواد علیه السلام همانند جد بزرگوارش امیرمؤمنان علیه السلام خیلی ساده و به دور از تشریفات بود. ایشان همانند فقیران جامعه غذا می خورد و با دیگران هم غذا می شد. در بسیارى از احادیث آمده است كه آن‌حضرت از آنچه در درون ضمایر مردم مى‌گذشته و یا رویدادهایى كه در آینده براى آنها پیش‌ مى‌آمده، مطّلع بوده و از آنها خبر مى‌داده است.

 روز دهم رجب ، روز میلاد حضرت علی اصغر طفل شش ماهه امام حسین (ع) هم می باشد.حضرت علی اصغر در دهم رجب سال 60 هجری قمری به دنیا آمدند. نام شریف این مولود مبارک عبدالله بود که به علی اصغر شهرت یافت. پدر بزرگوارشان حضرت امام حسین (علیه السلام) و مادر بزرگوارشان حضرت رباب (علیهاالسلام) دختر امرؤ القیس بود.

در تاریخ چنین نقل شده است که علی اصغر (علیه السلام) روز عاشورا در کربلا حضور داشتند و آن هنگام که امام حسین (علیه السلام) برای وداع با اهل بیت خویش به جانب خیمه ها آمدند، این طفل شیرخوار را نیز در آغوش گرفتند تا با او هم وداع کنند که ناگهان حرمله بن کاهل اسدی با تیر سه شعبه، این طفل بی گناه را در آغوش پدر به شهادت رسانید و با این کار قلب نازنین امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت و شیعیان ایشان را سخت سوزاند.
میلاد حضرت علی

 میلاد حضرت امیر المومنین علی (ع)

یکی دیگر از وقایع مهم ماه رجب ، میلاد اولین امام و پیشوای شیعیان حضرت علی (ع) است. سیزدهمین روز از این ماه، روز میلاد آن امام بزرگوار می باشد. پدر آن حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف (عموی پیامبر(ص)) و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود. بنابراین امام على(ع) از هر دو طرف هاشمى نسب است.حضرت علی  همسر حضرت فاطمه (س) دختر رسول اکرم (ص) می باشد. هنگامى که امام علی (علیه السلام) متولّد شد، مادرش فاطمه بنت اسد، او را «حیدرة» (به معنای شیر) نامید. سپس او و ابوطالب، به الهام الهى توافق کردند که او را «على» بنامند.

این گونه نقل شده است که در شب جمعه سیزدهم رجب فاطمه بنت اسد، همسر گرامی حضرت ابوطالب(علیه السلام) احساس درد حمل در او زیاد شد. هنگامی که ابوطالب خواست زنانی از قریش را برای یاری فاطمه بیــاورد، از گوشــه خـانه نـدایی رســید: «ای ابوطالب! صـبر کن چـرا که دست‌های آلوده نباید ولی خدا را لمس کند».

صبح آن روز حضرت فاطمه بنت اسد ندایی شنید:« ای فاطمه! به خانه ما بیا». آن گاه فاطمه با مشقت و رنج، خود را به مسجدالحرام رساند. عباس بن عبدالمطلب که به همراه جماعتی در مسجد نشسته بودند، دیدند که فاطمه وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهی به سوی آسمان کرد و چنین عرض کرد: «پروردگارا! من به تو و به پیامبران و کتابهایی که از جانب تو آورده‌اند، ایمان دارم؛ کلام جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم و او بوده که این خانه را بنا کرده است. تو را قسم می‌دهم و از تو می‌خواهم به حق کسی که این خانه را بنا کرد، و به حق فرزندی که در رحم من است و با من سخن می‌گوید و با گفتارش با من انس می‌گیرد و یقین دارم که یکی از آیات و نشانه‌های توست، این ولادت را بر من آسان فرمایی».

ناگهان کسانی که در مسجدالحرام حاضر بودند در کمال شگفتی دیدند که دیوار پشت آن سمتی که درِ کعبه است، شکافته و فاطمه بنت اسد داخل شد. هر کاری کردند که قفل در کعبه را باز کنند ممکن نشد و دانستند که حکمت خداوند در کار است. فاطمه بنت اسد می‌فرماید:« هنگامی که داخل کعبه شدم دیدم حوا، ساره، آسیه، مادر موسی بن عمران، مریم مادر عیسی آمدند؛ ‌آنان به من سلام کردند و در مقابلم نشستند و در ولادت فرزندم مرا یاری نمودند.

فاطمه بنت اسد نقل می کند که من به درون کعبه رفتم و از میوه ها و روزى هاى بهشتى خوردم.ایشان سه روز در کعبه حضور داشتند و می فرمایند پس چون خواستم بیرون بیایم، کسى مرا ندا داد: اى فاطمه! او را «على» بنام که او على (بلند مرتبه) است و خداوندِ علىّ اعلى مى فرماید: «نامش را از نام خود برگرفته ام و به ادب خود، تربیتش کرده ام و بر دشوارى هاى دانشم آگاهش کرده ام. اوست که بت ها را در خانه ام مى شکند، و اوست که بر بام خانه ام اذان مى گوید و مرا تقدیس و تمجید مى کند. پس خوشا به سعادت کسى که دوستش بدارد و اطاعتش کند، و واى بر کسى که سرپیچى اش کند و دشمنش بدارد.

آن حضرت اولین مردی است که به پیامبر اسلام ایمان آورد و همواره یار و یاور ایشان بود. پیامبر اکرم آن حضرت را به دستور خدا به عنوان جانشین خود تعیین نمود و از مردم برای او بیعت گرفت، اما پس از رحلت پیامبر در سال ۱۱ هجری، عده ای از مهاجرین و انصار در سقیفه بنی ساعده به طور خودسرانه از این دستور سرپیچی نموده و با ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان بیعت نمودند! این واقعه موجب شد که آن حضرت عملا از سال ۳۵ هجری قمری و پس از عثمان به خلافت برسد.
اعتکاف

 روز میلاد حضرت علی (ع) مصادف با آغاز ایام البیض (اعتکاف) می باشد. برای شب و روز این ماه اعمال زیادی سفارش شده است. در شب سیزدهم ماه رجب خواندن دو رکعت نماز مستحب است، به این صورت که در هر رکعت بعد از حمد سوره‌های یاسین، تبارک و توحید خوانده شود. البته مستحب است شب چهاردهم چهار رکعت با این کیفیت و شب پانزدهم ۶ رکعت خوانده شود.

برای روز سیزدهم این ماه هم که گفتیم اعتکاف شروع می شود، گرفتن روزه در این روز بسیار سفارش شده و دو روز بعد از آن هم مستحب است. همچنین اگر کسی می‌خواهد اعمال ام داود را بجا بیاورد باید این روز را روزه بگیرد. معتکفان، ‌با روزه و عبادت در این سه روز، تلاش می‌کنند تا با رهایی از قید و بند‌های زندگی دنیوی، خودشان را به پروردگار عالمیان نزدیک‌تر کنند.
 وفات حضرت زینب (س)
 روز پازندهم ماه رجب ، مصادف با وفات بانوی صبر و استقامت حضرت زینب (س) می باشد.ایشان دختر حضرت علی و حضرت فاطمه (س) می باشد.

 در روایات آمده است که نام‌گذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام (ص) صورت گرفت و جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر (ص) رساند. زینب را مخفف‌ «زین اب‌» دانسته‌ اند، یعنى زینت پدر.

آن حضرت در واقعه ی کربلا  و دوران اسارت نقش بزرگی داشتند. وقتى امام حسین‌ علیه السلام پس از امتناع از بیعت با یزید، از مدینه به قصد مكه خارج شد، زینب نیز با دو تن از فرزندانش به نامهاى محمد و عون، با برادر همراه شد. در طول نهضت عاشورا، نقش فداكاریهاى‌ عظیم زینب، بسیار بود. او در واقعه عاشورا مصیبت از دست دادن عزیزترین کسانش یعنی برادران، فرزندان و فرزندان برادر را تحمل کرد.اما او همه این مصیبت ها را تحمل نمود و در پاسخ سوال طعن آمیز ابن زیاد که پرسید: كار خدا را با برادر و اهل بیت خود چگونه یافتی؟ فرمود: "و ما رأیتُ الاّ جمیلاً...؛ من جز خیر و زیبایى چیزى ندیدم.

زینب سلام الله علیها از امام ‌زین العابدین‌ علیه السلام و سرپرست كاروان اسیران اهل بیت مراقبت می نمودند و پس از عاشورا و در سفر اسارت در كوفه و دمشق، خطابه ‌هاى آتشینى ایراد کردند  و رمز بقاى حماسه كربلا و بیدارى مردم گشتند. پس از بازگشت به مدینه نیز در مجالس ذكرى كه براى شهداى كربلا داشت، به سخنورى و افشاگرى مى ‌پرداخت.

 در کتاب ها آمده است که در مدینه قحطى پیش آمد. زینب همراه شوهرش عبدالله بن جعفر به شام كوچ كردند و قطعه‌ زمینى داشتند. زینب در همان جا در سال 65 هجرى درگذشت و در همان مكان دفن شد. قبر ایشان در زینبه (کشور سوریه ) قرار دارد.

روز پانزدهم ماه رجب هم اخرین روز ایام البیض است. کسانی که معتکف شده اند، این روز آخر روز اعتکاف و گوشه نشینی آنها است. برای این روز هم اعمال زیادی سفارش شده است. نبی مكرم اسلام(ص) درباره عظمت شب نیمه رجب می فرمایند؛ هرگاه شب نیمه رجب فرار رسد، خداوند سبحان به خزانه داران و كاتبان اعمال بندگان دستوری می دهد و به آنان می فرماید: در دفتر اعمال بندگان من نگاه كنید، هر گناه و بدی در آن دیدید، در این شب آن ها را محو كرده و تبدیل به حسنات نمایید.

  امام موسی کاظم دوبار به دست هارون زندانی شدند. این زندانی به دلایلی از جمله سختگیری های هارون نسبت به علویان به خصوص امام موسی کاظم(علیه السلام) و همچنین نفوذ بسیار امام و علویان در میان مردم به دلیل اینکه فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هستند و مفترض الطاعه بودن‌ امامان شیعه و ترس دستگاه حکومت از شیعیان، بود.


شهادت امام موسی کاظم(ع)

روز 25 ماه رجب ، روز شهادت امام موسی کاظم (ع) می باشد.موسی بن جعفر ملقب به کاظم ، امام هفتم ما شیعیان است. این حضرت در  7 صفر  سال 127 یا 128 هجری قمری دیده به جهان گشودند و در 25 رجب سال 183 ه.ق به شهادت رسید.‏

 امام كاظم علیه السّلام دو بار به دست هارون به زندان افتاده اند كه مرتبه دوم آن از سال ۱۷۹ تا ۱۸۳؛ یعنى به مدت چهار سال طول کشید  و به شهادت آن حضرت منجر شده است.

 امام موسی کاظم دوبار به دست هارون زندانی شدند. این زندانی به دلایلی از جمله سختگیری های هارون نسبت به علویان به خصوص امام موسی کاظم(علیه السلام) و همچنین نفوذ بسیار امام و علویان در میان مردم به دلیل اینکه فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هستند و مفترض الطاعه بودن‌ امامان شیعه و ترس دستگاه حکومت از شیعیان، بود.

هارون، امام كاظم علیه السّلام را نزد حاكم بصره، عیسى بن جعفر بن منصور فرستاد؛ امام زمان در زندان او بسر برد، اما در نهایت، عیسى از این كار خسته شد و به هارون نوشت تا او را تحویل شخص دیگرى بدهد.در غیر این صورت او را آزاد خواهد كرد، زیرا در تمام این مدت كوشیده تا شاهدى بر ضد امام به دست آورد، اما چیزى نیافته است.

پس از آن، امام را تحویل فضل بن ربیع دادند. امام مدتى طولانى نزد او زندانى بود. گفته شده كه از او خواستند تا آن حضرت را به قتل برساند، اما او از این كار سرباز زد. پس از آن، حضرت را تحویل فضل بن یحیى دادند و مدتى نیز در زندان او بسر برد. مطابق نقل مورّخان او حرمت امام را پاس مى‌ داشت. پس از آن امام كاظم علیه السّلام را تحویل زندانبان دیگرى بنام سندى بن شاهك دادند.
 در روایتی از امام رضا (ع) آمده است که در آن حضرت را در زندان مسموم کردند و به شهادت رساندند.
مبعث
مبعث حضرت رسول اکرم (ص)
یکی دیگر از مهم ترین وقایع تاریخی و مذهبی ماه رجب ، بعثت رسول اکرم (ص) می باشد. این واقعه ی مهم در روز 27 رجب سال چهلم عام الفیل  در چهل سالگی آن حضرت اتفاق افتاده است.

 پیامبر (ص) برای عبادت به غار حرا می رفت و در روایات آمده است در حالی كه آن حضرت در غار حرا در حوالی مكه معظمه به عبادت و نیایش می‌پرداخت، جبرئیل بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از قرآن مجید را به عنوان طلیعه نبوت نازل نمود. نخستین آیاتی كه بر آن حضرت فرود آمد، آیه‌های سوره 96 قرآن مجید یعنی سوره علق بود.جبرئیل گفت: اى محمد! «اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّكَ الْاَكْرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ...». (قرآن را) به نام پروردگارت- كه هستى را آفرید- بخوان همو كه انسان را از خون بسته آفرید. بخوان كه پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو كه با قلم تعلیم داد و آن چه را كه انسان نمى‌دانست به او آموخت.

 از میان مردان هم حضرت علی (ع) نخستین کسی بود که به پیامبر ایمان آورد.آن حضرت به محض دیدن چهره ی نورانی پیامبر (ص) به او ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری كرد


سپس آنچه را كه مى‌بایست بر او نازل كرد و خودش به سوى پروردگارش بالا رفت. محمد صلّى اللّه علیه و آله از كوه پایین آمد در حالى كه عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهى او را مدهوش خود كرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزى كه اضطرابش را بیشتر مى‌كرد، این بود كه مى‌ترسید، قریشیان او را تكذیب كنند و او را به دیوانگى نسبت دهند، در حالى كه او عاقل‌ترین مردم و گرامى‌ترین آنان بود و مبغوض‌ترین چیزها در نظر او شیاطین و اعمال دیوانگان بود؛ بنابراین، خداوند اراده كرد كه قلبش را مملوّ از شجاعت کند و به او فراخى دل عنایت فرماید. براى همین از كنار هر سنگ و درختى كه ردّ مى‌شد، مى‌شنید كه مى‌گفتند: السّلام علیك یا رسول اللّه.

 پیامبر (ص) همین كه وارد خانه شد از نور چهره مباركش خانه خدیجه كبری سلام الله علیها نورانی شد و آن بانوی پرهیزكار پرسید: ای محمد! این چه نوری است كه در تو مشاهده می كنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو: لا اله الله، محمد رسول الله. خدیجه گفت: من سال‌هاست كه پیامبری تو را می ‌دانم و هم اكنون نیز شهادت می دهم كه خدایی جز خداوند یكتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. این  گونه خدیجه نخستین كسی بود كه به همسرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد.

از میان مردان هم حضرت علی (ع) نخستین کسی بود که به پیامبر ایمان آورد.آن حضرت به محض دیدن چهره ی نورانی پیامبر (ص) به او ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری كرد. از آن پس پیامبر صلی الله علیه و آله در كنار خانه خدا نماز می خواندند  و خدیجه سلام الله علیها و علی علیه‌السلام بر او اقتدا می‌كردند و نماز می‌خواندند.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .