به جای مچگیری؛ دستگیری کنیم!
عفو و گذشت و چشم پوشی از لغزش و خطای دیگران از بزرگترین کمالات انسانیه که هر شخصی باید خودش رو به این صفت آراسته کنه.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1399/11/15 ساعت 18:46
کسی که کریمانه از کنار اشتباه دیگران عبور میکنه و به راحتی میتونه خطای بقیه رو ببخشه ابتدا در حق خودش لطف کرده چرا که خودش رو به صفاتی از صفات خداوند ملبس کرده.
یه مردی بود باغ انار داشت. روزی که محصول رو جمع میکردند، فرزند این آقا بهش مراجعه کرد، کارگری رو در میان جمع کارگران نشون داد و گفت بابا این کارگر دزدی کرده، چندین جعبه انار رو به صورت پنهانی از باغ خارج کرده.
پدر گفت: نه! من به این کارگر اعتماد دارم. پسر اصرار کرد و پدر وقتی اصرار پسر رو دید به جای اینکه حرفش رو قبول بکنه با سیلی به صورتش زد.
پسر ناراحت شد، دور شد. بعدازظهر دوباره مراجعه کرد گفت: بابا من یقین دارم که این کارگر دزده. پدر گفت: من هم میدونم که کارگرم دزده. گفت پس چرا من رو تنبیه کردی؟ گفت: چون دلم نمیخواست توی جمعیت آبروش رو بریزم.ما حق نداریم آبروی آدمها رو به راحتی ببریم. گذشت. یکی دو روز بعد اون کارگر مراجعه کرد و اعتراف کرد. گفت آقا من واقعا دزدیده بودم. الان توبه کردم.
این یک رسم خوب تربیته. چشم پوشی از گناه، خطا و اشکال. ما در مواجه با بچههامون خیلی از مواقع باید از عنصر تغافل استفاده بکنیم. باید خودمون رو به غفلت بزنیم. ما قرار نیست مدام از بچههامون مچ گیری بکنیم، باید گاهی دست گیری بکنیم.
دو تا کار انجام بدیم. ما در برخوردهامون انصاف داشته باشیم تا طرف مقابل هم در اعتراف به خطاهاش شجاعت داشته باشه. بگذارید کاری بکنیم اگر بچهمون جایی کار غلط انجام داد اول به خود ما مراجعه بکنه. از ما کمک بگیره نه اینکه مدام نگران باشه که ما پلیس زندگی او شدهایم. پلیس زندگی بچههامون نباشیم.اگه از این پست خوشتون اومد، ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
یه مردی بود باغ انار داشت. روزی که محصول رو جمع میکردند، فرزند این آقا بهش مراجعه کرد، کارگری رو در میان جمع کارگران نشون داد و گفت بابا این کارگر دزدی کرده، چندین جعبه انار رو به صورت پنهانی از باغ خارج کرده.
پدر گفت: نه! من به این کارگر اعتماد دارم. پسر اصرار کرد و پدر وقتی اصرار پسر رو دید به جای اینکه حرفش رو قبول بکنه با سیلی به صورتش زد.
انسان در اثر عفو و گذشت به آرامش خاصی میرسه که شاید نتونه این آرامش رو از راه دیگهای به دست بیاره.
پسر ناراحت شد، دور شد. بعدازظهر دوباره مراجعه کرد گفت: بابا من یقین دارم که این کارگر دزده. پدر گفت: من هم میدونم که کارگرم دزده. گفت پس چرا من رو تنبیه کردی؟ گفت: چون دلم نمیخواست توی جمعیت آبروش رو بریزم.
بیشتر بخوانید:
پنج بازی جالب برای یادگیری ریاضی
پنج بازی جالب برای یادگیری ریاضی
این یک رسم خوب تربیته. چشم پوشی از گناه، خطا و اشکال. ما در مواجه با بچههامون خیلی از مواقع باید از عنصر تغافل استفاده بکنیم. باید خودمون رو به غفلت بزنیم. ما قرار نیست مدام از بچههامون مچ گیری بکنیم، باید گاهی دست گیری بکنیم.
دو تا کار انجام بدیم. ما در برخوردهامون انصاف داشته باشیم تا طرف مقابل هم در اعتراف به خطاهاش شجاعت داشته باشه. بگذارید کاری بکنیم اگر بچهمون جایی کار غلط انجام داد اول به خود ما مراجعه بکنه. از ما کمک بگیره نه اینکه مدام نگران باشه که ما پلیس زندگی او شدهایم. پلیس زندگی بچههامون نباشیم.
بیشتر بخوانید:
داد زدن چه تاثیری روی سلامت بچه داره؟
داد زدن چه تاثیری روی سلامت بچه داره؟
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .