تبیان، دستیار زندگی

اضطراب جدایی کودکان چیست و چه راهکاری دارد؟

اضطراب جدایی کودکان از والدین امری است که در اکثر آنهادیده می شود و والدین باید با به کار گیری روش های درست آن را برطرف کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
اضطراب جدایی
اضطراب پدیده ای است که در همه افراد وجود دارد و وجودآن تا حدی ضروری و واجب است و حتی  باعث می شود انسان ها از خود و دیگران مراقبت لازم را داشته باشند و بیشتر تلاش کنند مراقب باشند برای کسی اتفاقی پیش نیاید.

این احساس حتی در کودکان هم به وجود می آید  و برخی از کودکان هنگام جدا شدن از پدر و مادر دچار ناراحتی و اضطراب می شوند که این احساس، اضطراب جدایی در آنها را به وجود می آورد.

 همه کودکان دچار این احساس و اضطراب می شوند ، اما در هر یک از آنها این احساس و اضطراب  شدت های مختلفی دارد.در واقع  این اضطراب یکی از مراحل رشد عاطفی کودک است  و زمانی اتفاق می‌افتد که کودک متوجه میشود که در اطراف او افراد و چیزها وجود دارند و حتی هنگامی که آنها حضور ندارند.

بعضی از کودکان اجتماعی تر هستند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی ادر مقابل برخی دیگر از کودکان را می بینیم که گوشه گیر هستند و بیشتر تمایل دارند وقت خود را در کنار مادر سپری کنند.

 البته کودکان در دوران رشد خود ،انواع مختلفی از  اضطراب را تجربه می کنند. ترس از مکان های خاص ، ترس از تنهایی ، ترس از دزدی ، ترس از تاریکی، اضطراب از اینکه یکی از افراد خانواده آسیبی ببیند و شایع ترین ترس کودک ، ترس جدایی از مادر است.

 گاهی اوقات تغییر محیط کودکان می تواند عامل اختلال اضطراب جدایی درکودکان شود. تغییرات محیطی مانند تغییر مدرسه یا محله زندگی می‌توانند باعث ایجاد این اختلال شوند.


 وقتی کودک احساس کند که مادر در کنارش حضور دارد و از او مراقبت می کند، این احساس در او آرامش را به وجود می آورد وبه تدریج نوعی احساس عاطفه و وابستگی در کودک ایجاد می شود.

 این احساس عاطفه و دلبستگی که بین کودک و والدین ایجاد می شود، باعث می شود کودک رفتارهایی را از خودش نشان دهد که تمایل دارد والدین یا یکی از آنها مراقب او باشند و او را تنها نگذارند .

 مثلا وقتی یک کودک 7 یا 8 ماهه خود را از مادر دور حس می کند، دچار بیقراری می شود و گریه می کند. اگر هم بتواند چهار دست و پا راه برود دنبال مادرش راه می افتد. این رفتارها که نشانه دلبستگی به مادر است به صورت طبیعی در کودکان وجود دارد و قابل مشاهده است. به این حالت «اضطراب جدایی» می گوییم که در کودکان طبیعی و نشان دهنده سلامت آنهاست.

درک کودک سه ساله از جدایی


 هر چه قدر که کودک بزرگتر شود، در ک او از اطراف و جدایی و تنهایی بیشتر می شود. کودک وقتی به سه سال می رسد ، می تواند درک کند که اگر کسی یا چیزی از جلوی چشمش دور شود به این معنا نیست که دیگر وجود ندارد. اگر در این سن مادر به کودک بگوید برای کاری از او دور می شود اما بر می گردد، کودک می تواند حرف او را بپذیرد چون می داند مادر نزد او باز خواهد گشت. در حالی که در سن پایین تر، کودک این مهارت شناختی را نداشته و اگر مادر کنارش نبود، احساس می کرد که او دیگر باز نمی گردد، در نتیجه کودک هنگام نبود مادر یا مراقبش بیقرار می شود.

 به همین خاطر سن سه سالگی بهترین سن برای فرستادن کودک به مهد است چون کودک می داند که مادر یا پدر به دنیال او می آیند و  بیقراری کودک به دنبال جدایی از مادر کمتر است.در واقع پدیده ی اضطراب جدایی در کودک از شش ماهگی تا سه سالگی در کودک به وجود می آید.
اضطراب جدایی

علل اصلی اختلال اضطراب جدایی در کودکان


اختلال اضطراب جدایی در کودکان ، علت های مختلفی دارد. بعضی از کودکان به دلایل بیولوژیکی و ژنتیکی دچار این اضطراب می شوند که به فعالیت دستگاه عصبی کودک مرتبط می شود.

برخی دیگر از علتها را می توان در خانواده ها جست وجو کرد مانند خانواده های تک والدی، خانواده هایی که الگوهای ارتباطی بسیار نزدیک و درهم تنیده ای دارند و نسبت به هم شدیدا وابسته اند، یا خانواده هایی که محیط زندگیشان پر از استرس  و اضطراب است و والدین دائما در حال تنش و دعوا هستند یا خانواده هایی که یکی از افراد نزدیک شان را مانند یکی از فرزندان یا پدربزرگ یا مادربزرگ را از دست داده اند.

 علل دیگر مربوط به ویژگی های شخصیتی کودک می شود مثلا کودکان درونگرا یا خجالتی که آماده  این اختلال هستند.

گاهی اوقات تغییر محیط کودکان می تواند عامل اختلال اضطراب جدایی درکودکان شود. تغییرات محیطی مانند تغییر مدرسه یا محله زندگی می‌توانند باعث ایجاد این اختلال شوند.

روشهای نادرست تربیتی در کودکان می تواند عامل اختلال اضطراب جدایی در کودکان باشد.روش‌هایی که والدین برای تربیت فرزند خود به کار می‌گیرند، می‌تواند در ابتلاء آن‌ها به این اختلال بسیار موثر باشد.

البته باید گفت که رفتار والدین می تواند به این مسئله دامن بزند.برخی باعث می شوند که کودک شان به آنها بسیار وابسته شود یا اینکه به آنها اجازه استقلال نمی دهند. بالطبع کودک وقتی بزرگ شود والدین بنا به هر دلیلی حتی در مدت زمان کوتاهی هم بخواهند از فرزندشان جدا شوند کودک دچار اضطراب می شود. می توان گفت در شکل گیری این اختلال خانواده و رفتارش بسیار مهم است.

دلبستگی و وابستگی های نا ایمن علت دیگری برای این مشکل رفتاری است. هر چه قدر پدر و مادر و یا پرستار کودک، در زمان نوزادی بیشتر در کنار او باشد وابستگی ایمن تری شکل می‌گیرد.

در مقابل وابستگی ایمن، وابستگی نا ایمن وجود دارد و وابستگی نا ایمن از عوامل اصلی شکل گیری اختلال اضطراب جدایی درکودکان است

زمانهای غیر طبیعی برای اضطراب جدایی در کودک


گاهی اوقات دیده می شود که کودک از سن سه سال هم گذشته ولی با زهم نمی تواند از مادر یا پدرش برای مدت کوتاهی جدا شود. بعضی از فکودکان حتی تحمل چند دقیقه دوریاز پدر و مادر را ندارند. بروز این رفتارها از سوی کودکان طبیعی نیست و انتظار می رود به مرور این رفتار در کودک کمرنگ شود

ممکن است کودکی که اضطراب جدایی طبیعی را پشت سر گذاشته در سن بالاتری دوباره به این اضطراب مبتلا شود. در این صورت احتمال نوعی اضطراب بیمارگونه وجود دارد. مهم ترین نگرانی این گروه از کودکان این است که با بروز یک اتفاق دیگر نتوانند مادر و پدر خودشان را ببینند.

مثلا ممکن است کودک تصور کند کسی او را می دزدد یا در خیابان گم می شود یا پدر و مادرش دچار سانحه تصادف می شود و شاید برای همیشه او را از دست بدهد. این نوع اضطراب در سن 7 یا 8 سالگی هم ممکن است دیده شود. ممکن است اضطراب جدایی در سن پایین تا سن بالا ادامه داشته باشد که در این صورت هم یک نوع اختلال محسوب می شود.

  اگر قرار است او را به پرستاربسپارید قبل از اینکه برای اولین بار به کلی او را با پرستارش تنها بگذرید از قبل چند بار پرستار را دعوت کنید تا با کودکتان بازی کند. روز اولی که قصد دارید بچه را با پرستارش تنها بگذارید از پرستار بچه بخواهید که نیم ساعت زودتر به خانه تان بیاید تا پرستار و کودکتان باهم به خوبی پیوند پیدا کنند.


علایم و نشانه های اختلال اضطراب جدایی در کودکان


همانطور که گفتیم اضطراب جدایی در کودک از شش ماهگی تا سه سالگی طبیعی است اما گاهی برخی کودکان بالای سه سال هم دچار این اختلال می شوند. در واقع اختلال اضطراب جدایی در کودکان در سال‌های پیش دبستانی دیده می‌شود. کودکانی که دچار اختلال اضطراب جدایی درکودکان می باشند حتی حاضر نیستند برای مدرسه رفتن یا بازی با دوستانشان از والدین خود جدا شوند. این کودکان برای جدا نشدن از خانواده خود دلایل مختلفی مانند مریض بودن می‌آورند.

در ادامه برخی از نشانه ها و علایم این اختلال رابیان می کنیم:

ترس در کودکان در خصوص جدایی از خانواده و والدین و پدرومادر: برخی از کودکان از اینکه نکنه دیگر پدر و مادرشان را نبینند و آنها را از دست بدهند، از آنها جدا نمی شوند و دوست دارند دائم پیش آنها بمانند.

خارج نشدن از خانه و عدم تمایل به خروج از منزل: یکی دیگر از نشانه های این اختلال، خارج نشدن از خانه است. در واقع کودک دوست ندارد از خانه خارج شود و یا به مدرسه، خانه اقوام و مکان‌های دیگر برود.

خواب نامنظم یا بیخوابی یا کابوس دیدن های شبانه در مورد جدایی از پدر یا مادر
: این کودک دلش نمی‌خواهد شب‌ها در جایی جز خانه خود بخوابد و حتما باید در کنار فردی که به او وابسته است بخوابد و یا ممکن است کابوس‌هایی در مورد جدایی از والدین خود ببیند.

نشانه ها و علامتهای فیزیکی و جسمانی
:گاهی این علائم فیزیکی و جسمانی است و کودک دچار سر درد، حالت تهوع و استفراغ، دل درد و …می‌شود.

آماده کردن کودک با جدایی از والدین


برای اینکه جدایی کودک از والدین برایش سخت نشود و در این امر دچار اضطراب و نگرانی نشود، بهتر است او را برای این موضوع آماده کنید و در واقع مثل همه تغییرات اجازه دهید که کودک به تدریج به وضعیت جدید عادت کند.

برای اینکه او را پیش اعضای خانواده و یا پیش پرستار تنها بگذارید ،بهتر است ابتدا این جدایی را در خانه تمرین کنید و مثلا در یک اتاقی بروید و عکس العمل کودک را ببینید که چکار می کند و بعد پیش او بروید.

یا اینکه به کودک خود زمان بدهید تا با فرد جدید اخت پیدا کند.  اگر قرار است او را به پرستاربسپارید قبل از اینکه برای اولین بار به کلی او را با پرستارش تنها بگذرید از قبل چند بار پرستار را دعوت کنید تا با کودکتان بازی کند. روز اولی که قصد دارید بچه را با پرستارش تنها بگذارید از پرستار بچه بخواهید که نیم ساعت زودتر به خانه تان بیاید تا پرستار و کودکتان باهم به خوبی پیوند پیدا کنند.


راه های درمان


در صورتی که وابستگی کودک به پدر و مادر  خیلی زیاد است،و نمی تواند  لحظه ای از آنها جدا شود و اصرار دارد پیش آنها بخوابد و...، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه شود.

 اما راه های دیگری هم وجود دارد که به کودک کمک می کند تا این اختلال در او از بین برود.

والدین باید ترس و اضطراب او را درک کنند و بپذیرند اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت و سرزنش نکنند. اگر به طور مستقیم روی رفتارهای او تمرکز کنید که«چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و...» اعتماد به نفس کودک را از او می گیرید و باعث می شوید که اختلا او بیشتر شود.

بدون اطلاع کودک و بهانه ریختن ترس او از جمع، او را یک دفعه رها نکنید و تنها نگذارید. قبل از این که بروید برنامه تان را به زبان ساده برایش توضیح دهید و به او بگویید که در این مدت چه کارهایی می تواند بکند. پسر یا دختر کوچک شما باید در نبودتان احساس امنیت و آرامش کند و با مشکلی مواجه نخواهد شد. والدین باید بدانند که اگر بدون خبر کردن کودک، ناگهان او را در یک جمع یا در خانه تنها بگذارید، از این به بعد هیچ وقت به آنها اطمینان نمی کند و دائما به آنهامی چسبد.

  زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید.


به طور قطع پسر یا دختر کوچک شما که همیشه به شما چسبیده بوده به این سادگی ها راضی نمی شود و و ممکن است داد و فریاد راه بیندازد و گریه کند. در این شرایط باید دوباره برنامه تان را توضیح دهید و برای آرامش خودتان زیر لب تکرار کنید:«می دونم به خاطر این که خیلی دوستم داره و می خواد کنارش باشم اینجوری گریه می کنه ولی من چند دقیقه کنارش نیستم و بعد دوباره پیشش بر می گردم تا با هم باشیم.
 بهتر است او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید.
 کودک را تشویق کنید. انتظار نداشته باشید کودک به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و او راتشویق کنید . همچنین زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و...

بهتر است پسر بچه ها را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه 5 ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .