تست انسانی واکسن ایرانی
واکسن ایرانی کرونا؛ همیشه پای یک آقازاده در میان است!
اینکه واکسن ایرانی بالاخره میتواند حریف آن ویروس منحوس شود مهم است ولی امروز دوربینهای تلویزیونی اتفاق مهمتری را ثبت کردند. مهمتر از اسم «طیبه مخبر» به عنوان اولین متقاضی، پیشوند آقازادگی باید بچسبد کنار یک اتفاق ملی.
داستان کرونا به نقطه عطف پایانی رسیده است. همان جایی که باید یک اتفاق بزرگ ورق را برگرداند و شخصیتهای سراسیمه سناریو را به ساحل آرامش برساند. اتفاق بزرگ همان واکسن کروناست که حالا کشورهای مختلف در رونمایی از نسخه ساخت کشورشان با هم مسابقه گذاشتهاند. امروز هم نوبت ایران بود تا دوربینها به سمت ما سر کج کنند. اینکه واکسن ایرانی آزمایش بالینی انسانیاش را چگونه آغاز میکند و البته سوال مهمتر اینکه چه کسی حاضر است به عنوان نمونه آزمایشی انسانی اولین بار واکسن ایرانی کرونا را دریافت کند؟
مرور روند تست واکسن در کشورهای مختلف، احتمال حضور یکی از کادر درمان برای اولین تزریق واکسن ایرانی را افزایش داده بود. ما میتوانستیم مثل ایتالیا کلودیا آلیورنینی پرستار اهل شهر رم را برای آغاز واکسیناسیون انتخاب کنیم یا مثل انگلستان مارگارت کینان ۹۰ ساله را در صدر لیست انتخاب کنیم، در آمریکا هم ماجرا متفاوت نبود، یک پرستار قبل از بایدن رئیسجمهور جدید این کشور و معاونش واکسیناسیون را آغاز کرده بود.
نکته مهمتر اینکه بیشتر این افراد واکسن تولید شده کشوری غیر از کشور خودشان را برای واکسینه شدن انتخاب کردند و هدف نه یک آزمایش بالینی که در راستای مانور تبلیغاتی به رخ کشیدن قدرت واکسن یک شرکت خاص بود.
درست مثل بن سلمان ولیعهد عربستان که چند روز پیش بالاخره به طرح واکسیناسیون پیوست و با واکسن فایزر عکس یادگاری انداخت!
اینکه گردش مالی چندین میلیارد دلاری خرید و فروش واکسن کرونا آنقدر وسوسهانگیز است که دهان شرکتهای مختلف داروسازی در دنیا را آب بیاندازد و تیم رسانهای حامی هر کدام از آنها ساعتها ویدئو و صدها خبر در مدح فلان برند و تخریب آن یکی برند تولید کنند، شکی نیست.
اینجا هم قرار نیست کیفیت هر کدام از این تولیدات ضد کرونایی را بگذاریم زیر ذرهبین که البته ابهام در حد سواد عمومی در رسانهها بسیار است، از پرستاری که مقابل دوربینهای تلویزیونی غش کرد تا کرونای انگلیسی که به یکباره در آستانه کشف واکسن کرونا سر از تخم بیرون درمیآورد!
خلاصه اینکه حرفمان کیفیت واکسن و اثرپذیری احتمالی هر کدام از برندهای خاص نیست. امروز وقتی طیبه مخبر، دختر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام به عنوان اولین متقاضی دریافت واکسن کرونای ایرانی مقابل دوربینهای تلویزیونی نشست، زمین بازی تغییر کرد. اینجا پای یک آقازاده به میان آمده بود. این بار نه حرف از اختلاس بود و نه از رانت.
آقازاده، ژن خوبش را نکوبیده بود بر سر استعداد مردم کشورش. حالا او در خط مقدمی قرار گرفته بود که پای جانش در میان بود. اینکه واکسن ایرانی بالاخره میتواند حریف آن ویروس منحوس شود مهم است ولی امروز دوربینهای تلویزیونی اتفاق مهمتری را ثبت کردند. مهمتر از اسم"طیبه مخبر" به عنوان اولین متقاضی، پیشوند آقازادگی باید بچسبد کنار یک اتفاق ملی.
اینکه این اتفاق یک شوی تبلیغاتی بود یا نه، اینکه بخواهی در مقابل این اتفاق لیست آقازادههای رانتخوار را قطار کنی، اینکه چگونگی تزریق واکسن مقابل دوربینها را برای به حاشیه بردن اتفاق اصلی علم کنی دقیقا همان عینک بدبینی است که میتواند هر نقطه سفیدی را برایمان چرک کند.
مرور روند تست واکسن در کشورهای مختلف، احتمال حضور یکی از کادر درمان برای اولین تزریق واکسن ایرانی را افزایش داده بود. ما میتوانستیم مثل ایتالیا کلودیا آلیورنینی پرستار اهل شهر رم را برای آغاز واکسیناسیون انتخاب کنیم یا مثل انگلستان مارگارت کینان ۹۰ ساله را در صدر لیست انتخاب کنیم، در آمریکا هم ماجرا متفاوت نبود، یک پرستار قبل از بایدن رئیسجمهور جدید این کشور و معاونش واکسیناسیون را آغاز کرده بود.
نکته مهمتر اینکه بیشتر این افراد واکسن تولید شده کشوری غیر از کشور خودشان را برای واکسینه شدن انتخاب کردند و هدف نه یک آزمایش بالینی که در راستای مانور تبلیغاتی به رخ کشیدن قدرت واکسن یک شرکت خاص بود.
درست مثل بن سلمان ولیعهد عربستان که چند روز پیش بالاخره به طرح واکسیناسیون پیوست و با واکسن فایزر عکس یادگاری انداخت!
اینکه گردش مالی چندین میلیارد دلاری خرید و فروش واکسن کرونا آنقدر وسوسهانگیز است که دهان شرکتهای مختلف داروسازی در دنیا را آب بیاندازد و تیم رسانهای حامی هر کدام از آنها ساعتها ویدئو و صدها خبر در مدح فلان برند و تخریب آن یکی برند تولید کنند، شکی نیست.
ما میتوانستیم مثل ایتالیا کلودیا آلیورنینی پرستار اهل شهر رم را برای آغاز واکسیناسیون انتخاب کنیم یا مثل انگلستان مارگارت کینان ۹۰ ساله را در صدر لیست انتخاب کنیم
اینجا هم قرار نیست کیفیت هر کدام از این تولیدات ضد کرونایی را بگذاریم زیر ذرهبین که البته ابهام در حد سواد عمومی در رسانهها بسیار است، از پرستاری که مقابل دوربینهای تلویزیونی غش کرد تا کرونای انگلیسی که به یکباره در آستانه کشف واکسن کرونا سر از تخم بیرون درمیآورد!
خلاصه اینکه حرفمان کیفیت واکسن و اثرپذیری احتمالی هر کدام از برندهای خاص نیست. امروز وقتی طیبه مخبر، دختر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام به عنوان اولین متقاضی دریافت واکسن کرونای ایرانی مقابل دوربینهای تلویزیونی نشست، زمین بازی تغییر کرد. اینجا پای یک آقازاده به میان آمده بود. این بار نه حرف از اختلاس بود و نه از رانت.
آقازاده، ژن خوبش را نکوبیده بود بر سر استعداد مردم کشورش. حالا او در خط مقدمی قرار گرفته بود که پای جانش در میان بود. اینکه واکسن ایرانی بالاخره میتواند حریف آن ویروس منحوس شود مهم است ولی امروز دوربینهای تلویزیونی اتفاق مهمتری را ثبت کردند. مهمتر از اسم"طیبه مخبر" به عنوان اولین متقاضی، پیشوند آقازادگی باید بچسبد کنار یک اتفاق ملی.
اینکه این اتفاق یک شوی تبلیغاتی بود یا نه، اینکه بخواهی در مقابل این اتفاق لیست آقازادههای رانتخوار را قطار کنی، اینکه چگونگی تزریق واکسن مقابل دوربینها را برای به حاشیه بردن اتفاق اصلی علم کنی دقیقا همان عینک بدبینی است که میتواند هر نقطه سفیدی را برایمان چرک کند.
بیشتر بخوانید