چرا کودکان دروغ می گویند؟
پدر و مادر بیشتر از اینکه نگران جنبههای انسانی، اخلاقی و ارزشی باشند، از دردسرها و آسیبهایی می ترسند که احتمال میدهند در اثر دروغگویی و پنهان کاری برسر فرزندشان بیاید. چون زمانی که فرزند بزرگ می وشد و خارج از خانه می روید ، آنها دیگر نمی توانند مانند قبل آنطور که باید و شاید از فرزندشان حمایت و مراقبت کنند.به همین خاطر آنها احساس خطر میکنند، زیرا نمیتوانند بر فرزندشان نظارت داشته باشند و آنها را به روش خودشان مدیریت و کنترل کنند.
دلایل دروغگویی در کودکان
دروغ گویی کودکان ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد.شاید پدر و مادر از دروغی که فرزندشان می گوید عصبانی شوند، اما این حرکات بخشی از مراحل رشدی کودکان است. در واقع کودک در سالهای 2 تا 4 سالگی نمی توانند واقعیت و خیال را تشخیص دهند ، آنها رفتارهایی را که باعث شادی پدر و مادرشان شوند را انجام میدهند.
از نظر کودکان هرچه خانواده را خوشحال کند، خوب و هر حرکتی که آنها را ناراحت و عصبانی کند، بد است. در حقیقت دروغگویی در سنین مختلف تعبیرهای متفاوتی دارد؛ به همین خاطر نباید کودکان زیر سال را بگوییم دروغ گو و به کار بردن این لفظ برای آنها درست نیست.
گاهی کودک از ترس اینکه مبادا به خاطر کار اشتباهی که انجام داده تنبیه شود، مجبور می شود که دروغ بگوید. ریشهی بیشتر دروغها بهدلیل احساس ناامنی و وحشت از مجازات و تنبیه است، بنابراین، اگر كودك بهخاطر راستگویی، دربارهی اتفاقی ناخوشایند یا ناشایست، از سوی مادر و پدر و یا بزرگترها تنبیه نشود، به دروغگفتن پناه نمیآورد.
پدر و مادر باید فرق بین واقعیت و خیال را برای کودکان بگویند و برای اینکه این رفتار تبدیل به یک عادت نشود ؛باید قبل از هرکاری ریشهی دروغگویی یا پنهانکاری را پیدا کنند.
در میان كودكان كمسنوسالتر، دروغگویی معنایی مشابه آنچه بزرگترها میشناسند، ندارد بلكه بیشتر جنبهی خیالبافی دارد. بنابراین، قصد آنان هرگز فریب دادن دیگران نیست.
در ادامه برخی از دلایل دروغ گویی کودکان را بیان می کنیم:
ترس از تنبیه شدن: گاهی کودک از ترس اینکه مبادا به خاطر کار اشتباهی که انجام داده تنبیه شود، مجبور می شود که دروغ بگوید. ریشهی بیشتر دروغها بهدلیل احساس ناامنی و وحشت از مجازات و تنبیه است، بنابراین، اگر كودك بهخاطر راستگویی، دربارهی اتفاقی ناخوشایند یا ناشایست، از سوی مادر و پدر و یا بزرگترها تنبیه نشود، به دروغگفتن پناه نمیآورد.
تحت فشار قرار گرفتن از سوی والدین: در برخی مواقع کودک از سوی پد رو مادرش تحت فشار قرار می گیرد تا جزئیات دقیق یك ماجرا را برای آنها بگوید و این تحت فشار قراردادن، كودكان را وادار به گفتن دروغ میكند و از اینجا كودكان، دروغگویی را یاد میگیرند.
احساس نیاز برای به دست آوردن چیزی: گاهی کودک برای اینکه چیزی را به دست آورد و به خواسته ی خود برسد ،مجبور می شود که دروغ بگوید.
وفاداری و دفاع از خانواده:گاهی هم کودک برای دفاع از خانواده و وفاداری نسبت به اعضای خانواده ممکن است دروغ بگوید.
الگوبرداری از دیگران: یکی دیگر از دلایل دروغ گویی کودکان این است که از اطرافیان خود الگو برداری می کند. ممکن است اطرافیان او در بعضی مواقع دروغ بگویند و با دروغ گویی کار خود را پیش ببرند و همین باعث شود که کودک هم این رفتار آنها را ببیند و در نتیجه به دروغ گویی روی آورد.
دروغ شنیدن از والدین: یکی دیگر از دلایل دروغ گویی کودکان، دروغ شنیدن از پدر و مادر خود است. کودک وقتی ببیند که پدر و مادرش به راحتی دروغ می گویند ، او هم این رفتار زشت را برای دستیابی به اهدافش انجام می دهد.
نیاز به جلب توجه دیگران: گاهی کودک دروغ می گوید تا توجه دیگران را به خود جلب کند. او نیاز دارد توجه دیگران را به سمت خود جلب کند. زمانی كه كودك، توجه مثبت افراد دیگر مانند همسنوسالان و بهخصوص مادر و پدر خود را دریافت نمیكند، با دروغگویی و بزرگ جلوهدادن خود، سعی می کند توجه آنها را به سوی خود جلب کند. فراموش نكنید كه برای کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگترها حتی از نوع منفی آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهی است
نیاز به مورد قبول واقع شدن: یکی دیگر از دلایل دروغ گویی کودکان این است که دوست دارد مورد قبول دیگران قرار گیرد و همین دلیل باعث دروغ گفتن او می شود.
انواع دروغ:
دروغ گویی کودکان انواع مختلفی دارد. در ادامه برخی از آنها را بیان می کنیم:
دروغ مصلحتی
قطعا با لفظ دروغ مصلحتی آشنایی دارید. كودكان، این نوع دروغگویی را به حساب خودشان برای مراقبت از دوستی كه در یك وضعیت مشكل قراردارد و تحت فشار است، بیان میكنند.
دروغهای خیالبافانه
گاهی دروغ های کودکان از روی خیال بافی است. این نوع دروغگویی، مخصوص كودكان كمسنوسالتر و خیالپرداز است. این نوع خیالبافیها و غیرواقعی بودن آنها را هرگز نباید به روی آنان آورد وبهجای هرگونه توجه و تمركز، باید از كنار آنان گذشت.
دروغ مبهم
زمانی که کودک نتواند احساسها و فکرهای خود را بروز دهد ،با سرهمبندی و بههم چسباندن جملههایی، سعی می کند احساسات خود را بیان کند، در صورتی که بزرگتر ها فکر می کنند که او دروغ می گوید.
دروغ بازی
این نوع دروغ، شبیه دروغهای خیالبافانه است كه با آن، كودكان سعی می کنند دیگران حوادث تخیلی یا بازیهای آنها را باور كنند.
دروغ انتقامجویانه
این نوع دروغ ناشی از خشم و نفرت کودک است.
دروغ خودخواهانه
این دروغ، حساب شده است وکودک برای اینکه دیگران را فریب دهد ، دروغ می گوید و بهطور معمول برای بهدست آوردن یكچیز یا وضعیت مطلوب از سوی كودك، مشاهده میشود.
دروغ عادت شده
این نوع دروغ ها به دلیل نتیجه هایی که از دروغ های قبلی گرفته است، به وجود می آید و در واقع بهعنوان یك الگوی رفتاری در دسترس اوست و برایش كاركرد داشته است.
دروغ ساختگی
این نوع دروغ، بیشتر وقتها از ترس تنبیه، تهدید و توهین مادر و پدر و یا مربیان و بزرگترها صورتمیگیرد.
دلایل گریه های نوزاد و روش آرام کردن اوتوصیههایی برای نگهداری از سالمندانوظایف مرد و زن در زندگی مشترک
چگونه می توان با کودکان دروغگو برخورد کنید؟
همانطور که گفتیم درست نیست که برای کودکان زیر 6 یا 7 سال لفظ دروغگو را به کار ببرید،چون کودکان در این سنین بیشتر خیال بافی می کنند تا دروغ گویی. پدر و مادر باید به کودک کمک کنند تا افکار خیالی و واقعیت را از هم تشخیص دهند.
در ادامه نحوه برخورد با دروغگویی کودکان را بیان می کنیم:
متعادل کردن انتظارات خود از کودک:
یکی از راه های برخورد با دروغگویی کودکان این است که تکالیف سنگین به او ندهید و متناسب با قدرت و توانایی کودک انتظارات خود را متعادل کنید. با این کار کم کم دروغگویی او درمان میشود. خیلی از والدین متوجه این موضوع نیستند ، چون کودک از ناراحتی و رنجش والدین و اینکه او را تنبل بشناسند میترسد. وقتی نمیتواند کاری فراتر از توانش انجام دهد، برای حفظ موقعیتش مجبور می شود که به دروغ پناه ببرد و دروغ می گوید . اگر احساس میکنید توانایی کودک بسیار کمتر از حد معمول است، به یک متخصص مراجعه کنید.
انتخاب تنبیهی متناسب:
گاهی خود والدین باعث دروغ گفتن کودک میشوند و او را برای این کار تحریک می کنند. در واقع وقتی کودک خراب کاری میکند، آنها واکنشهای تند و هیجانی نشان می دهند و داد و فریاد میکنند. پس کودک برای دفاع از خود و ترس از عصبانیت مادر دروغ میگوید. برای اشتباهات کوچک، کودکتان را به سختی تنبیه نکنید. با کمی اخم و با ملایمت به او بگویید "چون فلان چیز را شکستی از دستت ناراحت و عصبیم"، سپس تنبیه کوچکی متناسب با آن کار اشتباه در نظر بگیرید.
زمانی که کودک دروغ میگوید ، پدر و مادر نباید با او بحث کنند و سوالات پی در پی از او بپرسند. باید به او اطمینان دهند که اگر راستش را بگوید، مشکلی برایش پیش نمیآید چون دروغگویی جریمه اش را دو برابر میکند و حتما به این حرفتان عمل کنید. هرگاه دروغ گفت علاوه بر تنبیه کار اشتباه، برای دروغ گفتنش هم تنبیهی جدا در نظر بگیرید مثلا او را یک روز از دیدن برنامه مورد علاقه اش محروم کنید.
گاهی خود والدین باعث دروغ گفتن کودک میشوند و او را برای این کار تحریک می کنند. در واقع وقتی کودک خراب کاری میکند، آنها واکنشهای تند و هیجانی نشان می دهند و داد و فریاد میکنند. پس کودک برای دفاع از خود و ترس از عصبانیت مادر دروغ میگوید.
برخی با تحقیر کودک به دورغ های او دامن می زنند:
احساس تحقیر در کودک به شکل گیری شخصیتش ضربه وارد میکند و به همین خاطر برای جلب توجه دروغهای بزرگ میگوید. کودکی که در خانواده مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرد ؛ با راست گویی و بیان حقیقت نمیتواند افکار دیگران را به خود جلب کند. مثلا با وحشت و اضطراب ساختگی فریاد میزند "مغازه پدرم آتش گرفت". وقتی اعضای خانواده با نگرانی و وحشت به سمت محل حادثه میدوند کودک دروغگو لذت میبرد که والدین خود را مسخره کرده و اهانتهای آنها را تلافی کرده است. این مساله حتی ممکن است منجر به اختلالات رفتاری در کودک شود.
والدین باید بدانند حتی در چنین مواقعی هم به کودک خود دروغگو نگویند و در پیش اطرافیان او را تحقیر نکنند و او را با همسالانش مقایسه نکنند.
الگو بودن برای کودک
یکی دیگر از راه های برخورد با دروغگویی کودک این است که الگوی خوبی برای آنها باشید. کودکان میبینند، ضبط میکنند، تقلید میکنند و یاد میگیرند. دروغ گویی کودک میتواند الگوبرداری از رفتار والدین خود باشد. پس اگر میخواهید فرزندتان دروغ نگوید، شماهم در هر شرایطی صداقت داشته باشید و با صداقت خود ، الگوی خوبی برای آنها باشید.
آموزش مفهوم واقعیت
پدر و مادر باید مفهوم واقعیت را برای کودک خود آموزش دهند .در واقع خیلی مواقع کودک واقعا قصد دروغ گفتن ندارد و حرفهایی که میزند بیشتر جنبه خیالپردازی و تصور دارد. در این زمان والدین باید بتوانند این موضوع را تشخیص دهند و مفهوم واقعیت، خیال و دروغ را به کودک آموزش دهند.
تشویق برای راستگویی آنها
یکی دیگر از مهم ترین راههای نحوه برخورد با کودکان دروغگو این است که به جای تنبیه کردن کودک بعد از دروغگویی، پس از راستگویی او را تشویق کنید. مثلا اگر کودک وسیلهای را شکسته و به شما میگوید، از او به خاطر راستگوییاش تشکر کنید و بگویید که این برایتان خیلی اهمیت دارد. با این را میتوانید راستگویی را در وجود کودک نهادینه کنید.
سخن آخر:
متأسفانه بیشتر والدین دروغ گفتن را یک مسئله کاملا غیراخلاقی می دانند و طوری به فرزندانشان نگاه میکنند که انگار تیشه به ریشه تمام اختیارات و تواناییهای آنها زدهاند یا با دروغگویی باعث خرابی و نابودی همهچیز شدهاند.
مادر و پدر باهوش، باید كودك خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبیه بلكه با بیان مثالهای خندهدار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغگویی آگاه كنند. کودک با هدایت و رهبری صحیح از سوی پدر و مادر، خود را از دروغگویی بینیازببیند.
بنابراین، این عمل را بهعنوان یك الگوی رفتاری، بهكلی از دست خواهد داد چون راههای بهتری برای جلب توجه خود و یا بیان و ابراز احساسها و عواطفش پیدا میكند.و همچنین او كمكم میآموزد و در خود، آن را تثبیت میكند كه نه از ترس تنبیه و قانون و یا مجازات بلكه بهدلیل كنترل از درون و وجدان فردیاش، از دروغگفتن پرهیز كند.
دروغگویی ابتدا از یک مسئلهی ساده شروع و سپس به یک عادت رفتاری تبدیل میشود. چنانچه این رفتار به موقع درمان نشود، به یک بیماری روحی، روانی و عاطفی تبدیل خواهد شد. از نظر روانشناسی پیامدهای دروغگویی مشکلات زیادی را برای برقراری روابط اجتماعی افراد به وجود میآورد. این عمل زشت عامل اصلی تمام فسادها است. به همین خاطر باید مراقب نحوهی برخورد خود با فرزندانتان باشید.