دانستنی هایی درباره قطعنامه 598و پذیرش آن توسط ایران
قطعنامه 598 ، هشتمین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بود که از آغاز جنگ ایران وعراق به جمهوری اسلامی ایران ارسال شده بود و ایران آن را پذیرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1399/08/03 ساعت 11:25
جنگ تحمیلی ایران و عراق در 31 شهریور سال 1359 آغاز شد و نزدیک به هشت سال طول کشید. این جنگ ،یکی از مهمترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع بیشتر کشورهای جهان را تهدید کرد و بیشتر بر کشورهایی تأثیر گذاشت که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند.
در جنگ ایران و عراق ، برخی تصور کردند که پیروزی هر یک از دو کشور ایران یا عراق باعث می شود که ثبات و توازن قوا در منطقه به هم بخورد، به همین دلیل ابرقدرتها سعی خود را کردند تا هیچکدام از این دو کشور پیروز نشوند.
در تیرماه سال 1367 خبر پذیرش قطعنامه از سوی ایران منتشر شد و همه از شنیدن این خبر غافلگیر شدند، چون تا چند روز قبل از آن ایران بر عدم پذیرش قطعنامه تاکید داشت.ایران پس از گذشت یکسال این قطعنامه را پذیرفت و جنگ ایران و عراق به پایان رسید.
پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتشبس از سوی جمهوری اسلامی ایران بود اما عراق بعثی که دو روز پس از تصویب قطعنامه، آن را پذیرفته بود بهطور ناجوانمردانه و برخلاف قواعد بینالمللی به حملات نظامی خود ادامه داد و با هدف تصرف نقاط مهمی از خاک ایران ازجمله خرمشهر، مجدداً داخل خاک ایران شد، اما ناکام ماند و نهایتاً جنگ تحمیلی در ۲۹ مرداد1367 پایان یافت.
البته همانطور که گفتیم قبل از قطعنامه 598 ، قطعنامه های دیگری هم برای ایران فرستاده می شود و ایران آن را نمی پذیرفت و دلیل آن هم قطعنامههای یکطرفه و ناعادلانه ای بود که برای ایران می فرستادند و همچنین سکوت شورای امنیت بود ، چون کشور عراق خود به تنهایی این جنگ را به وجود نیاورده بود و کشورهای دیگر آنها را کمک می کرد و تجهیزات نظامی برای آنها می فرستادند . شورای امنیت هم در خدمت این کشور بود.
با اینکه جنگ از اهمیت زیادی برخوردار بود و به نقطه حساس رسیده بود، اما سازمان ملل در آن روزها، هیچ عکسالعملی نشان نمی داد. در حمله عراق به ایران، تا وقتیکه تانکهای عراقی پیشروی میکردند، شورای امنیت ساکت و تماشاچی نشست؛ بعد از آنکه هزاران کیلومتر را تصرف کرده بودند، شورای امنیت یک کلمه حرف زد، که آنهم تقبیح تجاوز نبود؛ عراق را سرزنش نکرد که چرا تجاوز کرده و جنگ را شروع کرده است؛ به دو طرف گفت که حالا بیایید دست از جنگ بکشید و آتشبس کنید.
پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتشبس از سوی جمهوری اسلامی ایران بود اما عراق بعثی که دو روز پس از تصویب قطعنامه، آن را پذیرفته بود بهطور ناجوانمردانه و برخلاف قواعد بینالمللی به حملات نظامی خود ادامه داد و با هدف تصرف نقاط مهمی از خاک ایران ازجمله خرمشهر، مجدداً داخل خاک ایران شد، اما ناکام ماند و نهایتاً جنگ تحمیلی در ۲۹ مرداد1367 پایان یافت.
همچنین یکی دیگر از دلایلی که ایران قطعنامه های قبلی را قبول نکرد،اعتماد نداشتن به صدام بود.چون این شخص یکبار عهدنامه 1975 الجزایر که قرارداد بین ایران و عراق در خصوص خط مرزی دو کشور در آبهای اروندرود در تاریخ 1353 را در برابر خبرنگاران پاره کرد و جنگ را شروع کرده بود، میتوانست دوباره تجاوز و عهدشکنی کند.
دلایل پذیرش قطعنامه598 از سوی دو کشور
دلیل اینکه ایران قطعنامه 598 پذیرفت این بود که ،چون تنها قطعنامهای بود که جمهوری اسلامی ایران آن را رد نکرد بلکه تلاش کرد تا با بهکارگیری اصول و اسلوب دیپلماسی و در اختیار گرفتن زمان، بر محتوای آن تأثیر بگذارد و با دستاوردهای سیاسی، دفاعی و اقتدار ملی، دشمن را در تمامی حوزهها مهار کند. قطعنامه 598 نسبت به قطعنامههای قبلی کاملتر بوده و نهتنها حالت توصیهای نداشت بلکه حاکی از قصد شورا برای دخالت جدیتر و انجام نقشی فعالتر برای پایان یافتن جنگ و حلوفصل اختلافات بود.
اگر چه قطعنامه ی 598 تمام خواسته های ایران را بر آورده نمی کرد ولی در هر صورت متنی بود که نسبت به قطعنامه های سابق دقیق تر و مفصل تر بود و همچنین ترتیبی را در بند ششم برای پیدا کردن عامل شروع جنگ که بعدها توسط دبیر کل سازمان ملل- خاویر پرز دکوئیار- عامل شروع جنگ را عراق اعلام کرد، مقرر داشت.
همچنین هر دو کشور دلایل دیگری هم برای پذیرش این قطعنامه و پایان دادن به جنگ داشتند. اگرچه برای عراق متن قطعنامه دیگر موضوعیتی نداشت چون آنها از اعضای دائم شورای امنیت کامل مطمئن بودند که متنی را به ضرر عراق تصویب نمی کنند و همچنین شخصا توانی برای ادامه جنگ از لحاظ نظامی و ساختار حاکمیتی نداشتند و در مقابل ،این ایران بود که سعی داشت تا آراء یک طرفه و غیر منصفانه ی شورا را تعدیل کند.
در واقع ارتش عراق پس از عملیات خیبر 1362 در یک روند صعودی، پذیرفته بود که شکست خورده است و سرانجام، در عملیات والفجر 8 در عین ناباوری فاو را از دست داد.
اما شکست نظامی در جبهه شلمچه طی عملیات کربلای 5 با هیچ یک از شکست های عراق قابل مقایسه نیست، زیرا این شکست، آن هم در سال هفتم جنگ و در حساس ترین منطقه نبرد، آینده حکومت عراق را در تاریکی فرو برد. به همین دلیل پس از عملیات کربلای 5 امریکا منافع حیاتی خود را در خلیج فارس با خطر جدی مواجه دید و از طریق شورای امنیت سازمان ملل و هماهنگی با اتحاد شوروی در صدد برآمد تا به جنگ ایران و عراق پایان دهد.
در حقیقت در چنین شرایطی قطعنامه 598 توسط شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد.
دلائل پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران:
مهمترین عوامل در پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، تغییر استراتژی حمایت مستقیم از صدام، تحت پوشش حفظ صلح و امنیت بینالمللی در خلیج فارس بود.
همچنین ایران نمی خواست چهره ی صدام را به عنوان یک فرد صلح طلب در محافل بین المللی نشان دهد، از این رو این قطعنامه را پذیرفت.
یکی دیگر از دلایل پذیرش قطعنامه از سوی ایران، کاربرد وسیع سلاحهای شیمیایی و میکروبی توسط عراق، تهدیدات بینالمللی، گرفتن دفاع مشروع از ایران، تحریم تسلیحاتی ایران و تغییر روند تحولات در جبهههای نبرد بود.
در واقع با این شرایط راهی جز قبول و پذیرش قطعنامه برای ایران نبود.
مواد اصلی قطعنامه 598
1-به عنوان قدم اولیه جهت حل و فصل مناقشه از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتش بس فوری را رعایت کرده، به تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمام نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی باز گردانند.
2- مصرانه میخواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، بر اساس کنوانسیون سوم ژنو در 12 اوت 1949، بدون تاخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
3- از تمام کشورهای دیگر میخواهد که حداکثر خویشتن دار باشند و از هرگونه اقدامی که میتواند باعث تشدید و گسترش بیشتر منازعه شود، دوری کنند و به این ترتیب اجرای قطعنامه را آسان کنند.
4- از دبیر کل درخواست میکندکه با مشورت با ایران و عراق، مسئله تفویض اختیار به هیئتی بی طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی کرده، در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهند.
5- ایجاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق میشود و در این خصوص از دبیر کل درخواست میکند که یک هیئت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت، تعیین کند.
یکی دیگر از دلایل پذیرش قطعنامه از سوی ایران، کاربرد وسیع سلاحهای شیمیایی و میکروبی توسط عراق، تهدیدات بینالمللی، تحریم تسلیحاتی ایران و تغییر روند تحولات در جبهههای نبرد بود.
نظر رهبر انقلاب درباره پذیرش قطعنامه
رهبر انقلاب، پذیرش قطعنامه از سوی امام خمینی (ره) را مدبرانه می داند و معتقد هستند که مرحوم امام رضوان الله تعالی علیه هرگز نه از روی ترس و یا اجبار بلکه مدبرانه آن را پذیرفتند.در حقیقت قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشور مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را بااینهمه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت.
در واقع در جنگ افراد زیادی شهید شدند و تلفات زیادی به همراه داشت. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج میبُرد، اشک میریخت و یا در چشمانش اشک جمع میشد. ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راه برنگشت و عقبنشینی نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این ده سال، فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمیشود ترساند.
امام عزیزمان آنوقتی که مصلحت دانست قطعنامه را قبول کرد.ملاحظه نکرد که حالا من هفته قبل یا ده روز قبل یا یک ماه قبل، خود من چی گفتم. نه، تکلیف این است، مصلحت اسلام این است، کی چه خواهد گفت برای امام مطرح نیست.
در حقیقت امام (ره) بر خلاف میل باطنی این قطعنامه را پذیرفت و درواقع پذیرش آن یک تحمیل به ایشان بوده است.
خلاصه پیام قطعنامه 598 امام در تاریخ 27 تیر 1367
پیام قطعنامه امام که همان پیام سالگرد حج خونین است در ابتدا به مسائل مربوط به کشتار حجاج توسط آل سعود میپردازد و در ادامه به مسائل جاری جنگ که مهمترین آن پذیرش قطعنامه 598 است میپردازد.خلاصه ای از این پیام را در ادامه آورده ایم:
امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار، و جنگ پابرهنهها و مرفهین بىدرد شروع شده است. و من دست و بازوى همه عزیزانى كه در سراسر جهان كوله بار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نمودهاند مىبوسم؛
.... و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض مىكنم: خداوند آثار و بركات معنویت شما را به جهان صادر نموده است؛ و قلبها و چشمان پرفروغ شما كانون حمایت از محرومان شده است و شراره كینه انقلابىتان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انداخته است.
البته همه مىدانیم كه كشور ما در حال جنگ و انقلاب سختیها و مشكلاتى را تحمل كرده و كسى مدعى آن نیست كه طبقات محروم و ضعیف و كم درآمد و خصوصاً اقشار كارمند و ادارى، در تنگناى مسائل اقتصادى نیستند؛ ولى آن چیزى كه همه مردم ما فراتر از آن را فكر مىكنند مسئله حفظ اسلام و اصول انقلاب است.
مردم ایران ثابت كردهاند كه تحمل گرسنگى و تشنگى را دارند، ولى تحمل شكست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت.ملت عزیز ما كه مبارزان حقیقى و راستین ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دریافتهاند كه مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست
سخن آخر:
کلیت قطعنامه 598 مورد پذیرش ایران بود و میتوان گفت تا حدودی نزدیک به آن چیزی بود که ایران آن را دنبال می کرد، اما ترتیب بندهای آن مورد موافقت ایران نبود و ساز و کار مشخصی برای موضوع تعیین متجاوز و... مشخص نشده بود.به خاطر همین از تابستان سال 66 که قطعنامه 598 صادر شد، ایران با هدایت امام خمینی (ره) سیاست نه نفی و نه تایید را در قبال این قطعنامه در پیش گرفت و تلاش کرد در ترتیب بندها و ساز و کار اجرایی برخی از بندها تغییراتی به وجود بیاورد.
اما در یک سال پایانی جنگ، اتفاقات در جبهههای جنگ به گونهای رقم خورد که ایران به ناچار مجبور شد قطعنامه را با همان شرایط بپذیرد و پذیرش قطعنامه در آن شرایط و در آن زمان، بهترین تصمیمی بود که ایران اتخاذ کرد.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .