تبیان، دستیار زندگی

در سوره توحید به کدام صفت خداوند اشاره می کند؟

سوره توحید و یا اخلاص ، سوره مکی است که دارای 4 آیه می باشد و در جزء سی ام قرآن قرار دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سوره توحید

سوره توحید، صد و دوازدهمین سوره قرآن كریم است و این سوره را «اخلاص، صمد، اساس، برائة، جمال، معرفت، مانع، نور، تفرید، تجرید، ولایت» می گویند.

سوره توحید ، سوره ای است که خداوند را با حدیث ذات و بازگشت ما به سوی خداوند در تمامی حوائج وجودیش به سوی او می ستاید.سوره توحید، خداوند متعال را از این جهت که احدی نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال شریک او نیستند، می ستاید.

سوره توحید، فضیلت بسیار زیادی دارد و سفارش زیادی شده است که این سوره را قرائت کنید. امام باقر علیه السلام فرموده اند: سوره توحید برابر با یک سوم قرآن است.

 همچنین رسول خدا در فضیلت این سوره می فرماید : هر كس سوره توحید را قرائت نماید با خواندن آیه اول، خداوند هزار نگاه به او می كند و با خواندن آیه دوم، خداوند هزار دعای او را مستجاب می كند و با آیه سوم هزار خواسته اش را به او می دهد و با آیه چهارم، هزار حاجت از حاجت های دنیا و آخرتش را روا می كند.

 دلیل نام گذاری این سوره به توحید از آن جهت است که خداوند را به یگانگی وصف می‌کند.

همان طور که گفتیم نام دیگر این سوره اخلاص است و دلیل نام گذاری این سوره به اخلاص این است که توجه به محتوای آن، انسان را از شرک خالص می‌کند و به دنبال آن انسان از آتش دوزخ خلاص می‌شود.

این سوره صفات خداوند را بیان می کند و به  توحید و یگانگی خداوند و بی‌نیازی او از غیر خودش و نیازمندی مخلوقات به او، اشاره می کند.

در آیه اول این سوره به احدیت خداوند اشاره کرده است.(قل هو الله احد) . کلمه احد ، صفتی است که از ماده وحدت گرفته شده و در مورد کسی بکار می رود که قابل کثرت و تعدد ( زیاد شدن ) نباشد، نه در خارج و نه در ذهن.کلمه احد تنها در مورد خداوند متعال است که در کلام ایجابی به کار می رود.

در گذشته ادیان و مذاهب زیادی بوده‌اند که اعتقاد داشتند،خداوند پدر و مادر  و یا فرزند دارد. مسیحیان معتقدند حضرت مسیح فرزند خداوند است. یونانیان باستان برای خداوند فرزند قائل بودند و اعراب جاهلی قبل از ظهور اسلام بت‌هایی داشتند که آن‌ها را دختران خداوند می‌دانستند.

 هر كس سوره توحید را قرائت نماید با خواندن آیه اول، خداوند هزار نگاه به او می كند و با خواندن آیه دوم، خداوند هزار دعای او را مستجاب می كند و با آیه سوم هزار خواسته اش را به او می دهد و با آیه چهارم، هزار حاجت از حاجت های دنیا و آخرتش را روا می كند.


 این سوره کاملا این موارد را رد می کند و توحید و یگانگی خدا را بیان می کند. خداوند در این سوره مبارک با اشاره مستقیم به این موضوع، نظریه فرزند و پدر داشتنش را به طور کل باطل می‌خواند.

 (الله الصمد) ، آیه دوم این سوره است که یکی دیگر از صفات خداوند باریتعالی را بیان می کند.معنای کلمه صمد،در اصل به قصد کردن و یا قصد کرد با اعتماد است.بعضی از مفسرین کلمه صمد را که یک صفت است به معانی زیادی تفسیر کرده اند.مثلا (سید و بزررگی که از هر سو به جانبش قصد می کنند)ودر این آیه هم همین معنا را می دهد. یعنی خداوند متعال سید و بزرگی است که تمام موجودات عالم در تمامی حوائجشان قصد او را می کنند.

در واقع خداوند همه عالم را پدید آورده است و هر چیزی که دارای هستی است ، هستی را خدا به او  داده است .هر چیزی در ذات و صفات و آثارش محتاج به خداست و برای  رفع حاجتش قصد او می کند.

 در حقیقت خداوند در هر حاجتی که در عالم تصور می شود، صمد است . یعنی هیچ چیز قصد چیز دیگری نمی کند ، مگر اینکه منتهای مقصدش خدا باشد.

این آیه این را می رساند که آدمی به حوائج و نیازهای خود نمی رسد مگر اینکه خدا بخواهد و برای او قصد کند.

این دو آیه سوره توحید این معنی  را می رساند که خداوند نه تنها در ذات یگانه و یکتا است و هیچ شریکی ندارد بلکه در صفات نیز یگانه است و هیچ همتایی ندارد. این دو آیه هم صفات ذات خداوند را معرفی کرده و هم به وسیله ی صفات فعل، خدا را به صفت احدیت توصیف کرده است که احدیت عین ذات است و الله الصمد هم او را به صفت صمدیت توصیف کرده که صفت فعل است  و هر چیزی به سوی او منتهی می شود.
سوره توحید

(لم یلد ولم یولد و لم یکن له کفوا احد) آیات سوم و چهارم این سوره مبارک است و از خدای متعال این معنا نفی می کند که چیزی را بزاید ، و این که خود او از چیزی متولد و مشتق شده باشد.

 در آیه اول گفتیم که خداوند یکتا و یکی است و همتایی ندارد، پس وقتی یکتا باشد، فرزندی ندارد. چون اگر خداوند فرزند داشته باشد در این صورت خداوند با فرزندش می شوند دو خدا.

همچنین خداوند زاییده نشده است ،اولاً کسى که می‌خواهد به دنیا بیاید نیازمند به کسى است که او را به دنیا بیاورد و آن کس هم مادرش می‌شود. در صورتى که ما گفتیم خداوند بی‌نیاز است. پس مادر ندارد که به آن نیازمند باشد.

  در حقیقت خداوند در هر حاجتی که در عالم تصور می شود، صمد است . یعنی هیچ چیز قصد چیز دیگری نمی کند ، مگر اینکه منتهای مقصدش خدا باشد.


همچنین کسى که مادر دارد مادرش از جنس خودش است  وخداوند اگر مادر داشته باشد پس مادرش هم از جنس خود خدا است و خدا با مادرش دو تا خدا می‌شود در صورتى که ما گفتیم خداوند یکتا است و شریکى ندارد.

 و در آیه آخر ولم یکن له کفوا احد آمده است یعنی هیچکس همتای او نیست. کفو به معنای هم سطح، هم طراز،در مقام و منزلت و قدر است، و سپس به هرگونه شبیه و مانند گفته مى ‏شود.

این آیه، برای خدای متعال کفو و همطراز را نفی می کند ؛ یعنی کسی که  مانند خدای متعال  بیافریند و تدبیر نماید. احدی از صاحبان ادیان قائل به وجود کفوی در ذات خدا نیست.

مطابق این آیه تمام عوارض مخلوقین، و صفات موجودات، و هرگونه نقص و محدودیت از ذات پاک خداوند منتفى است، این همان توحید ذاتى و صفاتى است، در مقابل توحید عددى و نوعى. بنابر این، او نه شبیهى در ذات دارد، نه مانندى در صفات، و نه مثلى در افعال، و از هر نظر بی ‏نظیر و بى ‏مانند است.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .