مشکل اصلی آموزش و پرورش حذف عکس دختران از جلد کتاب است؟
بینی و بین الله کداممان با همان آموزههای عربی و انگلیسی مدرسه میتوانیم توی کربلا و استانبول یک آدرس بپرسیم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1399/06/22 ساعت 14:22
حامد عسکری، روزنامه جام جم: مجازی را ورق میزنی، پستها و مطالب یکی در میان در اعتراض به حذف تصویر دو دختر از جلد کتاب ریاضی مدارس ابتدایی است، اعتراضها بالاگرفته و یکی به طنز و یکی به جد حرفش را زده؛ مقام دولتی توییت میکند جلد شلوغ شده بود، مفاهیم ریاضی گم بودند و مجبور بودیم.
طراح، پست اینستاگرامی میگذارد که بیاجازه توی طرحی که من خالقش بودهام دست بردهاند، من نشستهام و نگاه میکنم و فکرم میرود سمت اینکه من و همه هم نسلهایم و همه نسلهای قبل از من و بعد از من باید دوازده سال ششونیم صبح از خواب بیدار میشدیم و جایی حوالی بعدازظهر به خانه میآمدیم، مشق مینوشتیم، پاکنویس مینوشتیم و ثلث اول و دوم و سوم را پاس میکردیم. دوازده سالی که هم زبان عربی یاد میدهد هم انگلیسی هم تاریخ و هم جغرافی و هم علوم اجتماعی.
بینی و بین الله کداممان با همان آموزههای عربی و انگلیسی مدرسه میتوانیم توی کربلا و استانبول یک آدرس بپرسیم؟
یک لطفا چای میخواهیم بگوییم، کداممان میدانیم چالدران کجاست و بجنورد، بروجرد، بیرجند و بروجن کجایند، اصلا نمیخواهم سراغ انتگرال و معادلات چند مجهولی بروم، من به این فکر میکنم که مشکل جلد کتابها نیست، مشکل داخل کتابهاست، مشکل دخترکان کارتونی روی جلد نیستند، مشکل دخترکان واقعی کپرنشین و کومهنشینی هستند که در سیستان و بلوچستان، ایلام، کرمان، کردستان و هر شهر و روستایی نمیتوانند درس بخوانند.
همین دخترکان گلفروش پشت چراغ قرمزهای تهران خودمان؛ گلهایی که شرایط اولیه تحصیل را ندارند و چهبسا هرکدامشان یک مریم میرزاخانی سوخته باشند...
مشکل قشر مظلومی هستند که معلم نام دارند و با حقوقی حداقلی مجبورند از جانشان مایه بگذارند و در آخر هم دیوار کوتاهشان سیبل فحشها و ناسزاها باشد.
نه رفیق! دوتا دختر کمتر و بیشتر خیلی دغدغهای نیست که سر آن یقه جر بدهیم، مشکل جایی است که بیهقی، نظامی و سعدی حذف میشوند و به جای درک شعر زیر کلمههای سختش بچهها خط میکشند و از تویش نکته کنکوری درمیآورند.
طراح، پست اینستاگرامی میگذارد که بیاجازه توی طرحی که من خالقش بودهام دست بردهاند، من نشستهام و نگاه میکنم و فکرم میرود سمت اینکه من و همه هم نسلهایم و همه نسلهای قبل از من و بعد از من باید دوازده سال ششونیم صبح از خواب بیدار میشدیم و جایی حوالی بعدازظهر به خانه میآمدیم، مشق مینوشتیم، پاکنویس مینوشتیم و ثلث اول و دوم و سوم را پاس میکردیم. دوازده سالی که هم زبان عربی یاد میدهد هم انگلیسی هم تاریخ و هم جغرافی و هم علوم اجتماعی.
بینی و بین الله کداممان با همان آموزههای عربی و انگلیسی مدرسه میتوانیم توی کربلا و استانبول یک آدرس بپرسیم؟
یک لطفا چای میخواهیم بگوییم، کداممان میدانیم چالدران کجاست و بجنورد، بروجرد، بیرجند و بروجن کجایند، اصلا نمیخواهم سراغ انتگرال و معادلات چند مجهولی بروم، من به این فکر میکنم که مشکل جلد کتابها نیست، مشکل داخل کتابهاست، مشکل دخترکان کارتونی روی جلد نیستند، مشکل دخترکان واقعی کپرنشین و کومهنشینی هستند که در سیستان و بلوچستان، ایلام، کرمان، کردستان و هر شهر و روستایی نمیتوانند درس بخوانند.
همین دخترکان گلفروش پشت چراغ قرمزهای تهران خودمان؛ گلهایی که شرایط اولیه تحصیل را ندارند و چهبسا هرکدامشان یک مریم میرزاخانی سوخته باشند...
مشکل قشر مظلومی هستند که معلم نام دارند و با حقوقی حداقلی مجبورند از جانشان مایه بگذارند و در آخر هم دیوار کوتاهشان سیبل فحشها و ناسزاها باشد.
نه رفیق! دوتا دختر کمتر و بیشتر خیلی دغدغهای نیست که سر آن یقه جر بدهیم، مشکل جایی است که بیهقی، نظامی و سعدی حذف میشوند و به جای درک شعر زیر کلمههای سختش بچهها خط میکشند و از تویش نکته کنکوری درمیآورند.