جدایی مسی از بارسلونا، فروش اخلاق در بازار فوتبال!
جدایی مسی از بارسا و پوشیدن لباس تیمی دیگر آن هم از سوی بازیکنی که در شکل گرفتن هویت جمعی میلیونها نفر نقش داشته، جایی در میانه اخلاق و بازار است، حقوق فردی او میتواند خاطره جمعی میلیونها نفر را مکدر کند. بازار از این جابجاییها منتفع میشود و هواداران از آن مکدر... حق با کدام است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1399/06/13 ساعت 16:57
صادق فرامرزی/ «اوه! یک لحظه تاریخی دیگر» این توئیت را لوئیس فیگو ستاره سابق بارسلونا، رئال و اینتر، لحظاتی پس از قطعی شدن جدایی مسی از بارسا نوشت. فردی که جابجاییاش از کاتالونیا به مادرید بمب ساعتی فوتبال در سالهایی نه چنداندور بود.
نیازی به فوتبالی بودن نیست تا جدایی مسی از بارسلونا را خبری مهم بدانیم، فوتبال در هر سطح اهمیت و ارزشی هم که باشد باز هم مسی بخشی از حافظه جمعی مقطع تاریخی ماست، ستارهای عجیب که از نوجوانی بیمار تا ستارهای مشهور، چیزی قریب به ۲۰سال را با لباس آبی و اناری گذراند، او فقط رویای جداییطلبان کاتولونیا نبود، اما اگر روزی این جدایی نیز محقق شود میتوان تصویر او را در میان مشاهیر آنجا گذاشت، چیزی شبیه مارادونا در ناپل ایتالیا!
مسی میرود؟ احتمالا
آیا مسی حق رفتن دارد؟ نمیدانم!
سرانجام دعوای حقوقی مسی و بارسا به هرکجا که برسد باز هم میتوان به سوال بالا فکر کرد؛ آیا در جدایی ستارهای که به اندازه تمام تاریخ باشگاه برایش هوادار جذب کرده فقط خود او صاحب حق است؟!
مایکل سندل در کتاب اخلاق در سیاست چالشی عجیب را طرح میکند. او با پیش کشیدن ماجرای فروش تیم محلی براونز توسط مالک باشکاه به ایالتی دیگر به رقم ۶۵ میلیون دلار میپرسد که آیا مالک باشگاه حق چنین اقدامی را داشته است؟
پاسخ او به این سوال روشن است، هر قدر که از منظر بازار این اقدام حق مالک است اما از منظر اخلاق این فروش به سخره گرفتن "وفاداری" و "غرور مدنی" هوادارانی است که نسبتی جدایی ناپذیر با سرنوشت تیم داشتهاند، وفاداری نرخی فراتر از عرضه و تقاضا مرسوم دارد و حق مالکیت باشگاه نمیتواند به این حریم تجاوز کند.
جدایی مسی از بارسا و پوشیدن لباس تیمی دیگر آن هم از سوی بازیکنی که در شکل گرفتن هویت جمعی میلیونها نفر نقش داشته، جایی در میانه اخلاق و بازار است، حقوق فردی او میتواند خاطره جمعی میلیونها نفر را مکدر کند. بازار از این جابجاییها منتفع میشود و هواداران از آن مکدر... حق با کدام است؟
این پرسشی فراتر از زمین فوتبال است، پرسشی از نقش بازار در تصرف حقوق انسانها!
بعد از خداحافظی توتی نوشتم: «یک روز واسه فرزندانمون تعریف میکنیم هیچکس اندازه تو نتونست دلار رو بی ارزش کنه» مسی اما مقابل اوست، جایی که دیگر بحران تیم برای او افتخاری کسب نمیکرد تیم را به سطل زباله انداخت، جدایی او میتواند آخرین سنگر برای فتح ارزشهای اجتماعی در دنیای فوتبال باشد. این مستطیل سبز حالا دیگر یک نمونه کامل از بازار است، تجسم کاملی از تمایلات فردی و نقطه پایانی بر روح جمعی طرفداران... زنده باد دلار!
نیازی به فوتبالی بودن نیست تا جدایی مسی از بارسلونا را خبری مهم بدانیم، فوتبال در هر سطح اهمیت و ارزشی هم که باشد باز هم مسی بخشی از حافظه جمعی مقطع تاریخی ماست، ستارهای عجیب که از نوجوانی بیمار تا ستارهای مشهور، چیزی قریب به ۲۰سال را با لباس آبی و اناری گذراند، او فقط رویای جداییطلبان کاتولونیا نبود، اما اگر روزی این جدایی نیز محقق شود میتوان تصویر او را در میان مشاهیر آنجا گذاشت، چیزی شبیه مارادونا در ناپل ایتالیا!
مسی میرود؟ احتمالا
آیا مسی حق رفتن دارد؟ نمیدانم!
سرانجام دعوای حقوقی مسی و بارسا به هرکجا که برسد باز هم میتوان به سوال بالا فکر کرد؛ آیا در جدایی ستارهای که به اندازه تمام تاریخ باشگاه برایش هوادار جذب کرده فقط خود او صاحب حق است؟!
وفاداری نرخی فراتر از عرضه و تقاضا مرسوم دارد و حق مالکیت باشگاه نمیتواند به این حریم تجاوز کند
مایکل سندل در کتاب اخلاق در سیاست چالشی عجیب را طرح میکند. او با پیش کشیدن ماجرای فروش تیم محلی براونز توسط مالک باشکاه به ایالتی دیگر به رقم ۶۵ میلیون دلار میپرسد که آیا مالک باشگاه حق چنین اقدامی را داشته است؟
پاسخ او به این سوال روشن است، هر قدر که از منظر بازار این اقدام حق مالک است اما از منظر اخلاق این فروش به سخره گرفتن "وفاداری" و "غرور مدنی" هوادارانی است که نسبتی جدایی ناپذیر با سرنوشت تیم داشتهاند، وفاداری نرخی فراتر از عرضه و تقاضا مرسوم دارد و حق مالکیت باشگاه نمیتواند به این حریم تجاوز کند.
جدایی مسی از بارسا و پوشیدن لباس تیمی دیگر آن هم از سوی بازیکنی که در شکل گرفتن هویت جمعی میلیونها نفر نقش داشته، جایی در میانه اخلاق و بازار است، حقوق فردی او میتواند خاطره جمعی میلیونها نفر را مکدر کند. بازار از این جابجاییها منتفع میشود و هواداران از آن مکدر... حق با کدام است؟
این پرسشی فراتر از زمین فوتبال است، پرسشی از نقش بازار در تصرف حقوق انسانها!
بعد از خداحافظی توتی نوشتم: «یک روز واسه فرزندانمون تعریف میکنیم هیچکس اندازه تو نتونست دلار رو بی ارزش کنه» مسی اما مقابل اوست، جایی که دیگر بحران تیم برای او افتخاری کسب نمیکرد تیم را به سطل زباله انداخت، جدایی او میتواند آخرین سنگر برای فتح ارزشهای اجتماعی در دنیای فوتبال باشد. این مستطیل سبز حالا دیگر یک نمونه کامل از بازار است، تجسم کاملی از تمایلات فردی و نقطه پایانی بر روح جمعی طرفداران... زنده باد دلار!