تبیان، دستیار زندگی

چرا برخی از کودکان خجالتی هستند؟

گاهی برخی از کودکان کمرو و خجالتی هستند و دائما از جمع فرار می کنند و نمی توانند راحت و اجتماعی با اطرافیان خود برخورد کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خجالتی بودن

خجالتی بودن و کمرویی یک نوع ویژگی شخصیتی است که گاهی در برخی فرهنگ ها آن را جزو ویژگی های مثبت برای یک شخص می دانند.

 به کودکی خجالتی می گویند که دوست دارد به جای حضور در جمع ، در کنجی برای خود تنها بنشیند ویا به جای اینکه بازی های گروهی با دوستانش داشته باشد، خودش به تنهایی بازی کند.

خجالتی بودن اگر هم مثبت تلقی شود ، در حد افراط آن ممکن است  موجب بروز بسیاری از اختلالات رفتاری و اجتماعی در کودکان شود.

 کمرویی و خجالتی بودن در کودکان  را باید یک مشکل بزرگ برای آنها دانست، چون خجالتی بودن آنها باعث می‌شود کودکان از آزادی گفتار و بیان محروم شوند. در صورتی که این آزادی گفتار و بیان در شکل گیری  شخصیت و روابط اجتماعی‌شان نقش مهمی دارد.

بررسی هایی که انجام شده، نشان می دهد که کمرویی کودکان از بزرگسالان بیشتر است و اگر این مشکل به موقع تشخیص داده نشود و درمان نشود، ممکن است مشکلات بزرگتری را برای آنها به وجود آورد و رشد شناختی، عاطفی- روانی و اجتماعی کودکان را به طور جدی متاثر می کند.

  گاهی تیز هوش بودن کودک دلیلی بر کمرویی و خجالتی بودن او می باشد. اگر چه مردم ، تیز هوشی کودک را یک امتیاز می دانند ،اما این تیز هوشی مانند هر ویژگی دیگری، ممکن است باعث بروز نوعی واهمه روانشناختی در کودک شود .در حقیقت هوش زیاد کودک باعث شود در کودکان دیگر حسادت را به وجود آورد


دلایل بروز خجالت و کمرویی در کودکان


هر انسانی با تفاوت‌های ژنتیکی خاصی به دنیا می‌آید. برخی کودکان به شکل ذاتی برونگرا یا زودجوش هستند و تمایل بیشتر به برقراری ارتباط با دیگران دارند. در مقابل برخی از کودکان درونگرا یا دیرجوش هستند و تمایل دارند بیشتر به سمت بازی‌های فکری و فعالیت‌های فردی حرکت کنند و علاوه براینکه با این مساله مشکلی ندارند؛ از آن لذت هم می برند.خجالتی بودن کودکان و کمرویی آنها دلایلی دارد . از جمله:

حمایت زیاد خانواده:

یکی از دلایل خجالتی بودن کودکان، این است که آنها از طرف خانواده خود به طور افراطی حمایت می شوند. در واقع برای یک کودک اهمیت زیادی دارد که از طرف خانواده اش حمایت و پشتیبانی شود. این عشق و علاقه به والدین و رابطه عمیق بین آنها ، باعث می شود که کودک احساس امنیت کند و همین رابطه احساسی به او  این امکان را  می‌دهد که بتواند شخصیتش را خارج از چارچوب خانواده پروش دهد.

اما اگر رابطه کودک و والدین جنبه هم‌جوشی و وابستگی پیدا کند و خفقان‌آور شود، کودک در زندگی احساس امنیت و آرامش نخواهد کرد .اگر کودک در این محیط رشد کند ، نمی تواند به آسانی هویت خود را در آینده پیدا کند و با مشکل روبرو می شود و برای اینکه نیازهایش را ابراز کند، خجالت می کشد.

 میراث خانوادگی:

گاهی دلیل خجالتی بودن کودک به والدینی مربوط می شود که خودشان کمرو و خجالتی هستند. این والدین وقتی فرزند خود را می بینند، یاد دوران کودکی خود می افتند که خجالتی بوده اند،و تصور می کنند که این احساس ،شیوه مشروعی برای ارتباط با دنیای بیرون است.

باید به این نکته توجه داشت که در بسیاری اوقات نمی‌توان از موروثی بودن احساس خجالت در یک کودک جلوگیری کرد، اما می‌توان به کمک متخصص، این رفتار کودک را بهبود بخشید.

کمبودهای عاطفی و تربیتی:

گاهی کمبودهای عاطفی و تربیتی کودک باعث خجالتی شدن و کمرویی آنها می شود. کمبود محبت یا رفتارهای محبت‌آمیز نادرست  والدین و اطرافیان شخصیت کودک را تا حد زیادی با واهمه مواجه می‌کند و ممکن است  کودک رفتارهای ضد اجتماعی از جمله خجالتی بودن یا کمرویی را از خود نشانت دهد.
کودک خجالتی

احساس متفاوت بودن منفی:

 یکی دیگر از دلایل خجالتی بودن کودک، احساس متفاوت بودن منفی اوست. این  احساس در کودک باعث می‌شود آنطور که باید  نتواند از ویژگی‌های مثبت شخصیتی خود آگاه شود و هویت خود را به درستی شکل دهد. بنابراین، با کمرویی و کناره‌گیری از اجتماع، خود را آرام نگه می‌دارد.

سرکوب از طرف اطرافیان:

یکی دیگر از دلایل خجالتی بودن کودکان این است که از طرف اطرافیان و والدین سرکوب می شوند.همیشه دلایل ارثی و مورثی باعث خجالتی بودن کودک نمی شود، و برخی اوقات این زمینه ها با عوامل محیطی تقویت می شود که از جمله این عوامل می توان به تجربه های کودک، یادگیری از محیط و سرکوب اعتماد به نفس شان به وسیله ی اطرافیان بزرگسال به خصوص والدین عنوان کرد.

کودک تیزهوش:


 گاهی تیز هوش بودن کودک دلیلی بر کمرویی و خجالتی بودن او می باشد. اگر چه مردم ، تیز هوشی کودک را یک امتیاز می دانند ،اما  این تیز هوشی مانند هر ویژگی دیگری، ممکن است باعث بروز نوعی واهمه روانشناختی در کودک شود .در حقیقت هوش زیاد کودک باعث  شود در کودکان دیگر حسادت را به وجود آورد و به همین دلیل کودک تیز هوش نتواند در جمع آن‌ها احساس راحتی کند و  ممکن است خجالت بکشد.

تفاوت‌های اجتماعی:

گاهی هم تفاوت های اجتماعی باعث خجالتی بودن و کمرویی کودکان می شود. برخی کودکان به دلایلی نمی تواند شخصیت خود را شکوفا کنند.گاهی اختلافات طبقاتی که در جامعه  وجود دارد باعث می شود کودک احساس کمبود کند و چون می‌بیند شیوه زندگی متفاوتی نسبت به برخی از افراد  دارند و از بسیاری امکانات و تفریحات پرهزینه محروم‌اند، به طور معمول احساس خجالت از بودن در کنار دیگران می کند.

ترس از شکست و انتظار بیش از حد والدین:

گاهی دلیل خجالت و کمرویی کودک این است که بترسد که نکند در زندگی اش شکست بخورد و یا اینکه احساس کند  والدینش بیش از اندازه توانش از او انتظار دارند.باید بدانید کودکانی که انتظار زیادی از آنها می رود، نمی توانند توقعات را برآورده کنند. آنها از اینکه توانایی برآورده  کردن انتظارات والدین را ندارند، احساس بدی پیدا می کنند و این احساس بد به ترس از شکست در آن ها تبدیل می شود و آن ها را خجالتی می کند.

 برخی والدین تا می بینند که کودکشان در محیط جدید احساس آرامش نمی کند، فکر می کنند که خجالتی است در صورتی که باید گفت حتی خود بزرگ تر ها هم وقتی وارد یک محیط جدید می شوند در ابتدا احساس خجالت می کنند و کم کم و به مرور زمان ، آنها هم با محیط اشنا می شوند.


رفع خجالت کودکان:


بهتر است والدین با کودکانی که خجالتی هستند ، با به کار بردن راهکارهایی طوری برخورد کنند که به راحتی بتوانند این مشکل را رفع کنند. در ادامه می خواهیم راه های رفع خجالتی بودن کودک را بیان کنیم:

بیان کردن احساسات:

 بهتر است از کودک خجالتی بخواهیم که احساساتش را بیان کند. آنها از اینکه توسط دیگر قضاوت شوند، می ترسند و اضطراب در ا«ها به وجود می اورد و همین ترس و اضطراب سبب بروز حس حقارت در آنها می شود.

والدین کودکان خجالتی باید به حرف های کودک  و  چیزهایی که از اطرافیان شنیده گوش دهند.  .به او اعتماد به نفس بدهند. والدین هرچه بیشتر با کودک خجالتی صحبت کنند،  کودک در برقراری ارتباط با دیگران راحت تر خواهد شد.

 پرهیز از انگ زدن به کودک:

 والدین کودک خجالتی نباید به کودک انگ خجالتی بودن را بزند. مثلا اگر در یک مهمانی هستید و کودک احساس خجالت می کند نباید بگویید ( او را ببخشید ،کمی خجالتی است).
بیان چنین جملاتی باعث می شود کودک شما گمان کند دچار مرضی درمان ناپذیر است و خجالتی بودن جزو ذات اوست. حتی این گونه برخورد توجیهی برای او می شود تا نخواهد تغییر کند و از هر موقعیت اجتماعی که برایش سخت است، فرار می کند.
از خجالتی بودن کودک حرفی نزنید:

کودکان خجالتی در برابر حرف های اطرافیان بسیار حساس اند، پس بهتر از خجالتی بودن کودک ، پیش دیگران چیزی نگویید. حرف زدن در مقابل او با مادر دوستش تنها وضعیت را وخیم تر می کند. کودکان خجالتی بیش از قضاوت های منفی به قضاوت های مثبت محتاج اند.

 مجبور نکردن کودک به برقراری ارتباط با دیگران:

والدین نباید برای رفع خجالت کودک او را مجبور کنند که با دیگران ارتباط برقرار کنند. تشویق کردن این کودکان برای ارتباط با دیگران، باعث می شود وضع خراب تر شود و  این حس به کودک منتقل شود که والدین او را نمی فهمند و او بیشتر در خود فرو می رود و منزوی می شود. کنار آمدن با خجالت باید به تدریج و به آرامی انجام شود.

انجام بازی های ارتباطی :

والدین می توانند با تشویق کودکان به انجام بازی های ارتباطی ، احساسات کودک را بشناسند. در واقع  از این طریق به کودک کمک کنند تا افکار فرافکنانه خود را خارج  و سپس آن‌ها را خنثی کند و از این طریق میزان خجالت خود را کم کند.
کودک خجالتی

 سخن آخر :

از نکاتی که والدین  باید در مورد کودکان خجالتی بدانند این است ، از آنها انتظار نداشته باشند که به سرعت با یک فرد غربیه و یا محیط غریبه مانند مهد کودک ،خو بگیرند و عادت کنند،  باید به این کودکان زمان داد تا به آرامی با محیط آشنا شود .

برخی والدین تا می بینند که کودکشان در محیط جدید احساس آرامش نمی کند، فکر می کنند که خجالتی است در صورتی که باید گفت حتی خود بزرگ تر ها هم وقتی وارد یک محیط جدید می شوند در ابتدا احساس خجالت می کنند و کم کم و  به مرور زمان ، آنها هم با محیط اشنا می شوند.

 نکته بعدی که والدین باید به آن توجه داشته باشند این است که آنها اگر کودک خجالتی دارند، این خجالتی بودن را نقطه مثبت بدانند و به او افتخار کنند و در جمع از نکات مثبت کودکشان بکگویند تا اعتماد به نفس کودک پایین نیاید.

 این والدین باید کودکشان را  را در آغوش بگیرند و به او محبت کنند و به او بگویند که دوستش دارند.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .